تشريح محاسبه سال احضار و اعزام مشمولان
بر اساس مقررات سازمان وظيفه‌عمومي ناجا، وارد به سن 19سالگي به عنوان سال احضار و اعزام مشمول محاسبه مي‌شود.
به گزارش ايسنا، برابر ماده دو قانون خدمت وظيفه عمومي، هر فرد ذكور ايراني از اول فروردين‌ماه سالي كه در آن وارد سن 19 سالگي مي‌شود، مشمول مقررات خدمت وظيفه عمومي خواهد شد.
سال احضار
افراد ذكور ايراني از اول فروردين‌ماه سالي كه در آن سال وارد سن 19 سالگي مي‌شوند، براي روشن‌شدن وضعيت مشموليت خود احضار خواهند شد.
سال احضار= سال تولد + 18
سال احضار= 1388= 1370 + 18
سال اعزام
افرادي كه براي انجام خدمت دوره ضرورت بلامانع تشخيص داده شوند در طي سالي كه به سن 19 سال تمام مي‌رسند به خدمت دوره ضرورت اعزام خواهند شد.
سال اعزام= سال تولد + 19
سال اعزام= 1389= 1370 + 19
به گزارش ايسنا، برابر ماده دو قانون خدمت وظيفه عمومي، هر فرد ذكور ايراني از اول فروردين‌ماه سالي كه در آن وارد سن 19 سالگي مي‌شود، مشمول مقررات خدمت وظيفه عمومي خواهد شد.
سال احضار
افراد ذكور ايراني از اول فروردين‌ماه سالي كه در آن سال وارد سن 19 سالگي مي‌شوند، براي روشن‌شدن وضعيت مشموليت خود احضار خواهند شد.
سال احضار= سال تولد + 18
سال احضار= 1388= 1370 + 18
سال اعزام
افرادي كه براي انجام خدمت دوره ضرورت بلامانع تشخيص داده شوند در طي سالي كه به سن 19 سال تمام مي‌رسند به خدمت دوره ضرورت اعزام خواهند شد.
سال اعزام= سال تولد + 19
سال اعزام= 1389= 1370 + 19
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۵
خجالت بكش برادر يا خواهر عزيز. اين موضوعات محل درد و گله بسياري از مردم است. اغلب هم كساني هستند كه گرفتار مشكلات زندگي و معيشت و زن و بچه و ...هستند و قوانين سربازي درباره آن ها منصفانه نيست. كجا انصاف است كه يك آدم متاهل با وضع ناجور اقتصادي و كرايه و ...بره سربازي؟ بدتر از اين قوانين،خبرهاي كذائي شماست. لطفا اگر مي خواهيد محبوب و نه منفور باشيد، خبر و گزارشي تهيه كنيد و در اين شرايط كه داشتن رسانه يك فرصت بزرگ است، درد مردم را بررسي كنيد و به گوش آن ها كه بايد بشنوند برسانيد شايد موثر بيفتد.حتي اگر هم موثر نباشد حداقل شما محبوب مي مانيد و مورد وثوق و قابل ستايش به خاطر التفات به آلام جوانان و مصائب زندگي آن ها. اين بسيار مفيد تر از كپي كردن قوانين موجود و تكراري در سايت فقط به خاطر جذب مخاطب و افزايش آمار.
من سربازي دوست ندارم. مطمئنم اونم منو دوست نداره. من هيچي. اما ميدونم اون يه آدم زرنگ مي خواد كه بهش عشق بورزه،سربازي رو دوست داشته باشه،به عنوان شغل حرفه اي انتخابش كنه، براي هميشه اونجا بمونه، ازش نون بخوره،تجربه كسب كنه و خلاصه حرفه اي بشه. اگه سربازي اينجوري باشه كه هر روز هر بدبختي از سرناچاري بره توش و بياد بيرون،اونموقع مي شه خانه فساد!
چيه انگار جنگه زديد تو كاره قانون هاي 100 سال پيش ؟