بازدید 5977
ماجرای لکه سیاه مدیریتی؛

فلج شدن ارکسترهای ملی و تهران به روایت رهبران دو ارکستر

معاون هنری وزیر فرهنگ، نه توان ایجاد تعامل با نهادها و مسئولان سایر دستگاه‌ها و کاهش چالش‌ها در حوزه برگزاری کنسرت را داشته و نه حتی مأموریت رئیس جمهور را مبنی بر شکل‌گیری «واقعی» ارکستر‌های ملی و تهران به سرانجام رسانده است. معاونت هنری و زیرمجموعه‌هایش به خصوص در حوزه موسیقی به معنای واقعی کاملاً صرفاً اداره می‌شوند و نه مدیریت.
کد خبر: ۶۲۱۲۱۴
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۸ 07 September 2016
فلج شدن ارکسترهای ملی و تهران به روایت رهبران دو ارکستر
با کناره گیری فرهاد فخرالدینی از رهبری ارکستر ملی، نخستین آثار انتخاب مدیران غیرمتخصص برای بنیاد رودکی مشخص شد و این واقعیت عیان گشت که شوک کناره‌گیری علی رهبری از ارکستر تهران، باعث ایجاد کوچک‌ترین تحرک مثبتی از سوی مسئول موسیقی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشده و این عرصه حساس رها شده است.
 
به گزارش «تابناک»، وقتی دستور رئیس جمهور در قالب سخنرانی‌اش در شامگاه هجدهم دی ماه 1392 مبنی بر راه اندازی و از سرگیری فعالیت ارکسترهای ملی و تهران صادر شد، این تصور بود که با تأمین منابع مالی ویژه برای این بستر ملی و چینش مدیران باکفایت در این عرصه، اقدام ویژه‌ای در این حوزه رخ می‌دهد، ولی نه منابع اختصاصی تأمین شد و نه مدیران باکفایتی با این کارویژه گمارده شدند.
 
سپردن دو ارکستر اصلی کشور به بنیاد رودکی اشتباه بزرگی بود که در این دوران رخ داد و هنوز حواشی‌اش هنوز دامان این دو مجموعه بزرگ را گرفته است. آخرین حاشیه، تصمیم بنیاد رودکی بود که بنا بر آن باید مدیریت هنری ارکستر‌ها شورایی اداره شود تا بدین ترتیب، گروه دیگری بتواند ژست نقش آفرینی در ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران را بگیرند و در عین حال، علی رهبری و فرهاد فخرالدین، نقش نمایشی با حداقل اختیارات بیابند.
 
این اتفاق پس از حواشی درباره عدم پرداخت بموقع حقوق اعضای ارکسترها و عدم پیگیری مستمر برای اجرای برنامه‌های این دو ارکستر بود. رهبری پس از این واقعه گفته بود: «ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی با دو مدیر هنری تنها مشکلی که نداشتند، مشکلات هنری بود. مشکل ما در یک سال گذشته فقط اداری بود. ما در یک سال گذشته، با بنیاد رودکی مشکلات اداری داشتیم. وقتی بنیاد رودکی (حمیدرضا) نوربخش را در شورایی می‌گذارد که نه به ارکستر سمفونیک و نه به ارکستر ملی هیچ ربطی ندارد، این باعث آبروریزی و خجالت فرهنگ یک مملکت است. من و آقای فخرالدینی جلسه را ترک کردیم، چون نتوانستیم تحمل کنیم که بعد از سه جلسه آقایان بیایند و بحث کنند که مدیر هنری باشد یا نباشد».
 
وی تأکید کرد: «در حال حاضر سه ماه است که نوازندگان ارکستر حقوق نگرفته‌اند. تا این لحظه هیچ قدمی برای حل این مسأله برداشته نشده و امروز نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران به من گفتند که اگر قرارداد‌ها امروز نوشته نشود، از فردا سرِ تمرینِ ارکستر نمی‌آیند. از قول من بنویسید که ارکستر تعطیل شد. در حال حاضر به این فکر می‌کنیم که کِی از ایران بروم. آبرویم جلوی بچه‌های ارکستر و مردم رفته است. اعضای شورا آمده‌اند که فقط آبروی ما را ببرند» و پس از این بود که رهبری تهران را به مقصد وین ترک کرد.  
 
پس از این اتفاقات بود که علی رهبری از رهبری ارکستر تهران کناره گیری کرد و در نامه‌ای خطاب به رئیس جمهور به عنوان مطالبه گر اصلی راه اندازی ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران، از باند علی مرادخانی، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سخن به میان آورد و در این باره به صراحت نوشت: «... ارکستر در اختیار بنیاد رودکی گذاشته شد. در اختیار بنیادی که کارش از‌‌ همان روزهای اول به علت عدم آشنایی مدیر عامل آن بهرام جمالی نوازنده متوسط سه‌تار توسط افرادی از خارج بنیاد اداره می‌شد. در این بنیاد آقای جلال مشفق برادر همسر محترم معاونت هنری آقای علی مرادخانی که رایگان کار می‌کردند، مدیر اصلی بودند و مدیر عامل آقای جمالی بدون تأیید و دستور ایشان کاری انجام نمی‌دادند».
 
او البته از باند مرادخانی نیز مشخصات دقیقی داد و در نهایت بر کناره‌گیری‌اش از ارکستر ملی به دلیل اوضاع بحرانی این عرصه اصرار ورزید و ایران را به مقصد اتریش ترک کرد. پس از این حواشی، مدیرعامل بنیاد رودکی تغییر کرد و علی اکبر صفی‌پور که کارشناس کتاب و تاریخ در کتابخانه ملی بود، به عنوان مدیرعامل این بنیاد منصوب شد؛ انتصابی غیرمرتبط با وظایف تخصصی بنیاد فارابی در حوزه موسیقی و تئاتر که وضعیت را پیچیده‌تر کرد.
 
مدیرعامل جدید بنیاد رودکی، به جای علی رهبری، شهرداد روحانی را به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران منصوب کرد و ظاهراً همه چیز به روال عادی بازگشت. در تمام مدتی که این حواشی در جریان بود، فرهاد فخرالدینی مدیر هنری و رهبر دائم ارکستر موسیقی ملی ایران سکوت کرده بود؛ تا اینکه از روز گذشته خبر کناره‌گیری این استاد موسیقی کشورمان از مسئولیت در ارکستر ملی منتشر و عصر روز گذشته -سه شنبه 16 شهریور- این خبر تأیید شد.
 
فخرالدینی بر بلاتکلیفی ارکسترها از ابتدای سال تاکنون مهر تأیید زده و گفته است: «متأسفانه از همان ابتدای سال همان طور که در گفت وگوی قبلی‌ام با خبرگزاری شما اشاره کرده‌ بودم، هیچ خبری از پیگیری دوستان برای فعالیت‌های ارکستر موسیقی ملی ایران انجام نگرفت و کار را به سمتی هدایت کردند که من دیگر میل ندارم در این مجموعه باشم؛ بنابراین از همان چند روز پیش به دوستان اطلاع دادم که دیگر حاضر به همکاری نیستم و ترجیح می‌دهم در این مجموعه کار نکنم.»
 
رهبر ارکستر ملی تهران به حرکات نمایشی مرادخانی و تیمش انتقاد جدی وارد و تأکید کرد: «این چه وضعیتی است که هنوز عضو ارکستر موسیقی ملی ما پول نت‌نویسی خود را دریافت نکرده اما آقایان می‌روند و از کشورهای دیگر مهمان خارجی می‌آورند و برای آنها هزینه‌های هنگفتی می‌کنند. من نمی‌دانم با این سن و سال چقدر باید از اعتبار خودم هزینه کنم که هنرمندان در کنار ما حضور داشته باشند... تمام هنرمندان حاضر در مجموعه موسیقی ارکستر ملی طلبکار هستند و باید حساب و کتاب آنها هر چه زودتر مشخص شود».
 
معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در میان این مجموعه بدترین عملکرد را داشته است. نه توان ایجاد تعامل با نهادها و مسئولان سایر دستگاه‌ها و کاهش چالش‌ها در حوزه برگزاری کنسرت را داشته و نه حتی مأموریت رئیس جمهور را مبنی بر شکل‌گیری «واقعی» ارکستر‌های ملی و تهران به سرانجام رسانده است. معاونت هنری و زیرمجموعه‌هایش به خصوص در حوزه موسیقی به معنای واقعی کاملاً صرفاً اداره می‌شوند و نه مدیریت.
 
در شرایطی که علی جنتی نیز به دنبال اصلاح مدیریتِ معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست، این وضعیت با همین ضرب‌آهنگ تا انتهای دولت پیش خواهد رفت و در نهایت کارنامه فرهنگی دولت یازده مخدوش خواهد شد. آیا طراحان حوزه فرهنگ دولت یازدهم نگران اعتبار و کارنامه‌شان که به عنوان سرمایه در انتخابات ریاست جمهوری آینده مورد بهره برداری قرار می‌گیرد، نیستند؟!
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها
آخرین اخبار