نهمین حراج تهران با ارائه آثار کلاسیک و مدرن ایران عصر هشتم تیرماه در هتل پارسیان آزادی تهران با اجرای حسین پاکدل برگزار شد. در این حراجی همینطور که طراحی شده بود، گرانترین قیمت پیشنهادی به یکی از دو تابلوی ارائه شده از سهراب سپهری اختصاص یافت که به قیمت بیش از ۵ میلیارد تومان به فروش رفت.
یکی میمرد از درد بی نوایی....
اختلاف طبقاتی در ایران وجود ندارد گسل طبقاتی داریم
پاسخ ها
مخاطب تابناک
||
۱۹:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۹
اینا غرب زدگی نیست کنسرت غرب زدگیه کسایی که از صفره انقلاب به نون و نوایی رسیدن و حالا تابلوهای خونشون میلیاردها قیمت داره
خوزستان
||
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۴/۱۰
بحث هنر و هزینه کردن برای آثار هنرمندان معقوله متفاوتیه بهتر کمی درمورد این آثار هنری و تاریخچه و دلیل خرید و فروش های آثار هنری مطالعه کنید که این جور مغلطه نکنید
خداوندا بزرگی و حکمتت را شاکریم در جامعه ای بحران زده ایی زندگی میکنیم که یک سری افراد به نان شب محتاجند و یک سری از ما بهتران در حال خرید و مزایده اثار کلاسیک باور کنید مرحوم سهراب اگر زنده بود ........................
یک مشت آدم بی درد و بی خیال با پولهای باد آورده ولخرجی می کنند و برای قمپز در کردن میلیارها تومان هزینه می کنند و بجاش مردم سر پل ذهاب و سیستان و خرمشهر و اهواز و ... دربه در حداقلها هستند و همه این وقایع در کشور شیعه ایران رخ میدهد نه کشور بی دینها و وهابیون و ...
وزش توفان های گرد و خاک و هجوم شن های روان در منطقه سیستان علاوه بر بروز مشکلاتی در سلامتی، زندگی اجتماعی و معیشتی مردم این منطقه را نیز با بحران مواجه کرده است.
این افراد علی بی غم مانکن میدانند عبارت بالا یعنی چه؟
میدانند گرانی دلار چه خاکی بر سر عده ای از هموطنان کرد؟
میدانند گرانی یعنی چی ؟
آیا در شرایط فعلی موقع این کارهاست؟
این نمونه ای از یزرگترین اشتباهات وندانم کاریهای مسئولان است که در این شرایط بحرانی اقتصادی جامعه اجازه برگزاری چنین اجتماعاتی را تحت عنوان حراج می دهند که سبب حساس تر شدن جامعه می شود.
صحبت ها ی مسئولان با عمل نمی خواند. نباید اجازه د اد در این شرایط که بخش زیادی از جامعه برای حداقل های زتدگی آنچنان محتاجندکه مجبور به فروش اعضای بدن خود می شوند بخشی اندک از جامعه که از هرطریق درآمدهای نجومی دارند اینچنین به اکثریت قریب به اتفاق اجتماع فخر بفروشند.
کجایند مسئولانی که برای برگزاری یک کنسرت یا اندکی شادی مردم که نیاز گم شده ی امروز مردم است، گریبان چاک می دهند.
خوش به حالمان كه هنوز حراجي هاي كلاسيك داريم
آخر گرسنگي و فقر مردم و مرگ و مير بر اثر كمبود دارو مگر مهم است ....
خدا را شكر در عوض ژست روشنفكري نشانه اول انسانيت را داريم....
امشب تن سهراب توی گور غریبانه اش در مشهد اردهال توی اون صحن امامزاده وسط بیابان ، می لرزد . بخدا این چنین روح بزرگی هیچ وقت راضی به این رد و بدل شدنهای میلیاردی توی این وضعی که خیلی ها تو خرج روزانشون موندن نیست .چه جامعه بدی ! چه شکاف طبقاتی وحشتناکی . چه خاک غریبی.قایقی باید ساخت . . .
روزی دیدم جوانی که چرخ جمع آوری ضایعات داشت سعی میکرد از لابه لای نرده های حیاط همسایه کفش نه چندان نو وچشم گیر را بردارد به او گفتم مگر حلال وحروم حالیت نیست؟ اوکه قبل از آن متوجه حضور من نشده بود گفت چرا من هم این چیزها رو میفهمم کفش ندارم وقتی به پاهای او نگاه کردم دیدم کفشهایش پاره وبشدت مندرس است که به زور انرا درپاهایش مهار نموده وبدون اینکه کلامی بگوید بدون برداشتن کفشها با چرخش از من دورشد.