بازدید 18498
به مناسبت یک روز جهانی و آغاز یک هفته ایرانی؛

ایران، سرشار از منابع گردشگری و دارای فقر جاذبه!

گویا گردشگری در کشورمان محدود شده به ارائه آمارهای عجیب و غریب مسافرت‌ها در پایان تعطیلات، وگرنه چگونه است که هر ساله با نزدیک شدن به هفته گردشگری، نام روزهای این مناسبت میهنی را می‌شمریم، ولی یادمان می‌رود اصلا ملزومات گردشگری چیست؛ جشن و جشنواره برگزار می‌کنیم و اصلا کاری نداریم با وجود داشتن منابع سرشار، گردشگری‌مان از فقر جاذبه رنج می‌برد!
کد خبر: ۲۷۴۸۱۶
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۵:۰۶ 26 September 2012
زیارت، دیدن بناهای معروف یا آثار هنری گوناگون، دیدن مناظر جذاب یا مسابقات ورزشی، شنا و تفریح در سواحل، پیاده روی در کوه و دشت، آشنایی با فرهنگ‌های گوناگون، چشیدن غذاهای متفاوت، درمان، خرید کالاهای مختلف و موارد بسیاری از این دست، ممکن است انگیزه نخست آغاز سفری باشد که به آن توریسم (برگرفته از turns در زبان لاتین) یا گردشگری می‌گویند؛ صنعتی پرسود در جهان که در کشور ما قدرت تأمین مخارج خود را هم ندارد!

به گزارش «تابناک»، ششم مهر ماه در حالی روز جهانی جهانگردی (۲۷ سپتامبر) نام گرفته که این روز در تقویم کشورمان آغاز هفته گردشگردی شناخته می‌شود؛ هفته‌ای که به ابتکار مسئولان کشورمان و احتمالا به دلیل پاسداشت هرچه بیشتر این مناسبت شکل گرفته اما در فصل شروع مدارس واقع شده و هیچ سنخیتی با فصل گردشگری ندارد!

برای درک این موضوع کافی است که بدانیم، سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل با نامگذاری این روز ـ در پایان فصل در نیمکره شمالی و آغاز فصل در نیمکره جنوبی ـ به دنبال ارزیابی موفقیت‌های کسب شده در فصل رونق گردشگردی جهانی (حد فاصل ماه‌های می‌ تا آگوست؛ تقریبا از نیمه اردیبهشت تا نیمه شهریور) بوده که بر پایه تقویم میلادی، یک سوم ابتدای سال فصل سرد محسوب شده و ارزیابی رونق گردشگردی در این ماه‌های زمستانی و بهاری، به عنوان مبدایی برای پیش بینی میزان رشد این صنعت در زمان رونق گردشگری به شمار می‌آید؛ حال آنکه این دست برنامه‌ریزی‌ها در کشور ما جایی نداشته و برعکس، روال جاری کشورمان نشان از هدف‌گذاری در هفته پیش روی دارد.

به عبارتی بهتر، سازمان جهانی گردشگری در حالی در آخرین گزارش خود احتمال می‌دهد که تعداد گردشگران جهانی در فصل اوج این صنعت در سال جاری میلادی از مرز ۴۱۵ میلیون نفر بگذرد که رصدهای این نهاد در چهار ماه ابتدایی سال، حکایت از رشد گردشگردی در مناطق گوناگون جهان دارد؛ ۲۸۵ میلیون گردشگر (با احتساب اقامت حداقل یک شب) طی ماه‌های ژانویه تا آوریل ۲۰۱۲ که نشان از رشد ۵ درصدی به نسبت مدت مشابه سال ۲۰۱۱ دارد.



اکنون کافی است تا به نامگذاری هفته گردشگردی در کشورمان بپردازیم تا تفاوت ماهوی روز جهانی گردشگری و هفته ایرانی این مناسبت برایمان روشن‌تر شود:

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، معاون گردشگری کشور برنامه‌های هفته گردشگری را با توجه به نام‌گذاری روز جهانی جهانگردی به عنوان «گردشگری و انرژی‌‌های پایدار» خواند و گفت: نام‌گذاری روزهای هفته گردشگری که از ششم مهر ماه آغاز و تا دوازدهم مهر ماه ادامه دارد، به ترتیب عبارتند از: روز اول «گردشگری، میراث طبیعی و پایدار»، روز دوم «گردشگری، میراث معنوی، تمدن ایرانی اسلامی»، روز سوم «گردشگری، رسانه و آموزش»، روز چهارم «گردشگری، سرمایه ملی، جایگزین‌ درآمدهای نفتی»، روز پنجم «گردشگری، سرمایه‌گذاری، رونق و شکوفایی اقتصادی»، روز ششم «گردشگری، استانداردسازی، ارتقای کیفیت خدمات» و روز هفتم نیز «گردشگری، هنر ماندگار و مفاخر ایرانی».

البته این نامگذاری هفتگی، سوای «برگزاري 1000 جشنواره، همايش و نمايشگاه و افتتاح200 پروژه عمراني» بوده وبه گونه‌ای عجیب، یادآور آغاز برنامه‌ریزی برای گردشگردی کشور در پایان فصل رونق این پدیده است، چراکه نامگذاری روز جهانی گردشگری بر خلاف رویه مسئولان داخلی، در آغاز سال میلادی رقم خورده و این روز جهانی در حقیقت به منزله زمان برگزاری جشن سومین صنعت بزرگ جهانی (پس از نفت و خودروسازی) بوده و به این مناسبت هر ساله و چرخشی یکی از شهرهای پر رونق از نظر گردشگری به عنوان میزبان این جشن معرفی می‌شود؛ جشن امسال هم فردا در «ماس پالماس» اسپانیا برگزار خواهد شد تا در آن شرایط صنعت گردشگری جهانی در یک سال گذشته و افق‌های پیش رو، بحث و بررسی شود.

این در حالی است که در نمونه داخلی با هفته‌ای روبه‌رو هستیم که سرشار از جشنواره و همایش خواهد بود و در کمال ناباوری به رغم واقع شدن در پایان فصل مسافرت‌های تفریحی، تازه روزهای آن نامگذاری شده‌اند!


نشان روز جهانی گردشگری در سال 2012 که با موضوع «گردشگري و انرژي پايدار: توان بخشيدن به توسعه پايدار» در اسپانیا برگزار خواهد شد.

بدین ترتیب بر خلاف آماری که در زمان انتشار حکایت از افزایش مسافرت‌های نوروزی، گردش های تابستانی، سفرهای زیارتی و ... دارند، در هفته گردشگری نه پیشرفت‌های حاصل شده مورد بررسی قرار می‌گیرد و نه افق‌های گسترش این صنعت مطرح می‌شود تا گرهی از مشکلات پیش روی آن گشوده شده و این مناسبت تنها در حد نامگذاری چند روز پاس داشته نشود!

این اتفاق از این روd دردناک‌تر می‌شود که بدانیم میهنمان در زمره مطرح‌ترین کشورهای جهان از لحاظ جاذبه‌های تاریخی، طبیعی و فرهنگی بوده اما متأسفانه همواره از فقر جاذبه‌های گردشگری رنج برده و سهم بسیار نازلی از صنعت گسترده گردشگری در جهان داراست.

جاذبه گردشگری چیست؟

برای تعریف این اصلاح لازم است که نخست به انواع امروزی گردشگری اشاره‌ای داشته باشیم:

امروزه در وضعیتی هستیم که مسافرت‌های غیر تجاری بر خلاف گذشته، تنها محدود به زیارت نبوده و از چنان رشد چشمگیری برخوردار بوده که حتی به علوم بسیار مدرنی مانند فضانوردی هم سرایت کرده است. این در حالی است که حتی کارکرد این سفر‌ها از انحصار نوع تفریحی هم خارج شده و به مواردی چون گردشگری درمانی یا گردشگری علمی هم رسیده، اما طبیعی است که نوع تفریحی آن هم به موارد بسیاری تقسیم شده و به بوم گردشگری (اکوتوریسم یا‌‌ همان گردش در طبیعت با تأکید بر طبیعت جاندار)، زمین گردشگری (ژئوتوریسم یا گردش در طبیعت با تاکید بر طبیعت بی‌جان)، گردشگری ورزشی (برای پرداختن به ورزشی خاص)، گردشگری فصلی (مسافرت به نقاط سردسیر در فصول گرم سال و بر عکس) و... رسیده است.

نا‌گفته پیداست که به رغم گستردگی‌های بوجود آمده، هنوز لذت بردن از مناظر طبیعی و دیدنی اماکن دیدنی هنوز رایج‌ترین انگیزه سفرهای تفریحی به شمار آمده و کشورمان نیز از این قاعده مستثنا نیست؛‌‌ همان گونه که هر بار و با فرا رسیدن هر فراغتی، موج حرکت مردم در مسیرهای منتهی به یکی از نقاط دیدنی و یا اماکن معروف، بر این امر مهر تأیید می‌زند.

صحبت از پتانسیل خاصی است که به وفور در سراسر پهنه جغرافیایی کشورمان به چشم می‌خورد، چراکه ایران سرزمینی تاریخی و چهار فصل است که شرح و تفصیل منابع گوناگون گردشگری آن دست کم برای خودمان حکم زیره به کرمان بردن را دارست.

اما آیا این منابع سرشار تاریخی، مذهبی، طبیعی و... جاذبه گردشگری (tourist attraction) به شمار می‌روند؟

برای پاسخ به این پرسش باید کمی فنی‌تر به ماجرا بنگریم؛ به‌ طور کلی، دو گروه جاذبه وجود دارند: جاذبه‌هایی که توسط بشر به وجود آمده‌اند و جاذبه‌هایی که طبیعت در اختیار ما قرار داده است. بهتر است که از این جاذبه‌ها، به ‌عنوان منابع گردشگری یاد کنیم، چراکه بخش عمده گردشگری به تجارت آن مربوط می‌شود و اصولا به همین دلیل از آن به ‌عنوان «صنعت» یاد می‌شود.

به عبارت ساده‌تر، هنگامی می‌توانیم از یک منبع گردشگری به عنوان جاذبه یاد کنیم که بتوانیم در کنار پدید آوردن یک تجربه واقعی گردشگری برای گردشگر در آن محل، فعالیت‌های تجاری را هم فراهم کرده و ساماندهی کنیم؛ به زبان ساده‌تر، جاذبه گردشگری یعنی بهره گیری اقتصادی از منابع موجود که این موضوع،‌ گاه ملزوماتی را شامل خواهد شد که به روشنی در بسیاری از نقاط دیدنی کشورمان به چشم نمی‌خورد.



برای نمونه، توجه کنید که آیا قلعه ستبر و با شکوه «کرشاهی» در شرق آران و بیدگل را می‌توان به صرف قدمتی که تا زمان ساسانیان تخمین زده می‌شود، یک جاذبه گردشگری نامید؟ آن هم در شرایطی که از فرط مهجوریت شاید نامش به گوش خیلی‌هایمان (حتی مردمان شهرهای مجاور آن) نخورده است، چه برسد به اینکه از کمترین امکانات مانند نگهبانی برخوردار باشد؟ یا مثلا می‌توان بسیاری از آرامگاه‌های مشاهیر کشورمان را جاذبه دانست اما‌ گاه زمان بازدید از آن‌ها به گونه‌ای تنظیم شده که تنها ساعات محدودی از روز مجاز به شمار آمده و حتی در روزهای تعطیل، تعطیل هستند؟

اصلا بیایید از این زاویه به موضوع بنگریم که ‌گاه برای یافتن یک عمارت تاریخی و یا حتی ادامه مسیر به سمت یک جاذبه طبیعی مثل آبشار، لازم است که ذره‌بین به دست گرفته و کوچک‌ترین تابلوهایی که ما را به آنجا رهنمون می‌کنند، رصد کنیم؛ دریغ از چاپ یک نقشه که راهنمای شناسایی کاندیدای ورود به جرگه «جاذبه گردشگری» برای آن منبع دیدنی باشد!

اکنون کافی است که به این موارد، موضوعاتی مانند دسترسی نداشتن به سرویس‌های بهداشتی، نبود راهنما در مواردی که نیاز به معرفی اثر باشد، نبود امکانات رفاهی جانبی مانند فروشگاه‌های عرضه مواد خوراکی و موارد بسیاری از این دست را بیفزاییم تا تازه دستمان بیاید که چرا بسیاری از منابع گردشگری در کشورمان حتی قادر به تأمین مخارج خود (به فرض حقوق کارکنانشان) نیستند.

اینجاست که درخواهیم یافت در مقابل منابع سرشار گردشگری که داریم، کمتر جاذبه گردشگری فراهم کرده و حتی ساخته‌ایم. اکنون لازم است یک بار دیگر یادآوری کنیم که در آستانه آغاز «هفته» گردشگری قرار داشته و قرار است هفت روز را به برگزاری همایش و سمینارهای رنگارنگ بگذرانیم.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۸۸
انتشار یافته: ۲۱
مشکل فقر فرهنگی شدید در ایران است .
من توریستهای زیادی در تهران میبینم که میترسن از خیابان عبور کنند (خط کشی) و....
اگر ايران جاذبه گردشگري داشت که نزديک به 2 ميليون نفر فقط در تابستان به آنتاليا نميرفتن! دلتون خوشه ها
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
آمار دو ملییون نفر را از کدوم جیبت درآوردی ؟! شاید شما و خانواده تان چند صد هزار بار در سال آنتالیا می روید اما دو ملییون ایرانی قطعا آنتالیا نمی روند. البته شاید می خواستید در مشکل اغراق کنید که مسئولین به فکر باشند.
ناشناس
| United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland |
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
اين آمار هيچ رسميتي نداره. چون هيچ پرواز مستقيمي از ايران به آنتاليا وجود نداره.
بيچاره ها كلي بايد تو اتوبوس بين شهري بشينن تا برسن آنتاليا.
يه دعايي بكنيد منم مي خوام برم آنتاليا پولم جور بشه
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۷/۰۵
اگه این قدر ارزون بود که 2 میلیون نفر میرفتن ما جا نمی ماندیم
جاذبه منبعی است که برای بهره برداری تجهیز شده است بنابر این اگر امکانات لازم جهت بهره برداری منظقی از منبعی تدارک دیده نشده است نمی توان آن را جاذبه دانست
اصلان خیلی ها نمیدون ایران کجاست
اگر بدونن هم وقتی می خوان بیان هزار تا
درد سر دارن از تبلیغات منفی علیه ما تا نبود مستر کارت و ویزا

اول باید یک تبلیغ خوب از ایران داخل euronews و شبکه های جهانی بکنن
بعد باید مشکل هواپیمای خوب ، فرودگاه خوب ، نقشه گردشگری و اقامتگاه خوب و مستر کارت و ویزا رو حل کنن

کشور ما جاذبه توریستی زیاد داره وقتی تو ترکیه از کاخ عثمانی ها مال 500 سال پیش پول در میارن چطور ما نمی تونیم از پارسه 2500 سال پیش خودمون پول دربیاریم

ما توریستی نیستیم باید توریستی بشه همه چیز
من افرادی را می شناسم که حتی یزد هم نرفته اند ولی ترکیه رفته اند وقتی ازشون پرسیدم چرا ؟ گفتند بالاخره هر چی باشه اسمش خارجه !!!
اگر درطول سالیان گذشته به موضوع گردشگری بادرایت وسعه صدر مناسب نگریسته میشد ، اکنون زیر ساختهای مورد نیاز مهیا گردیده بود وعلاوه برمیلیاردها دلار ارزآوری مستقیم توسط گردشگران ، رونق اقتصادی و اشتغال در این حوزه ،جلوی بسیاری ازتبلیغات منفی علیه کشورمان گرفته میشد.
هرچند تاکنون فرصتهای ارزشمندی ازدست رفته است ولی مسئولین میهندوست فراموش نکنند "ماهی را هروقت از آببگیرید تازه است".
جالبه که درامد ترکیه از گردشگری بیش از درامد ایران از فروش نفت است. بعد میخواهیم ارزش پول ملی دم به دم پایین نرود!
من سال گذشته در تعطیلات نوروز یه سفر به جنوب کشور داشتم.در مسیر کرمان-بندر عباس کاملا تصادفی به ارگ راین برخوردیم که واقعا دیدنی بود.اونجا چند تا گردشگر آلمانی رو دیدیم که با تجهیزات کامل سفر میکردند.
نقشه گردشگری که داشتن رو سازمان جهانگردی آلمان در اختیارشون قرار داده بود!!!!
این نقشه انقدر کامل بود که من وقتی مشخصات گردشگری استان خودم رو نگاه کردم نقاطی رو برای بازدید توصیه کرده بود که بعضیاشون برای من ناشناس بود.
گردشگرای آلمانی میگفتن که قبل از حرکتشون یه کلاس برای آشنایی با کشورهایی که تو مسیرشون بوده گذاشته شده تا زمینه قبلی برای نوع برخورد با فرهنگها و آب و هوا وباقی مسایل رو داشته باشن!
حالا مقایسه کنین ببینین سازمان گردشگری ما چه امکاناتی برای کسایی که نه جهانگردی بلکه ایرانگردی میخوان بکنن در اختیارشون قرار میده؟
دریغ از یک نقشه درست و حسابی...
قابل توجه آقای "ناشناس"
من امسال را نمی دونم ولی نیمه ی اول سال گذشته که من برای پایان نامه ام تحقیق می کردم آمار توریستهای ایرانی فقط به مقصد ترکیه بیش از 4 میلیون سفر در آن سال میلادی گزارش شده بود.
هیچ جاذبه گردشگری به جز مکان های باستانی نداریم
هر جا میری تبدیل میشی به باستان شناس که باید یه قیافه متفکر بگیری و آثار باستانی رو تماشا کنی
نه جای تفریحی نه چیز دیگه
جهانگرد خارجي که بعداز ساعتها پياده روي در تخت جمشيد نتواند براي رفع خستگي يک ليوان آبجو بخورد مگرعقلش
را از دست داده است که يک عالمه خرج کند و به کشوري برود که همه نگاه ديگري به او دارند.
با بسیاری از دانمارکی ها که صحبت میکنم ؛ می گویند برای ما بسیار جذاب هست که از کشور باستانی ایران و مکانهای بی نظیر تاریخی بازدید کنیم . ولی متاسفانه سایت وزارت خارجه ما نوشته : لطفا شهروندان دانمارکی از مسافرت به ایران خودداری نمایند .
چند سال پیش یکی از استادان همکارم ( یک بانوی 65 ساله ) به دعوت یکی از دانشجویان قبلی مان که به ایران برگشته ؛ دعوت شد به اصفهان .
وقتی برای ویزا به کنسولگری رفت و برگشت با چشمان اشگ آلود چنین گفت : بیش از 4 ساعت مرا نشاندند روی نیمکت ؛ دهها نفر راننده و غیره رفتند و ویزا گرفتند . ولی من همچنان در انتظار بودم . چندین نفر آمدند من را از پشت شیشه نظاره کردند و رفتند . هم روسری داشتم و هم مانتو پوشیده بودم . وقتی بعد از 4 ساعت انتظار مرا احضار کردند ؛ دهها سئوال از من پرسیدند که اصلا برایم غیر قابل تصور بود که آنها من را با یک خرابکار و یا یک جاسوس اشتباه گرفته اند . قصد من فقط دیدار آثار باستانی اصفهان و یک دانشجوی سابق بود .
حال بفرمائید جواب شما که چرا توریست نداریم . برخورد مناسب آقایان کنسولگری با یک بانوی 65 ساله .... اطلاعیه وزارت خارجه دانمارک ؛ دهها سین جین در ورودی فرودگاهها . ملت مگر مغز گوسفند میل کردند که بخواهند این مشکلات را تحمل کنند تا از آثار باستانی ما عکس بگیرند و آنرا به دهها دوست و آشنا بفرستند و آنها را ترغیب به سفر نمایند .
همیشگی شده این انتقادها دیگه عادت کردیم کاری نکنیم فقط یه عده انتقاد کنند یه عده هم تاسف بخورن والسلام
یک بام و دو هوا نمی شود توریست امکانات و تفریح می خواهد آیا برای مردم خود ما این چیزها هست که توریست بیاید؟آیا باید بیاید و با توهین و فشار و هجوم روبرو باشد که یک تار مو بیرون است؟
اگر در هر کشوری یک جاذبه بزرگ گردشگری ایرانی بود با همان اثر هزینه کل کشور را از توریست تامین میکردند و مشکلی مثل بیکاری و تورم هم نداشتند و لی افسوس ما جاذبه هایی مثل تخت جمشید -میدان امام - منار جنبان - غار علیصدر - آبگرم سرئین- طاق بستان -پرسپولیس- دریاچه ارومیه - کیش- مرقد امام رضا- شمال - کویر ایران و.......... داریم و ولی باز هم افسوس البته وظیفه شما رسانه ها جهت خواستن از مسئولین سنگین است
مقاله بسیارجالبی بود . اصلا دراین باره برنامه ای درکشور نیست و بسیار اشتباه می کنیم چون علاوه بربحث بهبود اقتصادی برای روحیه مردم ( دیدن ملل دیگر ازنزدیک نشاط برانگیز است وانگهی کی گفته ملت ما جذب آن ها می شود چه بسا خارج از بحث نظم و این موارد که بعنوان مشکل داریم آن ها جذب ما شوند) خیلی خوب است.
با سلام و عرض معذرت! گردشگری در ایران چه معنایی داره؟ ۳ تا دلیل منطقی‌ و توریست پسند بیارید که چرا کسی‌ به عنوان گردشگر بیاد ایران و زمان استراحت، تفریح و مرخصی را با خانوادش در ایران بگذرونه؟ خودتون را گول میزنید یا سرتون را کردید زیر برف!؟؟
کاش میدونستم کشور غنی ایران چه چیزی از ترکیه کم داره که اینقدر به فراموشی سپرده شده ایم . کاش مسولان همت می کردند واین صنعت پردرآمد را به جریان می انداختند
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # حماس # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست