بازدید 23983

«ابومحمد الطیب» که بود و چه نقشی در معادله جنگ ایران و عراق داشت؟

پدرم در یکی از لشکر‌های عراق خدمت می‌کرد. با اینکه محل خدمت او در منطقه الرمادی بود، در جریان فعالیت‌های خود متوجه شد ارتش عراق در حال کشیدن نیرو‌های نظامی خود به سمت مرز‌های ایران است و در همین رابطه اطلاعات قابل اطمینانی از سوی نیرو‌هایی که در بخش‌های مختلف ارتش داشت، به او انتقال می‌یافت. وی با نقشه از پیش طراحی شده، به همراه چند تن از دوستان خود وارد دفتر فرماندهی شد و پس از ربودن اسناد و نقشه‌های جنگ، آن‌ها را به ایران منتقل کرد.
کد خبر: ۸۳۵۱۹۶
تاریخ انتشار: ۰۴ مهر ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۱ 26 September 2018

سی و هشت سال پیش در چنین روز‌هایی، نیرو‌های نظامی رژیم بعث عراق، با آرایش نظامی از پیش برنامه ریزی شده و هدفمند، حمله نظامی گسترده‌ای به سمت مرز‌های ایران آغاز کردند و با استفاده از هواپیما‌های جنگی به بمباران شهر‌های مهم ایران پرداختند؛ شرایط پر التهابی که به واسطه فضای آشفته سیاسی ایران، رژیم بعث عراق را در اقدام به حمله نظامی مصمم‌تر می کرد.

به گزارش «تابناک»؛ جنگ ایران و عراق که از ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۸ آغاز شد، هنوز زوایای پنهان فراوانی دارد که پس از گذشت نزدیک به چهار دهه، همچنان به خوبی برای افکار عمومی جامعه بازنمایی نشده و در همه این سال‌ها، رسانه‌های بیگانه، معاند و ضد انقلاب هجمه گسترده‌ای برای مخدوش کردن دستاورد‌ها و حماسه بزرگ ملت ایران داشته اند؛ مجموعه اقداماتی که در صورت بی توجهی به آن، ممکن است فکر و اندیشه نسل‌های امروز و آینده کشور را منحرف کند.

از جمله موضوعات مهمی که در مورد دفاع مقدس می‌توان به آن اشاره کرد و در رسانه‌ها نیز کمتر به آن پرداخته شده، شرایط و مقدماتی است که مجموع آن‌ها در کنار هم به وقوع جنگ منجر شد؛ نکات مهم و حساسی که می‌توان در لابلای گفته‌های فرماندهان نظامی و افرادی که در محور نبرد با رژیم بعث بودند، به آن دسترسی پیدا کرد و با نگاه روشن تری به این بخش مهم از تاریخ انقلاب اسلامی نگریست.

یکی از بخش‌های ناگفته دفاع مقدس ـ که در سال‌های گذشته کمتر به آن پرداخته شده ـ پیوستن شماری از فرماندهان ارتش عراق همچون «ابومحمد الطیب»، به سپاه ایران در ماه‌های قبل از آغاز حمله نظامی عراق است که اشاره به آن خالی از لطف نیست.

ابومحمد الطیب در سال ۱۳۳۵ شمسی برابر با سال ۱۹۵۶ میلادی در عراق متولد شد و در سال ۲۰۰۴ میلادی در مسیر جاده کوت بغداد در جریان حمله آمریکا به عراق به شهادت رسید.

در مورد ابومحمد الطیب در رسانه‌های داخلی کمتر سخن گفته شده و تنها یک کتاب از زندگی وی با نام «الشهید ابومحمد الطیب عطاء القائد و ثبات المجاهد حتی الشهاد» به زبان عربی وجود دارد که این، خود نشان از گمنامی این سردار شهید در ایران است.

این گمنامی شهید ابومحمد در ایران در حالی است که مروری بر زندگی نامه وی و رشادت‌هایی که در دوران دفاع مقدس علیه رژیم بعث عراق و میان رزمندگان ایرانی از خود به یادگار گذاشت، خود نیازمند تألیف چندین کتاب تاریخی در این زمینه است.

