بازدید 106768

کاهش معنادار جمعیت دانشجویان لیسانس در کشور

جمعیت دانشجویان لیسانس به تبع کاهش جمعیت جوان، رو به کم شدن است. زمانی جمعیت جوان ما بالا بود و از طرف دیگر دانشگاه‌های دولتی کم بودند که رقابت بر سر کنکور را داغ کرده بود. ما باید دانشگاه‌های دولتی با کیفیت به‌ویژه در سطح کارشناسی ایجاد کنیم تا اگر کیفیت بیشتری پیدا کرد به مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری برسد.
کد خبر: ۱۱۲۵۳۷۸
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۸ 19 June 2022

 


به گزارش تابناک به نقل از همشهری‌آنلاین، بهرام بیات جامعه شناس در یادداشتی نوشت:«در یک بازه زمانی خاص، دانشگاه‌های دولتی ما به‌شدت گسترش یافتند و ظرف ۸ سال از ۷۰ دانشگاه غیردولتی به ۳۵۰ دانشگاه غیردولتی رسیدیم و این یک گسترش کمی بی‌رویه بود.

از طرف دیگر دانشگاه آزاد هم به شکل گسترده‌ای گسترش یافت. دانشگاه پیام نور هم در یک برهه از ماموریت اصلی خود خارج شد و مانند دانشگاه‌های دولتی نسبت به پذیرش دانشجو اقدام کرد. دانشگاه‌های دولتی در این میان دو برابر افزایش یافتند یعنی از سال ۸۴ تا ۹۲، ۷۰ دانشگاه دولتی تبدیل ۱۶۰ دانشگاه شد. در کنار برخی از این دانشگاه‌های دولتی نیز پردیس‌های پولی تاسیس شد.

حاصل این موارد، این شد که به یکباره حجم عظیمی از صندلی در دانشگاه‌ها ایجاد شد. دانشگاه‌های غیر انتفاعی کارشان این بود که بخشی از وظایف دولت را برعهده بگیرند، در مجموع هم در آن شکل ۷۰ تا ۱۰۰ دانشگاه، دانشگاه‌های با کیفیتی به نظر می‌رسیدند اما گسترش بی‌رویه دانشگاه‌ها؛ آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی و پردیس‌های پولی، یک دفعه عدم تناسب بین میزان ورودی دانشجو با صندلی‌های دانشگاه را ایجاد کرد.

در برخی دانشگاه‌ها، علاوه بر پولی شدن، ما با کاهش کیفیت نیز مواجه شدیم، بنابراین با یک کلاف پیچیده‌ای روبه‌رو هستیم که امروز شاید بیش از دو برابر کشورهای توسعه یافته دانشگاه داریم.

برای مثال ۲/۵ برابر ژاپن یا ۲ برابر آلمان دانشجو و بیش از هزار و اندی سایت دانشگاهی داریم. متناسب با این مساله هم نتوانستیم نیروی انسانی کارآمد تربیت کنیم و با وجود اینکه تبار علمی خوبی داریم، به دلیل این عدم تناسب در رشد و گسترش کمیت به جایی رسیده‌ایم که و در بخشی از این فرایند با وجود پولی که گرفته می‌شود، کیفیت لازم و متناسب با نیاز کشور وجود ندارد.

بنابراین دچار نوعی عدم توازن، رشد فانتزی و غیر اصولی در عرصه دانشگاه‌ها هستیم. به هرحال مساله ورود به دانشگاه به سطح نیازهای اساسی خانواده‌ها رسیده که درست هم هست اما با توجه به اینکه ما هنوز نتوانستیم توسعه ملی خود را دانش بنیان کنیم، اولا بخش زیادی از این فارغ‌التحصیلان امکان ورود به بازار کار ندارند و در عین حال در جاهایی دچار بحران کیفیت هستیم، بنابراین این کلاف پیچیده باید به صورت یک مساله جدی و ملی مورد بحث و ساماندهی قرار گیرد.

بخشی از این دانشگاه‌ها باید طی یک فرایند منطقی و درست در هم ادغام شوند و از آنجا که با مشکل کاهش دانشجو روبه‌رو هستند، باید بخشی از آنها ماموریت گرا شوند چون بخش بزرگی از مشکلات آموزش عالی ما معطوف به همین گسترش کمیت، مشکل کیفیت و اشتغال فارغ‌التحصیلان در جامعه است. از آنجا که کشور ما یک کشور جوان است، طبیعی به نظر می‌رسد که دانشگاه‌های دولتی نتوانند از پس این حجم از دانشجو برآیند اما دانشگاه‌های غیردولتی در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارند.

باید توجه داشت که این دانشگاه‌ها در ابتدا متکی بر یک سری از شاخص‌های علمی شکل می‌گیرند و بعد بخش زیادی از پذیرش آنها معطوف به اقتصاد دانش است و این دانشگاه‌ها به‌طور عمده، دانشجوی غیربومی و خارجی پذیرش می‌کنند که این امر باعث شده هم آن دانشگاه از یک برند علمی خوب برخوردار شود و هم نوعی چرخه اقتصادی را برای آن کشور فراهم می‌کند. این دانشگاه‌ها بنا به نیازشان بورس‌های خوبی هم به دانشجویان می‌دهند.

ما هنوز پذیرش دانشجوی خارجی در حد مورد قبول نداریم؛ حتی در دانشگاه‌های غیرپولی و معتبر خود نیز هنوز نتوانستیم فضایی ایجاد کنیم که میزان خوبی از دانشجویان خارجی را پذیرش کنیم. مالزی با توجه به سوابق علمی دانشگاهی خود به مراتب از دانشگاه‌های ما عقب‌تر است اما توانسته با یک سری مکانیزم‌های خاص، کیفیت لازم را به دانشگاه‌های خود داده و با یک برنامه‌ریزی ۱۰ ساله مدعی شدند که می‌توانند در این بازه زمانی حدود ۱۰۰هزار دانشجو خارجی جذب کنیم که به نظر من به موفقیت‌های خوبی هم دست یافتند.

اگر در دانشگاه‌های پولی ما نتوانند شاخص‌های لازم را ایجاد کنند و با توجه به تنگناهای پذیرش دانشجوی خارجی در ایران که باعث برخی ناهمانگی‌ها می‌شود، از آنجا که جمعیت داخلی برای ورود به دانشگاه، رو به کاهش است، با مشکل روبه‌رو می‌شوند یا مجبورند کیفیت علمی خود را کاهش دهند که این مساله نیز خسارتی سنگین در پی دارد و ممکن است کسانی وارد دانشگاه بشوند که تنها برای مدرک به دانشگاه می‌روند.

بنابراین اگر نتوانیم دانشگاه‌های غیرانتفاعی و پردیس‌ها را از کیفیت لازم و فضای مناسب برخوردار کنیم، آنها تنها منتظر دانشجویان ایرانی می‌مانند و از ظرفیت بزرگ دانشجویان خارجی بی‌بهره خواهند ماند. این روند باعث می‌شود کسانی وارد دانشگاه شوند که به دنبال مدرک بوده و از حداقل صلاحیت‌های علمی برای ورود به دانشگاه برخوردار نیستند.»

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۷۰
انتشار یافته: ۱۹
اگر او.ضاع این کشور به همین ترتیب پیش برود، در چند سال آینده به جایی خواهیم رسید که بیل و کلنگ، شتر و خیش و یک چاه آب نیمه خشکیده به اندازه هزاران هزار مدرک ارزش داشته باشند، چون به تاخت در حال پسرفت به سوی روزگار سنگ (عصر حجر) هستیم.
یک مشت بیسواد مدرک دار پر مدعا تحویل جامعه شد که از نظر سواد و کارایی با فارغ التحصیلان زمان شاه اصلا قابل قیاس نیستند
اینا همش داستان است مشکل ما طماع بودن و پولپرست بودن بیش از حد متعارف است که از هر راهی دنبال پول هستند به هر شکلی و شیوه ای و سیستم هم راه رو نبسته بلکه باز میذارد
حالا باز این همه پول میزنین به جیب خیری برای بشریت داشته باشین خوبه کلا شر دارین ،
توصیه یک فوق لیسانس بازنشسته به جوانان
بعداز ۳۰ سال کار شرافتمندانه حقوق بازنشستگی من ۱۱ میلیون هست و طبق مصوبه اخیر دولت «حداکثری بگیر» !!! شناخته شده و امسال باوجود تورم بالای صددرصد حقوق من وامثال من فقط ۱۰ درصد اضافه شده !!!
اگر عقل داشتم هرگز سراغ دانشگاه نمیرفتم اینکار اتلاف عمراست وبس و هیچ اینده ای ندارد
در تابستان 1358 در قبال 50 ریال؛ به چند دختر خانم بزرگسال تز خودم؛ که اصلا مدرسه نرفته بودند دو ماهه اول تا پنجم را درس دادم 50% در شهریور قبول شدند و برای مهر در کلاس اول راهنمایی ثبت نام کردند و و 50% مابقی در شهریور در یک درس (اغلب املای فارسی) نمره کم آوردند و ...؛ از سال 1364 دروس دبیرستان را تدریس کردم و از سال 1370 هم دروس دانشگاه را تدریس کردم و از سال 1388 دیگر تدریس نکردم؛ بنظر حقیر بزرگترین ایراد در عدم انگیزه در اساتید و عدم انگیزه در دانشجویان هست؛ اساتید سابق دیگر وجود ندارند که از دانشکده جدا نمیشدند و به دانشجو هم کار یاد میدادند و هم انگیزه و هم ...؛ مهمترین تفاوت معلم و استاد دانشگاه ایرانی با استاد دانشگاه در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته دارد اینست که در ایران استاد خودش را کارمند میدانند و بدنبال به رخ کشیدن موقعیت و مقام و درجه اش هست و از سوی دیگر طبق هر کارمند بی انگیزه؛ بدنبال در رفتن از محیط کار و بقولی از زیر کار در رفتن هستند(خصلت عمده کارمند در همه کشورها) و همیشه بدنبال ارتقاء میزان دریافتی و کاهش ساعات کاری خودش باشد ...
دانشگاه نیست مدرسه بزرگسالان است. چند نفر از کسانی که وارد دانشگاه ها شده اند، به معنای واقعی کلمه دانشجو هستند. اینها اغلب دانش آموزان بزرگسال و بی انگیزه ای هستند که هدف شان از ورود به دانشگاه یا پیدا کردن شغلیست که نیاز به لیسانس دارد فارغ از سواد و یا کارمند هستند که می خواهند چند درصد به حقوق شان اضافه شود.
خلاصه اگر دانشجو دیدید سلام برسانيد.
البته اغلب استادها هم همین طور هستد.
نگارش متن خیلی ضعیفه!!!
ببینید تعداد دانشگاه های کشورهای پیشرفته به نسبت جمعیتشان چه تعداد است . مانند ژاپن ، کره جنوبی، انگلیس، امریکا،فرانسه ! و ببینید روش پذیرش دانشجو و سیستم اداره ی آن دانشگاه ها چگونه است . سپس دانشگاه های اضافه را در کشور حذف کنید و آن دانشگاهای خارجی را الگو قرار دهید!
ما کشوری بودیم که تقریبا بعنوان الگوی پیشرفت برای سایر ملل بودیم ولی امروزه بدلایل مختلف مانند ناکارآمدی مدیریتی در تقریبا تمامی زمینه ها باید به دنبال الگوهایی در میان کشورهایی باشیم که خودمان الگوی پیشرفتشان بوده ایم!
دلمون خونه، چرا باید از خارج دانشجو بگیرید اما فرزندان این مملکت برای رسیدن به اهداف و آرزوهاشون به کشورهای خارجی بروند و ادامه تحصیل بدهند از خانواده دور باشند و مشقتهای زیادی را متحمل شوند وخانواده ها هم تحت فشار تامین هزینه ها قرار بگیرندآنهم بدلیل اژدهایی به نام کنکور! الان هم که بحث ازدواج بین المللی پیش آمده تا کجا اینقدر تصمیمات غلط واشتباه !
4دهه بچه ها رو به تحصیل تشویق کردند و خانواده ها هزینه های زیادی از مهد کودک تا دانشگاه متقبل شدند آخرش شد چندین میلیون جوان تحصیل کرده بیکار و ازدواج نکرده در آرزوی نشستن پشت میز یا کسب در آمد متناسب با نوع رشته دانشگاهی!چقدر رقابتهای ناسالم بر سر رشته های تاپ مثل پزشکی و .... ،اتلاف وقت و انرژی و پول و.....! هزینه تحصیل خارجی ها در ایران ارزانتره !اما هزینه تحصیل ایرانی ها در خارج به دلاره با این اوضاع گرانی ای کاش زمینه تحصیل در ایران برای جوانان بدون رقابت ناسالم در رشته مورد علاقه آنها فراهم شود کاری که در کشورهای دیگر انجام میشود.
مهاجرت میکنن چرا بمونن تو این خراب شده
وقتی استاد ما بلد نیست انکلیسی صحبت کند شما می خواهید دانشجوی خارجی بگیرید
مضحکه
اصلا ناراحتی نداره ازدوره جناب احمدی نژاد دانشگاه شدمدرک گرایی وبی کیفیت هرکس سرکوچمون بود رفت دانشگاه الانم فوق لیانس داره اشباه میشه استادان دانشگاه هم نمره دادنشون رو راحت میدن متاسفانه
وقتی تمام هم و غم تون می شه از راه به در کردن رقیب سیاسی تون
وقتی واسه این که خودتون پشت میز بشینید و رقیبتون نیاد، به جای کمک به برجام و شکوفایی اقتصاد چوب لای چرخ گذاشتید و باعث شدید دلار 900 تومنی ظرف 10 سال بشه 30000 هزار تومان و مردم نانی برای خوردن نداشته باشند
و هنوز هم به جای تعامل با دنیا این گونه عمل می کنید
وقتی ....
دنبال افزایش جمعیت هم می گردید؟‌
مردم بزایند و هزینه کنند و برای شما جمعیت زیاد کنند؟
واقعا چی فکر می کنید؟
تصور کنید با این فرمان که پیش می روید 10 سال دیگه باید دانشگاه را تبدیل کنید به خانه سالمندان با نیروهای خدماتی خارجی چون دیگه جوانی وجود نداره که بخواد خدمت رسانی هم بکنه!
خب بهتر این همه لیسانسه بیکار
الان همه مسسولان دکتر شدند.
کسانی که خودشون بدون زحمت دکتر شدند انتظار تغییر نیست
وقتی درس خوندن فایده ای نداره وفقط وقت تلف کنیه چرا دنبال افزایش تعداد دانشجوها هستین وقتی فردا نمیتونین براشون کار ایجاد کنین و به حال خودشون رهاشون میکنین
دیگه جوانان فهمیدن که دولت به دنبال سرگرم کردن آنان به مدت 4 سال و گرفتن پولشان است و در بازار کار هم هیچ چشم انداز مثبتی دیده نمیشود!!!!
این مرکز آمار ایران که مسئولیت سرشماری جمعیت و به تبع آن کاهش یا افزایش دانشگاه ها و مدارس و...... را بر عهده دولت می گذارد گویی در کشور ایران فقط دکوری ایجاد شده و سرشماری جمعیتش به هیچ درد دولت ما نمی خوره
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار