لکه‌های خون، سرنخ كشف جنايت خانوادگي
با كشف اين سرنخ‌ها، دو متهم دستگير شده و تحت بازجويي‌هاي فني، تخصصي قرار گرفته و به جنايت اعتراف كردند. ميثم گفت: من و دايي‌ام با هم كار مي‌كرديم اما اواخر دوره سربازي‌ام با او اختلاف مالي پيدا كرده و سر اين موضوع چند بار درگير شديم.
ایران: كشف لكه‌هاي خون در كمد ديواري، سرنخ كارآگاهان براي افشاي معماي جنايت هولناك خانوادگي بود.
سوم آذر زني با چهره‌اي هراسان خود را به اداره آگاهي ورامين رساند و مأموران را از ناپديد شدن مرموز شوهرش باخبر كرد.
وي گفت: «حميد»- 31 ساله- پنج روز پيش از خانه خارج شده و تاكنون بازنگشته و تمام تلاش‌هايمان نيز براي يافتن او تا امروز به نتيجه نرسيده است.
پس از اين شكايت، پرونده‌اي تشكيل و كارآگاهان به تحقيق در اين باره پرداختند. آنها كه با مشاهده ترس و اضطراب همسر «حميد» به او مشكوك شده بودند، به بررسي خانه پرداختند و با كشف لكه‌هاي خون در كمد، زن جوان را به بازجويي فرا خواندند.
از سوي ديگر، با افشاي موضوع اختلاف‌هاي شديد «حميد» و خواهرزاده‌اش «ميثم»، شك كارآگاهان بيشتر شد. زماني كه آنها دريافتند »مريم» و «ميثم» روز ناپديد شدن مرد جوان با هم ديده شده بودند، تحقيقات وارد مرحله تازه‌اي شد.
با كشف اين سرنخ‌ها، دو متهم دستگير شده و تحت بازجويي‌هاي فني، تخصصي قرار گرفته و به جنايت اعتراف كردند. ميثم گفت: من و دايي‌ام با هم كار مي‌كرديم اما اواخر دوره سربازي‌ام با او اختلاف مالي پيدا كرده و سر اين موضوع چند بار درگير شديم.
از سوي ديگر به دليل اين كه بسيار شكاك و بدبين بود، تصور مي‌كرد همسرش با افراد غريبه ارتباط دارد. سرانجام من و زن دايي‌ام نقشه قتلش را طراحي كرديم. بعد هم با يك ميله آهني او را در خواب كشتم.جسد را نيز با كمك دو كارگر افغاني به بيابان‌هاي اطراف برده و داخل پرتگاهي رها كرديم. البته به كارگرها 200 هزار تومان دستمزد دادم.
متهمان پس از اعتراف به جنايت، با قرار قانوني روانه زندان شدند.
سوم آذر زني با چهره‌اي هراسان خود را به اداره آگاهي ورامين رساند و مأموران را از ناپديد شدن مرموز شوهرش باخبر كرد.
وي گفت: «حميد»- 31 ساله- پنج روز پيش از خانه خارج شده و تاكنون بازنگشته و تمام تلاش‌هايمان نيز براي يافتن او تا امروز به نتيجه نرسيده است.
پس از اين شكايت، پرونده‌اي تشكيل و كارآگاهان به تحقيق در اين باره پرداختند. آنها كه با مشاهده ترس و اضطراب همسر «حميد» به او مشكوك شده بودند، به بررسي خانه پرداختند و با كشف لكه‌هاي خون در كمد، زن جوان را به بازجويي فرا خواندند.
از سوي ديگر، با افشاي موضوع اختلاف‌هاي شديد «حميد» و خواهرزاده‌اش «ميثم»، شك كارآگاهان بيشتر شد. زماني كه آنها دريافتند »مريم» و «ميثم» روز ناپديد شدن مرد جوان با هم ديده شده بودند، تحقيقات وارد مرحله تازه‌اي شد.
با كشف اين سرنخ‌ها، دو متهم دستگير شده و تحت بازجويي‌هاي فني، تخصصي قرار گرفته و به جنايت اعتراف كردند. ميثم گفت: من و دايي‌ام با هم كار مي‌كرديم اما اواخر دوره سربازي‌ام با او اختلاف مالي پيدا كرده و سر اين موضوع چند بار درگير شديم.
از سوي ديگر به دليل اين كه بسيار شكاك و بدبين بود، تصور مي‌كرد همسرش با افراد غريبه ارتباط دارد. سرانجام من و زن دايي‌ام نقشه قتلش را طراحي كرديم. بعد هم با يك ميله آهني او را در خواب كشتم.جسد را نيز با كمك دو كارگر افغاني به بيابان‌هاي اطراف برده و داخل پرتگاهي رها كرديم. البته به كارگرها 200 هزار تومان دستمزد دادم.
متهمان پس از اعتراف به جنايت، با قرار قانوني روانه زندان شدند.
