بازدید 4939

حقوق بشر با دینداری در تعارض است؟

بسیاری از مصداق‌های مذکور در کنوانسیون‌ها و اعلامیه‌های جهانی و بین‌المللی ریشه در آموزه‌های دینی دارند و مشابه آنها در اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از جمله اصول 19 الی 42 مشاهده می‌شود
کد خبر: ۴۲۲۶۰۵
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۵۷ 05 August 2014
دکتر حسین میر محمد صادقی رئیس کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو در دانشگاه شهید بهشتی در ایران نوشت:

دغدغه حقوق بشر به معنای عام از نخستین روزهای حیات انسان روی کره زمین وجود داشته است. ادیان مختلف نیز بر حقوق بنیادین بشر و لزوم رعایت آن تأکید کرده‌اند. مبنای حقوق بشر کرامت ذاتی انسان است که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد تأکید قرار گرفته و چه بسا اقتباسی باشد از این کلام خداوند در قرآن کریم  که فرمود: «لقد کرمنا بنی آدم» به این اعتبار حقوقی که انسان به واسطه انسان بودنش از آنها برخوردار است حقوق بشر قلمداد می‌شود. علاوه بر آیه فوق در آیات دیگر قرآن نیز بر حقوق بنیادین انسان و آزاد بودن آحاد بشر تأکید شده است. این مسأله در برخی از روایات هم قابل مشاهده است. از جمله در این کلام امام علی(ع) که فرمود: «لا تکن عبد غیرک لقد جعلک‌الله حرا» طبق این سخن تمام افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند. با این همه طی سالهای اخیر مفهوم حقوق بشر تحولاتی یافته است که توجه به آنها ضروری است:

1. نخستین تحول در نظام حقوق بشر این است که ما اکنون با نسلهایی از حقوق بشر مواجه هستیم.

نسل نخست به حقوق سیاسی و مدنی مربوط می‌شود که نماد بارز آن میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی منعقده در سال 1966 میلادی است.
نسل دوم به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (از قبیل حق برخورداری از استراحت، تفریح و ایام فراغت، معیشت مناسب و...) ناظر است که نماد بارز آن میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سال 1966 است.

اما نسل سوم حقوق بشر، مربوط به حقوق جمعی است که به مسائلی از جمله حق توسعه، همبستگی، ارتباطات، برخورداری از محیط زیست مناسب و نظایر آن می‌پردازد. این گسترش حقوق بشر نمایانگر توجه خاص جامعه جهانی به این موضوع است که وقتی نتوانیم مسائل و معضلاتی همانند گرسنگی، ناامنی و نظایر آنها را حل کنیم سخن گفتن از حقوق سیاسی از جمله حق آزادی بیان، حق شرکت در انتخابات و نظایر آن برای مردم رنج دیده چندان معنا نخواهد داشت.

2.‌ دومین تحولی که حقوق بشر طی سال‌های اخیر پیدا کرده، جهانی شدن آن است. امروز دیگر نمی‌توان پذیرفت آنچه که یک دولت یا نهاد‌های دولتی با مردم خود می‌کنند ارتباطی به مابقی جهان ندارد و امری داخلی است. در دهکده جهانی، حقوق بشر هم جهانی شده است.

3. تحول سومی که پیدا شده است و به‌طور قطع نمی‌تواند مورد تأیید باشد، آن است که حقوق بشر به نوعی با ملاحظات سیاسی عجین شده است و در این دهکده جهانی قدرتمندانی یافت شده‌اند که خود را مفسران حقوق بشر می‌دانند و خود را از این‌که ناقض حقوق بشر باشند مصون می‌پندارند و مرجع تشخیص برای نقض حقوق بشر را خود می‌دانند. این فرایند سیاسی شدن حقوق بشر و برخورد دوگانه با این مقوله باعث بی‌توجهی به فجایعی است که امروز بر مردم مظلوم غزه می‌رود و شاید بیشتر و بدتر از آن فجایعی است که از سوی گروهک داعش در عراق  علیه مردم مظلوم این کشور اعمال می‌شود. پیامد این آفت به آنجا انجامیده که در قبال این فجایع، حتی در حد تقبیح زبانی نیز از سوی قدرتمندان جهانی مشاهده نشود.

4. نکته دیگری که پرداختن به آن ضروری است اینکه گاه در اظهار نظر افراد مختلف در مورد حقوق بشر در جهان و از جمله اعلامیه جهانی حقوق  بشر شنیده می‌شود که می‌گویند این موارد اسلامی نیست.  این سخن از جهتی درست و از جهتی نادرست است. درستی این سخن از این رو است که از لحاظ مبانی، نگاه هر مکتب به انسان شکل دهنده نگاه آن مکتب به حقوق انسان است. بنابراین طبیعی است در نگاهی که انسان  را یک موجود مادی می‌بیند و ابعاد معنوی او به رسمیت شناخته نمی‌شود حقوق بشر مبنای متفاوتی می‌یابد. اسلام مکتبی است که در آن انسان برخوردار از دو بعد مادی و معنوی است و پیداست که حق اسیر نبودن به هوای نفسانی و حق برخورداری از یک جامعه دین‌مدار و داشتن آرامش معنوی هم از حقوق انکارناپذیر انسان‌ها است. تفاوت مبنایی بین دیدگاه اسلام نسبت به بشر و حقوق بشر و دیدگاه مکاتب دیگر نسبت  به این دو وجود دارد.

اما نادرستی سخن پیش گفته به مصداق‌ها بازمی‌گردد. یعنی وقتی مصادیق حقوق بشر را از جمله آنگونه که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و سایر میثاق‌های راجع به حقوق بشر که در مجموع تحت عنوان منشور حقوق بین‌المللی حقوق بشر شناخته می‌شوند مقایسه کنیم می‌بینیم که بسیاری از مصداق‌های مذکور در کنوانسیون‌ها و اعلامیه‌های جهانی و بین‌المللی ریشه در آموزه‌های دینی دارند و مشابه آنها در اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از جمله اصول 19 الی 42 مشاهده می‌شود که از جمله می‌توان به مواردی چون اصل تساوی همه افراد بشر در برابر قانون، منع توقیف خودسرانه، حق دادرسی، منع شکنجه، اصل برائت، آزادی رفت و آمد، منع تفتیش در زندگی خصوصی افراد، حق مالکیت، حق آزادی بیان و عقیده، حق آزادی مجامع، آزادی شغل، حق آموزش و نظایر آنها اشاره کرد. این موارد، هم در اعلامیه حقوق بشر  و هم در اصول مؤکد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد تأکید قرار گرفته است.

بدین ترتیب به هیچ عنوان نباید آنچه را که در اعلامیه جهانی حقوق بشر  و سایر کنوانسیون‌های بین‌المللی آمده است به‌طور کلی با برچسب ضد دینی و ضد اسلامی طرد کرد. بلکه آنچه باید موضوع نقد و طرد قرار گیرد برخوردهای دوگانه با مقوله حقوق بشر و مواجهه ناعادلانه با ناقضان حقوق بشر است که باعث ایجاد مشکلات حقوقی در جامعه بشری شده است.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل