بازدید 3367

سهم مخاطبان از کیک رسانه از تولید تا دروازه‌بانی

همواره این تصور با ماست که دروازه بانی عمدتاً در رسانه های جمعی و جریان اصلی شکل می گیرد، ولی کمی بررسی و دقت نشان خواهد داد که دروازه بانی به شکلی مدرن تر و حتی پیچیده تر و عمیق تر در رسانه های اجتماعی جاری است.
کد خبر: ۱۱۵۶۲۵۵
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۵ 24 December 2022
به گزارش «تابناک»، مریم سلیمی، دکترای علوم ارتباطات و پژوهشگر ارتباطی در مطلبی نوشت: گاهی تحولاتی رخ می دهند که حس می کنیم، لازم است مروری مجدد بر تعاریف یا بازتعریف آنها داشته باشیم و یا گاه مجبور شویم دامنه یک تعریف را وسعت بخشیم، شاید درواره بانی در عصر حاضر از این گونه باشد.
 
در حوزه خبر و محتوا، دروازه بان را کسی می دانیم که عملاً در مورد درج و پخش خبرها و یا کنار گذاشتن آنها تصمیم می گیرد.
 
این باور در ما ایجاد شده که دروازه بانی عموما" از سوی رسانه شکل می گیرد تا با درنظر گرفتن عواملی همچون عوامل درون سازمانی (خط مشی، منابع تأمین مالی، ایدئولوژی، رویکردها و جهت گیرها و...) و عوامل برون سازمانی (خط قرمزها، ابلاغها، قوانین، شرایط حاکم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و...) و لحاظ ارزشهای خبری و دیگر عوامل احتمالی موثر، برای انتشار یا عدم انتشار اخبار، نحوه پوشش اخبار اعم از پردازش، چینش، اولویت دهی و... تصمیم بگیرد.

دروازه بانی محتوا و اخبار در رسانه های اجتماعی
 
همواره این تصور با ماست که دروازه بانی عمدتاً در رسانه های جمعی و جریان اصلی شکل می گیرد، ولی کمی بررسی و دقت نشان خواهد داد که دروازه بانی به شکلی مدرن تر و حتی پیچیده تر و عمیق تر در رسانه های اجتماعی جاری است. دروازه بانی که در سطوح و لایه های مربوط به کاربران، صاحبان و مالکان رسانه های اجتماعی، عوامل درون و برون سازمانی موثر بر آنها، تأثیر دولتها، نهادهای داخلی و بین المللی صورت می گیرد و بخشهایی از آنها در قالب برچسب زدن، تعیین محدودیتها، داغ کردن، پست حساس، تعلیق موقت و دائمی و... هویداست و بخشهایی نیز به یاری الگوریتمها و هوش مصنوعی و... انجام می شود که به طور محدود نمودهایی از آنها را می توان شاهد بود.
 
*شاید نوع جدیدی از دروازه بانی!
 
در رسانه های اجتماعی عمده نگاه در بحث دروازه بانی به سمت دارندگان صفحات در رسانه های اجتماعی و در سطحی بالاتر مالکان این رسانه هاست تا سمت مخاطب، ولی آنچه این روزها شاهد هستیم، نوعی جدیدی از دروازه بانی است که این بار از سوی مخاطبان/کاربران اعمال می شود.
 
یک تجربه جدید رسانه ای در ایران
 
در پی اتفاقات چند ماه اخیر در ایران، این مخاطب/دنبال کننده است که به صاحبان رسانه به خصوص دارندگان صفحات در رسانه های اجتماعی می گوید که آیا اجازه دارد محتوایی منتشر کند یا خیر و یا اینکه اگر بناست محتوایی را منتشر کند، این محتوا چه باشد و چه مضمونی داشته باشد؟تجربه اخیر نشان داده دارندگان صفحات اجتماعی به ویژه در جایگاه اینفلوئنسر از ماکرو تا میکرو اینفلوئنسر، برای بقای خود سعی می کنند تا در چارچوب نگاه و خواست مخاطب حرکت کنند در غیراین صورت، با موجی از آنفالو، پیامهای منفی و... روبرو می شوند.در چنین فضایی فعالیت کردن، یعنی این مخاطب / دنبال کننده است که مشخص می کند که شکل و نوع فعالیت و مضمون آن چه باید باشد؟ چرا که دیگر دنبال کننده تنها تماشاچی صرف نیست بلکه به یک دنبال کننده مطالبه گر و فعال تبدیل شده است. شاید نمونه این نوع تجربه ها را کمتر بتوان در جهان جست که مخاطب/دنبال کننده تعیین تکلیف کرده و نقش جدی در جریان دروازه بانی ایفا کند.
 
تلاش برای گزینشگر نهایی نبودن
 
دکتر یونس شکرخواه از اساتید مطرح حوزه ارتباطات نکته ای جالب را در خصوص دروازه بانی در کتاب خبر، یاد اور شده که "خبری که به روزنامه راه می یابد از دروازه های متعددی و از مسیری طولانی گذشته است، خبری که در مقابل دیدگان شما قرار می گیرد، شما را آخرین گزینشگر می داند، آیا اجازه می دهید که بر دروازه نگاه شما جای گیرد؟" تلاش اخیر مخاطبان یا به عبارتی کاربران یا دنبال کنندگان، برای تاثیر در مسیر دروازه بانی خبر یا محتوا حکایت از کوشش آنها برای این مهم دارد که دیگر نمی خواهند صرفا گزینشگر نهایی باشند، بلکه از کیک بزرگ رسانه و فرایند دروازه بانی، تولید و توزیع محتوا و خبر، سهم بیشتری طلب کرده و نقش بیشتری می خواهند. کما اینکه با مشارکت در تولید محتوای رسانه ای، کوشیده اند تا در جریان سازی و خلق محتوا ایفای نقش موثر داشته باشند (عاری از قضاوت در خصوص سمت و سو و رویکرد، اهداف و اغراض و… این نقش آفرینی). جو کنونی حاکم بر رسانه های اجتماعی این روزها، تأکید بر فعالیت در جهت و مسیری خاص دارد . حتی تولیدکنندگان محتواهای تخصصی نیز با ملاحظاتی از جمله جنبه های کسب و کاری، سعی می کنند تا به خواستها و مطالبات مخاطب یا به عبارت بهتر دنبال کنندگان خود نیز نیم نگاهی داشته باشند یا در همان چارچوب حرکت کنند. گاه در چنین فضایی می توان رگه هایی از مارپیچ سکوت در جریان تولید محتوا و مضمون آن را شاهد بود.به هرتقدیر، چنین به نظر می رسد که با هرچه فعالتر شدن مخاطبان، کاربران و دنبال کنندگان، شکل جدیدی از دروازه بانی محتوا و اخبار را می توان شاهد بود.انتخابگر و گزینشگر شدن بیشتر مخاطبان /کاربران، می تواند زمینه توسعه یا محدودیت و یا طرد برخی رسانه ها را فراهم کرده و یا حتی تغییر مرجعیت رسانه ای را با تغییر نگاه و رویکرد مخاطب/ کاربر، رقم زند. آینده رسانه با حرکت به سمت هرچه شخصی شدن، تعاملی شدن و...، قطعا فرصت و قدرت بیشتری به مخاطب/کاربر خواهد داد. هر چند عموم این تلاش ها تاکنون برای حفظ و یا جذب مخاطبان/کاربران (به نوعی استفاده و رضایتمندی آنها) یا در راستای اهدافی خاص با تاثیرات مشخص از سوی رسانه ها صورت گرفته است.
 
*فرجام جنگ قدرت مخاطب و رسانه و سهم خواهی بیشتر مخاطب
 
از سویی با قبول قدرت رسانه و تاثیر آن (عاری از بحث دامنه قدرت آن) ، از قدرت مخاطب /کاربر نیز نباید غافل ماند که با حرکت جمعی یا مهاجرتهای خود قادرند، رسانه ای را به قدرت بیشتر رسانده یا طرد کنند یا به او بگویند، چه رویکردی و نگاهی برای بقا داشته باشد.
 
باید دید که جنگ قدرت طلبی رسانه و مخاطب/ کاربر، به کجا خواهد انجامید؟ آیا برتری همچنان با رسانه خواهد بود یا باید منتظر توازن قدرت میان رسانه و مخاطبان/کاربران آن بود؟ یا بسته به نوع و رسمیت ان این مساله متفاوت خواهد بود؟ شاید سازوکار منافع حاکم در رسانه ها، این امکان و فرصت را به طور کامل به مخاطبان ندهد ولی انتظار می رود قدرت مخاطبان/کابران/دنبال کنندگان نیز با هرچه فعالتر شدن و از سوی ارمغان های دنیای تکنولوژیک به آنها، افزایش یابد که از این جمله متاورس است.
 
چنین به نظر می رسد که متاورس، امکان تجربه های خبری و محتوایی مبتنی بر حواس پنجگانه، حس سه بعدی، امکانات دسترسی به موقعیتها و فضاهای مختلف در جهان موازی و... بیشتری به مخاطب خواهد داد، ولی خیلی مشخص نیست که آیا به همین نسبت قدرت مخاطب/کاربر نیز افزایش خواهد یافت یا خیر. در این میانه، رسانه ها نیز بیکار نخواهد نشست و راههای جدیدی را برای تاثیر بیشتر بر مخاطبان/ کاربران، دروازه بانی محتوا و... در پیش خواهند گرفت.
 
با آنچه که افرادی مانند دکتر عبدالظاهر از اساتید بین المللی ارتباطات در خصوص روزنامه نگاری نسل هفت و تغییر ماهیت و شکل فعالیت رسانه ها و تبدیل انها به پایگاههای داده ها و اطلاعات و دریافت اتوماتیک و به لحظه اخبار و اطلاعات، توسط میکروچیپهایی در بدن ما انسانها، ترسیم می کنند، تفاوتهایی در پیش بینی آینده خود رسانه ها و یا مخاطبان /کاربران به چشم می خورد. یک نکته آنکه، آنچه در روند شکل گیری رسانه های اجتماعی شاهد بودیم این بود که با ظهور این رسانه ها، با دادن امکان ایفای نقش همزمان فرستنده و گیرنده و توان نشر و بازنشر و دروازه‌بانی محتوا و... به همه افراد، این باور تقویت شد که جایگاه مخاطب تقویت شده ولی از منظری، باز فرصتی بیشتر برای رسانه ها به منظور دسترسی به اطلاعات افراد، تحلیل داده ها و... ایجاد شد تا با تولید محتوای شخصی سازی شده و الگوریتمهای خاص، در پی تاثیری بیشتر بر "مخاطبان/کاربران با امکان بیشتر" باشند.
 
به هر صورت باید منتظر ماند و دید قصه تلاش برای حفظ قدرت رسانه ها و تاثیر بیشتر (در زیر و روی پرده) و سعی به سهم خواهی مخاطب/کاربر، با همه تحولات تکنولوژیکی و... به کجا خواهد رسید.
 
شما در این خصوص چه فکر می کنید؟ آیا با این ترتیب می توانیم به تعاریف جدیدی از دروازه بانی خبری و محتوایی برسیم و در این میانه نقش و سهم مخاطب/کاربر و رسانه به چه شکل خواهد بود؟ آیا اصلا آینده رسانه ها و تحولات تکنولوژیکی، قادر خواهند بود دروازه بانی و مفهوم آن را به طور کلی دگرگون کنند؟ آیا دروازه بانی در حوزه رسانه های جریان اصلی و رسمی به قوت خود باقی خواهد ماند و یا نقش و قدرت مخاطبان/کاربران بر این عرصه نیز موثر خواهد بود؟ و یا دامنه تاثیر مخاطب عموما" بر رسانه های اجتماعی یا دیگر رسانه های جدید با قدرت مانور بیشتر برای مخاطب/کاریر خواهد بود؟ از آن سو، جامعه روزنامه نگاری و صاحبان رسانه ها برای حفظ قلمرو حرفه ای خود در حوزه دروازه بانی چه خواهند کرد و چه تدابیر خواهند اندیشید؟
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی