اسراف، اكنون جزيي از باورها و رفتارهاي غلط ما شده است. گويي پيوند جداييناپذيري بين مصرف و اسراف در كشور ما به وجود آمده و ديگر چيزي به نام مصرف وجود ندارد و به نوعي همه چيز اسراف ميشود.
فرهنگ بيرويه مصرف را ميتوان به خوبي در همه اركان زندگي مشاهده كرد به طوري كه اسراف، اكنون جزيي از باورها و رفتارهاي غلط ما شده است. گويي پيوند جداييناپذيري بين مصرف و اسراف در كشور ما به وجود آمده و ديگر چيزي به نام مصرف وجود ندارد و به نوعي همه چيز اسراف ميشود.
به مصرف آب نگاه كنيد: توانستهايم به ركوردي دستنيافتني برسيم، «70 درصد بيش از الگوي جهاني» چرا؟ چون فكر ميكنيم به آساني به دست آمده و هيچگاه هم تمام نميشود. با آن ماشين، در، ديوار و حياط خانه و محلكار خود را ميشوييم، به هنگام استحمام، مسواك زدن، ظرف، ميوه و سبزي شستن 4،5 برابر حد معمول، آب مصرف ميكنيم. در بخش كشاورزي نيز كيلومترها با استفاده علمي از آب فاصله داريم و... آخر يكي نيست بگويد انصافت را شكر، اگر به ديگران رحم نميكني لااقل به خودت رحم كن، مگر نهاينكه اگر با مشكل آب مواجه شويم اولين نفري كه دچار ضرر ميشود، خودمان هستيم؟ مگر نه اينكه كشور ما از لحاظ جغرافيايي در منطقهاي نيمهخشك و شايد هم خشك قرار دارد و هر لحظه با تهديد منابع آبي روبرو هستيم؟
اما قصه به اينجا ختم نميشود، در مصرف گاز «بهويژه در فصل سرما» آنقدر اسراف ميكنيم(با وجود آن همه تبليغات تلويزيوني براي مصرف بهينه) كه به شبكه پخش سراسري فشار ميآيد و عدهاي از آن محروم ميمانند و از سرما به خود ميلرزند. جالب اينجاست كه شبكه پخش سراسري برق هم از دست ما در امان نيست. به ويژه در فصل گرما كه برخي با «بستن لامپهاي هزار در مغازه، استفاده از روشناييها متعدد و پر مصرف در خانه و استفاده بيموقع از وسايل پرمصرف و ...»،خاموشي را به سايرين هديه ميكنند.بر اساس آمار منتشرشده ايرانيان 17 برابر ژاپنيها و 2 برابر چينيها برق مصرف ميكنند.
آنچه از آب و برق گفته شد تنها بخش كوچكي از داستان غمانگيز مصرف بيرويه در كشور است زيرا با نگاهي به مصرف سوخت (بنزين و گازوييل) ، مواد غذايي(به ويژه نان) و ساير اقلام مصرفي ميتوان به تراژدي اسراف در كشور پي برد.
اما نكته قابل تامل اين است كه حتي با وجود اجراي قانون هدفمندي يارانهها نيز شاهد كاهش مصرف نبودهايم كه اين خود گواهي بر پيوند جداييناپذير مصرف و اسراف در كشور ماست. مگرنه اينكه آموزههاي اسلامي همواره ما را از اسراف برحذر داشته و بر ميانهروي در هركاري فرمان داده است؟ آيا براي ما زشت نيست كه مصرف انرژي در كشورمان را با كشور پرجمعيتي مانند چين و يا كل اتحاديه اروپا مقايسه كنند؟
به نظر ميرسد فرهنگسازي در زمينه مصرف بهينه بايد به عنوان يكي از مهمترين برنامههاي مهم مسئولين در دستگاههاي مختلف مورد توجه قرار بگيرد. آموزش از سنين پايه، بهرهگيري از رسانهها به ويژه تبليغات تلويزيوني، درنظرگرفتن تنبيهات و جريمههاي سنگين براي اسرافكنندگان از جمله اقداماتي است كه ميتوان در اين زمينه به كار گرفت ولي با اين وجود همه ما به عنوان يك مسلمان وظيفه داريم از يك سو با پاسداري از سرمايههاي خود و مصرف صحيح آن از تحميل هزينههاي سرسامآور بر دوش كشور جلوگيري كرده و از سوي ديگر آن را براي نسلهاي آينده حفظ كنيم.