بازدید 68234
۹

دستگيري يكي از سران گلدكوئست+عکس

کد خبر: ۹۹۹۹۴
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۱:۴۴ 23 May 2010
با دستگيري يكي از سركردگان شركت هرمي QI بازپرس شعبه اول دادسراي ناحيه 31 از مالباختگان خواست او را شناسايي كنند.

به گزارش جام‌جم، در پي شكايت‌هاي مردمي در شعبه اول دادسراي ناحيه 31 درخصوص كلاهبرداري در شركت هرمي گلدكوئيست موضوع از سوي بازپرس پرونده در دستور كار ماموران قرار گرفت و يكي از سركردگان اين شركت كه فعاليت گسترده‌اي در زمينه قبول نمايندگي و عضوگيري داشت، دستگير شد.

بازپرس دادسراي ناحيه 31 با صدور مجوز قضايي مبني بر چاپ تصوير متهم بدون پوشاندن چهره، از مردم خواست چنانچه شكايتي از صاحب تصوير دارند، به دادسراي ناحيه 31 مراجعه و اطلاعات خود را درباره فعاليت متهم ارائه كنند.

 آخرین اخبار اجتماعی و حوادث ایران و جهان را در تابناک اجتماعی بخوانید.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۴
انتشار یافته: ۹
با سلام خدمت خوانندگان محترم سایت وزین تابناک ، با اجازه تان میخواهم شما را با برخی از ترفند ها و شگرد های این زالو صفتان آشنا کنم:
1- شما ، شمایی که شاید از تحصیلات بسیار بالایی هم برخوردارید و یک شغل آّبرومند هم دارید در خانه تان و پیش زن و بچه هایتان نشسته اید که ناگهان دوستی که چندین وقت است از او بیخبرید به شما زنگ زده و به بهانه احوالپرسی لابلای حرفهایش مثلا ازشما وضعیت هوا را میپرسد و وقتی با کنجکاوی شما مواجه شد احتمالا به شما خواهد گفت که در تهران مشغول بیزینس و شغل بسیار پردرآمدی شده است ( در حالیکه شاید همان روز پول سیگارش را از دوستش قرض کرده است ) این مکالمه بایستی کوتاه و بدون روده درازی باشد تا از طرف مخاطب سئوال پیچ نشوند.این مرحله را پیش فالو میگویند.
2 - چندین روز بعد احتمالا این دوست نما دوباره با شما تماس گرفته و شما را به همکاری دعوت خواهد نمود و در ضمن دعوت به شما گزینه خواهد داد مثلا خواهد گفت که دوشنبه یا چهارشنبه باید تهران باشی و شما را به مکانها و مناطقی منجمله سعادت آباد ، ستار خان ، جنت آباد یا .... دعوت خواهد کرد.برای تهرانی ها هم معمولا خواهند گفت که بیایید میخواهیم برای دیدن کار و تحقیق درباره آن به زنجان ، قزوین یا .... برویم.در این دعوت ها حتما به شما خواهند گفت که دو تخته پتو و بالش با خودتان بردارید.
3 - بعد از اینکه به تهران رفتید ( که امیدوارم برای اینکار هیچ وقت نروید) ابتدا به آپارتمانی با عنوان خوابگاه شرکت وارد میشوید و سپس وارد اتاقی میشوید که یکنفر با عنوان دو لول بالاسری بعد از اینکه نیم ساعت روی مختان راه رفت که بله وضع اقتصادی مملکت خرابه و ما داریم اینجا کار تجارت و .... میکنیم آقای مهندس یا دکتر با کت و شلوار و کراوات وارد شده و شروع خواهد کرد به توضیح دادن پلان کار که اگر شما سوادتان بالا بود با دیدن اینکه خیلی از اصطلاحات انگلیسی توسط این آقای مهندس غلط نوشته میشوند بلند شده و در خواهید رفت.این همان مرحله پرزنت است.
4 - بعد از اینکه آقای پروفسور تشریفشان را بردند یک سری سئوالات تهوع آور و مسخره با شما مطرح خواهد شد که یکسری جواب های از پیش تمرین شده در آستین دارند( سه جمله )
5 - بعد شما به سالن آپارتمان هدایت میشوید و میبینید که چندین نفر بدبخت مادر مرده مشغول ور رفتن با یک سری جزوه و نوشته هستند و یکی دو نفری هم دارند آشپزی میکنند در حالیکه موقع ورودتان به آپارتمان کسی آنجا نبود.بعد در این مرحله شروع میکنند روی مختان راه رفتن
6 - بعد از صرف ناهار یکسری سی دی های مسخره و بی سر و ته را به شما نشان میدهند ( البته سی دی ها ، سی دی های بسیار عالی و خوبی هستند با مضمون علمی که متاسفانه در این سیستم با وارونه جلوه دادن حقیقت سعی در سو استفاده از این مضامین به نفع خودشان دارند) و بعد شما را با خودشان به چند تا از این آفیس ها میبرند( مرحله آفیس گردی ) و شما در آنجا به اصطلاح فالو میشوید.یعنی اینکه یک نفر دیگر کمی هم روی مختان سوهان میکشد .بدانید که تمام جوابهایی که در این مرحله به سوالات شما میدهند قبلا پیش بینی شده و در جزوات آموزشی برای افراد با تجربه تر واگو شده است چون فالو کننده کسی است که حداقل یک یا دو نفر را در مجموعه اش دارد.
7- دوباره به آن زندان برخواهید گشت.در آنجا یکسری کتاب به شما خواهند داد که مطالعه کرده و برایشان کنفرانس بدهید( خدایا شست و شوی مغزی به چه قیمتی و با چه وقاحتی ؟؟؟؟) و بعد از اتمام جلسه شبانه شما کنفرانس خواهید داد . هر چرت و پرتی که بگویید با تشویق و به به و چه چه فردی که مسئول مجموعه است مواجه خواهید شد که او را البته آفیسر میگویند.( اینکار را پیگیری پراسپکت میگویند )
8 - جلسات شبانه و صبحگاهی با صلوات و تلاوت قرآن شروع میشود در حالیکه غالبا از نماز و روزه خبری نیست ( بنده تصادفا ماه مبارک رمضان آنجا بودم )
9 - شما کم کم تحت تاثیر جو قرار میگیرید آنقدر توی گوشتان میخوانند و آنقدر هندوانه زیر بغلتان میگذارند که باور میکنید میشود به در آمدهای آنچنانی رسید و حتما خدا خواسته که شما به این کار دعوت شوید و حتما حکمتی در کار بوده و .......( گاهی از حماقت خودم آنقدر حرصم میگیرد که میخواهم سرم را به بتون بکوبم)و اینجاست که عقده هایتان از زندگی شروع میکنند به اینکه کار دستتان بدهند چون هر فردی با هر سطحی از در امد هم که باشید کمبود هایی از نظر مالی در زندگی دارید. البته ناگفته نماند که در این چند روز مرتبا زنگی سالم و شرافتمندانه شما را البته بصورت محترمانه آماج مورد تمسخر قرار میدهند و حسابی از خجالتتان در میآیند و در این مدت مرتبا اسم افرادی مانند..... را برایتان تکرار میکنند که بعله اینها هم توی کار " نت ورک مارکتینگ " هستند و عمده درآمدشان را نه به خاطر شایستگی هایشان که بلکه به دلیل عضویت در این شبکه های اختاپوسی به دست آورده اند ، بنده به صرف آشنایی که با یکی از نامبردگان داشتم وقتی قضیه را سوال کردم به کلی منکر شدند.البته با وقاحتی که اینها دارند هیچ بعید نیست که فردا پس فردا مسئولین درجه اول مملکتی را هم به خودشان منتسب کنند که این موضوع شاید هم به برخورد مقطعی و نه چندان جدی مسئولین اطلاعاتی و قضایی کشورمان با این زالوها برمیگردد.پس بعد از چند روزبه آنها میگویید که میخواهید عضو سیستم شوید در این مرحله یک " جلسه جمع بندی " با حضور چند نفر گذاشته و از شما سه بار میپرسند که میخواهی وارد سیستم شوی یا نه ؟؟؟ جواب شما مشخص است : آری ، حتما ، صد در صد
10 - سریع لیستی را تحت عنوان "لیست پتانسیل "تهیه میکنند یعنی از شما میخواهند که مجموع پس انداز و داشته ها و نداشته هایت به اضافه مبالغی که میتوانید از دوستان یا آشنایان و فامیل قرض کنید را روی کاغذ آورده و جمع بزنید.در این مرحله چون جو گیر شده و روی ابرها مشغول پروازید ارقام بسیار عجیب و غریبی را مینویسید.بعد از اتمام اینکار که رقمی حدود چند صد میلیون میشود در زیر لیستتان مینویسند " خواستن توانستن است ، فقط 7500000 تومان از این مبلغ !!!!!!!!!!!!!" جل الخالق ، روان شناسی را حال میکنید؟؟؟؟؟بعد مجبورتان میکنند حساب بانکی باز کرده و تلفن که چه عرض کنم کاسه گدایی دستتان گرفته و ازآشنایان پول قرض کنید . اولین جمله هم پشت تلفن این است : فلانی سلام ، این شماره رو یادداشت کن!!!!!این مرحله فالو مانی نام دارد که به علت دانش بالای !!!!سرشاخه ها یا همان آقایان دکتر و مهندس به فالو مالی تغییر نام یافته است توجیهشان هم اینست که میخواهیم دوستانتان را محک بزنید!!!!!ولی در اصل شما را در باتلاقی فرو میبرند که راه فراری نداشته باشید غیر از بدبخت کردن افرادی مثل خودتان ، چونکه شما مقروضید و در حال حاضر هیچ شغلی به غیر از کوئست ندارید و صبح تا شب در آفیس نشسته ، و مثل یک شیطان برای بدبخت کردن این و آن نقشه میکشید.خدایا ......واقعا با یادآوری آن روزها و کارهایی که کردم و دروغ هایی که به عزیزترین و بهترین دوستانم گفتم و نتیجه ای برایم به بار نیاورد جز اینکه دور و اطرافم از دوستان شرافتمند ، زحمتکش و تحصیل کرده ام خالی شد و همه شان اینک به چشم یک کلاه بردار به من نگاه میکنند از درگاهت طلب بخشش مینمایم ، آمین یا رب العالمین
آری ، اینست ره آورد کوئست ، بی اعتمادی دوستان ، بی آبرویی ، آسیب روحی خانواده و زن و فرزند ( دخترک من ، طفل معصومم که تمام تلاشم در زندگی به خاطر سعادت اوست در نبود من و به خاطر وابستگی که به من داشت و دارد مثل دیوانه ها شده بود ، خدایا مرا ببخش ، همسر مهربانم به خاطر اینکه تک و تنها و علیرغم دو شیفت کار بیرون از خانه ، چندین ماه تنهایت گذاشتم از تو عذر میخواهم .....
11 - بعد از جور شدن پول برایتان تی سی ( تراکینگ سنتر ) باز میکنند. از دید اینها تی سی دارها آدمند و بقیه افراد جامعه" زاغارت" نامیده میشوند ( خوانندگان عزیز بنده را ببخشند چون حقیقتا معنی زاغارت را نمیدانم اگر معنای بدی داشت از شما عذر میخواهم ) بعد برایتان از میدان تره بار سعادت آباد " پک خوشبختی " ( شما بخوانید بد بختی) میخرند که یک دفتر 200 برگ با چند عدد خودکار و مداد و لاک غلط گیر و یک شابلون دایره است . آخر یادم رفت بگویم که توی جلسات شما قبل از هر چیز موظفید چارتتان را بکشید یعنی مثل رمال ها و دعا نویس ها چند دایره کشیده و اگر کس دیگری را به غیر از خودتان بیچاره کرده اید اسم او را نوشته و در جاهای خالی حرف "P " به معنای پراسپکت یا " F " به معنای فالو یا در حال خ.... شدن میگذارید.
12 – نوبت رسید به مرحله " خرید از کمپانی " ( کمپانی شوم کوئست اینترنشنال که به دست چند نفر کلاش مانند وی جی اسواران و پات مان و جو فابرگاس و رندی کیج و ... اداره میشود و بهترین و موفق ترینشان قبل از اینکه با پول احمق هایی مثل من صاحب هواپیمای شخصی شوند گارسون بوده اند). پول بی زبانتان را از بانک گرفته و تحویل بالا سری میدهید تا او هم به بالاسری خودش و .... بدهد تا به دست ساپورتر برسد و بعد شما را مثل احمق ها جلوی کامپیوتر ها نشانده و برایتان خرید میکنند.خرید که چه عرض کنم ، محصولی مجهول و بی ارزش که فقط حاصل دسترنجتان را به باد فنا میدهندو بعد به خاطر این موفقیت عظیم !!!!!!!! همه حضار بوسه بارانتان میکنند.راستی یادم رفت بگویم ، اصطلاحی بود به نام " لیدر شیپی " یعنی اینکه باید مواظب باشی پیش تازه وارد یا پراسپکت خفه خون بگیری تا فقط لیدر ها و مجموعه دارها بتوانند طرف را خ...بکنند چون که احتمال داشت صفر و صفر ها یا همان تازه خرید کرده ها پیش طرف سوتی بدهندیا اصطلاحا ایجاد آبجکشن کنند . ضمنا حق هیچ اعتراضی به هیچ کس را هم نداشتید اصولا " تجزیه و تحلیل بالا سری " در ردیف گناهان کبیره محسوب میشد و برای اینکه بروید بیرون و برای خودتان یک شکلات بخرید بایستی از 1500 نفر اجازه میگرفتدی که البته معلوم نبود میدادند یا نه؟
13 – بعد از خرید تازه اول بدبختی شروع میشود.چند روز اول چند سی دی مسخره با عنوان سنگ بنا و پارادایم شیفت را به خوردتان میدهند و البته یک سری نوت برداری در مورد این سی دی ها.بعد شما را تشویق میکننند که آرزوهایتان را بنویسید چون آرزو ها " دکمه های حرکت شما " هستند تا در مواقع سرخوردگی با یادآوری آنها شما را به حرکت ( تحمیق دیگران ) وادار کنند.(قل اعوذ برب الناس – ملک الناس – اله الناس – من شر الوسواس الخناس – الذی یوسوس فی صدور الناس – من الجنه و الناس ) تازه این آرزو ها را هر روز صبح باید مرور کنید تا ملکه روح و روانتان شود و البته اهداف سیستمی که تاریخ زده بودید که مثلا کی به این مرحله و آن مرحله خواهم رسید.
14 – مرحله بعدی ، مرحله تهیه لیست و دادن اعتبار ، تغییر و تاثیراست .شما مجبورید اسم 1500 نفر را نوشته و بسته به شناختی که از وی دارید برایش نمراتی را در نظر بگیرید و با این سنجش نام تعدادی را خط میزدید و با اسامی باقیمانده سراغ لیست " فوکوس " میرفتید ، لیستی که قرار است از بین آنها قربانی های خود را انتخاب کنید. برای اینکه اسم افرادی در این لیست گزینش شوند فردی 12-10 سوال از شما میپرسد و شما با سبک سنگین کردن روحیات و شخصیت طرف به وی نمره میدهید.سوالات عمدتا از این جنس هستند : آیا وی را فرد موفقی میشناسید؟ او هم همینطور ؟ درباره مسایل و مشکلات زندگی همدیگر باهم درد دل کرده اید؟آیا حاضر است در صورت گرفتاری برایتان وقت بگذارد یا ضمانتتان را بکند؟آیا زن ذلیل است؟ بلند پرواز است؟و .........
میبینید شما را به خدا ، سوالات به نحوی طراحی شده اند که در نهایت لیست فوکوس شما راکسانی تشکیل بدهند که دارای این مشخصاتند :
الف ) افراد بلند پرواز و فرصت طلب در عین حال هالو و نه افراد زبل
ب ) نزدیکترین افراد به شما که بعدا از شما به مراجع قضایی شاکی نشوند
ج ) افراد طماع و پول پرست
د) کسانی که برای تصمیم گیری های مهم در زندگی با افراد خانواده مشورت نمیکنند و ....
جل الخالق ، عجب برنامه هوشمندی !!!!!!!!!!!!!!!
15 – بعد از تهیه لیست شما هم شروع میکردید به پیش فالو و دروغ پردازی و خیالبافی و بدبخت کردن عزیزترین عزیزانتان و به بهانه های مختلف به آنها تلفن زده و وضع هوا!!!!!!!!!!!!را میپرسیدید یا از مضرات کار دولتی با آن حقوق بخور و نمیر و سعادتی که در آن غوطه ور بودید صحبت میکردید.البته تقصیریهم نداشتید چرا که با تلقینت اطرافیان چنان به باور کاذبی میرسید که فکر میکنید با دعوت از عزیزانتان فرصت بسیار خوبی را در اختیارش قرار میدهید و لطف بزرگی را به وی میکنید.( اغلب در آفیس به حال کسانی افسوس میخوردیم که فرار را بر قرار ترجیح میدادند و به زعم ما فرصت 5-4 روزه ای را برای خوشبخت شدن و تفکر و بررسی کار !!!به خودشان نمیدادند .افسوس ، چقدر عاقل بودند آنها و چقدر .... بودیم ما !!! حال تجسم کنید حال این دوست را که به اعتبار شما و برای درآوردن لقمه ای نان حلال دنبال کار می آمدند و وقتی اصل قضیه را میفهمیدند چه حالی میشدند فقط خدا میداند)از همه جالب تر اینکه به فردی زنگ زده و برای کاری با درآمد آنچنانی برای تهران دعوتش میکردید در حالیکه یکماه قبل برای فقط دویست هزار تومان برایش پشت تلفن مثل گداهای سامره التماس کرده بودید و چقدر با عرض معذرت نادان بودند اینهایی که علیرغم این موضوع برای بررسی کار!!!!!! چندین هزار تومان پول بلیط داده ، از کار و زندگی شرافتمندانه شان زده و به تهران می آمدند و ای بسا ماندگار هم میشدند.( مثل بنده )
16 –توضیح یک نکته ضروری : وقتی فردی بعد از پرزنت شدن برافروخته میشد و یا به احترام دوستش سعی میکرد با رعایت ادب و با بهانه ای محترمانه از آن جهنم در برود معمولا به پرو پایش میپیچیدند تا ماندگار شود و در صورت اصرار فرد، تیر خلاص را شلیک میکردند و به او میگفتند که اگر واقعا دوست و خیرخواه فلانی هستی 4-3 روز اینجا بمان و اگر واقعا نقصی در سیستم دیدی دوستت را هم با خودت ببر و از این مهلکه نجات بده که در این مرحله واقعا دست و پای مدعو شل شده و با بیدار شدن احساسات خفته " فردینی " ماندگار میشد تا دوستش را نجات دهد به عبارتی از چاله درآمده و با کله در چاه ویل سقوط میکرد.
17 – بعد از اینکه فرد دیگری را به زیر مجموعه تان اضافه نمودید نوع آموزشها و محتوای جزوات آموزشی فرق میکرد و شما در آن مرحله متوجه کلاه گشادی میشدید که به سرتان گذاشته بودند .
دوستان گرانمایه و خوانندگان محترم ، بعد از چندین ماه دست و پا زدن در آن منجلاب فقط میتوان به عنوان یک برادر این نکته را به شما یادآوری نمایم : قدر زندگی سالم ، شرافتمندانه و به دور از کلک و ریا و شارلاتان بازی را بایستی دانست . میتوانیم با کمی قناعت و البته تلاش بیشتر به بیشتر چیزهایی که نداریم دست بیابیم چرا که " لیس الانسان الا ما سعی .مطمئن باشید خدا به قدر تلاشمان به ما خواهد داد . ممکن است به قدر نیاز در آمد مادی نداشته باشیم ولی آبرو سرمایه ایست که با هیچ معیار مادی قابل قیاس نیست . هیچ کس نمیتوانددر زندگی به سرمایه و مکنت مالی اش افتخار کند ولی آبرو و شرف همیشه قابل افتخارند. در این نوشته سعی کردم خوانندگان عزیز را با برخی از ترفند های این کفتار ها آشنا نمایم و اگر در برخی مواقع قلم از بیان حق مطلب عاجز بود پوزش میطلبم.
میخواهم اطمینان دهم که وارد شدن در این سیستم ها هیچ نتیجه ای به جز سلب اطمینان اطرافیان از شما ، بی آبرویی ، لطمه شدید روحی و روانی به خانواده مخصوصا همسر و فرزندانتان و .... برایتان به ارمغان نخواهد آورد .البته منکر این نیستم که برخی از این راه به درآمدهای کلانی هم رسیده اند ولی مطمئن باشید همه این پول ها مصداق بادآورده ای خواهد شد که چون نفرین مادران و پدران بسیاری را هم به دنبال دارد صاحبش را هم با خود فنا خواهد کرد ، مطمئن باشید
یکی از زخم خوردگان کوئست
سلام دقیقا حرفای دل منو زدی،سال 89 بود که من زنگ زدن منو دعوت کردن،شخصی که منو دعوت کرد جالب بود که سرباز دم در تعاونی مسکن وزارت دفاع بود که من 6ماهی بود که دیگه تو اون شرکت نبودم ورابطه تقریبا گرمی با این سرباز البته حدودا یکسال بیشتر نشد خلاصه بعد از اینکه من دعوت شدم به این کار و اطلاعات زیادی در مورد بدبخت شدن اطرافیانم داشتم ولی همون چیزایی که شما در موردش صحبت کردی سر من پیاده کردن که باعث بدبخت شدن برادرم وبهترین دوستم شد که اوناهم دوستان خودشون اوردن که به اصطلاح من پرزنتور شدم البته خدا خواست که من کسی پرزنت نکردم ولی فرق زیادی با فالوهایی که میکردم نداشت که هنوزم که هست عذاب وجدان اذیتم میکنه،ولی من درعجبم که چرا هنوز دارن به کار خودشون ادامه میدن مگه میشه،دیروز 10/8/95تلویزیون دستگیری کوئستیها را نشون میداد که یکشون 4سال خونه نرفته بود که وقتی پدر ومادر این پسر نشون داد که میگفتن خواب وخوراک نداشتن تو این چندسال وتمام تهرون زیرپا گذاشتن تا اخرسر وقتی دستگیر میشن اطلاع به خانوادش میدن،وقاحت تا چه حد یعنی اینقدر این سراب کوئست سرانش بی پدرو مادرن که هنوز دست بر نمیدارن،جالب زمان ما از همه جای ایران به خصوص اصفهان بودن که وقتی لهجه اصفهانی میشنوم یاد لیدرای کوئست میفتم ،ولی یک ساعت پیش داشتم تو سایت نگاه میکردم،عکس حسین غفوریان دیدم که لباس راه راهی مثل این دالتونا تنش کردن ویدونه تابلو بزرگ شماره دار گردنش انداختن،واقعا دلم خنک شد دوست دارم لیدرای معروف دیگه که اسمای تک تکشون دارم عکس دستگیر شدنشون میدیدم،به امید موفقیت کسانی که ار این سیستم لطمه فراوان خوردن وکسانی که به این سیستم اوردن یجوری بتونن کاری که کردن جبران کنن.
عین ای قصیه برا منم پیش اومد یه هفته پیش نزدیک میدان ازادی تهران
سلام از شرکت گل کویست سکه خریدم دوازده سال پیش الان اقدام کنم میتونم سکه بگیرم
بسیار عااالی دقیقا همینطور بودن...ولی یه سوال فکر نمیکنید اگه با پول خودمون دوستان و آشنایان خودمونو که کمی توانایی مالی دارن (مثلا کارمند) رو وارد شبکه هرمی کنیم بدون این دروغ و دقل بازی ها جواب بده؟؟ ممکنه؟
منم زخم خورده ای کوئست هستم خیلی بلاها سرم اومد ولی خداراشکر فرار کردم بعداز خارج شدن از گوئست نمیدونستم چجوری به خونوادم اطلاع بدم حتی میخواستم خودکشی کنم ی هفته تاترس ولرذزندکی میکردم خدانکنه کسی وارد اونجا بشه جهنم کوئست ورودبه اونجا راحته ولی خروج به به سادگینیس
سلام من تازه از شرکت کیونت دراومدم ،چجوری پولمو پس بگیرم؟؟؟؟
ممنون از توضیحات کاملت...یاد سال ۲۰۰۶ افتادم که منم دقیقا همین چیزها رو تجربه کردم
ولی بعد از ۱۳ سال تونستم محصولمو پیگیری کنم و زندش کنم در کل این نتورک بدرد معذرت میخام ایرانی جماعت نمیخوره وگرنه تو خیلی از کشورها دفتر دستک دارن و همچنان فعال هم هستن....من هیچ خیری از کوئست ندیدم و منم مثله خیلیای دیگه شرمسار خانواده و بهترین دوستام شدم ولی هیچوقت بدگویی از شرکت نمیکنم
واسه پیگیری محصول اگه کسی کمکی خاست بنده بدون هیچ چشمداشتی میتونم راهنماییتون کنم که خودتون اقدام کنید
چندوقت پیش یکی از فامیلامون از کرمانشاه رفته بود و تو این منجلاب گیر افتاده بود به طوریکه مانند گروگانها توی یه اپارتمان حبسش کرده بودند
به نظرم مقصر اصلی قانون و قانونگذار هستند . این افراد احساس امنیت میکنند. اگه قانونی باشه که مجازات سنگین مثل ۱۰۰ برابر میزان کلاهبرداری وضع کنه و اجرا کنه هیچ وقت اینا جرات ندارن. قانون باید محکم و قاطع باشه . ولی به نظر من برعکس قانون اینا رو حمایت میکنه. البته سادگی و گول خوردن جوانان احمق سرجاش ولی چرا جرم و کلاهبرداری اینقدر راحت باشه .
اگه شکایت هم کنن قانون به جای اینکه پیگیر جدی باشه اول میگه برامون اثبات کن . در مورد یکی از دوستانمون که ۸۵ میلیون ازش کلاهبرداری کردن . قانون حتی حکم نداد که برن این بنده خدا رو از اونجا دربیارن. با هزار گرفتاری و غیرقانونی و شانسی اونو از اونجا درآوردن. اون ۸۵ میلیونی هم پرید.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل