بازدید 9710
مرور روزنامه‌های پنجشنبه ۱۷ فروردین

چرا درک ایرانیان از مفهوم آینده دچار خدشه شده است؟ /تورم و راهکار مهار آن / اتهام و محاکمه و آینده موقعیت ترامپ

مرگ خودخواسته هنرمند، گام دوم آشتی در پکن، کشمکش مجلس و سازمان برنامه و بودجه، کابوس تورم ونزوئلایی برای اقتصاد ایران، میانجیگری چین لازم، اما ناکافی، اتحاد نفتی بن سلمان و پوتین، رشد ۱۷۷ هزار واحدی شاخص کل در سال ۱۴۰۲، آمریکا زیر منگنه اوپکی‌ها، نامه فعالان حوزه فناوری درباره کنترل فناوری هوش مصنوعی و محکومیت بین المللی جنایت صهیونیست‌ها در حمله به مسجدالاقصی، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۷۰۱۰۲
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۷:۴۴ 06 April 2023

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز پنجشنبه ۱۷ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که چرخش ژئواکونومیکی ریاض به سمت اژد‌های زرد، کوله بار مرگ روی دوش کیومرث پوراحمد، اما و اگر‌های رکورد تاریخی شاخص بورس و مسکن در حال بلعیدن بودجه خانوار از تیتر‌هایی هستند که در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 


اتهام و محاکمه و آینده موقعیت ترامپ

صلاح‌الدین هرسنی، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: دادستانی منهتن روز سه‌شنبه چهارم آوریل دونالد ترامپ رییس‌جمهوری پیشین ایالات‌متحده آمریکا را به ۳۴ فقره اتهام از جمله جعل سوابق تجاری و از همه مهم‌تر به پرداخت حق‌السکوت درباره ارتباط با یک ستاره هالیوودی که توئیت‌های ترامپ را به سخره گرفته بود، محاکمه کرد.

اگرچه اولین جلسه از دادگاه محاکمه ترامپ فاقد نتایجی بوده است که مخالفانش به ویژه نخبگان حزب دموکرات انتظار آن را داشتند، اما آنگونه که نیویورک‌تایمز گزارش داده، پایان بدون چالش اولین جلسه از محاکمه ترامپ به معنی پایان بسته شدن پرونده محاکمات او نیست و اتهامات و در نتیجه کیفرخواست دقیق علیه او مشخص خواهد شد.
محاکمه ترامپ آن هم به واسطه اتهاماتی که بر وی وارد است، در شرایطی در محاکم قضایی و در سپهر سیاسی ایالات‌متحده آمریکا در حال رقم خوردن است که او قصد عقب‌نشینی از نامزدی و کاندیداتوری از انتخابات آینده آمریکا در سال ۲۰۲۴ را ندارد و آنگونه که تاکنون نشان داده است کمپین‌های انتخاباتی او فعالیت‌های خود را آغاز کرده و ترامپ نیز به سبک و اسلوب و شیوه منحصر به فردش در این کمپین‌ها حاضر شده و با شور و حرارت و البته به مناسبات‌های مختلف سخنرانی می‌کند و هوادارانش نیز برای او دست تکان می‌دهند و برای هر اظهارنظری در توئیت‌هایش هزاران لایک دریافت می‌کند. حال با توجه به سطح کنش‌ها و افق نگرش‌هایش که خود را بار دیگر برای عهده‌داری سکان هدایت کاخ سفید آماده می‌کند، پرسش آن است که آیا این محاکمات می‌تواند بر آینده موقعیت ترامپ تاثیر بگذارد و اساسا چنین اتهامات و محاکماتی آینده سیاسی او را در چه مسیری قرار می‌دهد؟
با استناد به مجموعه‌ای از شواهد و قراین می‌توان گفت به نظر نمی‌رسد که چنین اتهاماتی بتواند در آینده کارنامه سیاست او (اگرچه همچون قطاری تا به حال خالی رفته است)، خللی ایجاد کند.


مهم‌ترین دلیل و گواه برای اثبات این ادعا همین بس که او بعد از پایان محاکمه در نخستین جلسه به برج معروف خود رفت و آنجا را با جت شخصی‌اش به مقصد فلوریدا ترک کرد تا شاید بتواند برای هوادارانش سخنرانی کند با این هدف که هیچ فرصتی را برای راهیابی دوباره به کاخ سفید از دست ندهد. از سوی دیگر، اتهاماتی که به ترامپ وارد است بیشتر در زمره اتهاماتی است که از منظر سطح جرم در گروه «E» قرار می‌گیرند که مجازاتش در صورت محکومیت که البته بعید به نظر می‌رسد محکوم شود، فقط چهار سال زندان است، چراکه ترامپ در همه این اتهامات خود را مبرا و بی‌گناه نشان داده است.


البته این دلایل همه اسباب و علل موانع و ایجاد انسداد برای آینده کارنامه سیاسی ترامپ نیست. ترامپ همچون روزگاران قبل از انتخابات ۲۰۱۶ آنگونه که نشان داده است، به خوبی می‌داند که چگونه می‌خواهد برای هواداران و حامیانش سخن بگوید. او آن‌گونه که نشان داده است همواره از نوعی ادبیات سیاسی خاص انتقادی و تهییج اجتماعی در نزد طرفدارانش سخنرانی می‌کرد.


در واقع ادبیات انتقادی ترامپ به احساسات و نیاز‌های عاطفی رای‌دهندگان پاسخ می‌داد. در واقع ترامپ با آن نوع از ادبیات انتقادی احساسات نهفته جامعه آمریکا را بیدار می‌کرد و انتخاب این گونه ادبیات به گونه‌ای بازتاب و انعکاس قدرت نهفته امپراتوری ایالات‌متحده آمریکا محسوب می‌شد. در واقع ترامپ توانست نشانه‌هایی از ملی‌گرایی آمریکایی به موازات راست‌گرایی محافظه‌کارانه را به عنوان ایدئولوژی سیاسی خود برگزیند و موقعیت نخبگان سیاسی و الیگارش‌های دارای قدرت را در فضای سیاسی و اجتماعی ایالات‌متحده آمریکا به چالش بگیرد. به این ترتیب در شرایطی که ترامپ از ادبیات انتقادی علیه ساختار سیاسی آمریکا برای جلب توجه رای‌دهندگان استفاده می‌کرد، هیچ‌کس به این موضوع توجه نداشت که چنین فردی می‌تواند در آینده‌ای نزدیک به عنوان رییس‌جمهوری ایالات‌متحده آمریکا انتخاب شود. در واقع علت اصلی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ را می‌توان از شکاف‌های اجتماعی و تضاد گروه‌های مختلف سیاسی در ارتباط با نخبگان و حاکمیت دانست.


در شرایط حاضر به نظر می‌رسد که شرایط همچون گذشته است و چیزی عوض نشده و زمینه برای جایگاه و نقش‌یابی‌های دوباره ترامپ در نظام سیاسی آمریکا فراهم شده است، چرا که سیاست عصر بایدن منجر به افول قدرت آمریکا، تراز اقتصادی پایین و جهش خیره‌کننده چین شده است. ضمن آنکه بایدن به واسطه خروج از افغانستان موازنه را به زیان واشنگتن تغییر داده و شرایط را برای جایگاه‌یابی چین در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی فراهم کرده است.

تورم و راهکار مهار آن

هادی حق شناس طی یادداشتی با عنوان تورم و راهکار مهار آن در آرمان ملی نوشت: شاید تا حالا درخصوص علل ایجاد تورم بحث‌های مفصلی انجام شده باشد و جامعه هم تقریبا با علل ایجاد تورم آشناست و اصلی‌ترین دلیل هم بی‌انضباطی پولی- مالی، وجود کسری بودجه مزمن و همچنین عدم تنظیم روابط تجاری خارجی و در راس همه این‌ها تحریم‌هاست که منجر به تورم می‌شود. بخصوص در این چند سال اخیر که تورم بیش از دو برابر میانگین بلندمدت در ایران شده، تردیدی وجود ندارد که تحریم‌های همه‌جانبه عامل مهم این تورم حدود ۴۰ درصدی چند سال اخیر شده و باز به همه این‌ها اضافه کنید، موضوع بهره‌وری پایین در اقتصاد ایران را. درهمه برنامه‌های پنجساله گذشته هدف‌گذاری شده بود که از رشد هشت درصدی، یک‌سوم ناشی از بهره‌وری باشد، ولی به طور مطلق در هیچ سالی در اقتصاد ایران چنین اتفاقی نیفتاده و عامل عدم تحقق هم مدیریت اقتصاد کلان کشور چه در سطح ملی و چه در سطح بنگاه‌هاست. فرقی نمی‌کند یک بنگاه یک نانوایی باشد که کیفیت مطلوب ندارد، چه در سطح خودروساز باشد که خودروی مطلوب تولید نمی‌کند و چه در سطح پالایشگاه‌ها باشد که نفت خامی که تحویل می‌گیرد را متناسب با استاندارد جهانی، فرآوری نمی‌کند؛ لذا درخصوص علل تورم می‌شود به جزئیات پرداخت، ولی ما کمتر به عامل مدیریت پرداخته‌ایم و عمدتا به سیاست‌های غلط پولی و مالی می‌پردازیم که به حق هم درست است. یعنی اگر بانک مرکزی کارآمد‌تری داشتیم، امروز حجم نقدینگی چندین برابر رشد اقتصادی در اقتصاد نمی‌شد. اما کمتر به سمت دیگر موضوع پرداختیم و آن عوارض تورم است. مهم‌ترین عوارض تورم، بحث آسیب‌های اجتماعی است.

وقتی ما با پدیده آسیب‌های اجتماعی مواجه می‌شویم افزایش نرخ طلاق، افزایش نرخ اعتیاد، افزایش نرخ حاشیه‌نشینی شهر‌ها این‌ها آثار مستقیم تورم است. وقتی ضریب جینی افزایش پیدا می‌کند یعنی فاصله طبقاتی افزایش پیدا کرده است. به نظر می‌رسد حتی پدیده زیرمیزی که امروز در بسیاری از حوزه‌ها مطرح است از آثار تورم است؛ لذا تورم دو روی سکه است: یک روی سکه سقوط شاخص‌های اقتصادی و تضعیف شاخص‌های پولی است، اما روی دوم سکه، آسیب‌های جدی اجتماعی است که شکل می‌گیرد و حتی شاید منجر به افزایش پنهانکاری، دروغ، ریا و موضوعاتی از این دست در جامعه بشود. این‌ها مواردی نیست که سیاستگذار نداند و به‌راحتی با یک تحقیق میدانی می‌شود به این آسیب‌ها رسید. اگر به آمار‌های نهاد‌های حمایتی جامعه دقت کنید، به‌راحتی این شاخص‌ها قابل استخراج است و اصلا وقتی که حداقل تعیین سبد خانوار دوبرابر حداقل حقوق است، علت این تورم است. آثار تورم، این فاصله را هر روز بیشتر خواهد کرد.

سوال این است که چه باید کرد؟ پاسخ این است که باید تن به یک جراحی سخت و دردآور داد. همه، هم مسأله را می‌دانند و هم راه‌حل را می‌شناسند، اما تن به راه‌حل سخت نمی‌دهند. علت این است که تصور می‌شود مسائل اقتصادی با مُسَکِن و روزمرگی قابل حل است. مسائل اقتصادی ایران هم راه‌حل درونی دارد که دردرون اقتصاد است و هم راه‌حل بیرونی دارد یعنی بخشی از صورت مسأله بیرونی است. تا زمانی که این واقعیت‌ها را نپذیریم طبیعی است که تن به این راه‌حل نمی‌دهیم. تا زمانی که نپذیریم این جراحی دردآور است و نیاز به تیم پزشکی حاذق دارد که در این صورت درد و دوره نقاهت کمتر خواهد بود، ولی نه باور به پذیرش تیم پزشکی حاذق داریم و نه بستر این جراحی را فراهم می‌کنیم و می‌بینیم هر سال نسبت به سال گذشته عمق و اثرگذاری تورم بیشتر و بیشتر شده است.


چرا درک ایرانیان از مفهوم آینده دچار خدشه شده است؟


علی میرزامحمدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر چرا درک ایرانیان از مفهوم آینده دچار خدشه شده است؟ نوشت: انسان‌ها در اعصار گوناگون کوشیده‌اند تا با اتکا به سرچشمه‌های عمده‌ای، چون فرهنگ، دین و دانش وجود خود و جهان پیرامون خود را معنادار سازند. بر این اساس نظام‌های معنابخش، در جهت هدفمندسازی زندگی انسان‌ها شکل گرفته‌اند. این نظام‌ها، روحیات آدم‌ها (آهنگ، خصلت و کیفیت زندگی، سبک اخلاقی و زیبایی‌شناختی و حالت زندگی) را با جهان‌بینی آن‌ها (تلقی از واقعیت عملکرد و نظم موجود در اشیا و پدیده‌ها) هماهنگ می‌کنند. اما اگر آستانه تغییرات اجتماعی به حدی برسد که تطابق محتوای جهان‌بینی بیشتر افراد جامعه را با روحیات آن‌ها به هم بریزد در آن صورت ما با پدیده اجتماعی به نام «تهدید معنا» مواجه خواهیم شد. در این نوشتار با الهام از تحلیل کلیفورد گیرتس (Geertz, C) درباره «عوامل تهدید‌کننده معنا در زندگی و نقش دین به عنوان یک نظام فرهنگی در غلبه بر این تهدیدها» به عواملی خواهیم پرداخت که در دهه اخیر «پدیده تهدید معنا» را در زندگی ایرانیان تشدید کرده است.

عوامل تهدید‌کننده معنا در زندگی ایرانیان در دهه اخیر را به طور کلی می‌توان در چهار دسته قرار داد:  عامل اول، ظهور پدیده‌های غیرعادی در زندگی است که شیوع بیماری کرونا نمونه عینی آن بود. این پدیده غیرعادی، نه تنها نظم زندگی ایرانیان بلکه کل جهانیان را به هم ریخت. کرونا، نظام‌های معنابخش زندگی را به چالش کشید؛ اما این نظام‌ها نتوانستند به تجربه سردرگمی افراد پاسخ مناسبی بدهند. این چالش از آنجا شدت گرفت که اصولا نظام‌های معنابخش (دینی، علمی و شبه‌علمی) به رقابتی سوق داده شده بودند که به تجربه سردرگمی انسان‌ها در این بیماری پایان بدهند. این رقابت‌ها با اظهارنظر‌های عجیب و غریب برخی افراد درباره منشأ یا کنترل و درمان بیماری نه تنها به سردرگمی‌ها پایان نمی‌داد بلکه به تجربه سردرگمی‌ها می‌افزود. عامل دوم، تجربه رنج ناشی از کاهش کیفیت زندگی بیشتر ایرانیان است. رابطه بین رنج انسان‌ها و تهدید معنا را به صریح‌ترین بیان می‌توان در حدیثی یافت که بر مبنای آن «از دری که فقر وارد شود، از در دیگر ایمان بیرون می‌رود.» با این همه برخی سخنوران و خطیبان مطرح کشور تلاش کرده‌اند این نوع رنج‌ها را در یک زمینه معنادار دینی و ملی برای عامه مردم قابل فهم کنند، اما توفیق چندانی در این‌کار نداشته‌اند. پرداختن به دلایل این عدم توفیق، خود نوشتاری دیگر می‌طلبد، اما عامه مردم شباهت‌های تاریخی- دینی را که این سخنوران و خطیبان با وضعیت کنونی کشور در تحمل این رنج‌ها متصور می‌شوند به چالش می‌کشند. 


عامل سوم، تجربه ناعدالتی و نابرابری است. در نظام‌های معنابخش دینی، شیوه رایج در توجیه این واقعیت‌ها، این ادعا است که بی‌عدالتی‌ها در این جهان با دادگری در جهان دیگر جبران خواهد شد. با این‌همه بیشتر نظام‌های معنابخش، افراد جامعه را به خشکاندن ریشه‌های ناعدالتی و نابرابری تشویق و ترغیب می‌کنند. در این میان، مشکل زمانی پدیدار می‌شود که برخی کارگزاران نظام‌های معنابخش و منسوبین آنها، خود به عامل ناعدالتی و نابرابری در جامعه تبدیل می‌شوند و برخلاف آنچه ادعا می‌کنند و دیگران را به آن دعوت یا از آن نهی می‌کنند عامل به این توصیه‌ها و آموزه‌های ادعایی نیستند.


پدیده آقازادگی یکی از نمود‌های عینی تناقض در ادعا‌ها و عمل کارگزاران نظام‌های معنابخش است که تهدید معنا در زندگی ایرانیان را تشدید کرده است. علاوه بر این نسل کنونی، تفاسیر متفاوتی از جلوه‌های دیگر نابرابری‌های اجتماعی، چون نابرابری جنسیتی، قومی، زبانی و مذهبی دارد که با تبیین‌های نظام‌های معنابخش رسمی شکاف دارد.
عامل چهارم و آخر، درک ایرانیان از مفهوم آینده است. وقتی آینده، مبهم و دست یافتن به ارزش‌های مادی و معنوی جامعه برای بیشتر افراد آن، بسیار دشوار و حتی غیرممکن باشد، تجربه سردرگمی تشدید یافته و با تهدید معنا، مولودی جز آسیب‌های اجتماعی و گسترش پوچ‌گرایی شکل نخواهد گرفت.


تعدیل و ترمیم اثرات عوامل تهدید معنا در زندگی ایرانیان، با اتکا به توصیه‌های اخلاقی انجام‌پذیر نیست؛ بلکه این مهم زمانی محقق می‌شود که نخست، تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در راستای کاهش نابرابری‌های اجتماعی و افزایش احساس عدالت اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی فردی و اجتماعی باشد؛ دوم آنکه، سازوکاری اندیشه شود که کارگزاران نظام‌های معنابخش، معانی مورد ادعایی این نظام‌ها را به راحتی نقض نکنند؛ چرا که اثرات اجتماعی این نقض کردن‌ها، بسیار مهلک است.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱۱
در انتظار بررسی: ۳
انتشار یافته: ۳۰
تا کنون اینگونه ثابت شده که نمی توان به حرف مسولان اتکا کرد به همین دلیل امید به آینده معنا ندارد . بحران بی اعتمادی همه جا را فرا گرفته و عکس العمل مردم کاملا طبیعی است .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۷ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
در هر کشوری دولت بیش از درآمد خود هزینه کند تورم بوجود میآید راه مقابله با تورم کاهش هزینه های دولت است
ناشناس
| United States of America |
۱۸:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
بله درست گفتید مردم نه امیدی به آینده خود دارند نه اعتمادی به مسئولان کشور دارند
روزنامه ارمان ملی! هنوز جای جراحی اقتصادی قبلی درد می کنه.
مهار تورم يعني افزايش 40 درصدي قيمت خودرو از امروز خخخخخخخخخ
بابا افزايش حقوق 20 ولي چرا اون 40 ؟ چرا از خودتون شروع نميكنيد
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۹ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
مهار تورم یعنی چاپ و خلق پول را متوقف کنید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
تا زمانی که بنزین را از آب ارزانتر میدهد و بجای آن پول چاپ میکنید تورم هر روز بیشتر از دیروز خواهد بود
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
تو اجیر شده کجایی تو هم مثل اون بنده خدا که بنزین را از ۱۰۰تومان ۴۰۰تومان کرد و می گفت هیچ هم تورم ندارد و جلوی قاچاق مواد سوختی هم گرفته می‌شود هم تورم زا شد هم جلوی قاچاق گرفته نشد الان هم شما بنزین را لیتر ۵۰۰۰کنید هیچ هدفی ندارید فقط می خواهید زندگی برای مردم ایران سخت تر بشه
ایرانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۱۰ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
من ۲۸ اسفند نان لواش گرفتم ۵۰۰ تومان امروز گرفتم ۶۰۰ تومان؛ یعنی ۲۰ درصد تورم
کیهان ضد مردم ایران
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
آفرین
مهمترین دلیل عدم اعتماد به آینده میان ایرانیان فقط و فقط دولت آقای رئیسی هست . از زمان روی کار آمدن این دولت شاهد عدم صداقت در حد اعلا (دروغ های شاخدار) ، فاصله اندازی بین حکومت و مردم ، مخالف انگاری هر نظر غیر همسو ، عدم شفافیت ، تصمیمات مخالف نظر عام حتی اگر نظر عموم صحیح و معقول باشد و .... همه اینها اعتماد عمومی به نظام و کشور مردم را از میان برده . بنابراین هیچ ایرانی امیدی به آینده و احتمالا گشایش کار ندارد . در یک کلام حکومت بجای امید دادن امید سوزی کرد .
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۱۰:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
حتما زمان روحانی که از صدر تا ذیل دروغ میگفتند و 8 سال ملت رو سر کار گذاشتند خوب بود، خلایق هرچه لایق
بچه محل
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
حتما روحانی هم خوب نبود و خروجی این دولت که داعیه مبارزه با فقر و تورم داشته است، بدتر از قبلی هاست چرا که فشار از حد توانمان گذشته...
ضمن تشکر از نویسنده مقاله تهدید معنا در زندگی ایرانیان. گشترش بی معنایی در زندگی ایرانیان خطر جدی است و مگر خودخواسته کیومرث پوراحمد نیز ناشی از همین مساله و ناامیدی به آینده بود
مردم ایران از آینده ناامید هستند چرا که هر سال در سایه مدیریت آقایان بدتر از پارسال است. ولی باز از گشایش و آینده خوب حرف می زنند. کسی پاسخگوی عملکرد ضعیف سال های قبل نیست.
جان بزرگترین سرمایه ای هست که خداوند متعال به بشر داده و لذا خودکشی از گناهان نابخشودنی هست که خداوند و تمام ادیان اللهی آن رو حرام و مرتکب اون رو مستوجب عذاب اللهی می دانند. خداوند از سر تقصیراتش بگذره لیکن عنوان مرگ خودخواسته تطهیر عمل و نوعی روشنفکری ضداخلاقی و دینی هست و راه رو برای بقیه هم توجیه میکنه علی الخصوص جوانان.
پاسخ ها
بچه محل
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
بجای موعظه کردن بفرمایید که چطور برای جوانان نشاط و امید تولید کنیم... کاز از توصیه های دینی و اخلاقی گذشته دوست گرامی..
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
خوشم میاد با پرچم آلمان تابلو،در مورد همه چی و همه کس تز میدی!بابا یه نفسی تازه کن بزرگوارررررر!!!!!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۳۰ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۸
عمر چطور چرا یه مشت عمر مردم را تباه کرده اند
چرا درك ايرانيان از مفهوم آينده دچار خدشه شده است ؟
--------------------
حالا برادر خيلي مشكلي نيست كه درك من نوعي از آينده دچار خدشه شده باشد ، نهايتاً خودم ضرر مي كنم و عيال و صبيه ! ... خدا كنه درك مسئولين از در ك مفهوم آينده خدشه دار نباشد ، در اين صورت نتيجه آن يك فاجعه هست ! ... ميدوني برادر ! يكي از اعضاي كميسيون بهداشت و درمان مجلس گفته است : اعتياري كه براي دارو و درمان اختصاص داده شده است كافي نيست و فقط كفايت سه چهار ماه ميكنه و اين نماينده گفته : معضل دارو در سال نو بيشتر از سال ١٤٠١ است ... بفرما ... يكي نيست به مسئولين بگه برادر دارو كه چلو مرغ و چلو بوقلمون و پيتزا ميتزا و جوجه كباب نيست كه من ازش صرف نظر كنم ... پرايد هم نيست كه بنده دورش خط بكشم ! ... موز و نارگيل و كيوي هم نيست كه بهش فكر نكنم ! . دارو هست برادر ؟ .....دارررررررو .... ملتفت عرايضم هستي مسئول مربوطه ؟ .... لا اله الا الله ... استغفر الله زبي و اتوب اليه ... ميگم بعضي خبرها چه طور يك دفعه اعصاب مردم را به هم ميريزه ؟ ... آخه اين خبر كميابي دارو عيدي هست كه به مردم مي دهيد ؟ لا حول ولا قوة الا باالله العلي العظيم !!
دلار داره سقف های تاریخی را یک یه یک می شکند و وضعیت معیشت و اقتصاد هر روز سیر نزولی طی می کند
چطور است که مسئولین گرسنگان را می بینند ولی کاری نمی کنند ولی برای حجاب رگ گردنشان بیرون می زند
چه چیزی بهتر از مسئله حجاب برای درگیر کردن ذهن من و شما
بیایید از هر طیف که هستیم با هم دوست و متحد باشیم و مسئولین را مجبور کنیم به مسائل مهمتر بپردازند و مجبور شوند قصور خودشان را در این سالها به گردن بگیرند و اشتباهاتشان را جبران کنند نه اینکه اجازه دهیم پشت مسئله حجاب قایم شوند
وقتی بازی با کلمات و ساده انگاری و موجه نشان دادن کار حرام با انتخاب چنین کلماتی (مرگ خودخواسته) و برای پیروز از کلمه ولادت استفاده کردن آنهم از رسانه! دیگر فاتحه ی افکار عموم و و سطح متوسط جامعه را باید خواند و بر این نوع نگرش و بازی با کلمات باید گریست!!!!
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۱/۱۷
بابا یه نفسی تازه کن ،اینقدر لازم نیست در مورد هر چیزی نظرات مشعشع بدی؟؟!!!
تواین فلاکت اقتصادی که هرسال و ماه روز و ساعت بدتر میشه آینده مفهومی نداره
چرا درک ایرانیان از مفهوم آینده دچار خدشه شده است؟
دلیلش پر واضحه، مسئولینی که جزو مرفهین واقعا بی دردن و ابدا از جنس مردم نیستند. انگار از سیاره ای دیگر تشریف آوردن. بی ارزش شدن ساعت به ساعت پول ملی، عدم داشتن اقتصاد و صنعت درست و بهتر بگیم، مرگ مغزی اقتصاد ما در پی دلالی خیل عظیمی از مردم سودجو، وجود عنصری به نام آقازاده ها که جز نکبت و بدبختی برای قشر مردم عادی هیچ چیزی به ارمغان نیاورده. از طرفی نداشتن صنعت به روز در پی تعامل نداشتن با جهان و خودخواهی ایران. و عقب ماندگی صنعت. در کل مشکلات اقتصادی که راهکارهای ناشایستی براش پیشنهاد شده که هیچکدام هم کارآمد نیست
اینده ؟ کدوم اینده ؟
مرگ خودخواسته.... عجب ! پس خودکشی حلال شده!!!
تا وقتی چرخه های معیوب ایجاد شده توسط مسئولان در کشور از بین نروند تورم افزایشی خواهد بود و مهار آن معنی ندارد!
وقتی کالاهایی مانند مسکن، میوه و بسیاری از مواد خوراکی و پوشاکی و غیره که لازمه و ضرورت زندگی است که بطور صد درصد در ایران تولید میشوند با نرخ دلار و بیشتر از آن به مردم عرضه میشوند و حتی از کالاهای مشابه خارجی گرانتر هستند و در بصورت انحصاری و مافیایی افزایشی قیمت گذاری میشوند و مسئولان بر این قیمتها صحه می گذارند دیگر در مورد کالاهایی که با نرخ ارز وارد میشوند و اجباراً باید با همان نرخ عرضه شوند نمی توان حرفی برای گفتن داشت!
اگر در بین مسئولان مدیری وجود داشت بسیاری از نیازهای اولیه که در ایران تولید میشود نیازی به افزایش قیمت نبود و با محدود کردن نرخ ارز برای کالاهای وارداتی و عدم تسری نرخ ارز به کالاهای تولید داخل وضعیت کشور به این روز اسفناک نمی افتاد و آنوقت مقاومت آقایان با کمترین هزینه برای مردم به راه خودش ادامه می داد. اما مسئولان هزینه های مردم را دلاری کردند و درآمد آنان را ریالی با روند شدیداً کاهشی! و این روند با وجود این مسئولان ادامه خواهد یافت و خبری از کاهش تورم خود ساخته نخواهد بود!
برای کاهش تورم باید مهاجران را اخراج کرد.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل