با شاهدان قرآنی (۱۹)

شهید سعید حمیدی اصل از قاریان خوب قرآن بود به طوری که در یکی از مسابقات قرآن در استان خوزستان رتبه اول را به دست آورد. او عاشق قرآن بود و قرآن مونس او. ازبچه‌های ملاثانی، جوان ۱۷ ساله، مؤمن، بسیار مؤدب و اهل عبادت. نماز جماعت اول وقت او ترک نمی‌شد به رزمندگان و دوستانش می‌گفت اگر قرار است در حمله به دشمن خط‌شکن باشیم باید در نماز نیز، صف اول باشیم.
اواخر سال ۱۳۶۵ در اردوگاه که جهت عملیات آماده می‌شدند یکی می‌گفت: از فلان سوره را بخوانیم. دیگر می‌گفت از فلان سوره شروع کنیم. شهید حمیدی اصل گفت: بچه ها! همیشه در جلسات قرآن از اول قرآن شروع می‌کنیم و بقیه سوره‌ها مظلوم واقع می‌شوند. پس بیایید این بار از سوره‌های میانی قرآن شرو ع کنیم.
عملیات کربلای ۴ که فرا رسید رزمندگان غواص گردان کربلا در ۴ دسته ۲۲ نفری سلمان، یاسر، حمزه و قائم وارد آب شدند. حدود ساعت ۱۲ شب بود که از خط گذشتیم و خاکریز را فتح کردیم. سپس یک سنگر برای مجروحان آماده کردیم تا پیش از شروع طغیان اروند مجروحان را منتقل کنیم.
شهید «حمیدی اصل» در دسته سلمان فارسی جزو اولین نفراتی بود که زخمی شد. یک نارنجک پای چپ او را از ناحیه زانو قطع کرد. از شدت جراحات و برای اینکه دشمن صدای ناله او را نشنود و عملیات لو نرود، علف‌ها و گِلهای کنارش را در دهانش گذاشته بود.
شهید «حمیدی اصل» را به سنگر مجروحان انتقال دادیم. سرمای کشنده و آب شور منطقه مانند نمک بر زخم‌های این شهید نشسته بود ولی او مقاومت کرده بود و حتی صدای نالة او هم به گوش نمی‌رسید. دیدم دهانش ورم کرده گِلها را از دهانش بیرون آوردم. لبهایش شروع به تکان خوردن کرد. داشت زیر لب قرآن می‌خواند.
«سعید حمیدی اصل» ساعت ۴ صبح همان شب همراه با برادرش در همان عملیات به شهادت رسید.