رسایی: «مرگ بر دیکتاتور» شعار ماست!

به گزارش «تابناک» به نقل از خبرگزاری دانشجو، برنامه زنده جهان آرا شب گذشته با موضوع بررسی آشوب‌های اخیر در کشور با حضور حمید رسایی برگزار شد.

اظهارات حمید رسایی به شرح زیر است:

آشوب‌های امروز فتنه مجازی و محکوم به شکست است

* اتفاقات اخیر را فتنه مجازی می‌دانم و به عقیده من، این جریان هم محکوم به شکست است، زیرا در فضای مجازی زیست می‌کند البته ما در مورد مردمی که انتقاد و اعتراض دارند صحبت نمی‌کنیم بلکه در مورد آشوب‌گرانی که آتش می‌زنند، فحاشی ناموسی می‌دهند و به پلیس حمله می‌کنند.

با جنگ روایت‌ها مواجه‌ایم

* از ابتدای انقلاب بحث تقلب در انتخابات مطرح میشد ولی سال 88 مردم باور کردند چون رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام، رئیس مجلس خبرگان و نخست وزیر امام آن ادعا را داشتند.
* با این حال در آن سال صدها هزار نفر به خیابان آمدند ولی امسال در تهران 13 میلیونی، 2 هزار نفر آمده‌اند.
* این فتنه مجازی است و فتنه‌گران به رسانه و شبکه‌های اجتماعی نیاز دارند تا روایت‌سازی کنند در حالیکه واقعیت آن نیست.
* برخی بازداشت‌شدگان می‌گویند از روی احساسات وارد میدان شدیم و فریب خوردیم.

توضیح درباره اظهاراتی که جنجالی شد

* یک نفر در هلند و در تجمع علیه جمهوری اسلامی برهنه شد، من مطلبی را درباره او و افرادی مثل او نوشتم که حرفش از آزادی همین است و ابایی ندارند که هر شب با یک نفر باشند.
* چند روز بعد یک نفر که در فضای مجازی به فاحشه رسانه‌ای مشهور است تیتر کرد که رسایی گفته معترضین می‌خواهند هر شب با یک نفر باشند؛ روزنامه‌های داخلی و سلبریتی‌های خودمان هم طبق آن شروع کردند به اعتراض به من
* این جریان به خاطر این بود که هیچ کس از غیر همفکرانشان در مورد اعتراضات حرفی نزند.

بیشتر ورزشکاران و هنرمندان ما با اغتشاشاگران همراه نیستند

* سلبریتی‌ها هم ابزار فتنه اخیر هستند چه اینکه اینفلوئنسرهای خارجی که برخی از آنها به فساد مشهور هستند هم مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

جریان اخیر شکست می‌خورد چون بحث انتخاب بین دین و بی دینی است

* مردم ایران همیشه بین دین و بی دینی، دین را انتخاب می‌کنند به همین دلیل در دهه 70 بحث دین آسان و دین سخت، اسلام رحمانی و اسلام خشن را مطرح کردند ولی باز هم شکست خوردند، جریان اخیر شکست می‌خورد چون بحث انتخاب بین دین و بی دینی است.

«مرگ بر دیکتاتور» شعار ماست!

* «مرگ بر دیکتاتور» شعار ماست که باید با صدای بلند بگوییم، اما دیکتاتور کیست؟ رضاخانی که با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ روی کار آمد و محمدرضاشاهی که جنایات بی شماری مرتکب شد؛ هر دو نفر هم قانون اساسی را تغییر دادند تا جانشین خود را انتخاب کنند.

چه کسی دیکتاتور است و چه کسی نیست؟

* دیکتاتور کسی بود که می‌خواست در دهه ۷۰ ریاست جمهوری را مادام العمر کند؛ کسی که وقتی رأی نیاورد گفت تقلب شده، کسانی که وقتی یار ندارند با ربات هشتگ‌سازی می‌کنند و می‌گویند حکومت از لبنان نیرو آورده است ولی خودشان التماس می‌کنند که آمریکایی‌ها بیایند اینجا زمام امور را در دست بگیرند.
* آن کسی که به اجبار مسئولیت رهبری را پذیرفت و عکس خانواده‌اش جایی نیست دیکتاتور نیست، هر چند می‌گویند به دنبال جانشینی فرزندش است.