بازدید 24397

نامه یک معلول به رئیس جمهور

کد خبر: ۳۳۹۵۳۷
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۱ 20 August 2013
آرزو قنبری یک معلول از جامعه 3 میلیونی معلولان کشورمان در نامه ای به رئیس جمهور خواستار رفع مشکلات جامعه معلولان ، اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، مناسب سازی اماکن و معابر ،رعایت قانون 3درصد استخدام معلولان در دستگاهها و... شد.

به گزارش خبرنگار مهر، در نامه آرزو قنبری آمده است:

آقاي رئیس جمهور سلام!

من آرزو هستم! سال 1384 ، پیش از انتخابات، نامه اي به کاندیداهاي محترم ریاست جمهوري نوشتم. آن روزها دقیقا نمی دانستم چه کسی رییس جمهور ایران می شود و تصور می کردم، نامه ام گُم می شود، فراموش کرده بودم نامه را، تا این که خبر دادند: آقاي رئیس جمهور نامه را خوانده و پاسخ داده اند!

در آن نامه، من با رئیس جمهور آینده کشورم، از عدم اجراي" قانون جامع حمایت از حقوق معلولان"- مصوب مجلس شوراي اسلامی سال 1383 - سخن گفتم، از او خواستم پیش از رسیدن به آخرین پله، پیش از پذیرش عنوان ریاست جمهور ایران، به حرف هاي دختر داراي معلولیتی گوش کند که سرنوشت او و زندگی دیگر دوستانش، مستقیماً به اجراي این قانون گره خورده بود. در آن نامه با رئیس دولت، از فراموشی قانون 16 ماده اي جامع حمایت از حقوق معلولان سخن گفتم... و تأکید بر این که حتی در پایتخت ایران، هنوز من و دوستان داراي معلولیتم از حداقل امکانات محروم هستیم؛ امکاناتی چون؛ حمل و نقل عمومی، امکان استفاده از حق سه درصد استخدام، امکان تحصیل رایگان در دانشگاه ها، امکان ورود به ساختمان بسیاري از سازمان ها و ادارات دولتی و ...

سرانجام، پاسخ رئیس جمهور را در بسیاري از برنامه ها خواندند. آقاي رئیس جمهور برایم آرزوي موفقیت کرده و نوشته بودند: "دخترم! صبور باش. استعدادهاي خدادادي، بهترین داشته  انسان ها هستند..." و در نامه اي دیگر، خطاب به چهار وزیر و معاون اول شان دستور"در اولویت قرار دادن حق سه درصد استخدام معلولان و مناسب سازي اتوبوسها در مدت چهار ساله" را صادر کردند.

هیاهوها تمام شد. ما ماندیم در حسرت ...

و البته در سال 1387 به کنوانسیون جهانی حقوق افراد داراي معلولیت هم پیوستیم، اندکی امیدواري و خوشحالی... اما دریغ! دریغ که هشت سال از آن روزها و آن پاسخ گذشت، مشکلات من و دوستانم روز به روز افزایش یافت و ما مانده ایم در حسرت راه حلی که با استعدادهاي خداداي مان، این داشته ها، چه کنیم؟!

آقاي رییس جمهور!

هنوز هم وقتی می گویند معابر شهر را براي معلولان مناسب سازي می کنند؛ نمی کنند. هنوز هم وقتی قانون می نویسند که تحصیل معلولان در دانشگاه ها رایگان است؛ نیست. هنوز هم وقتی هزینه اي را به ما اختصاص می دهند؛ نمی دهند. هنوز هم وقتی می گویند تو موفقی چون در جامعه حضور داري، بعد راه هاي حضورت را مسدود می کنند...

گاهی احساسها می جوشد و آدم ها ما را هم می بینند، توجهی، نگاهی، یادي و بارقه ي امیدي که شاید ... اما باز احساسها فرو می نشینند و ما می مانیم و رسمیتی که نداشته ایم.آنچه را می دهند در هیاهوي تبلیغات هبه می کنند. بعد بودجه ها کم می شود، تهدیدمان می کنند. بودجه ها تمام می شوند و در سکوت آنچه را داده اند، به سادگی می گیرند. گویی قانون ها اینجا اگر غبار فراموشی نگیرند و اجرایی شوند عمرشان چند صباحی بیشتر نیست. اینجا ضمانت حقوق یک انسان را به منابع مالی حواله می دهند!

آقاي رئیس جمهور!

ما با سختی به مدرسه و دانشگاه می رویم! با سرسختی به اجتماع راه پیدا می کنیم. خانوادهاي ما روز به روز براي پرورش استعدادهاي ما، بدون امکانات، معلول تر می شوند. ما اگر خوشبخت باشیم به سختی شغلی، متناسب با شرایط جسمانی خود پیدا می کنیم و مدت ها زمان لازم است تا به کارفرما اثبات کنیم، ما می توانیم. ما به سختی تلاش می کنیم تا جسم مان دیرتر از کار افتاده تر شود و به سختی قهرمان ایران و جهان می شویم...

جناب آقاي دکتر روحانی!

لطفا پیش از آغاز، چند لحظه، به آرزوي من فکر کنید: من پدر و مادرم را دوست دارم ولی به خاطر خودم و همه  افراد داراي معلولیت ایران، کاش مدتی فرزند شما بودم! ... فرزندي که نمی بیند. نمی شنود. هیچ بعید نبود، با همه  توکلی که به عنایت پروردگار داشتید، گاهی نگران فرزندي شوید که حتی شهرهاي این کشور هم او را به انزوا می رانند. گاهی نگران روزهایی می شدید که در کنار فرزندتان نیستید... یقینا قلب شما هم آکنده از اندوه می شد.

فرزندي که بالا بردن یک لیوان آب برایش بزرگ ترین خوشبختی است. فرزندي که زبانش گویا نیست و فرزندي که ذهنی کم توان دارد ولی دلش دریاي مهربانی است...
کاش شما هنوز هم چند روزي رییس دولت ایران نبودید و باز هم فرصت داشتید به سرنوشت و آینده  فرزندانتان و قانون هاي اجرا نشده، قانون هایی که تضمینی براي اجراي آنها نیست، فکر کنید.

رئیس محترم دولت تدبیر و امید!

لطفاً پیش از آغاز بدانید که ما صبر کردن را هر لحظه زندگی می کنیم اما نمی خواهیم آن قدر به دیروزمان نگاه کنیم که امروزمان، تنها به احسنت گفتن بگذرد. ما می فهیم امروز اگر با گذشته فاصله دارد، بهایش گذر زمان بوده است.افق پیش روي ما فرداست و ایمان داریم به خدا. ما در انتظار اجراي عدالت در دولت تدبیر و امید، به آینده می اندیشیم.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۵۳
انتشار یافته: ۱۴
خیلی تاثیرگذار بود .مرا به فکر فرو برد .
لازم است یادآوری شود که معلولان زیادی در برخی خانواده ها هستند که توان خواندن و نوشتن و حرکت ندارند و هیچ توجهی به خانواده آنها نشده است.
من خودم معلول هستم بخدا راست گفتی
باید ازاین اشخاص توانمند و اراده جدا" حمایت کرد که درمواردی که به امکانات دسترسی پیدا کردن ازآن حداکثر استفاده برای پیش برده اهداف جامعه نشان داده اند مدال های علمی و ورزشی وکارآفرینی که این عزیزان برای کشور عزیزمان به ارمغان آورده اند فرآوان
هست و جامعه همیشه از موفقیت آنها
انگیزه ودرس میگیرد.
واقعا نامه زیبا و تاثیر گذاری بود. به عنوان یک معلول امیدوارم بالاخره تعدادی از وعده ها در مورد معلولین، عملی بشه.
متاسفانه در سالهای اخیر کمترین توجهی به حقوق معلولین نشده.
بهزیستی که مسئول رسیدگی به امور معلولین هست همیشه فقط دم از نمیشه و نداریم میزنه
دو سال پیش به سختی تونستم یک پیکان مدل 63 دنده اتومات بخرم که هزینه بنزینش خیلی بالاست ضمن اینکه برای من و همسرم که هر دو معلول هستیم ماشین راحتی نیست ولی باز هم خدارو شکر میکنیم و باهاش میسازیم. داشتیم پس انداز میکردیم که یه پراید کارکرده دنده اتومات بخریم که اون موقع ها (یادش به خیر) میشد حدود 7 میلیون تومن که یک شبه تمام آرزوهامون رو تورم نیست و نابود کرد بله همون پراید شد 11 میلیون تومن، البته قرار بود به معلولین مجوز ورود خودرو بدن که اون هم مثل تمام وعده های دیگه فراموش شد. مگان و تندر نود رو قرار بود مثلا مناسب سازی کنن بدن به معلولین، آخه یه معلول از کجا بیاره 40 میلیون پول تندر نود بده؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! اگه بخوام از مشکلات و از وعده های عملی نشده بنویسم صد صفحه هم بیشتر میشه.....
سلام اقاي رئيس جمهور من هم يكي از معلولين خيلي شديد تحت پوشش سازمان بهزيستي دارم مشكلات معلولين انقدر زياد است كه در اين مقوله نمي گنجد بعنوان نمونه من يك ماشين پرايد دارم كه اين حكم ويلچر براي من دارد متاسفانه سهميه بنزين معلولين قطع شده سازمان بهزيستي كشور فقط شعار مي دهد هيچ خدماتي ارائه نمي دهد هر وقت براي كاري مراجعه مي كنيم يك كلان نداريم بودجه نيست اين حرفي است كه در تمامي اداره كل بهزيستي به معلولين مي دهند و متاسفانه به چشم يك فرد محتاج به مددجويان نگاه مي كنند
باتشکرازتابناک.
کاش بقیه سایت های خبری امثال این نامه ها رامنتشرمی نمودندتابلکه چشمهای بیداروگوشهای شنوای مسولان امربه دادمامعلولان جامعه برسد(آمین)
يه سفر رفتم استراليا، بيشترين چيزي كه نظرم رو جلب كرد اهميت دادن به معلولين بود. نه تنها كل پياده روها صاف و بدون پله بود بلكه اتوبوس هم هنگام سوار و پياده شدن سالمندان و افراد ويلچردار كج مي شد و تخته اي از ان خارج مي شد كه اين افراد به راحتي سوار و پياده شوند. در پاركينگهاي عمومي جاهاي مشخصي براي معلولان در نظر گرفته شده بود كه افراد عادي حق پارك ماشين در ان مكان را نداشتند. دستشوييهاي عمومي براي افراد معلول متمايز بود. چراغ عابر پياده هنگام سبز شدن صداي خاصي مي داد كه افراد نابينا متوجه سبز شدن چراغ بشوند و ... و ما فقط حسرت اين امكانات و تدبير رو مي خورديم.
با سلام به تمامي مردم خوب و مهربان ايران
در و دلهاي اين دختر خوبم را با پوست و گوشتم احساس ميكنم چون خود من هم داراي فرزند معلول هستم و ميدانم در كشوري كه اين همه نعمت و فرواني است سهم بچه هايي مثل بچه هاي ما خيلي خيلي ناچيز است حتي كوچتكرين امكانات زندگي را نداشنه و هميشه و در همه حال اين بچه ها بايد مبارزه كنند و بشيتر مردم خوبمون هم به چشم ترحم آميز به آنها نگاه كنند اين بزرگترين اشتباه دولت مردان و مردم خوبمون است بچه هاي ما اصلا" ديده نميشوند اصلا" جزء شمارش حساب نميشوند در مسابقات جهاني و المپيك بشيرين مدال ها را مي آورند بدون كوچكترين چشم داشتي .در مسابقات كشوري هم خيلي خيلي بندرت مسابقات ليگ هاي معلولين از تلويزيون پخش ميشه اصلا" هيچ ارگاني نسبت به اين بچه ها نعهدي ندارد .از مسير راه هاي رفت و آمدشان ،از حمل ونقل عمومي،مدرسه ها، دانشگاهها ، كار و استخدام ،وسايل پزشكي ،كارت سوخت بنزين ، سالن هاي ورزشي و .......... غيره .
اميدورم روزي برسد كه خانواده اين بچه ها اجراي عدالت در ايران اسلامي را شاهد باشند.
به خدا حرف دل من معلول رو تو چه زیبا گفتی من که دیگه از همه دولتمردان ناامید شدم چون همشون وعده دادن تا به حال یکیشون عمل نکردن من موندم و تمام حسرتها وارزوها
سلام عزیزم - من بعنوان معلول درد کشیده از همینجا تورا و تمام احساساتت را می بوسم و میدانم که با تمام کلمات زیبا ورسایی که بکار بردی باز هم نمی توانی و نمیتوانیم تمام مشکلاتی که هر معلول با آن آن مواجه است را آنگونه که هست بیان کنیم چرا که خیلی از عذاب ها و رنجهای ما در قالب کلام و لغات نمی گنجد. متاسفانه تمام کسانی که بنوعی راس امور قرار دارند از تندرستی و سلامت جسمی برخوردارند وشاید به جرات بگویم که توان درک مشکلات و مسائل مار را ندارند و به همین دلیل از کنار گفته ها ودردهای ما معلولان بی خیال می گذرند.
من بعضی وقت ها تو شهر که راه میرم به این فک می کنم که اگه سوار ویلچر بودم چجوری باید این مسیر رو میرفتم، بعد می بینم تو پیاده روی کوچه های فرعی قدم به قدم پر از پله، و موتور و ماشین پارک شده هست. اگرم بخوام از تو خیابون برم احتمال زیاد به یه ماه نمیکشه که یه موتور یا ماشین با سرعت زیاد بزنه بهم
برادر وخواهر معلول گرامی این ضرب المثل را فراموش نگن و با خط زیبا در اتاقت نصب کن کس نخوارد پشت من جز ناخن انگش من پس برای اغاز با این همه امکانات اطلاع رسانی سعی کن تا
ارتباطی بین خود معلولان بقرار شود سپس در پی تشکیل یک سازمان وانجمن غیر دولتی و خلاصه اینکه هر یک از شما همانند قطره زلال هستید و زمانی رود خروشان می شوید و لازم نمی شود از موضع عجز صحبت کنید که به رود خروشان تبدیل شوید .
سلام
من یک معلول حرکتی متوسط هستم که دو ساله بیکار هستم از بهزیستی درخواست کار کردم گفت نداریم مستمری خواستم گفت برای متوسط نداریم وام خواستم آن هم باکلی دوندگی ۵ میلیون به این وام هم ضامن پیدا نکردم الان سه نفریم که یکی هم توراه است با اجاره چه کار کنم یه بار هم به کمیته رفتم کمک خواستم گفت به شما بهزیستی میرسه گفتم نیرسه درجواب گفت برو پس گدایی کن پس این عدالت علی کجا رفته به کی شکایت کنم انشاء امام زمان ظهور کنه نجات پیدا کنیم
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی