«مافیا» در مؤسسات آموزشی نیست، در ذهن مردم است!
در حالی که برخی اتفاقات موجب شده تا مؤسسات آموزشی و کمک آموزشی در چشم بسیاری از مردم، در زمره مافیا قرار گیرند، وزیر آموزش و پرورش ترجیح داده نظرش را در این باره تغییر داده و نوک پیکان انتقادات را به سمت دیگری برگرداند!
به گزارش «تابناک»؛ از جمله اتفاقات مهمی که در سال ۹۷ در حوزه آموزشی در کشورمان رقم خورد، حذف مشق شب است؛ رویدادی که شاید بیش از دانش آموزان، والدین دانش آموزان و بزرگسالان را خوشحال کرد؛ آن‌هایی که احساس می‌کردند جهان تغییر کرده و متحول شده، اما آموزش به دانش آموزان هنوز به همان سبک و سیاق قدیمی است که نشان از فرسودگی اش دارد.
رویدادی که کمی بعد با یک ماجرای جنجالی، بیشتر به چشم همگان آمد؛ با سفر مؤسس انتشارات گاج به محضر برخی علما و مباحثه با ایشان در خصوص مشق شب و نامناسب بودن حذف آن. اقدامی که واکنش‌های فراوانی به دنبال داشت و موجب بازخوانی اظهار نظری از وزیر شد که مدعی شده بود، «فکر نمی‌کند مؤسسه‌های آموزشی آن قدر قدرت داشته باشند که بشود نام مافیا به آنها داد.»
اظهار نظری که با توجه به رویداد‌های رقم خورده در سال گذشته، دقیق به نظر نمی‌رسید و موجب شد بخشی از گفت و گوی نوروزی روزنامه اعتماد با سیدمحمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش به این موضوع اختصاص پیدا کند؛ با طرح این پرسش که آیا هنوز بر این باور است که این دست مؤسسات آن قدر قدرت ندارند که مافیا نام گیرند؟
بطحایی: حالا که برمی گردم و به یک سال گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم با وجود همه موانع و مشکلاتی که در سر راه این موضوع وجود دارد، پیشرفت ما چشمگیر و امیدوار کننده بوده است. شاید سال گذشته، افکار عمومی خیلی پذیرش این باور را نداشت که آزمونها، کتابهای کمک درسی و فضایی که من به عنوان دایه مهربان‌تر از مادر از آن اسم می‌برم، اینقدر آسیب زاست؛ دایه‌ای که در کنار مادر اصلی تعلیم و تربیت، یعنی آموزش و پرورش ما، خودش را مهربان‌تر نشان می‌دهد.
شواهد نشان می‌دهد، موقعیت آنها [مؤسسات آموزشی] ضعیف‌تر شده است. امروز افکار عمومی برای پذیرش این باور آماده‌تر است. افکار عمومی امروز باور دارد که یک کودک، نوجوان و جوانِ شاد و سرزنده و امیدوار به مراتب ارزش بالاتری از یک نوجوانی است که مثلا معدل ۲۰ دارد، اما خموده و ناتوان از حل مسائل زندگی است. اگر از خانواده بپرسید که دوست دارید بچه تان شاد و سرزنده و پرشور باشد یا درس خوان و آرام و گوشه گیر، حتما گزینه اول را انتخاب می‌کنند.
این یکی از نتایج همین گفتن هاست که این دایه دارد اهداف تعلیم و تربیت رسمی ما را به انحراف می‌کشاند. من بدون اینکه ذکر نامی از کسی ببریم، همچنان تأکید می‌کنم که اطلاق واژه مافیا بر این‌ها درست نیست؛ این‌ها افرادی هستند که به هر حال جنبه اقتصادی یک حرفه را در نظر می‌گیرند و بر اساس عقل اقتصادی تصمیم می‌گیرند و مثل هر کاسب دیگری به فکر سود بیشترند.
* البته هر کاسبی نمی‌تواند به دیدن مراجع برود.
بطحایی: حالا من را به حاشیه سیاسی نکشانید، اما در همین زمینه من بعدش شنیدم که آن مرجع محترم برداشت را تصحیح کرده بود که در حقیقت ماوقع آنگونه که در خبر‌ها آمده نبوده است؛ بنابراین فکر می‌کنم داریم رو به جلو حرکت می‌کنیم و توقع بیشتری هم ندارم. شرایط و متغیر‌هایی که بر این موضوع تاثیر گذارند یکی دو تا نیست و دست یکی دو نفر هم نیست که بتوان به راحتی مدیریتش کرد. من خیلی خوشحالم که امروز عرض کنم برخی از این ناشران و مؤسسان آموزشگاه‌ها با واسطه به من پیغام دادند که ما آماده ایم که مسیر کارمان را بر اساس سیاست‌های جدید آموزش و پرورش تصحیح کنیم.
بیشتر بخوانید
این یک پیام خیلی مثبت و خوب است؛ یعنی می‌گویند حاضریم سمت و سوی ظرفیت‌ها و کارشناسی‌ها و منابع خودمان را بر اساس سمت و سویی که شما می‌گویید و بر اساس تعلیم و تربیت صحیح هدایت کنیم. به نظرم این پیام بسیار امیدوار کننده است که دوستان من با جدیت دارند دنبال می‌کنند. جلسه‌هایی را گذاشته اند که ما مأموریت جدیدی را از منظر آموزش و پرورش برای آنها تعیین کنیم.
به نظر من مافیا این افراد نیستند. مافیا آن تصور غلط و عادت جامعه به این است که همچنان فکر میکند اگر فرزندش در یک دانشگاه و رشته معتبر پذیرفته شود به مراتب مهم‌تر از این است که فردی اهل تعامل با خانواده و جامعه و اهل مشارکت در حل مسائل اجتماعی باشد و نسبت به آنچه در اطرافش می‌گذرد بی تفاوت نباشد. این تصور غلط یک مافیاست و ما باید به جنگ این مافیا برویم.
از همین مصاحبه شما می‌خواهم استفاده کنم و بگویم رسانه‌ها باید کمک کنند که پیشانی این مافیا را به خاک بمالیم. افکار عمومی باید تصحیح شود؛ مثل خیلی از کشورهای دیگر که توقعشان از مدرسه این است بچه‌ای را تحویلشان بدهد که شاد و با نشاط باشد و در خانه و محیط زندگی اش آدم موثری باشد. نمی‌خواهم معدل ۲۰ داشته باشد یا مدام در حال حفظ کردن فیزیک باشد. اگر بتوانیم به این تفکر غلبه کنیم، حتما آن مافیا زمین خورده و ما توانسته ایم مسیر تعلیم و تربیتمان را به مسیر اصلی و صحیح خودش برگردانیم.
*شما ۱۷ آذر بود که به رهبری نامه نوشتید که اگر قرار است تبلیغی از تلویزیون در مورد آموزش پخش شود باید به تأیید آموزش و پرورش برسد. این همان روزی است که ناشران به قم رفتند. شما احیانا از این سفر خبر داشتید؟
بطحایی: نه. نه! اصلا خبر نداشتم. البته فکر می‌کنم موضوع آن سفر به قم را نباید خیلی مهم جلوه داد.
*به نظر شما مهم نبود؟
بطحایی: نه!
*یعنی بعدش تصمیمی نگرفتید یا کاری نکردید که دلیلش آن سفر بوده باشد؟
بطحایی: ابدا! اولا من اصلا اطلاع نداشتم، ثانیا به نظرم علما و مراجع با قشرهای مختلف مردم ملاقات دارند. من می‌خواهم کمی خوشبینانه به این موضوع نگاه کنم و بگویم آن ملاقات هم احتمالا اغلب همین ملاقات‌هایی است که مراجع با اقشار مختلف دارند و گروهی از افرادی هم که گفته اند ما داریم در حوزه فرهنگ کار می‌کنیم خدمت آنها رسیده اند و مشکلاتشان را گفته اند و در خلال آن اشاره نادرستی به یکی از سیاست‌های آموزش و پرورش داشتند و بر اساس گزارش نادرستی که ارایه شده، خب یک موضع گیری هم اتفاق افتاد و عرض کردم تا جایی که مطلعم آن موضع گیری تصحیح شد و مرجع محترم فرمایششان را به نوعی گفتند که اصلا همان چیزی است که ما داریم دنبال می‌کنیم. خلاصه تاریخ آن نامه و همزمانی اش با آن ملاقات کاملا تصادفی بود.
*پس چه شد که آن نامه را نوشتید. از متن نامه مشخص است که شما تأکید دارید به اجرایی شدن مصوبه‌ای که در شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف شده و چنین مصوبه‌ای موجود است. چرا اجرایی شدن آن مستلزم این بود که شما به بالاترین مقام یک کشور نامه بنویسید؟ چرا اجرای مصوبه باید اینقدر هزینه بر باشد؟
بطحایی: پرسش دقیقی را مطرح کردید. من برای آنکه آن نامه را بنویسم خیلی با خودم کلنجار رفتم. علتش هم همین فرمایش شما بود که آیا واقعا این موضوع در سطحی هست که ما بالاترین مقام کشور را ـ که ده‌ها و صد‌ها مسأله استراتژیک و مهم برایش مطرح است ـ درگیر چنین چالشی کنیم؟ روزی که این نامه را نوشتم، پس از طی یک مسیر بود. اگر شش ماه قبل‌تر چنین نامه‌ای می‌نوشتم، حتما خودم به خودم انتقاد می‌کردم. اما من یک مسیری را رفتم و وقتی دیدم این مسیر بدون حمایت مقام معظم رهبری به سرانجامی که می‌خواهم نمی‌رسد، آن نامه را ایشان نوشتم.
ما مکاتبات متعددی با صداوسیما انجام داده بودیم، مذاکرات متعددی را با مسئولان این سازمان داشتیم. با وزارت ارشاد هم مذاکراتی داشتیم که هر گونه تبلیغ برای کتابهای کمک درسی و کلاس‌های آمادگی کنکور و آزمون و مواردی از این دست حتما باید با بررسی و اجازه کارشناسی آموزش و پرورش اتفاق بیفتد. ضمن اینکه در هر جلسه‌ای که نشستم و این بحث‌ها را مطرح کردم، همه مخاطبان من و طرف صحبت من، این منطق و استدلال را تأیید میکند؛ اما در عمل آنچه باید اتفاق نیفتاده بود تا اینکه آن نامه را نوشتم و تا جایی که اطلاع دارم، ایشان پی نوشتی روی نامه زده بودند که تا حدود زیادی در حوزه تبلیغات و اشاعه این روش‌ها تأثیر گذاشت.
عرض من همیشه این بوده که این کتابهای کمک درسی، این کلاس‌های به تعبیری تقویتی و تکمیلی، نقش یک دارو و مکمل را برای بدنه تعلیم و تربیت ما دارند، یعنی اگر کسی به هر دلیلی در فرآیند یاددهی و یادگیری دچار اختلال شد، باید به سراغ آنها برود. نقش این‌ها مثل داروست. آیا شده ما دارو را تبلیغ کنیم و بگوییم این آنتی بیوتیک از آن یکی بهتر است و مردم بروید فلان آنتی بیوتیک را بخرید؟ مردم اگر سرتان درد گرفت بیایید از فلان قرص مسکن استفاده کنید؟
با همین استدلال، کتابهای کمک درسی و کلاس‌های کمک آموزشی نباید تبلیغ شوند. این‌ها نسخه‌ای در دست معلم هستند، اگر به نتیجه رسید که مثلا این بچه به هر دلیل دچار اختلال یا عقب افتادگی در درسش هست، باید نسخه تجویز کند که برو فلان کتاب کمک درسی را بگیر یا فلان کلاس را شرکت کن. در حالی که ما با تبلیغات بسیار بسیار فزاینده‌ای که انجام می‌دهیم، نوعی رقابت کاذب را ایجاد می‌کنیم که تیشه به ریشه تعلیم و تربیت ما می‌زند و هدف هایش را مستقیم تحت تاثیر خودش قرار می‌دهد.
همه شما پشت هم هستین این وسط مردم سرشون کلاه رفته البته ناآگاهی بودن مردم باعث همه مشگلات کشور هستش.... 
| 
دوش سوبان جادوئی با چند برابر قیمت،ظروف چند کاره با دو ماهی تابه و دو سر سه برابر قیمت،گاج وقف خاص با رانت های شدید وبا کمی ریختن خون مردم بی دفاع در شیشه و قلم چی با هزاران لطایف الحیل از اساتید سرکیسه، | به عنوان یک دبیر ارزوم شده استیصاح و عزل شما و نوبخت این مدارس غیر انتفاعی را جمعشان کنید هم به معلم ها ظلم میشه با ماهیانه دویست یا سیصد هزار تومان حق الزحمه و هم دوگانگی در ملت ایجاد کرده که رشد شخصیتی دانش آموزهای مدارس پولی بسیار پایینه 
| اگر اینجوریه شما بچه ات را نذار غیر انتفاعی از چه چیز نگرانی ؟ به عنوان یک دانش آموز این نظر رو میدم البته ببخشید طولانی خیلی حرف دارم ولی مهم ترین هاش رو گفتم:کنکور به خودی خود نسبت به امتحانات نهایی خیلی بهتره:
۱- شما می تونید بارها در کنکور شرکت کنید اما در امتحان نهایی فقط یک بار در ضمن یکبار هم می تونی ترمیم کنی هزینه هر درس به مراتب خیلی بشتر از هزینه کنکوره
۲- در کنکور نیاز نیست همه درس ها رو کامل پاسخ بدی !! لذا اگه به کارنامه نفرات برتر ۱ تا ۱۰۰۰ هر منطقه نگاه کنید به این نکته پی می برید ولی در امتحانات نهایی اگه درسی رو ۲۰ نشی دیگه بدبختی و تاثیر منفی بر کنکور میذاره لذا استرس زیادی به ما وارد کرده
۳- امنیت کنکور نسبت به امتحانات نهایی خیلی بیشتره
۴- امتحانات نهایی تصحیحش به صورت الکترونیکی نیست البته جدیدن دارن در این حوزه یک کار هایی رو میکنن
اما چند نکته به وزیر آموزش و پرورش:
بنده در کلاس های کنکور هم شرکت کردم معلمی که در آموزشگاه خصوصی درس میداد در اکثر مواقع معلم مدرسه مون بود ولی نحوه تدریسش زمین تا زمان فرق می کرد چرا چون در این موسسه هزینه بیشتری می دادن لذا اولین نکته افزایش حقوق معلمان باید باشه تا بتونن با خیال راحت درس بدن این نکته خیلی مهم چون اگه معلمی سر کلاس به خاطر مسائل مالی ذهنش مشغول باشه ۳۰ الی ۲۵ دانش آموز رو بدبخت کرده
نکته دیگه هوشمند سازی مدارس و ارائه امکانات به مدارس باید باشه تا دانش آموز دیگه به کتاب های کمک آموزشی نیاز نداشته باشه لذا وزیر باید تمامی توانش رو برای مدارس بهتر از لحاظ آموزش و تفریح و امکانات بزاره نتیجه اش رو بعد ۱۰ الی ۵ سال می بینید نکته دیگه این که تمامی موسسات آموزشی باید زیر نظر آموزش و پرورش برن و اگه معلم های آموزش و پرورش و کارشناساشون محصول آموزشی رو تایید کردن به بازار بیاد نکته دیگه بررسی این موسسات از لحاظ فرار مالیاتی و... هست
یک نکته هم اینه جناب وزیر یک جا فرمودند دانش آموز در ۴ ساعت کنکور باید سرنوشتش رو تعیین کنه که این ظلمه!!! آقای وزیر باید بدونید که دانش آموز در ۴ ساعت سر جلسه میره پاسخ میده !!! لذا اگه دانش آموزی یک سال درس نخونده باشه اگه بهش ۱۲ ساعت هم بدن نه در امتحان نهایی و نه در کنکور نمی تونه موفق بشه این نکته از وزیر آموزش و پرورش بعیده
در پایان از وزیر محترم می خواییم این نکات رو به عنوان یک نقد منصفانه پذیرا باشن
با تشکر
| و من با اجازتون اینرا به عنوان یک دبیر دبیرستان قدیمی اضافه می کنم.وجود کتاب های کمکی باعث پیشرفت آموزش است و انحصاری کردن آموزش همان مافیا ست.
مهم اینه ک مجوز فعالیت آموزشگاههای آزاد تو آموزش و پرورش تبدیل شده به یک مافیای بزرگتر فقط به دور و بریهای خودشون مجوز میدن و بقیه رو سرکار میزارن و تابع هیچ قانونی هم نیستن تو تمام شهرها هم همینه و هیچ فرقی نمیکنه | عزیزم هنوز حق التدریس اردیبهشت سال قبل ما رو ندادن چه جوری میخوای معلم بیاد سر کلاس با دل و جون درس بده چرا نظرش را تغییر داد ؟ چرا نزدیک به زمان کنگور تغییر داد؟ این حرف مثل اینه که بگویی «جن» در اسلام نیست، در ذهن مردم است! ریشه ی مافیا در تصمیمات دولتمردانی است که آموزش و پروش را کم اهمیت تر از مرغداری می دانند و صرفا برای مشغول کردن نوجوانان و اولیاشان در مدارس را باز می کنند علت از بسوادی ویا نا اگاهی مردم نیست عدهای ماموریت دارن به عنوایی مردم را استعمار کن و اموزش وپرورش با اون اوضاع احوالش دنبال روی سیاست های راه صاف کن برا عدهای برا مقاصد پول دراوردن برا عدهای شده همانهای که در بلوشو از هر بساطی دارن کاسبی میکنن وگرنه چه لوزومی داره یه وزارت خانه ای نتونه به وظایف خود عمل کنه ودر کنارش عدهای به مانند کنه خود را به این وزارت خانه بچسبانن برا اوضاع این وزارت خانه مسلط بشون ومعلم سر کلاس کتاب درسی این کانون ها را تدریس کند ومردم را تشویق به استفاده از کتا بها و نظام اموزشی مرتبطبا این کانونه نماید واین کانون ها از نبود مدیریت سالم کارامد از جیب مردم برا خود اندوخته انچنانی کنند اگه اموزش وپرورش وزارت خانه دارد و این همه دب دبه وکب کبه چرا به وظایف خود درست عمل نمنماید که من کارگر بابت یه سال تدریس وحق زحمه به یکی از این کانونها هشت ملیون پرداخت کردم | احسنت | مشگل تبدیل و بردن نظام آموزشی چه آموزش وپرورش و چه دانشگاه در سطح حوزه است در صورتیکه نظام ۴۰ سال شانس و موقعیت طلایی داشت که سطح حوزه را بالا ببرد و با زمان مناسب کند. من این حرف وزیر را کاملا قبول دارم اگر مسئولین و نهادهای نظارتی ضعیف و ناکارآمد هستند مقصر اصلی ما مردم هستیم که در حرف منتقد هستیم ولی در عمل همراه هستیم. از گرانی انتقاد می کنیم ولی برای خرید هجوم می آوریم و احتکار می کنیم و در مقابل کم فروشی و ... فقط حرف می زنیم ولی در عمل عکس العملی نداریم. از رشد قارچ گونه موسسات کنکور انتقاد می کنیم ولی در عمل حاضر هستیم از نان شب مان بزنیم و برای دلبندمان پول کلاس های کنکور بدهیم. برای گرانی سکه و دلار هزار و یک بد و بیراه می گوییم ولی برای خرید سکه و دلار توی صف تو سر هم می زنیم. ملتی که طمع و احتکار ندارد گرانی و بیکاری ندارد آقای وزیر آموزش و پرورشلطفا تلفط فارسی خود را هم اصلاح بفرمایید. زشت است که فردی در موقعیت شما به عنوان مثال در مصاحبه تلویزیونی کلمه ایاب را با تشدید حرف یاءتلفظ کند.
خانم فرخ رو پارسای پنجاه سال پیش در روز زن در استادیوم اهواز تعبیر سند رقیت را « سندر - قیت» خواند و نسل من هنوز به او و کسی که او را وزیر آموزش و پرورش کرده بود می خندد.
| اون که چنین اشتباهی کرد فرخ رو پارسا نبود | شما به بزرگواری خود ببخشید مثل مردم بزرگ فکر کن به چیزهای بی اهمیتی مانند تلفظ توجه نکن باشه، آفرین آقای حسن روحانی افتخار کن به وزیران منتخب خودت !!!!!!!!!! با سلام و احترام، چرا به تجربه سایر کشورها در حذف کنکور مراجعه نمی کنیم، در این کشورها با چند تغییر در نظام اجتماعی و آموزشی کنکور به شکل مطلق حذف شد. ۱_ با افزایش زیاد حقوق کارگران(به شکل ساعتی)، به نحوی که اغلب کارگران، پس از اخذ دیپلم، درآمد زیادی را بدست می آورند و علاقه زیادی به ادامه تحصیل ندارند و فقط افرادی که واقعا دانش دوست هستند ادامه تحصیل می دهند. ۲_ در نظام آموزشی کاملا به فراگیران القا می شود که به شغل خود باید علاقه و استعداد داشته باشند و ارزش مشاغل از آتش نشان یا خبرنگار و یا پزشک یکسان است و باعث می شود که هجوم داوطلبان به یک رشته خاص انجام نشود. ۳- در کتابهای درسی مطالب کاملا ضروری (و نه مفید) تدریس می شود و مطالب به صورت مفهومی و (نه حفظی) است، نظام آموزشی متناسب با نیازها و واقعیات جامعه است. دارید بچه های مردم رو میسوزونید اونم فقط برای پول. میدونید چه قدر استرس دارن؟میدوند چند تا دختر پسر به خاطر این سیستم شما افسردگی و بیماری روانی گرفتن؟از خودکشی هاشون خبر دارید؟ از رنجی که خونواده ها تو سال های کنکور بچشون میکشن چی؟ اون پولی که مجبورن بدن کلی کتاب و معلم بگیرن. و حالا دارید تو چششون نگاه میکید و دروغ میگید؟؟؟من خودم ورودی 96 دانشگاه هستم .سختی ها رو یادم میاد و الان هم تو تله ی شما افتادم و مجبورم درسم رو بخونم علی رقم این که علاقه ام چیزی دیگر بوده به خدا قسم اگه اون دنیایی باشه من یکی از هیچکدومتون نمیگذرم
فقط چیزی که میشه گفت اینه که مافیا رو شما و امثال شما دولتیها ایجاد کردید در واقع همون دشمن فرضی هست پس به شعور مردم توهین نکنید. در حال حاضر بهترین شیوه برای یک دل کردن مردم تعطیلی اموزش و پرورش و دادن کلیه امورات اموزشی به موسسات گاج و قلم چیست،از پرورش هم تاکنون خبری نبوده که نیاز به متولی یا واگذاری داشته باشد.شما در هر حال همه امور مدارس و حتی بسیاری از معلمین خویش را به تیغ این دلالان سپرده اید،پس این هزینه تراشی ها برای چیست؟صدا و سیما هم شما رابه رسمیت نشناخت و در همه شبکه ها دائما فریاد گاج و قلم چی وی بلند است.کاش در شهرستان ها مدتی نظارت دقیقی داشتید و خوب می دیدید که برخی از مدیران مدارس شما اگر دانش اموز در کلاس های این ها ثبت نام نکند یا کتاب ان ها را نخرد با وی و خانواده اش چه می کنند،دقیقا قدمی که دو شرکت حلبی ساز برداشتند الهام گرفته ازدو شرکت نابود گر گاج و قلم چی بود،اما جناب وزیر شما مقصر نیستید زیرا توان رویاروئی با چنین مافیائی از عهده شما خارج است. موسسات وقف عام | دو مافیای ضد عام متاسفانه این دولت و اون دولت و چپ و راست نداره هر کی بیاد سرکار چون مردم اهمیت ندارند همینه که هست و تا این تفکر پول پرستی هست و هرکسی به فکر جیب خودشه ،هیچ چیزی درست نمیشه شرکت های حامی صدا و سیمای ایران با جیب مردمگاج با روند خاص جهت غارت مردم ،قلم چی با شیوه خاص جهت سوزاندن پدر مردم،
اقای وزیر از عهده شما خارج است با این ها در نیفتید تا کار به استیضاح نکشیده،مگر مافیائی بزرگتر از این ها هم وجود دارد؟شما راهم مثل دانش اموزان تان می بلعند.
اگر مافیا نیست پس چیست؟کاش در این کشور نظر سنجی ها این همه زمان بر و سخت نبود.اقای وزیر شما خود بهتر از هر شخصی صورت مسئله را می دانید ،از شما تمنا داریم در این موقعیت اجتماعی خود را به خواب نزنید.کاش شما ها به خانه می رفتید و سکان اموزش را به گاج و قلم چی می سپردید،ان ها هر کاری دل شان بخواهد کرده و می کنند،اما شما که ناظرید در مقابل چه کرده اید؟سری به امار افسردگی در مدارس بزنید ،بد نیست،خواهید دید گاج و طرفداران میدانی اش در مدارس تحت امر شما چه کرده اند.شما نتوانستید با ان ها رقابت کنید.ان ها نیز نهایت مصیبت را در مدارس کشور چونان سیلی ویران گر بو جود اوردند.کنکور چون دملی چرکین در بدن مردم و گاج و قلم چی چون زالو می مکند،پس مافیا چیست؟
آقای وزیر مغلطه فرموده اند کافیست ایشان به معنی مافیا در لغتنامه ها مراجعه کنند و فرق آن را با تعریف خودشان متوجه شوند. البته خودشان را به کوچه علی چپ زده اند. آیا احتمال دارد گاج به لطایف الحیلی به ایشان هم باج داده باشد!؟؟ توراهم خریدن واویلا براموزش وپرورش با چند حساب سر انگشتی میتوان براحتی فهمید بر عکس نظر عوام آموزش و پرورش یکی از پر درامدترین سازمانها بوده و یکی از بدترین سازمان ها در نحوه عملکرد و هزینه است.1_امروزه با تنوع نوع مدارس از غیر انتفاعی گرفته تا هیئت امنایی پول های کلانی هر مدرسه با توجه به تعداد دانش اموزان از مردم آخر و معلوم نیست کجا هزینه میشود.؟!!!!!!
این امر جدا از هزینه اختصاصی به این سازمان در بودجه بوده و قبل از انقلاب اصلا وجود نداشت!!!!!
2_بابت ارائه هر خدمتی اعم از مثلا اتش نشانی و انتقال سند تا عوارض شهرداری و نقل و انتقال مسکن و خودرو و پاسپورت اووووو یک حق آموزش و پرورشی را مردم میپردازند معلوم نیست پول ها کجا میرود.؟!!!!
3_اخذ وجوه از مردم بابت اجاره مدرسه ها در سراسر کشور در ایام تعطیلات تابستان و نوروز تا هتل ها و ویلاها در شمال و جنوب و اخذ پول های کلان همه و همه حکایت از درآمد بالای این سازمان دارد.
4_وجود املاک تجاری در بعضی از مراکز استان ها با مالکیت آموزش و پرورش و اجاره دادن آنها کانال دیگری در کسب در آمد این سازمان است بر عکس آنچه که بیان میکند با کمبود بودجه روبرو است!!!!!!
این همه درآمد و از طرفی حقوق پایین معلمین و مدرسه های فرسوده حکایت از یک مافیای اختلاس در این سازمان دارد.
همه چیز در این مملکت مافیا و سلطان دارد و آموزش هم از این قاعده مستثنی نیست مگر آقا زاده ها و ژن های خوب می گذارند این لقمه چرب از دستشان در برود ؟؟