بازدید 11728

پسری که در سرویس بهداشتی بیمارستان رها شد

کد خبر: ۷۷۱۷۳۲
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۳ 06 February 2018
دی ماه سال 80 پسربچه‌ای در بیمارستان شریعتی تهران متولد شد، اما خانواده‌اش به دلایل نامعلومی او را در سرویس بهداشتی بیمارستان رها کردند ونوزاد را تنها و بی‌پناه به دست سرنوشت سپردند.

به گزارش روزنامه ایران، هوا سوز سردی داشت و پسرک در ملحفه نازک بیمارستان، روی زمین سخت از تنهایی و سرما گریه سوزناکی سر داده بود اما هیچ آغوشی پذیرایش نبود. لحظاتی بعد مردی با شنیدن صدای گریه وارد سرویس بهداشتی شد و در حالی که شوکه شده بود به سمت نوزاد رفت. او صدا را از لحظاتی پیش شنیده بود اما حتی تصورش را هم نمی‌کرد که نوزاد تازه متولد روی زمین سرویس بهداشتی رها شده باشد. مرد بسرعت به طرف نوزاد گریان رفت و او را در آغوش کشید، بعد هم به امید پیدا کردن خانواده پسرک به داخل راهروی بیمارستان دوید. به هر زن و مردی که می‌رسید سراغ پدرومادر نوزاد را می‌گرفت اما افسوس که هیچ کس پسرک را نمی‌شناخت. یک ساعتی از تلاش بی‌نتیجه‌اش گذشته بود ولی حالا پسرک دیگر گریه نمی‌کرد و آرام شده بود.

باید او را تحویل بیمارستان می‌داد  اما برق چشم‌های نوزاد چند روزه و یادآوری گریه‌های سوزناک او در کف زمین، آنقدر دل مرد را به درد آورده بود که در یک لحظه تصمیم گرفت او را با خود به خانه و نزد همسرش ببرد.

نوزاد بی‌پناه برای مرد و زن میانسال که بچه‌ای هم نداشتند و سال‌ها در کنار هم به تنهایی زندگی کرده بودند، آنقدر شیرین بود که آنها بدون حتی یک لحظه تأمل تصمیم گرفتند او را به فرزندخواندگی قبول کنند. از طرفی آنها قرار گرفتن این نوزاد بر سر راهشان را به فال نیک گرفته و دوست نداشتند که تقدیر این کودک طوردیگری رقم بخورد.

زن و مرد میانسال، آن شب تا دیروقت به‌دنبال اسمی برای نوزاد می‌گشتند و سرانجام نام «علی» را برایش برگزیدند. فردای آن روز مرد برای گرفتن شناسنامه برای نوزاد دست به کار شد و پس از چند روز دوندگی سرانجام 18 دی سال 1380 توانست با نام خانوادگی خودش برای علی کوچولو شناسنامه بگیرد.

«علی» کم کم بزرگ شد و زبان باز کرد و مردی را که او را پیدا کرده بود پدر و همسر او را مادر صدا کرد، پس از آن دیگر این خانواده یکی از خوشبخت‌ترین خانواده‌های روی زمین بودند و از کنار هم بودن، لذت می‌بردند تا اینکه اوایل سال‌جاری پدر خانواده از دنیا رفت.

«علی» که 16 سال داشت، بعد از رفتن پدر با مادرخوانده‌اش تنها شده بود و احساس مسئولیت زیادی نسبت به مادر می‌کرد. مدتی بعد اما مادر خوانده‌اش نیز به سرطان مبتلا شد و پزشکان از او قطع امید کردند. به همین خاطر مادر تصمیمش را گرفت تا قبل ازمرگ، رازبزرگ زندگی‌شان را برای پسرخوانده‌اش فاش کند.

با خودش فکر کرد شاید برای «علی» که حالا در دبیرستان درس می‌خواند خیلی آسان نباشد که بعد از سال‌ها بفهمد مرد و زنی که به آنها عشق می‌ورزید، پدر و مادرخوانده‌اش بودند. اما این حق پسرنوجوان بود که حقیقت زندگی‌اش را بداند.

حالا «علی» نه مشکل مالی دارد، نه موضوعی که ادامه زندگی را برایش تلخ کرده باشد. او تنها می‌خواهد پدر و مادر واقعی‌اش را بشناسد و بداند که هویت واقعی‌اش چیست و والدین اصلی‌اش چه کسانی هستند؟

افرادی که با خواندن ماجرای زندگی «علی» 16 ساله، موفق به‌ شناسایی او و خانواده‌اش شدند، می‌توانند برای کمک به پسر نوجوان در یافتن پدر و مادر واقعی‌اش با بخش جویندگان عاطفه روزنامه ایران به شماره 88761621 021  تماس بگیرند.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۱۰
خدایا تو بزرگ و مهربانی . علی را کمک کن . هرچند علی جوان است وشاید بی نیاز . اما آدم های پست و کوچکی که نوزاد را رها کردند تا مرگشان وجدان راحتی نخواهند داشت . یا علی . یا حق .
به نظر من خانواده ای که نوزاد تازه متولد شده را در سرویس بهداشتی رها می کنند لیاقت داشتن اون رو ندارن همون بهتر که ناشناس بمونن
پیدا هم اگه بشن بنظرم علی نباید با اون بی وجدانا ارتباط برقرار کند و انها را پدر یا مادر خود بداند ..اگه اونها ادم بودند بچه را رها نمکردند..مگر خدا روزی رسان نیست ..انها ایمان نداشتند .بنا بر این علی نباید انها را تحویل بگیرد
علی جان توکه پدرومادر خوب داشتی خدا رحمت کند
اگر کسی هم پیدا شد آنها را والدین خود ندان
چون ظلم به آن دو میشود که سرنوشت تو را از بهزیستی به خانه گرم انتقال دادند
بالاخره یه خبر خوندم که خیلی هم بد نبود...
علی آقا اگر والدین واقعیت رو پیدا کردی به اونها هم احترام بگذار و برای خودت حساب کن که دو پدر و دو مادر داشتی و هیچ فکر بدی به ذهنت راه نده. خداوند بزرگ تقدیر ساز هستش. کینه جویی این ملت رو یاد نگیر و فقط محبت ورزی کن. تو فرصتی برای پدر و مادر ناتنیت جهت محبت ورزی بودی. پس اگر والدین واقعیت رو هم پیدا کردی برای خودت فرصتی برای محبت ورزی بدان. تو پرورش یافته عشق و محبتی
علی جان اگر موفق شدی آن انسان نماهای هوس باز را پیدا کردی با آنها همان کن که با تو کردن رحم نکن چون بتو رحم نکردن.
دنبال کدوم پدر و مادر می گرده؟ همونهایی که توی دستشویی ولش کردن؟ اونا پدر و مادر نبودن. پدر و مادر واقعی علی همان دو عزیزی بودن که بزرگش کردن.
به دنبال چه میگردی علی جان ، انها که پدر و مادر نبودن ، انها حتی لیاقت نام بردن شدن به عنوان پدر و مادرت رو هم ندارند ، پس بیخود خودتو اذیت این گونه ادم ها نکن
چون شرایط پدرو مادر اصلی را در زمان تولد علی نمیدانیم زود قضاوت نکنیم شاید خواست خدا بوده و نفع علی که چنین سرنوشتی داشته باشد. مطمئنا مادر اصلی هم خیلی به خدش فشار روحی و عاطفی آورده که ناچار به آن تصمیم شده پس من هم موافقم اگر پدر و مادر اصلیت را پیدا کردی با احترام با آنها برخورد کنی ضمن اینکه پدر و مادر واقعیت همانهایی بودند که بزرگت کردند و شایسته است نام آنها را با حفظ فامیلی آنها زنده نگه داری. یا حق
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار