بازدید 6313

محاکمه پدر عروس به خاطرقتل خواستگار

کد خبر: ۹۲۶۶۹۹
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۰۴ 30 September 2019

۱۹ تیر سال ۹۶ به‌دنبال مرگ مشکوک پسر ۲۵ ساله‌ای به‌نام فرید در یکی از بیمارستان‌های ورامین پرونده‌ای در نیروی انتظامی تشکیل شد.

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، در نخستین تحقیقات مشخص شد، پسر جوان در جریان درگیری با پدر دختر مورد علاقه‌اش با ضربه چاقو به سینه‌اش مجروح و به بیمارستان منتقل شده، اما به‌دلیل شدت جراحات فوت کرده است.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی، عامل قتل به‌نام مهران ۵۰ ساله خیلی زود دستگیر شد، او در بازجویی‌ها به جرمش اقرار کرد و به مأموران گفت: «فرید، دخترم را دوست داشت و من از این موضوع بی‌خبر بودم. روزی که او را در خانه‌ام دیدم عصبانی شده و با هم درگیر شدیم. در آن درگیری یک چاقو که غلاف داشت به طرف او پرتاب کردم، اما نمی‌دانستم باعث مرگ فرید می‌شود.» به این ترتیب مهران بعد از بازسازی صحنه به اتهام قتل عمد روانه زندان شد.

صبح روز گذشته پرونده روی میز قضات شعبه هشتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی مهدی رحمانی و مستشار قاضی محمدی قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد، سپس پدر مقتول در جایگاه قرار گرفت و گفت: «پسرم مهندس آی‌تی و از نخبه‌های یکی از دانشگاه‌های دولتی بود. داغ او کمر مرا شکست به همین دلیل برای متهم درخواست قصاص دارم.» در ادامه مادر مقتول نیز درخواست قصاص کرد.

سپس متهم بنا به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: روز حادثه از محل کارم مرخصی گرفته بودم تا کمی زودتر به خانه بیایم. وقتی نزدیک خانه شدم، پسرجوانی را دیدم که وارد خانه ما شد. همسرم خیاط است، به همین دلیل وقتی فرید را دیدم فکر کردم پسر یکی از مشتری‌های همسرم است که برای تحویل لباس آمده است. دقایقی در خیابان ایستادم، اما خبری از پسر جوان نشد. تصمیم گرفتم وارد خانه شوم. زنگ زدم وقتی دخترم در را باز کرد، سراغ پسر جوان را گرفتم، اما دخترم جواب نداد. همان موقع فرید را دیدم که از دستشویی بیرون آمد و فرار کرد. صدایش کردم و دنبالش دویدم، اما نتوانستم او را بگیرم. بعد متوجه شدم همسرم نیز در خانه نبوده است. خیلی عصبانی بودم وقتی همسرم به خانه برگشت سعی کرد مرا آرام کند و گفت: فرید خواستگار دخترمان است. از همسرم خواستم به فرید بگوید برای صحبت به خانه ما بیاید، اما وقتی آمد با او درگیر شدم. پسر جوان بار دیگر پا به فرار گذاشت. در آن لحظه چاقوی غلاف‌داری را که در حیاط بود، برداشتم و به سوی او پرتاب کردم. مقتول به سمت خیابان رفت، اما ناگهان در چاله افتاد. خودم را به آنجا رساندم که متوجه شدم چاقو به سینه او برخورد کرده است.

متهم در آخرین دفاعش گفت: باور کنید فکر نمی‌کردم پرتاب چاقوی غلاف‌دار باعث مرگ مقتول شود. من قصد کشتن او را نداشتم، در آن لحظه غیرتی شده بودم و می‌خواستم او را ادب کنم.

پس از پایان اظهارات متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۱
انتشار یافته: ۱۶
خواستگار؟؟؟؟ واقعا خواستگار بوده؟؟؟
لابد اومده بود تو خونه خالی از دختر خواستگاری کنه
امان از جهل
من هنوز نمیفهمم مگه دخترتون ملک شخصیتونه که به خودتون اجازه میدید هرکس بهش نزدیک شد هررفتاری دوست دارید باهاش بکنید. مگه دخترتون خودش عقل نداره. به اسم ناموس هربلایی میخواهید سر دختر میارید.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۸
مهندس بلا سر پسره اومده نه دختره. بعدشم طبق آیات
صریح کلام الله اختیار دختر با پدرشه. اختیار زن هم با همسرشه. مگر اینکه اصلا خدا و دین و پیامبر اکرم (ص) را قبول نداشته باشید
ایمان
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۸ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۸
آقا یا خانم ناشناس و روشنفکر عزیز دختر ملک شخصی نیست ولی وقتی پدر وارد خونه بشه ببینه یه غریبه تو توالت قایم شده اگه غیرت داشته باشه ممکنه هر کاری ازش سر بزنه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۸
اول اینکه کفالت دختر با پدره دوم اینکه دختر هم ملک شخصی نباشه طرف وارد ملک شخصی پدر دختره شده اونم بی اجازه و زمانی که پدر و مادر دختر نبودندسوم اینکه خواستگاری رسم و رسومات خاص خودشو داره نه اینکه تنهایی و بی اجازه با دختر تو خونه خلوت کنی
خوبه خودمون رو در موقعیت دیگران قرار دهیم بعد نظر بدیم
سید حسین
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۸
به نظرتون کسی که بدون اجازه صاحب منزل و وقتی که دختر شما تنها تو خانه هست میاد تو خونه تون دقیقا باید باهاش چه برخوردی بکنن؟

البته قتل و کشتن اون جوون حقش نبوده اما کار اون جوون هم درست نبوده
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۸
وقتی داره خرجش رو میده یعنی تحت سرپرستی پدرش قرار داره و گرنه میرفت مستقل میشد
همانطوريكه در بيشترفيلم ها و سريال ها مي بينيد اول پسر و دختر با هم دوست ميشند و با هم ارتباط و رفت و آمد دارند با هم گردش و مهماني ميرند در صورت رضايت عقد رسمي و مراسم ازدواج مي گيرند ظاهرا فرهنگ تهراني در ساخت فيلم و سريال نيز جاه افتاده است البته اگر به انحراف كشيده نشود درست است.
دانشجوی نخبه دانشگاه دولتی باید سرش تو درس و مشقش باشه. اگرهم عاشق شده بصورت قانونی بیاد خواستگاری کنه نه با این وضع
چطور دختر دارید که شما رو از خواستگارش بیخبر گذاشته
مقتول با چه اجازه ای در خانه قاتل که دخترش در آن تنها بوده حضور داشته؟ برای چی مثل آدم اول با پدر دختر صحبت نکرده؟
این پسر به اصطلاح نخبه دانشگاه دولتی در دستشویی منزل آن فرد چه کار می کرده؟
قضیه کمی مشکوک است. خواستگار رفته خونه خالی که فقط دختر حضور داشته است؟ مگر شهر هرت است آنجا چه کار می کرده؟
هر کی بیاید خانه ببیند یک فرد غریبه در دستشویی منزل حضور دارد در حالیکه دخترش تنها در خانه است چه حسی بهش دست می دهد؟ خواستگار عنوان کردن کمی مسخره به نظر نمی آید؟
آخ از غیرت و باصطلاح ناموس پرستی که از بچگی به زور در کله مان فرو کرده اند که هر چه میکشیم از همان است . مگر دختر ملک شخصیست ؟ چرا دختر حق ندارد با یک پسر حتی حرف بزند ؟ چرا جوان مردم را به خاطر اینکه با دخترت باصطلاح رابشه داشته کشته ای ؟آن هم رابطه ای که با رضایت طرفین و شاید در حد حرف زدن بوده است
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر