بازدید 4564

ادیبستان «تابناک»؛ شماره دوازدهم

«تابناک» در راستای اعتلای فرهنگ و ادبیات ایران به صورت هفتگی بخشی را به این مهم اختصاص داده است. در همین چارچوب در «ادیبستان»، بسته ادبی تابناک با مجموعه‌ای از شعر، حکایت، مباحث ادبی و فرهنگی و... میزبان مخاطبین هستیم.
کد خبر: ۱۱۷۹۷۵۳
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۷ 19 June 2023

غزلی از جامی

چنان محروم خواهد یار از دیدار خود ما را
که نپسندد نظر در روی خود یک چشم زد ما را
به کف داریم از بهر قبول ساعدش جانی
زهی دولت اگر ننهد به سینه دست رد ما را
دلی پر چاک‌ها داریم در بحر امید از وی
مباد آن روز کاید ز آب خالی این سبد ما را
ز ما مشت خسان دور است پابوس سمند او
چنین کین بخت توسن می زند هر دم لگد ما را
بجز آواز پیکانهای او از خاک ما ناید
گر افشارد پس از مردن معاذالله لحد ما را
جسد افتد به زیر پا و جان گرد سرش گردد
چو سازد زخم تیغ او جدا جان از جسد ما را
نه حد ماست با این لطف و شیرینی سخن جامی
به یاد آن دهان از غیب می‌آید مدد ما را

 

حکایتی از سعدی

مهمان پیری شدم در دیار بکر که مال فراوان داشت و فرزندی خوبروی. شبی حکایت کرد که مرا به عمر خویش بجز این فرزند نبوده است، درختی درین وادی زیارتگاهست که مردمان به حاجت خواستن آنجا روند، شب‌های‌ دراز در آن پای درخت به حق بنالیده‌ام تا مرا این فرزند بخشیده است. شنیدم که پسر با رفیقان آهسته همی‌گفت: چه بودی گر من آن درخت بدانستمی کجاست تا دعا کردمی و پدرم بمردی. خواجه شادی‌کنان که پسرم عاقل است و پسر طعنه‌زنان که پدرم فرتوت.

سالها بر تو بگذرد که گذار
نکنی سوی تربت پدرت
تو بجای پدر چه کردی خیر؟
تا همان چشم داری از پسرت

 

شعر مدرن یا پسانوگرا

یکی از عناصری که در غزل‌های پست مدرن به چشم می‌خورد «شکست روایت» است، یعنی دیگر ساختار خطّی و روایی بر غزل حکمفرما نیست. در غزل کلاسیک واحد شعر، مصرع یا بیت است، امّا در غزل پست مدرن شبیه جریانهای پیش از خود یعنی غزل فرم، غزل مینی مال و غزل -داستان کلّ غزل واحد است. شعر پسانوگرا در ایران تحت تأثیر شعر پسانوگرا رایج در کشورهای غربی ایجاد شد. رضا براهنی از نخستین شاعرانی است که با انتشار اشعار پسانوگرا این سبک شعر را در ایران رواج داد. بعد از براهنی برخی شاعران جوان که شمار آن‌ها در آغاز این جریان، قابل توجه است به این سبک شعر گرایش نشان دادند.  از جریان‌های تاثیر پذیرفته از شعر پست مدرن، می‌توان به دو جریان شعر آزاد زبانگرا و غزل پست مدرن اشاره کرد.

البته شعر مدرن، ویژگی‌های خاص خود را دارد که رعایت آنها الزامیست. از ویژگی‌های اصلی شعر پسانوگرا می‌توان به ساختارشکنی، معناگریزی، نگاه متفاوت، چندصدایی، جدال با سنت و به چالش کشیدن فراروایت‌ها اشاره کرد و همچنین بی قاعدگی (فقدان نظم مرکز محور)، رشد غیر خطی، ساختار نامتمرکز، عدم توازن، عدم قطعیت (شک اندیشی)، ذهن گرایی (تجرید گرایی)، ایهام، انتزاع، تکرار و تسلسل، دو پهلویی و جریان سیال ذهن، نام برد.

 

عبدالرحمن جامی

نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب،‌ شاعر و عارف بزرگ و نام آشنای ایرانی، خاتم شعرای پارسی‌گو و از بزرگترین شاعران پس از سعدی و حافظ شیرازی است. این استاد نظم و نثر فارسی، صاحب آثار مهم و ارزشمندی در ادبیات،‌ فقه، اصول، عرفان و تصوف بوده و او را مشهورترين شاعر پایان عهد تيموری معرفی می‌کنند. مرتبه مهم و جایگاه والای جامی تا به حدی است که ملقب به خاتم الشعرای شعر فارسی شده و تا قرن ۱۳ هجری قمری، شاعری به بزرگی و تبحر او در ادبیات فارسی، شناخته نشد. عارفی که به ساده زیستی و مناعت طبع، شهره خاص و عام بود و هرگز به تملق و مدح پادشاهان تن در نداد؛ با این حال همواره از احترام و ارادت خاص امرای عصر خود برخوردار بود.

عبدالرجمان جامی مقدّمات ادبیات فارسی و عربی را نزد پدرش آموخت و چون خانواده اش شهر هرات را برای اقامت خود برگزیدند، وی نیز فرصت یافت تا در مدرسه نظامیه هرات که از مراکز علمی معتبر آن زمان بود، مشغول به تحصیل شود و علوم متداول زمان خودش را همچون صرف و نحو، منطق، حکمت مشایی، حکمت اشراق، طبیعیات، ریاضیات، فقه، اصول، حدیث، قرائت، و تفسیر به خوبی آموزش ببیند و از محضر استادانی چون خواجه علی سمرقندی و محمد جاجرمی استفاده کند.

 

حکایت پیشینیان

وقتی پادشاه محمود از غزنین برخاست و بـه زیارت، روبه صومعه شیخ نهاد، چون از در صومعه درآمد و درود کرد، شیخ ابوالحسن خرقانیف جواب داد اما برپا نخاست.

پس، چون وقت رفتن رسید، شیخ برای او بـه پا خاست. محمود گفت: اول کـه آمدم التفات نکردی، اکنون برپا می‌خیزی؛ این همه  کرامت چیست و آن چه بود؟

شیخ گفت: اول، در خودبینی و خودخواهی پادشاهی و بـه امتحان درآمدی، و آخر، در فروتنی و درویشی می‌روی کـه آفتاب دولت درویشی بر تو تافته اسـت. اول، برای پادشاهی تو برنخاستم، اکنون، برای درویشی تو برمی‌خیزم.

***
عطار در محل کسب خود مشغول بـه کار بود کـه درویشی از آنجا گذر کرد. درویش تقاضای خودرا با عطار در بین گذاشت، اما عطار همان‌ گونه بـه کار خود می‌پرداخت و درویش را نادیده گرفت.
دل درویش از این رویداد چرکین شد و بـه عطار گفت: تو که تا این حد بـه زندگی دنیوی وابسته‌ای، چگونه می‌خواهی روزی جان بدهی؟ عطار بـه درویش گفت: مگر تو چگونه جان خواهی داد؟
درویش در همان حال کاسه چوبین خودرا زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. این رویداد اثری ژرف بر او نهاد کـه عطار دگرگون شد، کار خودرا رها کرد و راه حق را پیش گرفت…

 

غزلی از حامد عسگری

مثل آن چایی که می‌چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم با دل‌های تنها بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غم‌ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می‌خوری پا بیشتر
بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر
هر شبِ عمرم به یادت اشک می‌ریزم ولی
بعدِ حافظ خوانیِ شب‌های یلدا بیشتر
رفته‌ای اما گذشتِ عمر تأثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر
زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ‌تر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر
هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر
بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر

 

چهار پاره

چهارپاره از قالب‌های جدیدی است که همزمان با رواج شعر نو بوجود آمده است. چهارپاره مجموعه‌ای از دو بیتی‌هایی است که در کل یک شعر را می‌سازند. دو بیتی‌های تشکیل دهنده چهارپاره از لحاظ قافیه با هم تفاوت دارند. نمونه‌ای از چهارپاره:

کند وی آفتاب به پهلو فتاده بود
زنبورهای نور ز گردش گریخته
در پشت سبزه های لگدکوب آسمان
گلبرگ های سرخ شفق تازه ریخته

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
سایر اخبار
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست # روز معلم