کلیات
خواجه عبداللَّه انصاری هروی بن ابی منصور که نَسَبَش با شش واسطه به ابوایوب انصاری، صحابی پیامبر (ص) میرسد، از عرفا و بزرگان صوفیه است. وی که به شیخ الاسلام معروف است در اواخر قرن چهارم در هرات به دنیا آمد. خواجه از نه سالگی شعر میگفت و سپس برای خدمت به اسلام، مسافرت کرد.
شاعری
او شعر پارسی و عربی را نیکو میسرود و در جوانی در علوم دینی و حفظ اشعارِ عرب، مشهور بود. همچنین وی در حدیث و فقه مهارت داشت و در تصوف دارای مقامی عالی است. محل اقامتش، بیشتر در هرات بود و در آنجا، تا پایان عمر به تعلیم و ارشاد اشتغال داشت. وی دارای حافظه ای قوی و استعدادی بالا بوده است.
آثار
بیشتر شهرت خواجه عبداللَّه انصاری به جهت رسالات و کُتب مشهوری است که آنها را نگاشته که تفسیر قرآن، کنزُالسّالکین، رسالهی دل و جان، اُنسُ المُرید، انوارُ التَّحقیق، شَمس المجالس، منازل السائرین و مناجات فارسی از آن جمله اند.
درگذشت
خواجه عبداللَّه انصاری در سال ۴۸۱ ق. در ۸۵ سالگی درگذشت
مناجات ها
خواجه عبدالله انصاری دارای مناجات های معروفی است که در ادامه به دو مورد آن اشاره می شود.
الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.
الهی ضعیفان را پناهی. قاصدان را بر سر راهی. مومنان را گواهی. چه عزیز است آن کس که تو خواهی...
الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی. پیداست که در میان جانی، بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی.
***
الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه تو هر دو جهان را چه کند