بازدید 7029

انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی؛ آری یا خیر؟

*رضا رحیمی
کد خبر: ۱۱۵۹۷۱۱
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۱ - ۲۳:۴۳ 15 January 2023

ایران از جمله کشور‌هایی است که به رغم داشتن سواحل بسیار طولانی و دسترسی به آب‌های آزاد، آنگونه که باید و شاید نتوانسته است در دهه‌های گذشته از ظرفیت‌های دریایی در حوزه شیرین سازی آب دریا و بهره برداری از آن موفق باشد.

گواه این مهم عدم استقرار کلانشهر‌های کشور و کانون‌های جمعیتی در سواحل جنوب کشور و نیز عقب ماندگی تاریخی در میزان شیرین سازی آب دریا و بهره برداری از آن برای مصارف صنعتی، کشاورزی، شرب و سایر مصارف عمومی در قیاس با کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس است.

در حالی که هم اکنون کشور‌های عربی خلیج فارس در مجموع و روزانه بیش از ۲۴ میلیون مترمکعب از آب خلیج فارس را شیرین سازی و مورد بهره برداری قرار می‌دهند، میزان برداشت و بهره برداری ایران از آب‌های خلیج فارس و دریای عمان با اجرای فاز دوم انتقال آب به ۲۰۰ میلیون متر مکعب در سال خواهد رسید؛ یعنی روزانه حدود ۵۵۰هزار متر مکعب.

 در این میان کاهش نزولات جوی در سال و دهه‌های گذشته، در کنار پدیده نوظهور تغییر اقلیم و بحران شدید آب در بسیاری از مناطق کشور به ویژه استان‌های واقع در فلات مرکزی، مدیران اجرایی را به این فکر انداخت که با بهره برداری حداکثری از ظرفیت‌های موجود نسبت به جبران این عقب ماندگی اقدام کرده و بخشی از نیاز آبی کشور در فلات مرکزی را از طریق شیرین سازی و انتقال آب دریا جبران کنند.

بر اساس همین ضرورت و تصمیم گیری‌ها بود که در سال ۱۳۹۹ و در دولت دوازدهم فاز اول انتقال آب خلیح فارس به صنایعی، چون گل گهر سیرجان، مس سرچشمه و چادرملو عملیاتی شد.

انجام موفقیت آمیز خط اول انتقال آب از یک سو و نیاز شدید آبی سایر صنایع و معادن فلات مرکزی همانند صنایع و معادن استان یزد و اصفهان از سوی دیگر سبب شد تا مسئولان اجرایی کشور در دولت سیزدهم نیز با جدیت نسبت به اجرای دیگر پروژه‌های انتقال آب از خلیج فارس به استان‌های مرکزی اقدام کنند.

در همین راستا، روز پنجشنبه مورخ ۲۲ دی ماه، رئیس جمهور همراه با وزیر نیرو در سفری به استان یزد، عملیات اجرایی فاز دوم انتقال آب خلیج فارس به استان‌های مرکزی را کلنگ زنی کردند.

مستند به اطلاعاتی که از این فاز پروژه انتقال آب خلیج فارس وجود دارد، قرار است حداکثر در یک بازه زمانی چهار ساله خط انتقالی به طول ۷۲۰ کیلومتر از بندر عباس به سمت شهر یزد کشیده و سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب خلیج فارس به استان‌های مرکزی منتقل شود؛ اتفاقی که قرار است در افق ۱۴۲۰ تا ۲ میلیارد مترمکعب در سال افزایش یابد.

اکنون و در آستانه آغاز فاز دوم انتقال آب خلیج فارس به استان یزد، برخی رسانه‌ها و فعالان رسانه‌ای با انتقاد از اجرای این پروژه آن را مغایر با مسائل و مصالح زیست محیطی عنوان می‌کنند و مدعی هستند نه تنها این پروژه فاقد توجیه اقتصادی است، بلکه با نهایی شدن آن اکوسیستم خلیج فارس متأثر خواهد شد و آسیب خواهد دید.

آیا اجرای پروژه‌های انتقال آب خلیج فارس توجیه منطقی دارد؟

به صورت کلی و با طرح چنین انتقاداتی برای بسیاری این پرسش مطرح شده است که آیا اساساً برداشت از آب‌های خلیج فارس و شیرین سازی این آب‌ها و انتقال آن به فلات مرکزی صحیح است یا خیر؟

برای پاسخ به این پرسش باید به چند نکته مهم اشاره کرد؛

۱-نکته نخست اینکه بسیاری از کشور‌های ساحلی هم اینک با حداکثر توان در حال شیرین سازی و برداشت آب از آب‌های آزاد هستند و نمونه بارز آن هم کشور‌های عربی حاشیه خلیج فارس هستند؛ به طور مثال کشور امارات متحده عربی در هر شبانه روز حجمی معادل ۷.۶ میلیون مترمکعب از آب خلیج فارس را شیرین سازی کرده و به بهره برداری می‌رساند و عربستانی‌ها طی یک برنامه ریزی از پیش انجام شده بنا دارند، میزان مصرف آب دریای خود را تنها در بخش کشاورزی تا سال ۲۰۲۵ به ۷.۵ میلیون مترمکعب در روز برسانند.

این در حالی است که اگر ظرف چهار سال آینده برنامه‌های دولتمردان ایرانی به خوبی پیش برود و ایران بتواند سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب از آب‌های خلیج فارس را برداشت کند، این عدد معادل ۲.۲ درصد از کل برداشت کشور‌های عربی خلیج فارس و معادل ۷.۲ درصد برداشت سالانه امارات متحده عربی و در قیاسی دیگر معادل یک هزارم از کمترین میزان تبخیر روزانه محتمل در خلیج‌فارس خواهد شد.

به بیان دیگر در حالی برخی منتقدان محیط زیست برای برداشت این میزان ناچیز از آب خلیج فارس توسط ایران آن هم در ۴ سال آینده نگرانند که از یک سو تمامی مرز‌های شمالی خلیج فارس به ایران تعلق دارد و از سوی دیگر سال‌ها در برابر برداشت‌های بی رویه کشور‌های عربی در این حوزه سکوت کرده بودند.

۲- منتقدان زیست محیطی با تأکید بر اینکه برداشت از آب خلیج فارس و شیرین سازی آن طبیعتاً باعث شورتر شدن آب خلیج فارس و برهم خوردن اکوسیستم آن می‌شود، با اجرای پروژه‌های شیرین سازی و انتقال آب توسط ایران مخالفت می‌کنند، در حالی که اساساً خلیج فارس یک دریای بسته نیست و به آب‌های آزاد از طریق دریای عمان متصل است و جریان آب به صورت ورود از شمال و خروج از جنوب آن وجود دارد که گواه آن انتخاب مسیر تردد کشتی‌ها متناسب با همین جریان‌های کشندی آب دریاست.

۳-برخی منتقدان نیز با بیان اینکه چرا از اساس باید صنایع و معادن ایران در فلات مرکزی احداث می‌شدند، جدا از موضوع شیرین سازی و بهره برداری از آب دریا موضوع انتقال آب و صرفه اقتصادی آن را به چالش می‌کشند.

در پاسخ به این نقد ضمن پذیرش برخی انتقاد‌ها مبنی بر مکان یابی نادرست برخی صنایع و نقش آفرینی مناسبات سیاسی در این اتفاق، اما به صورت کلی باید گفت، صرف نظر از این جانمایی‌ها که اکنون امکان تغییر آن‌ها وجود ندارد، موضوع مهم‌تر این است که در بسیاری از معادن به ویژه در فلات مرکزی، میزان خلوص سنگ‌های معدنی زیر ۴ درصد است؛ بنابراین، اگر قرار بر این باشد که صنایع در ساحل احداث شوند، معنای دیگر آن ضرورت انتقال میلیون‌ها تن سنگ معدن آن هم با عیار بسیار پایین به ساحل برای جداسازی فلزات آن‌هاست.

ناگفته پیداست که احداث صنعت در نزدیکی معادن و انتقال آب به محل صنایع از طریق لوله به مراتب هزینه کمتری نسبت به انتقال سنگ‌های معدنی با ماشین آلات سنگین به ساحل در پی خواهد داشت. ضمن اینکه در این شرایط شاهد انباشت زباله‌های معدنی در ساحل که قطعاً خود یک تهدید زیست محیطی بزرگ برای سواحل خلیج فارس است، نخواهیم بود.

۴- نکته مهم دیگر درباره ضرورت اجرای پروژه‌های انتقال آب به فلات مرکزی کشور آنچنان که در ابتدای یادداشت نیز آمد، کاهش شدید منابع آبی و نزولات جوی (کاهش بارش‌ها به زیر ۵۰ میلیمتر در سال) در استان‌های مرکزی و ظهور پدیده تغییر اقلیم در کشور است؛ واقعیتی که شهرهایی، چون یزد و کرمان و بسیاری از شهر و روستا‌های این استان‌ها را با مشکل شدید آبی و خطر مهاجرت و تخلیه رو به رو کرده است و با این اقدام می‌توان ضمن جبران کمبود‌های آبی، از آسیب هایی، چون تنش‌های آبی، نزاع و درگیری بر سر آب و نیز مهاجرت و تخلیه فلات مرکزی از سکنه جلوگیری کرد.

سخن پایانی اینکه با توجه به توانمندی بالای استان هایی چون یزد، کرمان و خراسان جنوبی در کشت محصولات استراتژیک و گران قیمتی چون پسته و زعفران، این انتظار وجود دارد که جدا از برداشتن بار صنایع فلات مرکزی از روی آب‌های شیرین و محدود جوی همچنین با استفاده از بخشی از آب انتقالی در بخش کشاورزی صنعتی و پربازده عواید قابل توجهی از این محل برای اقتصاد کشور حاصل شود.

*دکترای جغرافیای سیاسی و پژوهشگر مسائل آب

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۵
انتشار یافته: ۱۵
نوبت خشکاندن خلیج فارسه
انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان به فلات مرکزی... آری
همواره در این کشور برای اجرای هر طرح یا پروژه ای مخالفانی وجود داشته است البته شاید سوء نیتی نداشته باشند فقط از لحاظ فقدان اطلاعات کافی . اجرای این پروژه برای استان یزد و کرمان یا استانهای دیگر علاوه بر اشتغال محلی و بومی ، در سایر بخشها هم موجبات خیر و برکت خواهد شد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۴۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۲
اکثرا مخالفتها قومیتی است و سوء نیت وجود داره
"خلیج فارس یک دریای بسته نیست و به آب‌های آزاد از طریق دریای عمان متصل است و جریان آب به صورت ورود از شمال و خروج از جنوب آن وجود دارد " ضمنا با آب شدن یخهای قطبی و خطر بالا آمدن آبهای بین المللی و زیر آب رفتن بعضی کشورها از جمله هلند، در اصل با اینکار ایران به این کشورها لطف میکند و جهت اجرای پروژه باید از این کشورها کمکهای مالی دریافت کند.
جبهه های باران زایی که به فلات مرکزی میرسند،بدلیل خشکی، هوا تبدیل به باد و طوفان میشوند.با مرطوب شدن هوا در اثر انتقال آب به مرکز ،امکان بارش نیز افزایش میابد.
پاسخ ها
ناشناس
| Netherlands |
۱۷:۵۳ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۷
شتر در خواب بیند پنبه دانه
با سلام، در برخی از این مناطق به دلیل اعمال نظر افراد؛ صنایعی برپا شده است که مواد اولیه از خارج و برای صادرات نیز بایستی فرآورده ها به ساحل حمل شوند و همچنین این صنایع به شدت به منابع آب نیاز داشته اند.
تو اول برو ببین هزینه شیرین سازی هر متر مکعب آب چقدره بعد در مورد استفاده از آب دریا برای صنایع و کشاورزی حرف بزن ... مثلا کارشناس
با سلام

به این راحتی که می فرمایید نیست

1- کشورهای حاشیه خلیج همیشه فارس در فاصله چند کیلومتری آن هستند و هزینه های گزاف انتقال ندارند و در این کشورهای عمدتا بیابانی اصلا ذخیره آب یا کوهستان وجود ندارد که برف یا منابع آبی دیگر باشد لذا آنها به سمت استفاده از آب دریا می روند و تقریبا همه شهرها در ساحل دریا هستند لذا هزینه های آن قابل مقایسه با ایران نیست و از سویی دیگر بعضا این آب برای مصارف نیز استفاده می شود . از طرفی دیگر 90 درصد صنایع دنیا در کنار ساحل قرار دارند که هم دسترسی به آب وجود داشته باشد و هم بحث صادرات کالا و واردات مواد اولیه
بحث انتقال کارخانه ها هم در دنیا انجام می شود لذا می توان گفت احداث این صنایع بخصوص دو کارخانه فولاد بزرگ در استان اصفهان که نه به معادن چادرملو و سنگان و گل گهر نزدیک هست و نه به ساحل و خلیج فارس و آب بزرگترین اشتباه تاریخی کشور بود که امروز تبعات آن یک چهارم جمعیت کشور شامل خوزستان ، چهارمحال ، اصفهان ، یزد ، کرمان ، لرستان و کهکلویه و بویر احمد را تحت تاثیر قرار داده است

2-احداث این کارخانجات در تمام دنیا در ساحل انجام می شود زیرا علاوه بر وجود آب، نزدیکی برای صادرات کالای آن و همچنین واردات راحت تر مواد اولیه نیز موضوع مهمی است، از طرفی دیگر معادن کشور ما بخصوص گل گهر و حتی چادر ملو خیلی از ساحل دور نیستند و با احداث ریل راه آهن ترابری به راحتی می توان آنها را انتقال داد

3-مساله اقلیم و محیط زیست به قدری حساس است که تصمیمات آن بعد از سالها مشخص می شود مثل امروز که فرونشست زمین به بزرگترین معضل استان اصفهان تبدیل شده است، از طرفی هجوم جمعیت برای اشتغال و توسعه نامتوازن باعث تغییرات گسترده ای در این استان ها شده است

4-انتقال اب برای چنین صنایعی از استان های خوزستان چهارمحال و لرستان باعث نابودی کشاورزی و معیشت و توسعه این استان ها شده است که باعث ایجاد اختلاف ، عدم توسعه بی عدالتی می شود

5-انتقال کارخانجات راهکاری یسیار معقولانه تر است بطوری که بسیاری از صنایع بزرگ در دنیا این کار را بعضا انجام داده اند ، انتقال آب خلیج فارس که هزینه بسیار گزافی دارد ، ممکن است باعث شوری خاک مناطق مرکزی شود
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۴۳ - ۱۴۰۱/۱۱/۰۲
انصافا حرف مفت زدی. کل برداشت فولادهای اصفهان از اب شیرین 40 میلیون مترمکعب است در حالیکه زاگرس 50 میلیارد مترمکعب اب شیرین دارد!!! این 40 میلیون زیر 0.1 درصد باعث خشکی چهار استان شده؟
فولاد مبارکه را به کنار دریا منتقل کنند؟ فولاد به اندازه 1800 زمین فوتبال است. بعد میلیونها تن سنگ اهن رو هم 1000 کیلومتر ببرن کنار دریا بعد دوباره برگردانن؟ پت و مت نمیشیم؟ا
دکترای جغرافیا نظری در مورد خشکاندن کارون و از بین بردن هزارن درخت خرما و از بین بردن زمین های حاصلخیز جنوب خوزستان و آواره شدن و تبعیض و بی عدالتی دراین استان نداشته اند؟ این تغییر محیط زیست برای عدم جابجایی صنایع آبر ایا باعث نعل و نفرین آیندگان نخواهد شد؟
سلام
انتقال آب بعدازشیرین سازی وحذف نمک آن بسیارخوب است که آب شیرین حیات وزندگی گیاهان وجانوران ومخصوص انسان به آب شیرین است.ومی تواندکشاورزی روستاهاوخیلی ازشهرهارااحیاکندوکشورراازجنبه ی محصولات استراتژیک مثل گندم خودکفاکند.شایدشنیده باشیدکه گفته شده سیستان انبارغله ی ایران بوده است واین هم دورازذهن نیست چون درسیستان اگرآب باشدهزاران هکتارزمین کشاورزی درست می شود
اماچرا تآکیدبه آب شیرین است؟ چون آب شور نتنها خوب نیست که خود مشکلی برمشکلات اضافه می کند.نمونه بارزآن کشورما2000کیلومترساحل خلیخ همیشه فارس داردبادریای عمان ولی این2000کیلومترجزوخشک ترین وبی آب وعلف ترین جاهای ایران وچه بساجهان است. لذا بازتآکیدچندباره که انتقال آب خلیج فارس درصورت شیرین سازی
تحلیل شما درست است اساسا انتقال اب به صنایع مرکز هم به علت نزدیک بودن معادن و هم استهلاک رطوبتی بالا در سواحل بسیار کار بصرفه ای هست. ضمن اینکه از این خطوط می توان به پشتیبانی تامین اب شرب هم کمک نمود.
اعداد اعلامی غلط هستند
اگر می فرمائید 200 میلیون، چطور این مقدار درصد اندکی از 8 میلیون می شه؟
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل