بازدید 9246
۲

آیا بعد از فروکش کرونا باز هم باید نگران بود؟

ر همین زمانی که عموم دست‌اندرکاران کشور به دنبال کنترل شیوع عالم‌گیر کرونا هستند و به هر دری می‌زنند تا ماسک و ژل ضدعفونی دست مردم برسانند و فاصله‌گذاری اجتماعی محقق شود، ما در ابتدای یک شیوع فراگیر تنش و اضطراب هم هستیم.
کد خبر: ۹۷۰۷۳۸
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۹ 07 April 2020

 

به گزارش تابناک دکتر ارسیا تقوا روانپزشک طی یادداشتی در  همشهری آنلاین نوشت: نگرانی و اضطرابی که می‌تواند بستری برای خستگی و ملال آن‌هایی شود که این دوران را ظاهرا با بردباری و متانت می‌گذرانند.

ملیون‌ها نفر در سراسر دنیا نگران سلامتی خود،خانواده و شغل خود هستند.در وانفسایی قرار گرفته‌ایم که عده زیادی عزیزان خود را از دست داده‌اند اما فرصت یک وداع ساده با کالبد او را ندارند حتی نمی‌توانند مراسمی برای عزاداری او برپاکنند؛ به فرض هم که بتوانند کسی سراغ آن‌ها نمی‌آید یا در مراسمشان شرکت نمی‌کند. این سوگ‌های تمام نشده و عزاداری‌های در گلو مانده، مصیبت‌ این ایام را برای خانواده عزادار بیشتر می‌کند.
ما هر روز جماعت زیادی را می‌بینیم که افکار پریشانی دارند، نگرانی امانشان را بریده حتی با این که اموراتشان تحت تاثیر مستقیم کرونا نبوده باز در شور و ماتم فردایِ نیامده هستند.حال تصور کنید این افکار چه بلایی سر کسانی می‌آورد که زمینه‌ی تنش و اضطراب دارند.بیماری‌های اضطرابی تا بیست درصد افراد هر جامعه‌ را درگیر می‌کند این گروه از افراد در این شرایط خوف و رجا شکنندگی و آسیب‌پذیری بیشتری دارند و نیازمند حمایت و مراقبت بیشتری هستند.

اخبار نگران‌کننده که هر روز در رسانه‌ها می‌شنویم و آن را عادی قلمداد می‌کنیم بر روح و روان فرزندان و بزرگسالان نگران و مضطرب جراحت‌های عمیق بر جا می‌گذارد.

فاصله‌گذاری اجتماعی شرایط را بدتر کرده بسیاری خانواده‌ها آمادگی و مهارت برای این حجم کنار هم بودن را ندارند.

مردم از نظر روانی حساس‌تر شده‌اند، اشکشان دم مشکشان است، تمرکزشان خوب نیست، خواب درستی ندارند و مدام کابوس می‌بینند.

همه‌ی پزشکان و پرستاران از امکانات حفاظتی مناسب در برابر ویروس برخوردار نیستند.انعکاس اخبار نگران‌کننده از وضعیت سلامت و کمبود و امکانات و تجهیزات این گروهی که در خط مقدم مبارزه با بیماری هستند بر دامنه نگرانی‌های عمومی می‌افزاید.

اطلاعات غلط و متناقضی که از طریق رسانه‌ها منتشر می‌شود با کاستن از اعتماد عمومی به رسانه‌ها آن‌ها را به سمت منابع شایعه‌پراکن سوق می‌دهد؛ که خود این رسانه‌های دروغین، اما پر زرق‌وبرق تنش و ترس را بیشتر می‌کنند.به علاوه حرف این رسانه‌های جعلی خیلی بیشتر از اخبار منابع رسمی شنیده می‌شود.

مقامات وزارت بهداشت هر روز آمار مبتلایان و فوت‌شدگان را سر ساعت معینی اعلام می‌کنند ولی مثل همه‌ی سال‌هایی که اعتمادمان را به خبرگزاری‌های داخلی از دست داده بودیم این بار هم اعتماد نمی‌کنیم و معتقدیم آمارها خیلی بیشتر از این اعدادی است که به ما می‌گویند.داستان از دست رفتن اعتماد عمومی به رسانه‌های اصلی داخلی مربوط به امروز و دیروز نیست ولی به نظر می‌رسد در بحبوحه شرایط پرتنش حال حاضر به مرزهای جدیدی از بی‌اعتمادی جمعی رسیده‌ایم.

فاصله‌گذاری در کنترل شیوع ویروس موفق است اما با ایزوله کردن مردم احساس درماندگی و ناامیدی بیشتر می‌شود.مردم خسته و دلزده و به خصوص آن‌ها که معیشت گره‌خورده به نان‌شبشان در خطر افتاده لب به شکایت گشوده‌اند. به نظر می‌رسد برای این مورد هم چاره‌ی خاصی ندیده‌ایم.تصور کنید حتی اگر متولیان برای سلامت روانی ، روحیه و بازگرداندن اعتماد عمومی قرار باشد فکری کنند و طرحی بریزند و بودجه‌ای اختصاص بدهند برای بسیاری آن‌قدر این موضوع در درجه چندم اهمیت قرار دارد که حتی مطرح کردنش ممکن است حوصله‌سربر باشد یا حتی بر نارضایتی عمومی بیافزاید.

به این‌ها انگ و برچسب ابتلا به کرونا را اضافه کنید.چند روز پیش شاهد برگشتن یک بیمار مبتلا به کرونا از بیمارستان به منزلش در یک مجتمع آپارتمانی بودم؛ باید همسایگان را می‌دیدید که با چه خشم و نگرانی از ورود بیمار به واحد خود جلوگیری می‌کردند.

این تنش‌های نوظهور برای بسیاری خارج از حد درک و تحملشان است وممکن است بستری برای سایر مشکلات جدی روانی هم‌چون واکنش استرس حاد و استرس پس از سانحه ایجاد کند(PTSD). اختلالی که در آن حتی ماه‌ها یا سال‌ها بعد فرد تجربه‌ی ترس و نگرانی را مدام با خودش دارد و بی‌آن‌که انگیزه‌ای برای فعالیتی هدفمند داشته باشد هنوز پریشان و نگران و ناامید است.

این دوره نیز می‌گذرد ایران تجربه‌های وحشتناکی از گسترش بیماری‌های عفونی در سال‌های نه چندان دور دارد. در طی دویست سال گذشته بارها وبا جان ایرانیان را گرفته آن‌قدر که در تاریخ سال‌ها را با عنوان سال وبایی نام گذاشه‌اند. می‌گویند جمعیت روبه گسترش تهران که در دوره ناصرالدین شاه به ۲۵۰ هزار نفر رسیده بود چند دهه بعد و در پایان دوره محمدشاه به دنبال شیوع بیماری‌های مرگ‌بار به کمتر از ۲۰۰ هزارنفر رسیده بود. این در حالی است که آن زمان آموزه‌های علمی و امکانات به اندازه امروز پیشرفته نبود.

زندگی طولانی در پادرهوایی، تعلیق و دلواپسی برای هیچ‌کس خوشایند نیست؛ آدم‌ها دنبال آرامشی هستند که شب‌ها زیر سقف‌هایی مطمئن سر راحت روی بالش بگذارند و ایرانیان ساکن سرزمین پارس سال‌هاست که در برهه‌های حساس کنونی، در راه رسیدن به این نیاز بدیهی له‌له می‌زنند.در خبرها بود که از ایرانی‌ها نسبت به دیگرانی که از شدت ترس‌و واهمه فروشگاه‌ها را غارت کرده بودند، تجلیل به عمل آمده بود.آیا علت این رفتار سوای درک بالا برگرفته از یاس و درماندگیِ مدید در اتمسفرهای ناامن نیست.

شاید از امروز به بعد در کنار تمرکز به تبعات مرگ‌بار کرونا توجه به آسودگی ذهن و آرامش روانیِ خستگان هم باید در نظر باشد.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۲
با پوزش از نگارنده محترم بعد از ناصرالدین شاه ما شاهی بنام محمد شاه نداریم
محمد شاه پدر ناصرالدین شاه بود
اصولا اولین برخورد با یک مصیبت انکار آن مصیبت است اما به مرور واقعی بودن آن مصیبت را قبول کرده و کم کم به سراغ راه چاره می رویم اصل کرونا کتمان ناپذیر است و دانستن این موضوع که ویروس همشه وجود دارد ممکن است اوج و افول داشته باشد یا ضعیف شود اما از سطح کره خاک پاک نمی شود پس بهتر است نحوه کنار آمدن با این مهمان ناخوانده را یادبگیریم مهمترین اصل حفظ فاصله اجتماعی است و اصول اصلی بهداشت شامل ماسک و شستن مرتب دستها دوری از جمعیت انبوه و همان مواردی که در یک سرماخوردگی ساده مراعات می کنیم امیدمان را از دست ندهیم حتما ورزش وفعالیت فیزیکیمان را داشته باشیم رابطمان را با خدا بیشتر کرده و از ترس بیمورد دوری کنیم
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها