راننده تبهکار،دختر رزمی‌کار را تا یک قدمی مرگ کشاند
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، مرد نگهبان با دیدن این صحنه برای مداخله نزدیک خودرو رفت، اما ناگهان راننده زن جوان را از خودرو بیرون انداخت و با سرعت زیادی فرار کرد. وقتی مرد میانسال بالای سر دختر جوان رسید او زخمی و بی هوش بود بنابراین در تماس با اورژانس و پلیس موضوع را خبر داد.
با تماس نگهبان میانسال، دختر جوان به نام نوشین به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت. اما او ۷ روز در کما بود و درنهایت با تلاش کادر درمان، از کما بیرون آمد.
نوشین پس از بهبودی نسبی از حادثه تلخی که برایش رخ داده به پلیس چنین گفت: ساعت حدود ۸ شب بود که از محل کارم خارج شدم تا به خانه بروم. من در شرکتی خصوصی مشغول به کار هستم. آن روز به خاطر اینکه کار‌های معوقه داشتم مجبور شدم که بیشتر در شرکت بمانم. زیرگذر آزادی به انتظار خودرو ایستاده بودم که پرایدی در مقابل پایم توقف کرد. داخل خودرو به غیر از راننده دو مسافر خانم هم بودند و من با اطمینان از اینکه راننده پراید مسافرکش است، سوار خودرو شدم.
ربوده شدن برای جنایت سیاه
دختر ۲۳ ساله ادامه داد: پس از طی مسافتی دو خانم از ماشین پیاده شدند و راننده به راه افتاد، اما ناگهان تغییر مسیر داد و به سمت اتوبان لشگری رفت. وقتی راننده تغییر مسیر داد به او اعتراض کردم که گفت به خاطر ترافیک است. اما از سرعت زیاد خودرو و مسیری که هیچ ارتباطی به مقصد من نداشت متوجه نیت شوم راننده شدم و به همین دلیل شروع به سر و صدا کردم و می‌خواستم در ماشین را باز کنم که ناگهان راننده چاقویی که به همراه داشت را در پهلوی من قرار داد. التماس می‌کردم که مرا رها کند، به او گفتم حاضرم طلا‌ها و گوشی ام را بدهم و او اجازه بدهد که من بروم. اما راننده بعد از گرفتن پول و طلا‌ها و تلفن همراهم قصد تعرض به من را نیز داشت.
دختر جـــــــــــــوان گفت: من کلاس‌های رزمی رفته بودم و به فنون رزمی آشنایی داشتم. جدال بین من و مرد جوان آغاز شد با پایم به شیشه ماشین می‌کوبیدم چرا که در‌ها را قفل کرده بود و نمی‌توانستم باز کنم. من و راننده تبهکار درگیر بودیم و راننده‌های عبوری هم شاهد این درگیری بودند، اما کسی کمکم نمی‌کرد از طرفی در نزدیکی محلی که خودرو مرد شرور توقف کرده بود، خانه‌های مسکونی هم بود و آن‌ها هم متوجه این سر و صدا شده بودند. تلاش‌های من از یک طرف و ترس راننده از دستگیر شدن، باعث شد مرد جوان از نقشه سیاهی که در سر داشت منصرف شود و برای اینکه به دام نیفتد مرا از ماشین به بیرون پرتاب کرد بعد هم با طلا‌ها و گوشی من فرار کرد. اما وقتی با لگد مرا از ماشین به بیرون پرتاب کرد، سرم محکم به زمین خورد و دیگر چیزی متوجه نشدم و زمانی که چشم باز کردم خودم را در بیمارستان دیدم و متوجه شدم ۷ روز از آن ماجرای شوم گذشته است.
به دنبال اظهـــــــارات دختررزمی کار؛ پرونده‌ای در دادسرای ویژه سرقت تشکیل شد. بازپرس نیز دستور بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف محل حادثه و به دست آمدن هویت راننده شرور را صادر کرد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
مردم در کشوری که قانون برای دفاع از حق و مال و جان ناموس کسی پشتش رو نمیگیره تبدیل به سیب زمینی میشن نشان دار کردن چنین متجاوزینی نیاز جانعه امروز است. متاسفانه قانون گذاران خود و خانوانده شان با محافظ و راننده تردد می کنند و اصلا بفکر زنان بدون خوذروی شخصی نیستند. این اشخاص را پلاک قهوه ای کنید. چند راس نر را که چنین مجازات کنید بازدارندگی قوی آن نمایان می شود. این برچسپ مادام العمر از زندان و شلاق موثرتر است. بگذارید اندکی از رنج و عذاب روحی که بر جا می گذارند خود نیز بچشند! این را یادم رفت. کارت گواهینامه رانندگی را هم به رنگ متمایز قهوه ای تعویض شود. باید ننگش تا ابد بر پیشانی اش نوشته شود. اعدام...: تعجب و تاسف از کسانی که دیدند و اقدامی نکردند این تبهکار باید اعدام شود من که دیروقت برمی گردم خونه از ترسم سواری هیچ ماشینی نمی شم فقط بی ار تی اعدام اعدام‌کنید این پدر سوخته را تا برای آینده گان خطرناک نباشد