«محمد الطیب»، فرزند شهید ابومحمد در مورد زندگی نامه پدرش و ارتباط وی با سپاه ایران به «تابناک» گفت: پدرم در هجده سالگی وارد ارتش عراق شد و پس از فتوای شهید صدر در رابطه با مبارزه علیه رژیم بعث عراق، تعدادی از نیرو‌های ارتش عراق را گرد هم آورد تا مخفیانه علیه صدام فعالیت کنند. وی به همراه افسران نظامی ارتش عراق ـ که به او پیوسته بودند ـ چندین عملیات چریکی علیه رژیم بعث انجام داد که البته هیچ گاه تفصیلی در مورد آن‌ها سخن نگفت.

محمد در همین رابطه ادامه داد: پدرم در یکی از لشکر‌های عراق خدمت می‌کرد. با اینکه محل خدمت او در منطقه الرمادی بود، در جریان فعالیت‌های خود متوجه شد که ارتش عراق در حال کشیدن نیرو‌های نظامی خود به سمت مرز‌های ایران است و در همین رابطه اطلاعات قابل اطمینانی از سوی نیرو‌هایی که در بخش‌های مختلف ارتش داشت، به او انتقال می‌یافت.

فرزند شهید ابومحمد اضافه کرد: پدرم با اطلاع از وجود نقشه‌های مهمی که مسیر حمله نظامی عراق به ایران را نشان می‌داد، با نقشه از پیش طراحی شده به همراه چند تن از دوستان خود، وارد دفتر فرماندهی شد و پس از ربودن اسناد و نقشه‌های جنگ، آن‌ها را به ایران منتقل کرد.

وی افزود: بر پایه اطلاعاتی که به من گفته شده است، اسناد با موفقیت به ایران منتقل شد و در اختیار فرماندار سوسنگرد قرار گرفت. این اطلاعات به مسئولان ارشد ایران نیز تحویل داده شد، ولی تا آنجا که من می‌دانم، نه جدی گرفته شد و نه به آن‌ها ترتیب اثری داده شد.

محمد در مورد چرایی بی توجهی مسئولان ایرانی به این اسناد که چند ماه پیش از آغاز جنگ به ایران منتقل شده بود، گفت: بعد‌ها پدرم پیگیر این موضوع شد و از مسئولان ارشد سیاسی ایران همین مسأله را پرسید. آن‌ها گفته بودند در آن زمان شرایط سیاسی حاکم بر ایران و نوع فعالیت‌های رئیس جمهور وقت، مجال رسیدگی به اسناد را نمی‌داد.

وی افزود: شهید الطیب، فرمانده واحد اطلاعات سپاه ۹ بدر بود که به دستور شهید دقایقی و اصرار شهید علی هاشمی شکل گرفت؛ واحدی که به اذعان فرماندهان واحد اطلاعات سپاه بدر، قدرتمندترین بخش سپاه بدر شد و پیروزی‌های فراوانی را در جریان عملیات‌های اجرایی به دست آورد.

ابومحمد الطیب در ادامه زندگی خود و همراه با آغاز دفاع مقدس با کمک برخی فرماند‌های ایرانی و عراقی، سپاه بدر را تشکیل داد و به واسطه آشنایی دقیقی که به قدرت و توان نظامی عراق و نیز مسیر‌های جنگی عراق داشت، نقش کارآمدی در پیشبرد اهداف و راهبرد‌های عملیاتی ایران داشت.

این شهید بزرگوار که در کمک به رزمندگان ایرانی از هیچ کوششی فروگذار نکرد، در جریان حمله آمریکا به عراق نیز به همراه چند تن از دوستان خود، مؤسس مقاومت اسلامی عراق بر ضد نیرو‌های آمریکایی بود.

از شهید الطیب همچنین به عنوان مربی ده‌ها تن از فرماندهان ارشد مقاومت و حشد الشعبی یاد می‌شود که در مسیر پیروزی جبهه مقاومت از سال ۲۰۰۳ میلادی تا کنون نقش بسزایی داشته است؛ فرماندهانی مثل شهید ابومحمد الساعدی فرمانده عملیات گروه‌های مقاومت و شهید ابومنتظر المحمداوی فرمانده شاخه نظامی سپاه بدر که برخی از آن‌ها در سال‌های گذشته و در جریان مقابله با گروه‌های تروریستی به شهادت رسیدند.

سرانجام این فرمانده عراقی سپاه انقلاب اسلامی پس از سال‌ها خدمت در کنار رزمندگان ایرانی دوران دفاع مقدس، در سال ۲۰۰۴ و در جریان حمله آمریکا به عراق در نزدیکی شهر عراق به شهادت رسید.

«ابومحمد الطیب» که بود و چه نقشی در معادله جنگ ایران و عراق داشت؟

سردار سلیمانی در مورد این شهید بزرگوار گفته است، شهید الطیب زود به شهادت رسید و ما ایشان را از دست دادیم. در مورد این شهید بزرگوار باید کتاب‌های فراوانی نوشته شود تا همگان از شخصیت ایشان استفاده کنند.

یکی از دست نوشته‌های ماندگار این شهید بزرگوار در وصف لحظه شنیدن و رسیدن به پیکر شهید اسماعیل دقایقی، فرمانده ارشد سپاه ایران به ثبت رسیده که در بخشی از آن آمده است: به فلکه امام رضا (ع) رسیدیم، که از آن جا راه‏ها به سوی اروندرود، شهرک دوعیجی و خط مقدم منشعب می‏شد. از ماشین پیاده شدیم. من جلوتر از چوپان راه افتادم و داخل کانال رفتم. خدایا چه می‏بینم؟! کاش به دنیا نمی ‏آمدم تا شاهد چنین صحنه‏‌ای باشم! این کیست که با سری غرقه به خون در کانال افتاده است؟! این کدام نخل سبز و بلند است که این گونه به خاک و خون غلتیده است؟! آیا خواب نمی‏ بینم؟ آیا اشتباه نمی‏ کنم؟! نه، نه، خودش است. این پیکر سبزِ سرخ همان سردار و مرشد و نور امید ما دقایقی است. کسی که سالیان طولانی و سامان به سامان خانه به دوش عشق و ایمانش بود و در آرزو و انتظار چنین لحظه‌‏هایی هر رنج و درد و مشکلی را به جان می ‏خرید.

آری با هزار آه و دریغ بگویم که با بمباران هواپیمای دشمن، بلوکی از دیواره کانال به سر آقا اسماعیل اصابت کرده بود و او هم سر پرشورش را به محبوب سپرد و جاودانه شد.

هر دو با کمری شکسته و صدای هق هق گریه، سردار را از داخل کانال بیرون آوردیم و در آمبولانس گذاشتیم. آمبولانس به سرعت رفت؛ گویی جان از تنمان پر کشید و این واپسین دیدار و تلخ ‏ترین خاطره زندگانی ما بود.

در همین رابطه جمله معروفی از شهید الطیب خطاب به دریابان شمخانی وجود دارد که گفت: شهادت سردار دقایقی برای مجاهدین عراقی، مثل شهادت شهید صدر برای ملت عراق جبران ناشدنی است و مجاهدین عراقی از این پس یتیم شدند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۲۳
انتشار یافته: ۱۴
عجب دنیای عجیبی است.
فداکاری و ایثار از سوی این فرمانده بزرگوار که ایرانی هم نبوده در مقابل خیانتهای همیشگی منافقین که بدبختانه ایرانی هم بودند !

سلام و صلوات می فرستیم به روح پاک این شهید بزرگوار و همه شهدای میهن عزیزمان.

لعنت همیشگی خدا بر منافقین
خدایش رحمت کند
خدایا به حرمت خون و مجاهدت این شهیدان و جوانمردان که در جنت النعیم اند اوضاع آشفته این کشور را به سامان برسان. آمین یارب العالمین
یعنی کار درستی بوده؟؟!!!
ول کن اینا رو، اطلاع بده از حال بچه های مریض و سرطانی
انشاءالله پس از ظهور و رجعت امثال این عزیزان، اینبار بیشتر قدرشان را خواهیم دانست.
اللهم صل علی محمد وآل محمد
البته دستش درد نکنه که به ما کمک کرد ولی خب با وطن خودش ..
روحش شاد
درسته ایشان کمک بزرگی به ایران کرده اما باید در نظر گرفت با کشورش کار درستی نکرده و با انتشار وسیع تکریم ایشان تبلیغ و شکستن قبح این عمل اتفاق خواهد افتاد.و این تکریم کار مخالفان کشور که با کشورهای خارجی علیه کشور فعالیت میکنند توجیه میکند...
خیلی عجیبه یک عراقی بر ضد مملکتش برای ایران می جنگد!
روحش شاد
این کار بدی با وطن در حال جنگ است مثل کاری که گروه رجوی کردند .
از دیدگاه مردم عراق باید ایشان را دید
چی بگم ؟
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل