بازدید 7500

فتنه سیاه از خارطوم تا تل‌آویو

نگاهی به علل و عوامل تحولات سودان
کد خبر: ۱۴۵۰۷۱
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۸۹ - ۲۰:۱۸ 29 January 2011
این روز‎ها نه‎تنها قاره آفریقا، بلکه تمام جهان یکپارچه در انتظار اعلام نتیجه همه‎پرسی در کشوری هستند که 50 سال بازی شطرنج درهم ریخته آن را مشاهده کرده‌اند. بازی‌ای که پایانش قواعد سیاست را از لیبی تا مصر؛ از مصر تا عربستان؛ از عربستان تا ایران؛ از ایران تا فلسطین اشغالی؛ و از تل‌آویو تا کاخ سفید؛ همه را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد.

 صحبت از کشوری به‎نام جمهوری سودان؛ با بیش از 2 میلیون و 500 هزار کیلومتر مربع مساحت است. سرزمینی در عمق منطقه ژئو‎استراتژیک شمال شرق آفریقا و هم مرز با دریای سرخ. کشوری که لقب بزرگترین کشور در جهان اسلام را با خود به یدک می‎‎کشد. وجود 52 درصد نژاد سیاه‎پوست آفریقایی، 39 درصد عرب و 8 درصد از نژاد «بجا»، جمعیت 40 میلیونی سودان را دارای تفاوت‌‎های نژادی و فرهنگی متنوع‎ای کرده است. تراکم جمعیتی که از 70 درصد مسلمان اهل تسنن؛ 5 درصد مسیحی و حدود 25 درصد از پیروان ادیان محلی «آنی‎ست» {معتقد به ادیان ابتدایی} تشکیل شده است.

وجود حدود 80 درصد نیروی کار؛ تکیه بر منابع سرشار نفت؛ با درآمد سرانه ملی‌ای در حدود 320 دلار و نیز با 47 درصد جمعیت زیر خط فقر و با تورم حدود 21 درصدی و 42 درصد نرخ بیکاری؛ نمایی کلی از وضعیت اقتصادی این کشور را روشن می‎‎سازد.

جمهوری سودان حدود 640 هزار کیلومتر مربع از خاک خود را در ناحیه جنوبی (که محل مناقشه است) می‎‎بیند؛ بخشی با بیش از 5 میلیون و 900 هزار نفر جمعیت.

مناقشه میان شمال و جنوب، از سال 1956 میلادی، یعنی تنها کمتر از یک سال پس از استقلال سودان آغاز و ساکنین جنوب خواهان استقلال خود از سودان کنونی شدند که تا به امروز نیز ادامه داشته است. درگیری‌‎هایی که بیش از 2 میلیون کشته را برای تاریخ‎نویسان سودان به یادگار گذاشته است.

ساکنین ناحیه جنوب سودان دو فاکتور اصلی را به‎عنوان علت درخواست استقلال خود مطرح می‎‎کنند: 1- اختلافات دینی؛ 2- تلاش برای برابری. بحث اختلافات دینی در حالی مطرح می‎شود که مسیحیان تنها 5 درصد از جمعیت جنوب سودان را تشکیل می‎‎دهند.

دولت سودان بر اثر فشار‎های بین‎المللی و اوضاع آشفته داخلی و نیز نقشه‎خوانی اشتباه از آینده؛ در تاریخ 9 ژانویه 2005 در منطقه نیواشا در کشور کنیا؛ با جدایی‎طلبان جنوب به توافق‎نامه صلحی تن داد که طبق آن معاهده به بخش جنوب سودان این حق اعطاء شد که بین اتحاد با دولت مرکزی و یا استقلال کامل و جدایی یکی را انتخاب نمایید. شرطی که نگارنده آن را بزرگ‎ترین اشتباه استراتژیک دولت؛ تیم و شخص عمر البشیر می‎داند.

بر طبق این تفاهم‎نامه به بخش جنوبی اجازه داده شد که زیرساخت‌‎های لازم را برای ایجاد دولت مستقل فراهم آورد و در حوزه دین؛ قوانین شریعت اسلام، نه‎تنها بایستی از دادگاه‎‎ها و قوانین جنوب حذف می‎شد، بلکه جنوبی‎‎های ساکن مناطق شمال نیز باید طبق قوانین جنوب و به دور از احکام اسلامی با آن‎‎ها رفتار می‎شد.

همچنین جنوبی‌‎ها اجازه یافتند اقدامات خود را در جهت فراهم‎سازی چهارچوب‌‎های جوامع مدنی؛ اقتصادی و سیاسی، پس از جداسازی احتمالی بعد از رفراندوم به اجرا در آورند. دولت مرکزی در این توافق‎نامه همچنین با مشارکت بخش جنوب در دولت فدرال به میزان 28 درصد موافقت کرده و ابقاء و تبدیل شبه نظامیان جنوب به ارتش این ناحیه را به رسمیت شناخت. دولت عمر البشیر همچنین تعهد کرده که 50 درصد از درآمد‎‎های نفتی به بخش جنوب اختصاص و مرز‎های مابین این دو ناحیه نیز به‎طور دقیق مشخص شود.

این تفاهم‎نامه در حالی بین دو طرف منعقد شد که بخش‎‎های زیادی از آن تحقق نیافت، اما دولت مرکزی سودان با اعطای زمان شش ساله عملا بازی را در اختیار رهبرانِ بخش جنوبی گذاشت. بازی‎ای که باعث شد جنوبی‎‎ها با داشتن زمان کافی در پی فضاسازی هر چه بیشتر بر علیه دولت مرکزی و ارتباط برقرار کردن بیش از گذشته با دولت‌‎های غربی؛ بازسازی ارتش و ایجاد جنگ روانی جهت تشویق هرچه بیشتر مردم جنوب به جدایی بپردازند.

جنوبی‌‎ها اندکی پس از تحقق بخشی از شرایط خود و زمان‎سازی مناسب؛ در سال 2007 در اعتراض به آن‎چه کُندی اجرای توافق‎نامه نیواشا از سوی حزب حاکم می‎‎نامیدند، از دولت فدرال خارج شدند و عملا دولت مستقل خود را متولد کردند.

برای پی بردن به افزایش مخاصمات جنوب و شمال باید اقدامات دولت را نیز بیان کنیم. بخش جنوبی سودان دارای وضعیت پیچیده‎ای است؛ در حالی‎که بخش شمالی سودان منطقه‎ای خشک و بیابانی است، اما قسمت جنوبی به علت آب یاری بسیار مناسب تمام نقاط آن حوزه توسط رود نیل، دارای اکونومی منحصر به فرد و خاک بسیار حاصل‌خیز است. اما با وجود این به علت عدم تخصیص امکانات و بودجه‎‎های مناسب از سوی دولتِ مرکزی بیش از 90 درصد خانه‎‎های مردم گِلی است؛ بیماری‌‎های شدید و خطرناک از جمله مالاریا؛ ایدز و سوء تغذیه‎‎های حاد رشد چشم‌گیری داشته؛ اکثر قریب به اتفاق نقاط بخش جنوبی محروم از نعمت برق و آب آشامیدنی است؛ عدم بهداشت و امکانات بهداشتی در جنوب کاملا به چشم می‎آید؛ نابرابری آموزشی 25 درصدی با مردم شمال؛ بیکاری 90 درصدی؛ عدم وجود راه‎‎های ارتباطی آسفالت و جاده‎ای مناسب و نیزعدم وجود فاضلاب شهری را نیز باید به لیست اضافه کنیم. این محرومیت‎‎ها در حالی است که بیش از 80 درصد از منابع نفتی سودان در جنوب این کشور واقع شده است.

اما سخن اصلی بحث از این‎جا و با این پرسش آغاز می‎شود که چه اتفاقاتی مسبب اصلی بروز این نا آرامی‎‎ها بوده است و چرا دولت مرکزی قادر به رسیدن به صلح و وحدت نبوده و چگونه نابرابری‌‎های اقتصادی و رفاهی ذکر شده به‎وجود آمده است؟

قواعد به هم ریختگی این بازی در جایی خارج از سودان طراحی می‎‎شود؛ با نگاهی به سیاست خارجی دولت عمر البشیر، می‎توان به‎طور واضح پی به‎وجود دستانی در جایی، در آن سوی دریای سرخ برد. مکانی به نام تل‌آویو!

دولت سودان در سمت و سوی سیاست خارجی، نمایی است از یک کشور مسلمان ِ بسیار وسیع با ثروت فراوان و با قابلیت تبدیل شدن به مهمترین کشور عربی ـ آفریقایی مسلمان جهان. کشوری با نگرش هماهنگ و بسیار نزدیک با جمهوری اسلامی ایران و وجود دولتِ حامیِ جنبش‌‎های آزادی‌بخش فلسطین؛ مخالف سیاست‌‎های امپریالیستی و منتقد شدید روند (به اصطلاح) صلح خاورمیانه آمریکا. کشوری که رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‎شناسد. سودان هم‌مرز با دریای فوق استراتژیک و امنیتیِ سرخ است. کشوری که با حذف جنوب و دو پاره شدن خود و به‎علت عدم دسترسی جنوب به دریای آزاد و راه دریا، باعث ایجاد کمربند اقتصادی میان مهترین کشور شرق؛ مرکز و شاخ آفریقا یعنی جمهوری کنیا با کشور اوگاندا می‎‎شود؛ کمربندی که باعث حذف بخش قابل‎توجهی از قدرت ایران بر منطقه فوق خواهد شد.

وجود بحران منطقه‎ای در شرق و شمال آفریقا؛ اختلافات مرزی مابین کشور‎های این نواحی؛ وجود رهبران سرکش در منطقه و وجود منطقه ناامن دریایی و افزایش دزدی‌‎های دریایی و همچنین درگیری میان اعراب و ژریم صهیونیستی، از جمله به‎طور اخص دولت سودان؛ آینده غیرشفاف حکومت مصر به‎عنوان حامی و حکومتی گوش به فرمانِ رژیم اسراییل؛ اهمیت یافتن بیش از پیش کشور‎های آفریقایی در دنیا و قدرت رأی کشور‎های مذکور در سازمان ملل جهت بهره‎برداری تلاویو و استقرار و وجود اقلیت‎‎های یهودی در آفریقا، به‎خصوص در منطقه شرق و شاخ آفریقا؛ تماما از عوامل علل حضور و نگاه فرصت‎طلبانه رژیم اشغالگر قدس برای نفوذ آرام و بی‎سر و صدا در منطقه شاخ آفریقا و حوزه‎‎های اطراف آن؛ الخصوص سودان شده است.

در دنیای ارتباطات امروزه جهان؛ آب تبدیل به ماده‎ای رقابتی و حیات‎بخش شده است که این خود باعث تبدیل این عنصر زندگی به کالایی ارزشمند و سیاسی شده است. مشکلات دسترسی به آب؛ افزایش جمعیعت؛ صنعتی شدن کشورها؛ عدم توزیع یکنواخت آن در کشور‎های جهان؛ تخلیه؛ شور شدن و آلودگی ذخایر زیرزمینی همگی از مواردی است که ارزش حیاتی آب را برای کشور‎ها افزایش داده است. حال اگر این کالای استراتژیک شاهراه ارتباطی‎ای بسیار مهم و قابل استفاده برای فشار‎های سیاسی ایجاد کند چه اتفاقی روی خواهد داد؟

رود نیل همان شاه راهی است که اندیشه اسراییلی‌‎ها را به‎شدت به‎خود مشغول ساخته است. نیل دارای دو شاخه است که یک شاخه آن از اتیوپی و شاخه دیگر آن از اوگاندا و کشور‎های حوزه جنوبی آن سرچشمه می‎‎گیرید. این دو شاخه تمام نقاط و قسمت‎‎های جنوب سودان را آبیاری کرده و در قسمت شمالی سودان و در شهر خارطوم به هم می‎پیوندند. لذا قابل ذکر است که رود نیل شاهرگ حیاتی و علت بقای اساسی مصر و سودان است؛ پس رسیدن و کنترل بر سرشاخه‎‎های این رود که همانا نیل سفید و نیل آبی‎ست، می‎‎تواند فشار بسیار شدید اقتصادی به سودان و مصر تحمیل کرده و جهت وادار ساختن این دو حکومت به حمایت از سیاست‎‎های تلاویو مورد استفاده اسراییل قرار بگیرد.

بزرگترین پشتوانه اقتصادی سودان وجود منابع عظیم نفتی در این کشور است؛ حال در صورت استقلال جنوب از شمال تا 80 درصد از درآمد‎های نفتی کسر می‎‎شود که این امر سبب فلج شدن دولت مرکزی خواهد شد که در عین‎حال باعث گسترش فضای ناامیدی و فشار‎های مردم برای کسب رفاه از یک سو و در منگنه قرار‎گیری سودان از سوی جامعه بین‎المللی، برای تسویه‎حساب 25 میلیارد دلار بدهی خود خواهد شد. این مسأله خود باعث پدید آمدن و ایجاد موج وحشت و نگرانی از آینده سودان از سوی مردم داخل خواهد شد.

از طرف دیگر ورود یک کشور جدید نفتی به اوپک با ذخایر عظیم تحت کنترل سیطره غرب؛ باعث کنترل هر چه بیشتر سیاست‌‎های نفتی اوپک در جهت منافع کشور‎های توسعه یافته خواهد شد.

از طرفی نبایستی از نقش ایالات متحده آمریکا غافل شد. حمایت‎‎های صریح اوباما مبنی بر جداسازی و تولد کشوری جدید و نیز پرداخت سالیانه یک میلیادر دلار از سال 2005 تا به امروز به بخش جنوبی سودان از سوی سنای آمریکا و همچنین حمایت‎‎های معنوی نومحافظه‎کاران دین‎گرای این کشور از مسیحیت و پیگیری مستمر و حساس گونه «فرانکلین گراهام»، رهبر این گروه، از مسیحیان جنوب با استدلال خطر‎آفرینی اسلام‎گرایی و تأکید بر تفاوت‎‎های دینی شمال و جنوب و اعلام حمایت‎‎های گسترده برای ساخت، بازسازی و گسترش کلیسا‎های مسیحی و فعالیت آن‎‎ها پس از جدایی را نیز باید با دقت مد نظر قرار داد.

از سوی دیگر در پی اعلام رأی صدور حکم بازداشت عمر البشیر از سوی دادگاه جنایات جنگی لاهه به بهانه واهی و غیرقابل پذیرش نسل‎کشی در منطقه «دارفور» در جنوب سودان؛ آمریکا و متحدانش در پی این برآمدند تا البشیر را تحت شدیدترین فشار‎های شخصی نیز قرار داده تا رییس‎جمهوریی سودان را وادار به پذیرش استقلال جنوب کنند.

همچنین دولت اسراییل با ارسال کمک‎‎های مالی و تسلیحاتی از طریق دفاتر خود در کانپالا و آدیس آبابا به تجهیز و آموزش شبه نظامیان جنوب می‎‎پردازد که این خود باعث ایجاد دیوار بی‎اعتمادی شدید مابین شمال و جنوب برای رسیدن به وحدت شده است.

 تلاویو نیز با همکاری عناصر خود و استفاده از روابط موزاییکی که عبارت است از: ایجاد روابط خاص؛ نزدیک و تفرقه انگیز با عناصر تشکیل دهنده معترضان دینی و نژادی جنوب و ناراضیان سیاست‌‎های اقتصادی دولت سودان و با افزایش اختلاف افکنی مابین سران قبایل که در سودان، همانند دیگر نقاط قاره آفریقا از اهمیت و جایگاه بسیار والایی در تصمیم گیری‌‎های کشوری برخوردار هستند، درصدد بستن تمامی راه‎‎های مذاکرات و احتمالات وحدت شمال و جنوب برآمد؛ زیرا اسراییل از آخرین وعده‎‎های البشیر به معترضان جنوب قبل از برپایی همه پرسی به‎شدت برآشفته شده و هراسناک بود. آقای البشیر در آخرین وعده‎‎های خود به جنوبیان بیان داشت که در صورت رأی به وحدت از سوی اهالی جنوب سهم کامل درآمدی حاصل از فروش نفت را به جنوب اختصاص خواهد داد. در پی همین سخنان بود که اختلافات در میان رهبران قبایل جنوب بالا گرفت؛ به‎طوری که عده‎ای معتقد به روی آوری به وحدت، پیش از پایان کار شده بودند؛ زیرا آن‎‎ها به‎خوبی به این موضوع واقف بودند که: تمام زیر ساخت‎ها؛ مهندسین و سیستم گردش‎‎های معاملاتی نفتی در شمال واقع شده است و آن‎‎ها راه بسیار دشواری برای بهره‎مندی از منابع خود خواهند داشت.

از سوی دیگر سیاست‎‎های واگرایی و عدم در پیش گرفتن سیاست‎‎های ملی‎گرایی از سوی عمر البشیر و دولت سودان در سال‎‎های قبل نیز خود زمینه را از پیش جهت عدم به نتیجه رسیدن جریان صلح محیا کرده بود.

وجود این درگیری‎‎ها و مشغولیت‎‎های وافر داخلی این فرصت را برای اسراییل ایجاد می‎کند که خود را از فشار‎های سودان برهاند. باید به‎خاطر بسپاریم که صهیونیست‎‎ها هیچ‎گاه ثبات و آرامش در سودان را بر نمی‎‎تابند؛ زیرا ثبات سودان برابر است با ثروتمند شدن و تبدیل به قدرت اول منطقه‎ای که برابر است با افزایش فشار‎های بین‎المللی بر اسراییل از سوی سودانِ اسلامی! البته نباید از فاکتور سکوت و عدم حمایت کشور‎های عربی از سودان نیزگذشت؛ که این خود راه را برای گسترش هرچه بیشتر نفوذ آمریکا و اسراییل هموارتر کرد.

در پایان خاطرنشان می‎‎کنیم که جدایی قریب به یقین جنوب سودان، باعث روشن شدن آتش فتنه در دیگر نقاط این کشور خواهد شد؛ آتشی که تا جدایی و پاره پاره شدن وسیع‎ترین کشور اسلامی دنیا و یکی از سرچشمه‎‎های غنی فرهنگ اسلامی؛ علمی و دانشگاهی جهان اسلام، با تولد 2 تا 3 کشور مختلف دیگر از دل این سرزمین آشوب زده ادامه داشته و روشن خواهد ماند؛ زیرا این روز‎ها همه کس و همه‎جا، برای سهم خواهی آماده‎اند و این مسیر تا ساختن یک «سومالی» دیگر در منطقه، به جهت افزایش وزن سیاسی و اقتصادی دولت‎‎های مسیحی برای جولان دهی مقابل دول اسلامی ادامه خواهد داشت و این روند برای این قاره سیاه هیچ به‎دنبال نخواهد داشت به جز: جنگ؛ تشدید فقر؛ مهاجرت؛ کشتار و غارت منابع سرشار طبیعی و صد البته به انزوا کشاندن اسلام از سوی دولی که خواهان تولد کشور‎های فقیر و بی‎بهره از منابع و راه‎‎های ارتباطی دریایی و زمینی هستند تا هرچه بیشتر وابستگی آن‎‎ها به خود را جهت برداشت‎‎های سیاسی و به‎خصوص اقتصادی افزایش داده و سیطره مسیحیت را بیش از پیش گسترش دهند. این روز‎ها در آفریقا غوغایی به‎پاست؛ غوغایی ساکت و آرام؛ فتنه‎ای سیاه!

سیدمحمدامین شریفی‎ساداتی/ نایروبی ـ کنیا

منبع: پنجره
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
فریت بار
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۰
همش زیر سر این فتنه است .
کامل بود
99 درصد مردم جنوب سودان که از ظلم و کشتار عمر البشیر به ستوه آمده اند ، رای به جدایی داده اند ، آنگاه تابناک می گویی "فتنه"
یعنی هر نظری با سلیقه ات همخوانی نداشته باشد ، فتنه است ؟!
دولت مرکزی می تونست به خاطر یکپارچگی سودان کوتاه بیاد نه اینکه رازی به اسقلال جنوب بشه
نوشته شجاعانه وواقعی است که اظ جانب رسانه های ایران فراموش شره است این روضها مهمترین مسآله اسلام تجضیه کشورهای اسلامی است که اض سوران شروع شره ونوبت بقیه هم میشور
برچسب منتخب
# توماج صالحی # نمایشگاه کتاب # صادق زیباکلام # سیل # خداداد افشاریان
آخرین اخبار
وب گردی