بازدید 28090

فرار نوعروس از زندگی داماد لاکچری

زن جوان که در رویای زندگی لاکچری و پر از ثروت بود، تصور نمی‌کرد اخلاق و رفتار شوهرش نقش مهمی در آرامش، خواهد داشت.
کد خبر: ۹۵۵۸۰۲
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۵ 01 February 2020

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، پروانه ۳۰ ساله سال‌ها در فکر مرد رویاهایش بود و دوست داشت با مردی پولدار و لاکچری زندگی کند و با وجود خواستگارهای زیادی که داشت تنها یک نکته برای شروع زندگی اش مهم بود و آن هم پولدار بودن خواستگارش بود.

پروانه با چند پسر جوان در زمان‌های مختلف آشنا شد. در حالی که با برخی از آن‌ها در همان دوران کوتاه دچار روابط عاشقانه شده بود و آن‌ها وضعیت مالی و اجتماعی خوبی هم داشتند، اما چون آن‌ها از نظر پروانه زندگی لاکچری نداشتند خیلی زود به خواستگاری آن‌ها جواب منفی می‌داد.

روزها گذشت و دختر جوان در رویای خود در انتظار مرد رویاهایش بود. درآخرین روزهای سال ۹۶ دخترخاله پروانه به خانه آن‌ها رفت و با خوشحالی و لبخند به پروانه گفت که مرد رویاهایش را پیدا کرده است.

دخترخاله جوان گفت: شاهین مدیر یک شرکت بزرگ است که از چندی قبل در جمع دوستان خانوادگی مان حضور پیدا کرده است و با شوهرم نیز رابطه خوبی دارد. همسرم در صحبت هایش با شاهین متوجه شده که او قصد ازدواج دارد. تصمیم گرفتیم با تو آشنا شود و خودتان تصمیم بگیرید.

روز دیدار

پروانه لباس‌های شیک به تن داشت. ساعت ۵ عصر بود که گوشی موبایلش به صدا در آمد. شاهین می‌خواست جلوی در خانه شان بیاید تا برای شناخت بیشتر با هم به یک کافه رستوران بروند.

شاهین سوار بر خودرو پورشه جلوی در خانه پروانه منتظر بود تا این که دختر جوان از خانه خارج شد و سوار بر خودرو لوکس مرد شیک پوش برای اولین بار مرد رویاهایش را دید.

پروانه در نگاه اول با توجه به خودرو و لباس‌های شیک شاهین، نگاه مثبتی به این آشنایی داشت و وقتی با هم به رستوران رفتند صحبت‌ها درباره آینده و زندگی مشترک شروع شد.

شاهین به خوبی سخنوری می‌کرد و همه اولویت‌های فکری که پروانه از همسر آینده اش در ذهن داشت، یکی پس از دیگری تیک می‌خورد و پس از دومین قرار ملاقات وقتی هر دوی آن‌ها نظرشان برای ازدواج با هم مثبت بود تصمیم گرفتند مراسم خواستگاری با حضور بزرگترها برگزار شود.

مراسم خواستگاری

خانواده شاهین با دسته گل بزرگی که در دست داشتند وارد خانه عروس شان در شمال تهران شدند و خانواده‌ها با توجه به این که دختر و پسر جوان از قبل حرف هایشان را زده بودند، شروع به صحبت‌های سنتی کردند و در همین جلسه درباره مهریه حرف زدند.
در پایان این جلسه قرار عقد و جشن عروسی با مهریه ۳۱۴۰ سکه‌ای نهایی شد.

خیلی زود مراسم عقد برگزار شد و دو ماه پس از مراسم عقد، شاهین یک جشن عروسی مجلل در یکی از هتل‌های معروف تهران برگزار کرد و دختران فامیل درحالی که همگی به پروانه می‌گفتند به رویای همیشگی ات رسیدی، برایش آرزوی خوشبختی می‌کردند.

ماه عسل

سال ۹۷ پروانه و شاهین پس از برگزاری جشن عروسی برای ماه عسل خود ابتدا به شهر ونیز ایتالیا و سه روز بعد به پاریس رفتند.

پروانه وقتی به پاریس رسید احساس کرد شاهین مرد دیگری شده و از نظر رفتار و اخلاق متفاوت با روزهای اول است.

پروانه اولویت‌های بعدی زندگی اش اخلاق و رفتار و عشق بود، وقتی به پاریس رسید دید شاهین مرد شلخته و راحتی است و آن مرد خوش زبان و سخنور نیست.

شاهین در حالی که مرد ثروتمندی بود، اما از نظر اخلاقی و دید پروانه مردی لمپن دیده شد و زمانی که این مرد شروع به خوردن مشروبات الکلی کرد، چهره واقعی خودش را نشان داد و حتی به نوعروس خود بددهنی کرد.

پروانه نمی‌توانست اعتراضی کند، چون انتخاب خودش برای زندگی و اولویت اولش لاکچری بودن طرف مقابلش بود. این سفر با ناراحتی پایان یافت و آن‌ها به ایران بازگشتند.

شاهین در دفاع از خودش در پایان سفر گفت: در این مدت سعی کردم مثل خواسته تو رفتار کنم، اما دیگر نتوانستم و حالا خود واقعی ام هستم.

درخواست طلاق

نوعروس جوان با تمام مشکلاتی که در رفتارهای شوهرش بود کنار آمد و به زندگی اش ادامه داد، اما هر روز که می‌گذشت شاهین چهره واقعی اش را بیشتر نشان می‌داد. هر بار که پروانه به کج رفتاری و شلختگی او در خانه گیر می‌داد با بدرفتاری‌های او روبه رو می‌شد.

این درحالی بود که همه به زندگی شاهین و پروانه حسرت می‌خوردند. پروانه به رویای زندگی لاکچری رسیده، اما اخلاق و رفتارهای شوهرش او را از این زندگی خسته کرده بود تا جایی که شاهین گاهی اوقات به رفتارهای پروانه شک می‌کرد و به او بدبین شده بود.

بهانه گیری‌ها و اختلافات شاهین و پروانه از نظر اخلاقی هر روز بیشتر شد تا این که پس از یک سال زندگی مشترک پروانه به بن بست رسید و حاضر بود یک زندگی معمولی داشته باشد، اما شوهرش از نظر اخلاقی مردی شیک باشد تا زندگی اش را در آرامش بگذراند.

پروانه به دادگاه خانواده رفت و درخواست جدایی با دریافت مهریه اش را اعلام کرد. احضاریه دادگاه خانواده به دست شاهین رسید و روز دادگاه زوج جوان پیش روی قاضی قرار گرفتند.

زن جوان از بدرفتاری و ناآرامی زندگی اش به خاطر شوهر لمپن و کج رفتارش حرف زد و در ادامه شاهین به قاضی دادگاه گفت: من وضعیت مالی خوبی دارم و تا به حال هر چیزی را که همسرم خواسته است برایش فراهم کرده ام و همیشه سعی داشتم او در آرامش باشد.

وی افزود: هر انسانی یک سری رفتارهای خاص برای خودش دارد و همسرم از همان سفر ماه عسل رفتارها و برخورد مرا دید و همه اطرافیان و دوستانم به راحت بودن من در صحبت و زندگی آشنا هستند و هیچ وقت کسی اعتراض نکرده و ناراحت نشده است.

فکر می‌کنم همسرم توقع زیادی دارد و همین باعث شده است تا کارش به دادگاه خانواده بکشد.

بنا به این گزارش، قاضی پرونده، زوج جوان را به قسمت مشاوره دادگاه معرفی کرد تا در صورت حل نشدن مشکل آن‌ها به این پرونده رسیدگی کند.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۰
انتشار یافته: ۱۵
پروانه به دادگاه خانواده رفت و درخواست جدایی با دریافت مهریه اش را اعلام کرد.
به جز اخلاق بد شوهرش، دریافت 3000 سکه که نزدیک 15 میلیارد پولش هست هم تو تصمیم به جدایی این خانم بی تاثیر نبود.
جالبه. با مهریه سنگین ازدواج می کنن و بعد از یه سال به بهانه های واهی درخواست طلاق میدن البته با دریافت مهریه.
این مهریه شده ابزار کلاه برداری یه مشت گرسنه و کلاه بردار.
مایه عبرت! جوانان دیدگاه خود را به زندگی عوض کنند. سرمایه، بخشی از زندگی است نه همه زندگی. علاوه این که کسی که سرمایه دار را می پذیرد باید باتمام عواقبش بپذیرد زیراسرمایه داری معمولا اخلاق خاصی هم به دنبال دارد.
پروانه خانم دیگه خیلی پررو تشریف داشتن
نمیشه طرف هم خیلی پول دار باشه ، هم مودب ، هم خوش اخلاق هم عاشق و ...........
بهفرض شوهر خوبی نبوده دو سال تحمل کرده 15 میلیارد کاسب شده بازم خیلی سود کرده
این روزا که پول جای اخلاق را گرفته مهریه تجارت خوبی شده
این پروانه خانم از دماغ فیل افتاده گویا
اینا بهانه اس تیغشو زد و حالا به خیال خودش زندگی رویاییشو با پول یکی دیگه و بدون اقا بالاسر ادامه میده
البته دنیا برای این خانوم کنار گذاشته نگران نباشید
مطمئن باشید دلیل درخواست طلاق همان 3140 سکه طلا است.... باقی قضایا قصه سرای است
قطعا بخاطر مهریه 3140 سکه ای بوده نه چیز دیگه
کاسبیه خوبیه این مقدار مهریه
یعنی قشنگ بلدین داستان سرایی کنین واقعا
بخاطرپولش همه کلفتی و نوکریشو کرده اند این آقا داماد هم همین انتظارو ازهمسرش داره.
دختر پر فیس و افاده
حالا خود دختر خانم مگه چي بوده كه انقدر پرتوقع بوده .
وقتی همه چی رو با هم بخوای معمولا همه چی رو با هم از دست میدی
مهریه توقع ....
واژه نفرت انگیز و خانمان برانداز و تازه به دوران رسیده ای بنام "لاکچری"... خدا به ما فکر و تعقل عنایت فرماید
هر گلی یه خاری داره.متاسفانه ما فرموش میکنیم که انسان عاری از خطا نیست
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی