آثار بی توجهی به اصل «محرمانگی تحقیقات» در پرونده قتل کارگردان مشهور
معمولاً قتلهای ناموسی در جوامعی با ساختار سنتی- مذهبی و در حال گذار به جوامع مدرن ارتکاب می‌یابند. وقوع این قتل‌ها، که یک ویژگی غالب در آنها ارتکاب توسط بستگان نزدیک مقتول مانند پدر و برادر اوست، در ایران نیز بخشی از آمارهای جنایی را به خود اختصاص می‌دهد. اگر ویژگی اخیر را در نظر بگیریم، قتل کارگردان سینما آقای بابک خرمدین از این نظر با قتلهای ناموسی شباهت پیدا میکند، زیرا در این قضیه پدر و مادری فرزند خود را بیرحمانه به قتل رسانده، سبعانه مثله کرده و با خونسردی به زباله‌دان ریخته‌اند.
به گزارش «تابناک»؛ تمام اینها برای بُهت و تأثر عمیق جامعه و کنجکاوی برای پی بردن به انگيزه ارتكاب اين جنايت کافی است. این تراژدی عجیب باید از ابعاد گوناگون مورد بررسی و تحلیل صاحبنظران قرار گرفته و نتیجه آن در اختیار مقامات مسئول در سیاستگذاری جنایی کشور قرار گیرد؛ اما تا آن زمان، دادسرا نقش مهمی در کشف حقیقت و شناسایی سایر متهمان یا سایر جرایم متهمان فعلی از یک سو و جلوگیری از انتشار اخبار نادرست از سوی دیگر دارد.
در همین ارتباط دکتر علی خالقی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر برجسته در حوزه حقوق آیین دادرسی کیفری معتقد است در اين مرحله از فرایند کیفری، اصل محرمانه بودن تحقیقات مقدماتی حاکم است که از اساس برای گستردن چتر اصل برائت بر سر متهم و جلوگیری از اطلاع همدستان احتمالی او و پیشگیری از فرار آنها پیش‌بینی شده است.
واقعه اخیر نشان داد که اصل محرمانه بودن تحقیقات، اگر رعایت شود، می‌تواند حمایت خود را از آبرو و حیثیت بزه‌دیده نیز به عمل آورد؛ یعنی کسی که در این قضیه در اثر جرم، عنوان مقتول یافته و نمی‌تواند از خود دفاع کند. او که گفته می‌شود با اقدام متهمان به قتل رسیده، از سوی همانها متهم به رفتارهایی با آنان و با دانشجویان خود می‌شود که معمولاً سرزنش افکار عمومی را به دنبال دارد.
متأسفانه پس از قضيه قتل همسر شهردار سابق تهران كه در آن با تعجب شاهد دستمالی کردن سلاحی توسط خبرنگار سیما بوديم كه گفته میشد تنها چند ساعت پیش از آن در قتل مذكور مورد استفاده قرار گرفته، این بار جزئیاتی بعضاً مهم از پرونده تحقیقات مقدماتی منتشر مي شود.
سرپرست دادسرای جنایی تهران، فرد با تجربه‌ای است که می‌توانست شخصاً با اطلاع رسانی محدود و غیر مضر به روند تحقیقات، هم به افکار عمومیِ به شدت جریحه‌دار شده در اثر این قتل مخوف موقتاً پاسخ دهد و هم از لطمه به حیثیت دیگران به ويژه دانشجويان آن مرحوم جلوگیری کند.
ولی پاسخ این سوال که آیا افراد دیگری نیز در طراحی یا تسهیل جنایت فعلي یا رهایی از تعقیب جرائم قبلی نقش داشته‌اند و توانسته‌اند از نقض آشکار اصل محرمانه بودن تحقیقات سود ببرند، دشوار است.
باید هر چه زودتر بر این هیجان زدگی آسیب زا فایق شویم
دکتر مریم عباسی نژاد، روانپزشک معتقد است قتل بابک خرم دین به دست پدر و مادرش و سپس برملا شدن قتل خواهر و شوهرخواهر او به دست همین افراد همه ما را دچار شوک و به دنبالش خشم و انزجار و نفرت و سردرگمی و ترس نموده است.
آنچه مسلم است این که جنایتی ترسناک اتفاق افتاده و با توجه به نسبت قاتلین و مقتولین، آنچه به ذهن متبادر می شود این است که قاتلان بیمار و مجنون هستند که قوه عاطفه و وجدان آنها نتوانسته مانع ارتکاب جنایت شود.
بررسی قاتلان از این جهت نیاز به زمان دارد و تنها بعد از زیرنظر گرفتن آنها به مدت طولانی و انجام مصاحبه های بالینی متعدد است که مشخص خواهد شد که آنان در حین ارتکاب جرایم جنون داشته اند یا خیر، یا از اختلالات شخصیت مزمن و شدید از نوع نارسیسیستیک، بوردرلاین، آنتی سوششال یا پارانوئید رنج می برند یا خیر.
حدس شخصی من این است که دسته تشخیص های دوم مطرح باشد اما در هر حال این قاتلان به نوعی «بیمار» هستند؛ هرچند بیماری آنها رافع مسئولیت کیفری آنان نباشد.
پرده دوم: ما از موضع اخلاق و کرامت و حقوق انسان این جنایت را محکوم می کنیم، پس چه بهتر که سعی کنیم بتوانیم به عنوان افرادی فرهیخته در مواجهه با «قاتلان بیمار» هم از موضع انسانی برخورد کنیم.
به نظر من این موضع ایجاب میکرد مسئولین دادگستری اجازه این همه برون ریزی این افراد در برابر رسانه ها را نمی دادند. هرچقدر آنها خونسرد به نظر بیایند اما به شدت ترسیده و قطعا خودشان دچار هیجانات شدید هستند و در این شرایط سخنانی به زبان می آورند که در ادامه همان جنایت، نه تنها خودشان را بیشتر از قبل به قعر چاه می کشاند، بلکه اذهان عمومی را نیز دچار انحراف می کند. نفرت بیننده از قاتلین بیشتر می شود و ممکن است خشم خود را بر روی افراد دیگری فرافکن کند؛ ممکن است افرادی در آستانه جنایت باشند و با دیدن تریبونی که در اختیار قاتلان قرار گرفته، تحریک به انجام جنایت شوند.
حالا که این جنایت اتفاق افتاده است، بدانیم که بخشی از آثار مخرب این قتل ها در چگونگی انعکاس آن به دست مسئولین امر است که هیچ اصولی را محترم نشمردند. رسانه ها که هیجان زده اند و ما را هم هیجان زده کرده اند... امیدوارم هر چه زودتر بتوانیم بر این هیجان زدگی آسیب زا فایق بیاییم.
روی دیگر قضیه این است که وقتی اطلاع رسانی درست انجام نمی شود، شایعات راه پیدا می کنند و دستگاه قضا به خاطر پنهان کردن واقعیات مورد سرزنش و حتی ظن قرار می گیرد. متأسفانه پس از قضيه قتل همسر شهردار سابق تهران كه در آن با تعجب شاهد دستمالی کردن سلاحی توسط خبرنگار سیما بوديم كه گفته میشد تنها چند ساعت پیش از آن در قتل مذكور مورد استفاده قرار گرفته، این بار جزئیاتی بعضاً مهم از پرونده تحقیقات مقدماتی منتشر مي شود. دلیل این اتفاق ذوق زدگی و خوشحالی بیش از حد یک جریان سیاسی تریبون دار برای کوبیدن اصلاح طلبان بود. 
| 
دقیقا. اگر فتحعلی زاده خبرنگار سیما رو اجازه می دادند بشکن و بالا بنداز رو شروع می کرد. یادتون هست که؟ شاید بتوان بین افشای بی حساب و کتاب اطلاعات در این پرونده و پرونده هایی مثل نوید افکاری، ارتباط برقرار کرد.نیروی انتظامی و دستگاه قضایی که در آن پرونده از افشای اطلاعات پرونده و پخش مستند فاقد مبنای درست در تلویزیون، آسیب زیادی دیدند و از سمت افکار عمومی، فشار زیادی را تحمل کردند و الان در این پرونده تصمیم گرفته اند دست به جبران زده و خود را تطهیر کنند.
افشای بی حساب و کتاب اطلاعات در این پرونده، قطعا بدون هدف انجام نمی شود چرا که متهمین در اختیار مقامات هستند و هر چه اطلاعات منتشر شده یا به نقل از ایشان بوده و یا با اجازه ی آنها. این مقامات به قانون و روش کار مسلطند و قطعا بدون قصد و نیت، دست به افشای اطلاعات نمی زنند.
از نکات مهم این پرونده این است که هر یک از طرفین دعواهای منجر به قتل، اگر به پلیس یا نهادهای مددکاری اجتماعی مراجعه می کردند می شد نتیجه را تغییر داد ولی سلب اعتماد از این نهادها در برخی گزاره های فرهنگی یا تحت تأثیر تبلیغات برخی رسانه ها، باعث شد تا یک دعوای ساده خانوادگی، تبدیل به مجموعه جنایاتی هولناک و سریالی شود.
| حجمی از پریشانگویی داشتید که خبرازبی اطلاعی شماداشت، اگر نگویم مغرضانه بود. حرف حساب من هم فکر میکنم چرا آبروی مقتول را بردند در حالیکه نمی تواند از خودش دفاع کندما میگوییم افشا گناه مانند خود گناه است چرا گناه را افشا می کنند
| از کجا معلوم گناهی داشته اینها فقط ادعاهای اون پیرمرد قاتل هست
واقعا خیلی عجیبه برخورد دادسرای جنایی با این قتل! در تمامی جنایت های منجر به قتل فرد در زمان تحقیقات اولیه در دادسرا در سلول انفرادی نگهداری میشه و امکان تماس با دیگران بخصوص سایر متهمان و رسانه ها رو نداره تا امکان تبانی و یکدست کردن حرفها و احتمالا خبر و ربط دادن به سایر متهمان و همدستان احتمالی به صفر برسه اما در مورد قتل مرحوم بابک خرمدین میبینیم که یک شو مسخره راه افتاده دو نفر قاتل همدست رو با هم و جلو صدها دوربین و خبرنگار برای بازجویی میارن و در نهایت تعجب دلیل قتل ها که فقط ادعاهای این قاتلین دیوانه هست و شامل تهمت هایی به مقتولین و حتی دانشجویان بابک میشه به راحتی رسانه ای میشه!!!!!! الان اون دانشجویان باید چطوری از خودشون دفاع کنن؟؟؟ جالبتر اینکه تمام ادعا و تهمت های قاتل روانی که احتمال زیاد برای تبرئه خودش و همدستش داره میگه (مثل تهمت جدید درباره نفش مرحوم آرزو در قتل همسرش) مانند قسمت های مختلف یک سریال به سرعت در اختیار مردم قرار میگیره!!!!
نمیدونم اینجوری که شما نوشتین این موضوع صرفا جوگیری دادسرای جنایی استان تهران هست یا کاملا عامدانه برای هیجانی کردن مردم داره این سناریو پیش میره ولی هرچه هست بهتره هر چه سریع تر این شوی نفرت انگیز و هولناک و دیوانه وار رو تمام کنید.
یک جانی قسی القلب دستگیر شده اونوقت تلویزیون اجازه نداره تصویرش را نشون بده به نظرم شاید قصد استخدام برای استفاده در اعترافات اجباری برای تلویزیون هستند اعمال این پدر ومادر یعنی اتش به اختیار بودن که ظاهرا مشکلی نباید داشته باشد | چرا حرفشان را باور کردید ؟۹۹ درصد امکان دارد برای فرار از مجازات ای خزئبلات را سزهم میکنند طرف قاتل زنجیره ایه. تا آخر کار باور کنید پنج شیش تا قتل دیگه از کنارش می زنه بیرون | اگردقت کنیم فقط مفسدین ین وخلاف ها احساس ناامنی کردهاند وبا دستپاچه گی مطلب می نویسند مردم حق دارند آنچه در اطرافشان می گذرد خبر داشته باشند. به نظر بنده نباید این موضوع رسانه ای می شد و دامن زدن رسانه ها به این موضوعات باعث جریحه دار شدن افکار و احساسات عمومی و افزایش مشکلات روحی و روانی در افرادی که زمینه بیماری هایی مثل افسردگی و اضطراب دارند میشه و این حتی در کشورهای غربی هم رعایت میشه.اما متاسفانه ما از قدیم ها وقتی یک روزنامه به دستتمون می رسید اول صفحه حوادث رو می خونیدم
واقعا حرفهای درستی زدند ابن دو کارشناس. نباید در این شرایط که عموم مردم به دلیل کرونا و مشکلات اقتصادی آمادگی بروز هیجانات به شکلهای مختلف دارند، مسائل به این شکل مطرح شوند. انصافا این جور مطرح کردن، چه اثر مثبتی در جامعه دارد؟؟؟؟ از قضا در این جور موارد باید سریع و دقیق اطلاع رسانی بشه تا بتوان به دروغ بودن افتراها و تناقضاتی که متهم جانی و فاسد به مقتولین میزنه، پی برد. داستان تکراریقتل های زنجیره ای
زمان متفاوت
سوژه متفاوت
دقیق و درست بیان شده .موافقم نبایستی این طور افسار گسیخته و در مراحل اولیه به راحتی بدون هیچ گونه تحقیقات درستی ان هم فقط در حد اعترافات قاتل ان هم با تریبون رسانه و دیگران به طور غیر کارشناسانه کل جامعه را را به در د و غم سنگینی برده که به قول شما این طور غیر حرفه ای برخورد کردن با جرایم سنگین بیشترین ضرر را جامعه و مردم دلسوز ایران که هممون برایمان پدر مادر خانواده مهمترین ارزش های ما را تشکیل می دهد اما حالا برخورد غیر حرفه ای با این افراد تمام ارزش های جامعه از طرف خیلی ها زیر سوال می رود و احتمال زیاد است خدای ناکرده برخورد هیجانی در باارزش ترین رکن جامعه که خانواده ی ایرانی ست متاسفانه مورد تهدید قرار گرفته است.و الی اخر.دقیق و درست مقاله شما پرداخته است.ممنون از مطلبتون چون باعث دلگرمی ما می شود. گزارش چرتي بود، متاسفم براي اين سايت ميگه بهتره ب عنوان افرادي فرهيخته در مواجهه با قاتلان از موضع انساني برخورد كنيم،
چرا متوجه نيستي جنايتي بدتر از داعش انجام شده، داعش سرميبريد اينا تكه تكه كردن،
چرا به اين جانيان در زندان ب اين راحتي آسايش ميدن مصاحبه و...
زن جاني با لباس تيپ كنار همسر جانيش نشسته
اينا الان بايستي تو انفرادي باشن
ثانیه به ثانیه پرونده داره به سطح جامعه ارسال میشه. معلوم نیست این چگونه تحقیقاتیه. فکر میکنم افسر پرونده قبل ارسال گزارس به مافوق اول به رسانه ها گزارش میده. باعث شده کل جامعه رو تحت الشعال تودش قرار بده . اون هم اطلاعاتی که هنو قطعی نشده و به اثبات نرسیده. هیچ چیز سرجای خودش نیست من فكر ميكنم بابك زنده است و صرفا داره يك فيلم جنايي، هيجاني و اجتماعي درست ميكنهلطفا اطلاعات اين قصه را بچينيد كنار هم ببينيد ميتوانيد باور كنيد يا نه
باور كنيد بابك زنده است و اين جريانات قسمتي از فيلم اوست
| تو هم دیوانه‌ای ها این موضوعات سوژه های خوبی برای سرگرم کردن مردم است که مسئولان مرتبط به خوبی از ان استفاده می کنند. امیدوارم اهداف سیاسی پشت این ماجرا نباشه، پدر کراواتی، بابک خرمدین(اسم اصیل ایرانی)، موسم انتخابات، تنفر پدر از اعراب و.... خدا بخیر کند... ۹۹ددرصد برای فرار از مجازات بچه هایشان را گناهکار و فاسد معرفی میکند رفتارشان کاملا گویای این است که چه خبیثانی هستند وگرنه بچه ها را به قانون معرفی میکردند ضمنا امکان دارد قتلهای دیگری هم مرتکب شده باشند بازجویی ها باید محکم پیچیده و دقیق و غافلگیرانه باشد سرپرست دادگاه جنایی اشتباه میکنه ولی شما رسانه ای ها که ثابت کردید هرچی رو دوست ندارید که می تونید انعکاس ندیدشما خودتون کمتر از مردم نباشه بیشتر که دنبال موضوع هستید
رسانه های که شما باشید اگه چیزی رو منتشر نکنید ما هم از موضوعات اطلاعی پیدانمیکنیم.
شما فکر می کنید اگر واقعیت داشت این موضوع اطلاع رسانی میشد ؟ رفتار نمایشی و نشان دادن انگشت پیروزی بعد از حداقل سه فقره قتل فجیع نزدیکان اصلا نمی تواند در شرایط روحی و روانی عادی اتفاق بیافتد. آقایان چلک چلک شات دوربین می زنن ایشان هم تمام قد ایستاده و سعی در تطهیر و توجیه قتل هایش دارد. افراطی گری که شاخ و دم ندارد. از تعادل خارج شده.
قدرت نمایی، کمال گرایی، تفکر صفر و صد، احساس سلطه گری برای خودش معجون است.
واقعا در جامعه مردهای زیادی هستند که خانه را با پادگان نظامی اشتباه می گیرند و آنقدر سختگیری بیش از حد دارند که فرزندانشان از آنطرف بوم می افتند.
جامعه ما برای پدر و مادر شدن نیازمند صدور گواهی سلامت روان است. برای یک رانندگی و آشپزی و آرایشگری گواهی و آموزش هست اما برای پدر و مادر شدن هیچ آموزشی قبل و در حین فرزند پروری وجود ندارد.
نسل حاضر که هیچ.
سر گنده زیر لحاف است
معلوم نیست نسل آینده ما در این افراط و تفریط ها ره به کجا می برد.
برای این فرزندانی که قربانی چنین تربیت غلطی هستند و به تمام حیف شده اند باید افسوس خورد.
هیچ گناه و هیچ معصیتی این قتل فجیع را توجیه نمی کند.
خونسردی اشان آدمیت را می کشد.
توی جامعه می گویند پدر و مادر بابک بی گناهند و مجبور شان کرده اند که اعتراف کنند و اگر نکنند بقیه خانواده را میکشند.پلیس تحقیق کند.