بازدید 12809

اصلاح طلبان درهای سینمای جهان را روی ایران بستند، اصولگراها درها را باز کنند

از مزایای انحصاری کردن سینمای ایران به بهانه حمایت از فیلمسازان داخلی، ایجاد بازار انحصاری و برقراری امکان آزمون و خطا برای گروهی بود... بدین ترتیب، حتی شخصی که بزرگ‌ترین تجربه‌اش در فیلمسازی، فیلمبرداری با یک دوربین آماتور از تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود، نیز در چنین آشفته بازاری، توانست یکی از کارگردان‌های مطرح سینمای ایران شود.
کد خبر: ۷۳۶۲۷۲
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۳ 07 October 2017
اصلاح طلبان درهای سینمای جهان را بر روی ایران بستند، اصول گراها درها را باز کنند
پس از افت چشمگیر فروش سینمای ایران در نیمه نخست سال، بار دیگر این دغدغه مطرح شد که چرا سینمای ایران از ظرفیت اکران فیلم‌های روز جهان تهی شده و سدی که بیش از سه دهه پیش توسط عده‌ای از مسئولان وقت سینما ایجاد شد، اکنون شکسته نمی‌شود و سالن‌های خالی و زیان‌ده سینمای کشورمان با استفاده از این ظرفیت به سوددهی نمی‌رسند؟
 
به گزارش «تابناک»؛ دوران مدیران سینمایی دهه شصت ـ که با حضور فخرالدین انوار و سیدمحمد بهشتی در صدر سینمای ایران آغاز شد ـ با اتفاقات عجیبی همراه بود و رویکردهایی در پیش گرفته شد که اکنون تغییر آنها با مقاومت‌های چشمگیری از جانب فیلمسازان و برخی مدیران بازمانده دهه شصت روبه روست.
 
مدیریت این اشخاص بر سینمای ایران در شرایطی آغاز شد که بنا بر اظهارات هوشنگ گلمکانی، سردبیر مجله فیلم در گفت و گو با فریدون جیرانی، یکی از شروط پذیرش مدیریت سینما توسط بهشتی و انوار، تعطیلی ویدیوکلوپ‌ها اعلام شده بود و دقیقاً پس از تعطیلی ویدیوکلوپ‌ها به دستور وزیر وقت ارشاد و مدیران زیرمجموعه‌اش، بهشتی و انوار، مسئولیت سینمای ایران را آغاز کردند و دوران بدی را رقم زدند. 
 
اصلاح طلبان درهای سینمای جهان را بر روی ایران بستند، اصول گراها درها را باز کنند 
 
همزمان با این اتفاقات، عملاً اکران فیلم‌های خارجی نیز پس از برقراری مدیریت پلیسی و برخورد چکشی با صاحبان فیلم‌های خارجی متوقف شد و برخی گزارش‌‌ها، حکایت از آن دارد که نسخ فیلم‌‌های خارجی و برخی فیلم‌های داخلی توسط مسئولان وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امحا شد. بدین ترتیب، بساط فیلم خارجی برای بیش از دهه جمع شد و پس از آن نیز فیلم خارجی بر پرده سینما نقش نبست.
 
از مزایای انحصاری کردن سینمای ایران به بهانه حمایت از فیلمسازان داخلی، ایجاد بازار انحصاری و برقراری امکان آزمون و خطا برای گروهی بود که با خروج بسیاری از سینماگران قبل از انقلاب از صحنه و ممنوع التصویری عده‌ای دیگر، صحنه برای اجراهای آنها خالی بود. بدین ترتیب، حتی شخصی که بزرگ‌ترین تجربه‌اش در فیلمسازی، فیلمبرداری با یک دوربین آماتور از تسخیر سفارت آمریکا در تهران بود، نیز در چنین آشفته بازاری، توانست یکی از کارگردان‌های مطرح سینمای ایران شود.
 
این چهره‌ها سه دسته بودند؛ نخست، آنهایی که هوش بالایی داشتند و توانستند از فیلم اول آثار قابل قبولی بسازند و به سرعت به لحاظ تکنیکی پیشرفت کردند. دوم، گروهی بودند که چندین فیلم بد ساختند و پس از کسب این حجم تجربیات با پول دولت، توانستند تعدادی فیلم خوب نیز بسازند. سوم، اشخاصی بودند که از ابتدا تاکنون فیلم بد می‌سازند و حتی یک فیلم با سرمایه گذاری بخش خصوصی در کارنامه ندارند.
 
محصول این مدل تولید فیلمساز، ایجاد یک فضای بسته بود که تماشاگر باید از بین فیلم‌های بد و قابل قبول، یکی را انتخاب می‌کرد. این مدل انتخاب برای تماشاگری که تا سال 1362 امکان تماشای جدیدترین فیلم‌های روز دنیا با دوبله فارسی را در سالن‌های سینمای ایران داشت، غریب و غیرقابل هضم بود. به همین دلیل، هر روز از شمار مخاطبان و سالن‌های فعال سینمای ایران در سراسر کشور کاسته می‌شد.
 
همزمان با ظهور نسل تازه فیلمسازان که با تولید آثار متفاوت اقتصاد سینمای ایران را نیز دستخوش تحول جدی کردند، در سال‌های اخیر کوشش‌هایی برای بازگرداندن فیلم‌های خارجی و اکران برخی از فیلم‌های مهم روز دنیا به پرده سینماهای کشورمان صورت پذیرفت؛ اما حداکثر موفقیت، اکران در قالب سینماتک و تک سانس‌هایی برای علاقه مندان سینما بود و نه بیشتر.
 
بزرگ‌ترین مانع، علاوه بر برخی مدیران دهه شصتی که همچنان قصد دارند در دهه منتهی به 1400، مسیر دهه شصت را بپیمایند، سینماگرانی هستند که منافعشان را با ورود فیلم خارجی در خطر می‌یابند. طبیعتاً اگر فیلم‌های خارجی وارد چرخه اکران شوند، علاوه بر شکستن انحصار اکران فیلم‌های داخلی و شرایطی که سه دهه به اقتصاد سینما تحمیل شده، رقیبی جدی برای سینماگران ایرانی محسوب می‌شوند.
 
واقعیت این است که شماری از سینماگرانِ مدعی، می‌دانند توان رقابت با محصول خارجی را ندارند و از چرخه حذف می‌شوند. به همین دلیل حتی به قیمت کوچک بودن و کوچک تر شدن اقتصاد سینمای ایران و خالی بودن صندلی‌های سالن‌های سینما، حاضر به عقب نشینی و واگذاری بخشی از ظرفیت سینما به فیلم‌های روز دنیا و احترام به شعور مخاطب ایرانی برای انتخاب فیلم بهتر نیستند.
 
در مقابل این رویه، صاحبان سالن‌های سینما که چندین دهه از این وضعیت متضرر شده‌اند، بارها خواستار رفع این ممنوعیت بوده‌اند تا اقتصاد سینمای ایران سروسامان بگیرد؛ اما مدیران در هیچ دوره‌ای جرأت نکرده‌اند، مقابل عده‌ای از سینماگران بایستند و وضعیت سینما را به حالت عادی بازگردانند. شمار قابل توجهی از سینماگران که از رانت انحصار منتفع می‌شوند، جسارت را از مدیران سینمایی برای بازگردان سینما به ریل طبیعی‌اش در سال‌های اخیر گرفته‌اند.
 
در این میان، نکته کلیدی اینکه علاوه بر حضور بخش خصوصی، عمده سالن‌های سینما در اختیار نهادهای حاکمیتی و تحت مدیران اصولگرایان است. اکنون باید دید مسیری که مدیران اصلاح طلب در دهه شصت در پیش گرفتند و درهای سینمای جهان را روی ایران بستند، اصولگراها عکسش را خواهند رفت و درها را باز می کنند؟!
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۲
انتشار یافته: ۱۱
نیازی به این کارها نیس
قبل از اینکه جار و جنجال پخش فلان فیلم خارجی شروع بشه معلوم هم نیس کی تموم بشه و مجوزش صادر بشه تا بیاد بره توی سینما و وسط اکران پایین نیاد و منم روزی پاشم برم تماشا کنم اونم با کیفیت تصویر و صدای نه چندان مطلوب و دوبله های مصلحتی!... خودم اون فیلم رو با بالاترین کیفیت توی تلویزیون خونم بدون سانسور با زیرنویس های دلخواه تماشا میکنم و لذتشم میبرم
حالا هی جر و بحث کنید
خداییش فکر میکنید فیلم خارجی قابل پخش در سینماهای ایران خواهد بود؟ حتی اگر بعد از کلی سانسور و قیچی قابل پخش شود، دیگه قابل دیدن نخواهد بود. چون دیگه داستان عوض میشه.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
با سانسور در سینماهای چین اکران میشه و ملت هم می بینند. مگه فیلم ایرانی سانسور نمیشه و ملت هم نمی بینند؟
ناشناس
| China |
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۵
در چین واسه صحنه سانسور نمی شه بلکه به خاطر نکات منفی در مورد چین در داستان فیلم کمی در حد 1-2 دقیقه کم و یا زیاد! می شود. ولی حتی سریالی مثل خانه ی کاغذی یا پوشالی بخش عمده ای از داستان محتوای غیراخلاقی دارد که مانده ام چگونه از پس سانسورش برآمده اند!
گذشته از ممنوعیت پخش فیلم های خارجی، مسائل دیگری هم وجود دارد که حتی در صورت برداشته شدن این ممنوعیت، باز هم نمی گذارد پای مردم به سینماها باز شود. بلیط سینما حتی با قیمت چهار یا پنج هزارتومان باز هم برای بسیاری گران است، و یک خانواده چهارنفره با درآمد معمولی که دو هفته یکبار سینما برود، با هزینه رفت و آمد و غیره، شاید شش یا هفت درصد درآمد خود را باید خرج کند که مطمئنا نمی کند. دوم اینکه سانسور در فیلم های ایرانی بیداد می کند... خیلی وقت ها تا چهل یا پنجاه دقیقه از یک فلیم را حذف می کنند، آن هم در مواردی که هیچ اشکالی وجود ندارد. فیلم درخشش استنلی کوبریک با چهل دقیق سانسور پخش شد در حالی که کل صحنه هایی که الزاما باید حذف می شد، پنج دقیق بود!!!! دوبله و به ویژه صداگذاری فیلم ها به شدت افت کرده است، و دیگر اینکه بسیاری از فیلم ها و مطمئنا همه فیلم های مطرح و روز دنیا را می توان رایگان از اینترنت گرفت، نمونه آن فلیم دونکرک کریستوفر نولان است که همزمان با اروپا و آمریکا در ایران و از طریق اینترنت قابل دسترسی بود و بسیاری از سینما روهای حرفه ای قدیمی دیگر همین فیلم ها را ترجیح می دهند، نهایتا فیلم های اشکال دار را بدون خانواده نگاه می کنند!!!! حتی همان موقع که فیلم های خارجی از سینما پخش می شد، بیشتر آنها یک ساعت و ربع بیشتر نبودند!!! تا با مدت زمان یک سانس معمولی سینمای ایرانی جور در بیایند!!! تماشای فیلم در سینما البته چیز دیگری است و لذت دیگری دارد، ولی بسیاری از سینماها چنان فرسوده شده اند که باز هم آدم ترجیح می دهد در خانه فیلم را ببیند، به ویژه که در شهرهای بزرگ مشکل رفت و آمد سبب می شود آدم قید دیدن فلیم را بزند و یک نیمه روز کامل خود را حرام نکند. !!!! مسئه خیلی جدیتر از برداشته شدن صرف یک سانسور است.
اصول گر ها خیلی کار بلدند برن برگزاری کنسرت ها در کشور را برقرار کنند، لازم نکرده به فکر درهای سینمای جهان باشند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۳:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۷/۱۷
موسیقی رو هم اول اصلاح طلب ها ممنوع کردند. اینها تابوهایی هستش که ابتدای انقلاب اصلاح طلب ها ایجاد کردند و حالا کارکرد سیاسی پیدا کرده برای هر دو جناح
خیلی عجیب است! وقتی نگاهی به برخی کانالهای تلویزیونی (بخصوص کانال نمایش) می اندازیم، متوجه میشویم که بسیاری از فیلمهای قرار گرفته شده در لیست پخش، فیلمهای آمریکایی هستند و اتفاقا بیشترشان فیلمهای خوبی هم هستند. حال این سوال مطرح میشود که چرا این فیلمها را نمیتوان بر پرده بزرگ سینما دید؟ اتفاقا سیاستهای فرهنگی نظام نشان داده که حساسیت بر روی فیلمهای ایرانی پخش شده در سینماها کمتر است و بسیاری از فیلمهای ایرانی روز نیز امکان دیده شدن از طریق تلویزیون را ندارند. حال وقتی یک فیلم آمریکایی (حال با سانسور) امکان پخش از تلویزیون خودمان را دارد، آيا نمیتوان همین فیلم را بر پرده سینما دید؟ امکان تماشای فیلمهای روز دنیا بر پرده سینما، حقی است که متاسفانه سالهاست از ملت ما گرفته شده است.
وزیر وقت ارشاد رییس دولت اصلاحات بود!!
داستان سينماي ما داستان خودرو سازان ما هست و هزاران هزار انحصار كه دور ما ملت رو گرفته
اينكه فيلم خارجي بدآموزي داره فقط بهانه اي هست براي پخش نكردن و ادامه انحصار
شما راه خودتون رو میرید مردم راه خودشون. الان فیلم روز دنیا را با کیفیت چند روز بعد از اکران در ایران هم میشه خونه دید. مسئولین دنبال کار خودشون و فرزندانشون باشن. مردم متاسفانه بلدن چطوری به همه چیز دست پیدا کنن.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان