بازدید 8629
۴

سی تیر، یک تجربه ناتمام

خیابان سی تیر امکان تجربه ناب تفریحات شبانه و بهره‌مندی از غذای خیابانی را در تهران فراهم نموده است. اما به نظر می‌رسد این محور هنوز ناکامل است و تا رسیدن به جایگاه مطلوبش در محدوده گردشگری و تاریخی تهران، راهی طولانی دارد.
کد خبر: ۹۰۰۰۱۷
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۴:۴۳ 18 May 2019

استفاده از استریت‌فود یا غذای خیابانی، تجربه زیبا و جذابی است که در بسیاری از شهرهای جهان، گردشگران را به سمت خود جذب می‌کند. ولی تهران، گرچه جسته و گریخته و در نقاط مختلف خود، نمونه‌هایی از غذای خیابانی را تجربه کرده بود، اما اگر یک گردشگر خارجی از شما در این مورد سوال می‌کرد، عموما به مکان خاصی نمی‌توانستید اشاره کنید.

به گزارش «تابناک» به نقل از تیتر شهر، اما تجربه پیاده‌راه سی تیر و غرفه‌های غذاخوری آن توانست این خلا بزرگ را برطرف کند. اکنون، نه تنها گردشگران خارجی‌ای که به اماکن تاریخی و موزه‌های بخش مرکزی تهران مراجعه می‌کنند، شاهد این استریت فوت‌ها هستند، بلکه بسیاری از تهران‌نشینان هم این خیابان را تفرج‌گاه مناسبی برای شب‌هایشان می‌دانند. اما به نظر می‌رسد خیابان سی تیر نتوانسته است تمام باری که باید و می‌تواند را بر دوش کشد.

خیابان سی تیر گام به گام به چنین جایی رسید. این محور فرهنگی و تاریخی، در آغاز، سنگفرش شد و به پیاده‌راه مبدل گشت. سپس غذاخوری‌ها در آن شکل گرفتند و ظواهر دکه‌هایش به تدریج تغییر کردند تا در نهایت، شکل آبرومند امروزی را به دست آوردند. این دکه‌ها تقریبا می‌توانند هر سلیقه‌ای را راضی کنند. هر مراجعه‌کننده‌ای، در نهایت چیزی را می‌یابد که با ذائقه‌اش هم‌خوان باشد. مشکل اما از جایی دیگر است:

گرچه طراحی این دکه‌ها به گونه‌ای نیست که توی ذوق بزند و یا با خیابانی که هم در نام و هم به واسطه حوادثی که شاهدش بوده است، ریشه در تاریخ این شهر دارد، ناهمخوان باشد. اما از دکه‌ها که فاصله می‌گیری، جز در بناهای تاریخی، اثری از گذار زمان نمی‌بینی. بهتر بود شهرداری در این زمینه نیز طرحی جامع تهیه و اجرا می‌کرد؛ طرحی که مراجعه‌کنندگان را به بستر تاریخ می‌برد؛ از آن چه بر این خیابان و ساختمان‌هایش و محدوده اطراف آن گذشته است، یادی می‌کرد و بر دیواره‌ها و مبلمان شهری آن، این امر را روایت می‌کرد.

همچنین، می‌شد خیابان با نورپردازی، نصب المان‌ها، مجسمه‌ها و .... نشانه‌ای از تاریخ بلند خود را رو به گردشگرانش می‌گشود و بیننده را ترغیب می‌نمود که از این موزه‌ها و بناهای تاریخی بازدید کند.

خیابان سی تیر، در آغازش به موزه ملی و در میانه‌هایش به موزه آبگینه آراسته است؛ دو موزه‌ای که بیانگر تاریخ درخشان مردم ساکن این مرز و بوم هستند. نشانه‌ای اما از آن چه در این دو موزه رویت می‌شود در سطح خیابان نیست. کاش این معدود استریت فود پایتخت ایران، نشانه‌هایی از کل کشور را، چه در غذاها، چه در پوشش‌ها و چه در عناصر شهری به همراه داشت. کاش می‌شد غرفه‌هایی هم به فروش یادگارهایی از اشیا این موزه‌ها اختصاص می‌یافت و یا کتاب‌هایی در معرفی تاریخ بلند این سرزمین. یک نمایشگر شهری می‌توانست هر شب گوشه‌ای از این سرزمین پهناور و زیبایی‌های آن را به نمایش بگذارد و آن را به رخ گردشگران خارجی بکشاند.

میانه‌ی آن دو موزه فوق‌الذکر، موزه علوم و فنون قرار دارد؛ با برخی از نشانه‌های اعجاب‌آور دستاوردهای بزرگان تاریخ علم این کشور. اما هیچ حضوری از آن در سطح این خیابان دیده نمی‌شود. گویی خیابان عرصه‌ای است جدا از بناها و موزه‌هایی که آن را دربر گرفته‌اند.

موضوع دیگر و مهم‌تر اما خود این غذاخوری‌ها است. غذای خیابانی باید چیزی در دسترس باشد. رستوران یا کافه نیست که بسیاری از شهروندان کم‌درآمد از کنار آن بگذرند، بی‌خیال ورود و استفاده از آن. غذای خیابانی باید ارزان و مطابق توان بخش بزرگی از جامعه باشد. در خیابان سی تیر این امر را مشاهده نمی‌کنیم. غذاها تفاوت قیمت چندانی با دیگر عرضه‌کنندگان ندارند. فروشندگان از نرخ بالای قیمت اجاره غرفه‌ها توسط شهرداری می‌نالند و شهرداری هم به آن به عنوان بخشی از اقتصاد شهر می‌نگرد. آن چه در این میان فراموش می‌شود، شهروندی است که بستر خیابان را عرصه مناسبی برای تفریحی ارزان قیمت و در دسترس می‌پنداشته است.

ضروری است شهرداری با در نظر گرفتن این مساله، از یک سو اجاره بهای مناسبی برای این دکه‌ها لحاظ کند و از سوی دیگر، آنان را متعهد نماید و نظارت کند که نرخی پایین‌تر از مغازه‌ها داشته باشند؛ تا این عرصه شهری مطابق سطح توان همه شهروندان در اختیار آنان قرار گیرد.

فراموش نکنیم خیابان عرصه‌ای عمومی است و ملک طلق هیچ فرد، نهاد یا سازمانی نیست و کلیه خدمات موجود در آن باید به گونه‌ای باشند که همه شهروندان توان و امکان استفاده را داشته باشند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۴
براي گام اول خيلي خوبه ولي هنوز يك سري مشكلات وجود داره. به عنوان مثال من چندين بار به اين خيابون رفتم و عليرغم حجم بالاي عابرين مشاهده ميشه كه ورودي خيابان بسته نشده و ماشينها بين مردم تردد ميكنن و اين مساله بسيار آزار دهنده است. تعداد اين خيابونها با توجه به جمعيت تهران و گستردگي اون بايد خيلي بيشتر بشه
شما اول به فرهنگ و زبان احترام بذار تابناک و نه اینکه بگویی استریت فود!
قشر عظیم بیکاری بویژه در قشر جوان راهکار می خواهد یکی از این راهکارها دادن امتیازات ویژه می باشد با هزینه های ناچیز و بهتر از آن رایکان ... اما متاسفانه شهرداری و دارایی و.... خود عامل گرانی و پرهزینه شدن اینگونه شغلها می باشد . جوانی که با هزار زحمت و شوق دست بکار می شود تا با قرض و قوله سرمایه ناچیزی برای کسب درآمدی فراهم می کند نباید در چنبره اداری پر هزینه شهری گرفتار شود ... خیلی خوب است که مسئولان در این رده بروند و غذاهای خیابانی شهرهای اروپایی را ببینند آنوقت بیایند ( حتی فیلمهایشان موجود است ) برای جوانان شهرشان کارسازی کنند... غذایی که بدینصورت عرضه می شود علاوه برکیفیت مناسب ارزانی آن است وگرنه کسی حاضر نیست ساندویچ و اغذیه این سبک را هم قیمت مشابه اش در نزدیکی منزلش بخرد ....
دانشگاه محل خدمت من پیاده راهی را به عرض 7و نیم متر و طول هشتصدو پنجاه متر منظور کرده است و به هنگام فراغت از کار قدم می زنم واقعا از زندگیم لذت می برم. ایکاش کلیه شهرداری های ایران از جمله تهران در پارک ها چنین کاری را انجام دهند و انسان قدم بزند. همین قدم زدن ها همراه با ورزش باعث شده قرصی نخورم یعنی اقتصاد مقاومتی. حاکمیت نباید بخاطر یک عده افراد قلیل اکثریت را از بین ببرد. الان خانه های 60 متری چه سودی دارد برای ایرانی ها بجز اضطراب و افسردگی و سایر بیماری ها ، امیدوارم کشور عزیزمان به سمتی برود که همگان از زندگی کردن در آن لذت ببریم. درست است هزینه های کشورمان بیشتر است مثلا قبلا جاهای دورافتاده مثل خمارلو در آذربایجان هیچی نداشتند و الان به برکت انقلاب مایه افتخار است طوری که دیپلمات انگلیسی می نویسد فقر و فلاکت مثل اینجا تاکنون ندیدم.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر