بازدید 10073

محرم؛ بايدها و نبايدها

مسلم سليماني
کد خبر: ۳۱۰۸۴
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۸۷ - ۱۹:۱۳ 30 December 2008
اگر بگوييم که قوام تشيع به «عاشورا» است، سخن گزافي نگفتيم. آنچه از منابع روايي حادثه کربلا به دست مي‌آيد، دربردارنده مطالب بسياري است که طرح هرکدام، مي‌تواند جامعه‌اي را از بن بست بيرون آورد. مثلا:

روحيه شجاعت، مي‌تواند انسان را از وابستگي و استثمار برهاند و روحيه شهامت، انسان را از جهل و شجاعت احمقانه. در مشي امام حسين (ع)، نکات فراواني است که پردازش به آن، خود کتابي قطور خواهد شد كه ما گوشه‌هايي از آن را فهرست‌وار خدمت خوانندگان عزيز ارايه مي‌کنيم:
الف) پيام‌هاي نهضت ابا عبدالله الحسين (ع) (بدون ذکر اهميت در تقدم و تأخر)

1. آزادگي:
آزادي و آزادگي دو ويژگي بارز امام حسين (ع) است. ايشان در برابر انواع روش‌هاي استعماري (خواهش، تطميع، تهديد و... ) با عزمي راسخ و با تشخيص شرايط سياسي ـ اجتماعي عصر خود، به مبارزه با يزيد مي‌پردازد. کافي بود تا يک تصميم از ده‌ها تصميم حضرت (ع) در اين حادثه بي‌بديل، نادرست از آب درآيد، آن وقت کل اين حادثه بزرگ تحريف مي‌شد و اثر خود را از دست مي‌داد (در خلال اين مقال، گوشه‌هايي را يادآور مي‌شوم).

2. علم:
بي‌شک امام حسين (ع) دقيق‌ترين و عالمانه‌ترين روش را برگزيدند و همواره تا لحظه‌هاي شهادت از راه علم، درايت و تدبير بيرون نشدند. خروج او از مدينه، مکه، انتخاب راه، توقف در منزلگاه‌هاي گوناگون، انتخاب سرزمين نينوا، سخنراني‌ها و همه و همه از روي حکمت و درايت بود.

3. صبر، استقامت و حلم:
صبر در شرايطي براي انسان حاصل مي‌شود که او چاره‌اي بر تحمل کردن ندارد، اما نوع برخورد با صبر مهم است. گاه آدم‌ها از اوضاع پديد آمده، گلايه و شکايت مي‌کنند، اما اولياي الهي آن را با رويي گشاده مي‌پذيرند، حال آن كه حلم بر عکس آن است؛ يعني مي‌تواند اقدام کند، ولي به دلايلي و يا مصلحت اقوايي آن شرايط سخت را تحمل مي‌کند. (که در بخش 8 اين دلايل را عرض خواهم کرد) و راضي و خشنود از رويارويي با سختي‌هاست.
حسين (ع) با حلم، صبر و استقامت بي‌نظير خود و ياران، توانست پايه‌هاي کجي که به نام دين در جامعه رواج پيدا کرد بود، دوباره به راه اصلي برگردانده و همان سبب فروپاشي نظام نالايق بني‌اميه شد.

4. معنويت:
در اوج جنگ و قتال از توجه به معنويت، اخلاق، انسانيت، تلاوت قرآن و نماز باز نمي‌ايستد. اساسا جنگ حسين (ع) با يزيد بر سر همين اخلاق و معنويت و پرده‌برداري از چهره تزوير و رياي بني‌اميه است که غاصبانه به نام دين و حکومت ديني، رياست مي‌کنند و کسي جز حسين (ع) نمي‌تواند اين رسوايي را عيان کند، همان‌گونه که کسي جز علي (ع) نتوانست چهره خوارج، آن جاهلان متنسک مقدس مآب را آشكار کند.

5. تصميم قاطع:
تصميم قاطع براي انسان‌هاي بزرگ بسيار مهم است، زيرا با کوچکترين حرکت نابجا، براي هميشه «کيش و مات» مي‌شوند، اما اگر پيش از تصميم قاطع، عناصري چون معنويت و تقوي، علم، درايت، تدبير، شناخت دقيق شرايط جامعه وجود داشته باشد، جايي براي نگراني نخواهد بود و حسين (ع) کسي است که همه آن شرايط را چون آيينه مي‌ديد و برايش از روز روشنتر بود.
با تصميماتي که مي‌گيرد، افراد کوته‌بين زمان خود را متحير و آيندگان تيزهوش را از دورانديشي خود به ستايش وا مي‌دارد (اين حسين کيست که عالم همه ديوانه اوست).

6. دلسوزي:
يکي از صفات بارز امام حسين (ع) دلسوزي است. نه تنها براي دوستان، بلکه براي دشمنان هم دل مي‌سوزاند. او همچون جدش(ص) رحمه للعالمين است. آب را بر دشمن نمي‌بندد. هر چند بين آنان زن و کودک نبود! و به قاتل خود لبخند مي‌زند و او را موعظه و نصيحت مي‌‌كند.

7. ايثار:
مقام ايثار، مقام فنا شدن براي معبود است. ايثارگر، بيش از جان چيز ديگري ندارد و آن را در طبق اخلاص گذاشته و مي‌گويد:
جان چه باشد که فداي قدم دوست کنم اين متاعي است که هر بي‌سروپايي دارد
در «ايثار» جاي استدلال و دليل نيست. تا ثابت کند کي چه بايد بکند. جاي عشق و عرض ارادت است (در مسلخ عشق جز نکو را نکشند).

8. قيامي با سازگار طبيعي:
فرق صبر و حلم را در شماره 3 عرض کرديم. اکنون در توضيح دلايل آن عرض مي‌کنيم که:
امام حسين (ع) به دلايلي (ان الله شاء ان يراک قتيلا) و براي جاودانه شدن اين حماسه مي‌بايست از راه اسباب و مسببات طبيعي اين نهضت را به آخر برساند که اهم اين حکمت‌ها بدين قرار است:

الف) حرکت از راه‌هاي عادي و طبيعي و بدون استفاده از راه‌هاي ميانبر و غير متعارف.
ب) نپذيرفتن کمک از امدادهاي غيبي و پيشنهاد پيشواي اهل «جن» دال بر نابود کردن لشکر يزيد به کمک همه جن‌هاي متدين.
پ) بيرون نرفتن از سبيل جوانمردي

9. فرصت به دشمن:
درخواست امام حسين (ع) براي به تأخير افتادن جنگ، سه علت عمده داشت:
يک: خالص کردن ياران خود و برداشتن بيعت از آنان تا هرکس ذره‌اي غش و ناخالصي در او هست جدا شود.
دوم: رفتار عبادي و معنوي امام حسين (ع) و ياران در شب عاشورا، بيانگر تدين واقعي آنان به دين اسلام است و شايد اثر مقطعي خود را بر دشمن بگذارد ـ که اينچنين شد ـ هر چند اثر درازمدت آن تحقق پيدا کرده است.

سوم: شايد فرصتي باشد براي کساني که در خواب هستند که در نتيجه آن افراد بسياري شبانه از سپاه يزيد به جمع ياران حسين آمدند که به دليل شهرت «حر بن يزيد رياحي»، بسياري از آنان از ديد مورخان حادثه، مغفول مانده‌اند، اما در برخي از کتب که آمار شهداي کربلا را تا 140 نفر ذکر کرده‌اند، بعيد نيست که افراد اضافه شده همان پناهندگان به لشکر حسين (ع) باشند.

10. دوري از ذلت:
شعار جاودانه حسين (ع) «هيهات منا الذله»، پرچمي شد براي همه آزادي خواهان که تا امروز اين شعار؛ خون تازه به کالبد مجاهدان در راه خدا مي‌دهد.
« من کان يريد العزه فلله العزه جميعا»، عزت تنها نزد خداست. حسين(ع) با خدا معامله کرد و ما ثمره‌اش را بعد از چهارده قرن هنوز مي‌بينيم و ادامه خواهد داشت.

11. نوع نگاه به مرگ:
بررسي شعارهايي که حضرت اباعبدالله (ع) ايراد مي‌فرمود، نيازمند واکاوي شرايط آن زمان است. يکي از آن شعارها، شعار«لا اري الموت الا سعاده و الحياه مع الظالمين الا برما»ست که مي‌فهماند جامعه آن روز بي‌تفاوت و بي‌انگيزه شده بود. هر کس به فکر زندگي شخصي خود بود، حاضر به مبارزه و ايثار نبود. ارکان بني اميه با ظلم و شکنجه‌هاي فراوان و به شهادت رساندن ياران علي (ع) هرگونه نشاط عمومي را از مردم گرفته بودند و آنها در برابر همه چيز، ديگر بي‌انگيزه شده بودند. برايشان فرق نمي‌کرد که يزيد حاکم آنها باشد يا فرد ديگر.
اما حسين (ع) اين سياهي و ظلمت را مي‌درد و در برابر حکومت ظالم و فاسد يزيد مي‌خروشد و کاخ بي‌بنيان و پوشاليش را رسوا مي‌کند و نوع نگاه به مرگ را از حالت ننگ به سعادت و خوشبختي تغيير مي‌دهد.

و ده‌ها موضوع ديگر که هر کدام خود کتابي است براي هدايت و الگوپذيري از حادثه کربلا.
ب) آسيب‌شناسي شرايط موجود:
بررسي آسيب‌هاي زمان، نه کاري است آسان و نه بدون مخالف، زيرا آنهايي که هميشه از آب گل آلود زمان ماهي فرصت را صيد مي‌کنند، در صدد هستند تا هوي ابري و غبارآلود باشد و در اين ظلمت جهل بر نرده‌بام مردم بالا رفته و دشنه خود را در پشت سفيران هدايت و نور وارد سازند. آنچه در زير مي‌آيد، گزيده‌اي است از آسيب‌هاي امروز که وظيفه پاسبانان حقيقي (حوزه‌هاي علميه) است که از نهال دين با حساسيت و دقت روز افزون، از آن مراقبت کند.

1. محتوي:
فهم پيام‌هاي عاشورا، اهداف و ابعاد گسترده آن و تطبيق آن با اوضاع كنوني جهان (داخلي و خارجي) و تدبير راه کار براي برون‌رفت از آن.

2. منابر:
عزيزان اعزه علما و روحانيت بزرگوار، ضمن مطالعه‌هاي دقيق و دوباره در حادثه عاشورا به دو شيوه همزمان عمل فرمايند:

الف) ذکر روايت اين حادثه از کتب معتبر در حد چند دقيقه در هر منبر
ب) تجزيه و تحليل مبتني بر استدلال و اجتهاد، گسترش و کاربردي کردن مفاهيم و پيام‌هاي عاشورا بدون سانسور و بدون غرض‌هاي خاص حزبي و جناحي. مردم تشنه معارف اهل بيت (ع) هستند، نه مصرف کردن مباني ديني و ارزشي براي توجيه بعضي کارهاي سياسي و سياست بازي؛ هر چند سياست به معني تدبير امور و داشتن برنامه براي به هدف رسيدن احکام متعالي اسلام، چيزي نيست که بشود آن را از حوزه دين جدا کرد و اين است مفهوم «سياست ما عين ديانت ماست».

3. توجه به سنت‌هاي درست گذشته:
بايد توجه داشته باشيم که با همين روش‌هاي سنتي بود که چهارده قرن، مفاهيم ارزشي دين به بهانه محرم و صفر نسل به نسل به ما رسيد. به بهانه تجدد نبايد آن را به فراموشي سپرد. استفاده از همه ابزار نوين رسانه‌اي بايد صورت بگيرد، اما رسانه‌هاي جمعي نبايد جايگزين روش سنتي شود؛ هر کدام سر جاي خود.

توجه به برگزاري منابر توسط اعاظم علما در جامعه امروز، کاري است ضروري؛ هر چند در ميان طلبه‌هاي جوان کم نيستند آنهايي که اهل تقوي و دانشند، اما اگر رفته رفته منابر اهل بيت به طلبه‌هاي جواني مثل من سپرده شود، شايد در آينده به جايي برسيم که فکر کنيم، به منبر رفتن و سخنراني کردن براي اين جمعيت، در اين روستا يا شهر کوچک دور از شأن! بزرگان حوزه باشد!
از طرفي پختگي و اعتمادي که مردم به بزرگان حوزه علميه دارند، باعث مي‌شود تا پذيرش مفاهيم را آسانتر کند.

يکي ديگر از روش‌هاي پسنديده گذشته عبارت از روايت نمايشي (تعذيه) اين رخداد است. هر چند نبايد به فراموشي سپرده شود، اما در عين حال بايد نااهلاني که در اين روزها با جهل و خرافه دسته به راه مي‌اندازند، و يا تعذيه مي‌گيرند و گاه از اعتماد مردم هم سوء‌استفاده مي‌کنند، جلوگيري شود.

4. بدعت‌ها:
هر چند بايد به سنت‌هاي درست توجه کرد، اما بايد جلوي هر بدعتي گرفته شود. در واقع «ادخال ما ليس في الدين، في الدين» صورت نگيرد.

5. مداحان و مرثيه خوانان:
همه مي‌دانيم که ثواب گريه کردن و گرياندن بسيار ارزشمند و با عظمت است، اما کساني که شغلشان مداحي شده و براي گرياندن هر اراجيفي مي‌گويند، بايد قانوني وضع شود تا از اين رويه ضد ديني و دشمن پسند جلوگيري شود. البته گاه اين افراد جهل دارند، يا سواد کافي ندارند، اما واقعا يک عده‌اي در صدد هستند به هر قيمتي که شده، مردم را بگريانند و اين خطرناک است. مگر نهضت اباعبدالله (ع) فقط گريه است؟ گريه وسيله‌اي براي فهم مظلوميت و آن نيز وسيله‌اي براي فهم پيام‌هاي حضرت سيد الشهداء(ع) است، وگرنه گريه بدون شناخت حسين بن علي (ع) بي‌ارزش است.

6. توجه به مساجد:
مساجد مهمترين کانون ضد استکباري در تاريخ تشيع بوده و در تاريخ معاصر به عنوان يک رکن، کانون گرم مبارزان است. معارف اسلامي از طريق مساجد به مردم القا شد و در پرتو آن جوانان بسياري تربيت شد که هنوز پس از سي سال از انقلاب، همان تربيت شدگان هستند که نوعا اهداف انقلاب را دنبال مي‌کنند.
پيش از انقلاب در زمان اختناق و فشاري که رژيم وارد مي‌کرد و با همه محدوديت‌هاي آن، دست اندرکاران انقلاب به شکل کاملا هوشمند و مديريت شده‌اي برنامه‌ها را دنبال مي‌کردند که به شکل همزمان در سراسر کشور، وعاظ و سخنرانان از شب اول محرم تا دهم چه مطالبي براي مردم بگويند.

مساجد بدون وابستگي به دولت و تنها با عشق و ايمان راسخ مردم و روحانيت پاکباخته از جان گذشته، کانوني براي درک حقايق و معرفت الهي مردم شده بود، اما اينک با توجه به در اختيار داشتن صدا و سيما، مطبوعات، ادارات و نهادهاي متولي، اينچنين هماهنگي و يکدستي وجود ندارد؛ براي مثال، در آخرين مسجدي که بنده اقامه جماعت مي‌کنم، حدود 9 سال است که مي‌گذرد، دريغ از اينکه شخصيتي و يا نهاد مرتبطي تا الآن تفقدي کرده باشد و يا بپرسد که من چه به خورد مردم مي‌دهم!

آسيب شناسي جريان سلسله جليله روحانيت و آسيب‌هاي آن در پيش و پس از انقلاب به مقاله‌اي جداگانه نيازمند است که انشاءالله در آينده بدان خواهم پرداخت، اما عجالتا بايد گفت که قدري انگيزه ورود به حوزه‌هاي علميه در بعد از انقلاب متفاوت شده و آن اجتناب ناپذير است، زيرا در زمان‌هايي که قدرت سياسي و ديني يکي مي‌شود، ممکن است افرادي با غرض‌هاي خاص وارد آن سازمان شوند و به حيثيت و تقدس آن لطمه وارد کنند. که به نظر حقير پيش از تشکيلات مقدس دادسراي ويژه روحانيت يک تشکيلات درون سازماني در حوزه‌هاي علميه بايد وجود داشته باشد که اگر کسي در وادي خطر قرار گرفتن است با تذکرات شرعي سازنده از سقوط نجات يابد، نه آنکه به خطا بيفتد و حالا دنبال مجازات باشيم. مجازات جراحي است که بايد پس از همه راه‌هاي درمان انجام بگيرد.

مشکل ديگر مساجد امروزي، گرايش‌هاي خطي جناحي ارکان مساجد (امام جماعت، بسيج، هيأت امنا) با يکديگر است و در جاهايي که هر سه يک خط و جناح باشند قطعنا با گروهي از نمازگزاران اصطکاک پيدا مي‌کنند که بايد براي آن چاره‌اي انديشيد. افراد مختارند که سليقه‌هاي سياسي گوناگون داشته باشند، اما تعميم آن به مسجد و از فضا و امکانات مسجد براي جرياني خاص استفاده کردن، کاري غير اخلاقي، غير شرعي و موجب بدبيني بين مردم خواهد شد. بنده به چشم بر سر درب مسجدي ديدم که با پلاکارد نوشته شده بود «ستاد انتخاباتي...».
بايد ائمه جماعات از جايگاه ممتازي برخوردار باشند که هر طلبه‌اي، مسئوليت امامت مردم را بر عهده نگيرد و همواره مستحبات موجود در رساله‌هاي عمليه در انتخاب امام جماعت در نظر گرفته شود. آن گاه وظايفي براي امام جماعت مشخص شود، اما در عين حال، شکل دولتي هم به خود نگيرد. هر چند کل مجموعه نظام و دولت آن اسلامي است، اما وابستگي بودجه‌اي مساجد به تشکيلات دولتي و آمد و رفت دولت‌ها باعث مي‌شود تا سياست «همرنگ جماعت» در مساجد و بين روحانيت بزرگوار، روز به روز بيشتر شود.

به هر حال، نظم در اداره مساجد، گزينش طلاب فاضل متقي، پرهيز از جناح‌گرايي سياسي، توجه به مسائل مالي و در عين حال وابسته نبودن به امور دولتي از اولويت‌هاي آسيب مساجد امروز ماست که اگر توسط بزرگان حوزه‌هاي علميه بدان توجه لازم مبذول نشود، ممکن است لطمات جدي به نظام و اسلام وارد شود... .

7. تکايا:
در قبل از انقلاب، عمده برنامه‌ها در مساجد شکل مي‌گرفت. اما هم‌اكنون روند رو به تضايف تکايا چه پيامي مي‌تواند داشته باشد؟
واقعا آسيب شناسي بحث توسعه تکايا به يک کار پژوهشي نيازمند است تا نقاط ضعف و قوت آن بررسي شود و براي معايب آن چاره‌انديشي.

گاهي عده‌اي که در سال آنها را در مسجد نمي‌بيني، چند متر آن طرف مسجد در ايام محرم تکيه به پا مي‌کنند (البته اين موضوع را با دوستان گوناگوني در شهر‌هاي گوناگون مطرح کرده‌ام که با اختلافات جزيي، اصل ماجرا شبيه هم است).
از طرفي هر چه مراسم عزا فراگير باشد، باعث تعظيم شعاير خواهد شد، اما بايد به مسائلي همچون مزاحمت درست نكردن براي مردم، نبستن جاده‌ها، استفاده از مداحان وزين، برپايي منبر امام حسين (ع) در خلال برنامه‌ها توجه کرد.

يک علت ديگر را براي تکثر تکايا مي‌شود در کالبدشکافي آن ديد و آن اين‌که اعتماد عمومي به مساجد پايين آمده است.
واقعا بايد پيرامون موضوعاتي که در اين مقال مختصر ذکر شد، کار کارشناسي و نظر سنجي علمي صورت بگيرد تا بتوانيم از همه پتانسيل مساجد و سيل گسترده نمازگزارن براي هر چه بهتر ياري کردن دين خدا استفاده ببريم.

8. راه افتادن دستجات:
به راه‌انداختن دستجات و هيأت‌ها قطعا تأثير معنوي بر جامعه خواهد داشت، اما بايد مواردي را که منافي با فرهنگ حسين(ع) است، از آن حذف کرد و يکي از موارد بسيار ناپسند در به راه افتادن دستجات، اختلاط زن و مرد است که يکي از آسيب‌هاي جدي اين قبيل برنامه‌هاست؛ هر چند بعض موارد ديگر را در فراز‌ پيشين تذکر داده‌ام.

عزيزان فرهنگ عاشورا اقيانوسي است که کم بضاعتي مثل من توان فهرست آن را ندارد تا چه رسد به شرح و بيان، اما با استمداد به خود آقا مي‌توانيم هر سال از کلمات ايشان با توجه به شرايط زمان و مکان «چراغ هدايت» را  زنده نگه داشته و آن را به دست اهلش برسانيم تا هنگامي که «وارث » اصلي بيايد و همه جانمان را فرش قدومش کنيم.

اللهم اجعلنا من اعوانه و انصاره
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
انشاءالله که در ماه محرم و با الگوگیری از روش امام حسین پایه فساد و رشوه خواری برای همیشه از مملکتمان برچپده شود . الهی آمین
با سلام و آرزوی توفیق روزافزون برای آقای مسلم سلیمانی ، در صورت امکان پیرامون آسیب ها ،عموما و در خصوص بند یک (محتوی ) خصوصا {پیام های عاشورا ، اهداف و ابعاد گسترده آن و قیاس و تطبیق آن با اوضاع و شرایط کنونی داخل و خارج } در ایام ماه محرم الحرام و صفر المظفر مطلب بنویسند و انشاالله تعالی ،رب حسین بن علی (ع) اجر و پاداش دهند .
nice article
سلام.. خیلی سطحی به آسیب شناسی مراسم عاشورایی پرداخته شده و بیشتر تجربه های شخصی نویسنده محترم بوده است.. حرف در این مقوله بسیار است
با تشكر از مقاله ي خوب آقاي سليماني
شما را به خدا بنویسید که آیا بستن خیابان و راه آمد و شد مردم، ریختن ظروف و غذاهای ته مانده در کوچه و میدان و کثیف کردن خیابانها خوشایند امام حسین و امامان خواهد بود؟ آیا خدا را خوش می آید که در این سرمای سخت زمستان رفتگران شهرداری تا صبح هر روز آشغالهای نذری خوری به اصطلاح عزاداران را جارو کنند آنهم نه فقط از کف خیابان بلکه از میان چمنهای فضاهای سبز معابر؟
حرف دل بنده را زديد. چرا سازمانهائي چون ارشاد اسلامي و تبليغات اسلامي كه داعيه فرهنگي مملكت را دارند فكري براي آسيب شناسي دستجات و تكايا نمي كنند. در دهه اول محرم، هر شب شاهديم كه بسياري از كوچه و خيابانها توسط تكاياي بدون مجوز مسدود شده و نارضايتي مردم را به دنبال داشته است. بعد كه به تكيه نزديك مي شويم با اين صحنه مواجه مي شويم كه تعدادي جوان و نوجوان سنج و دمام بدست گرفته و جمعيتي را به خود مشغول كرده اند. در اينگونه دستجات نه خبري از سخنران است نه مداح كه بتوان درسي از محرم و عاشورا آموخت. سؤال اين است كه نقش سازمانهاي فرهنگي كشور در اينگونه موارد چيست؟
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار