با خواندن این خبر اشک‌هایتان جاری می‌شود؟
ویلیام تلفن زده و گفت مادر عزیزم! جلوی پنجره بیا و ببین برایت چه نوشته ام: «سلام مامان! خدا تو را حفظ کند.»
ویلیام 14 ساله وقتی فهمید مادر 48 ساله اش شارون هارت سرطان گرفته و بلافاصله باید شیمی درمانی شود، به هم ریخت.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از دی میل، اما با رفتن به پارکینگ جلوی بیمارستان و نوشتن جملات احساسی برای مادرش روی سقف پارکینگ مرکز پزشکی راش، جایی که همه بیماران از جمله مادرش می توانستند ببینند، صحنه ای ستودنی را از عشق فرزند به مادر آفرید.
ویلیام با ایده پدرش این کار را کرد و به مادرش که سرطان خون گرفته، در اتاق بیمارستان گفت بیاید و صحنه را ببیند. ویلیام و گری یک شب از شارون خداحافظی کرده و تصمیم گرفتند بالای پارکینگ مرکز پزشکی راش جایی که روبروی بیمارستان بود بروندو هم زمان برف می بارید که ناگهان گری به ویلیام گفت بیا و روی این برف ها برای مادرت پیام بنویس و ویلیام نوشت: سلام مامان! خدا تو را حفظ کند.
همگان در مرکز پزشکی، حتی آنهایی که با مریضی‌شان دست و پنجه نرم کرده و حال و روز خوشی نداشتند، ویلیام اهل شیکاگو را تحسین کردند.
روز بعد به دلیل نیاز به جای پارک، مجبور شدند جمله عاشقانه ویلیام به مادرش را پاک کنند.
به گزارش خبرآنلاین به نقل از دی میل، اما با رفتن به پارکینگ جلوی بیمارستان و نوشتن جملات احساسی برای مادرش روی سقف پارکینگ مرکز پزشکی راش، جایی که همه بیماران از جمله مادرش می توانستند ببینند، صحنه ای ستودنی را از عشق فرزند به مادر آفرید.
ویلیام با ایده پدرش این کار را کرد و به مادرش که سرطان خون گرفته، در اتاق بیمارستان گفت بیاید و صحنه را ببیند. ویلیام و گری یک شب از شارون خداحافظی کرده و تصمیم گرفتند بالای پارکینگ مرکز پزشکی راش جایی که روبروی بیمارستان بود بروندو هم زمان برف می بارید که ناگهان گری به ویلیام گفت بیا و روی این برف ها برای مادرت پیام بنویس و ویلیام نوشت: سلام مامان! خدا تو را حفظ کند.
روز بعد به دلیل نیاز به جای پارک، مجبور شدند جمله عاشقانه ویلیام به مادرش را پاک کنند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۴
انتشار یافته: ۱۷
من مادرم رو از دست دادممیدونم این بچه چه حالی داره الان
درسته 14 سالشه اما با این کارش ثابت کرد مرد ه . احسنت احسنت خودمون انقدر درد داریم که به درد اینها نمیرسیم واقعاعشق یه مادر ستودنیست و جبران ناپذیر ،مادر بهترین دوستم بعد از یک هفته که از نارسایی کلیه و دیالیز پسرش خبردار شد از غصه سکته کردو فوت کرد :-( خدا امتحان سختی از ویلیام می گیره خدا امتحان سختی از ویلیام می گیره خدا به این مادر نازنین به حرمت همین قطره اشک هایی که بر روی گونه هایمان چکید شفای عاجل عطا فرماید خداوند حفظش کنه . خداوندا همه بیماران را شفا عطا فرما . من خودم سرطان خون داشتم هفت ماهه درمانم تموم شده و حالم هم خوب خوب است ان شاا... خوب میشه مادرمقدسترين افريننده خدا واقعا گریه ام گرفت اقا عزیزم چیزهای که ما داریم اطرافمون میبینیم اینقدر فاجعه است که این ویلیام توش گمه یک نمونه پدر خانواده ای که کل دارایی خود را از دست داده و خانواده اش رهایش کردند و رفتند حتی فرزندانش جواب تلفنش را ندادند کسی که تنها 49 سال داشت و 2 دختر و روزگاری نه چندان دور صاحب همه چیز بود تا اینکه گیره یک کلاهبردار افتاد و کل هستیش را از دست داد تا اینکه دیروز خودش را کشت در کنج تنهایی او زمانی به همه محتاجان کمک میکرد ولی گمان نکنید از بی پولی خودش را کشت نه از دیدن بی وفایی اطرافیان اینچنین شد که فردا روز خاکسپاری اوست در اصفهان اری عشق و انسانیت در ما مرده است و قلبها سخت شده مهر رفته و گذشت مرده خبر خوبی بود . اما اشکهای من وقتی سرآزیر میشوند که جوانهای مثل دست گل ایرانی رو وقتی که در اوج جوانی و زمان لذت از زندگیشون بود برای حفظ مادر و خواهرشون بدون درنگ رفتن جلوی توپ و تانک دشمن و خیلیهاشون حتی جسدی نداشتند که کسی آنها را به خاک بسپاره . اشکها این موقع است که سرآزیر میشه و بند هم نمیاد :((
خدا مادرش را و همۀ مریضها را شفا دهد باورتون میشه 2 ماه واقعا فهمیدم هیچ زنی حتی لیلی برای مجنون نمیتونه جای مادر رو برای انسان بگیره. به سلامتی مادر که نه تکرار میشه نه تکراری... من مادرم؛و واقعا تحت تاثیر واقع شدم خوشا به سعادت تمامی پدران ومادرانی که فرزندان قدرشناس دارند.من عاشقانه مانند همه ی مادران دنیا فرزندانم را می پرستم چون همواره مانند این پسر قدرشناس؛ قدرشناس و مهربانند.دوست داشتن هدیه ای پیچیده در کاغذ نیست که کسی روز تولد به کسی هدیه کند؛بلکه تقدیم قلب ها به یک دیگر است... ای پسر مهربان - هیچ کار خدا بی حکمت نیست .