بازدید 4843
۱

به افتخار همه‌ی دختران ایران

احسان رستگار
کد خبر: ۹۳۰۴۶۸
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۸ - ۰۸:۴۰ 16 October 2019

روح‌الله زم دستگیر شد.
این خبر و حواشی داغ آن،تیتر تمام رسانه‌های فارسی‌زبان است، از امروز تا لااقل یک هفته‌ی بعد. همه خواهند نوشت و گفت از تحلیل‌هایشان از این دستگیری. هنوز فیلم کامل اعترافات روح‌الله زم، معروف به نیما زم، پخش نشده، ولی قطعا حتی ایرانیانی که خیلی سیاسی نیستند هم برش‌هایی از آن را خواهند دید.

خلاصه این خبر، همه‌ی ما ایرانیان را در هر جای دنیا با هر طرز فکری، درگیر کرده و بعدا، بیشتر هم درگیر خواهد کرد.
ولی یک سؤال؛ چرا دستگیری روح‌الله زم این‌قدر داغ و خبرساز شد؟
حتما می‌گویید چون خیلی معروف بود.
چرا این‌قدر معروف شد؟
چون از مهم‌ترین عوامل رسانه‌ای دشمن وحدت و آرامش مردم و نظام بود. کسی بود که از تفرقه‌افکن‌ترین‌ها بود.
اما فراموش نکنیم که روح‌الله زم، سال‌هاست که در نظر اکثر قریب به اتفاق ایرانیان، یک دشمن بود؛ یک خائن به وطن و مردمش بود در لباس یک دشمن.

اما به نظرم الآن یک دغدغه‌ی مهم‌تر از روح‌الله زم و روح‌الله زم‌ها هم داریم؛ کسانی که یا دشمن نیستند ولی تفرقه‌افکنند و یا دشمنند در لباس دوست و تفرقه‌افکن.

اما القصه این‌که، قصه‌ی اصلی این مطلب، روح‌الله زم نیست؛ از آن حادتر است.

از همان آغاز لیگ، روشن بود که این فصل، فصل جدیدی در فوتبال ایران رقم خواهد خورد، از حیث حضور زنان در ورزشگاه‌ها. در همان هفته‌ی ابتدایی شروع لیگ برتر، با تیتر جلد «صندلی‌های بلاتکلیف آزادی»، به این موضوع پرداختیم؛ قبل از این‌که کسی خودش را بسوزاند و هشتگی داغ شود و فیفا حساسیتش در مورد حضور زنان در ورزشگاه‌ها، به نقطه‌ی جوش برسد.

ما حالا، بعد بازی ایران-کامبوج، بعد قریب دو ماه، باز رفتیم سراغ همان موضوع، اما نه با هدف موج‌سواری، بلکه با دغدغه‌ی پرداختن به یک مسأله‌ی خیلی ریشه‌ای و جدی در فرهنگ و جامعه‌ی ما؛ معضل تفرقه‌افکنی!

گوشه‌ای از ورزشگاه، اختصاص پیدا می‌کند برای حضور بانوان. این بار اما، بلیت‌فروشی انجام می‌شود. حضور زن‌ها، نمایشی نیست. خیلی سریع، بلیت تمام صندلی‌ها زنان، فروخته می‌شوند، اما هنوز بسیاری از صندلی‌های ورزشگاه آزادی، خالی‌اند.

یک گل پس از گل بعدی به ثمر می‌رسد و ایران ۱۴-۰ می‌برد. عکس‌های منتشره را تماشا می‌کنم. چند عکس نظرم را بیشتر جلب می‌کند. عکس، مثل عکس‌های دیگر خیلی رنگی نیست، اما خیلی آرامش‌بخش و دلنشین است. یک زن چادری است. مادر شهید، دارد عکس فرزند شهیدش را روی گوشی‌اش تماشا می‌کند. انگار با دخترش به ورزشگاه آمده. او تنها چادری زنان ورزشگاه آزادی نیست. آن‌هایی که چادری نیستند هم همگی بدحجاب نیستند.

شنبه، صفحه‌ی جلد بعضی روزنامه‌ها را نگاه می‌کنیم. عنوان نخست و عکس یکش این است؛ “«راهیان آزادگی» و «قربانیان آزادی»”. گردنم کمی درد می‌گیرد، یکی دو جای دست و پایم تیر می‌کشد. چشمانم از تعجب دو برابر می‌شوند و اصرار دارند جای اجزاء دیگر صورتم را تنگ کنند. بعد به خودم نهیب می‌زنم: “این همه تعجب برای چی؟! مگه بار اوله که می‌بینی این روزنامه داره دوقطبی‌سازی می‌کنه؟” اما دوست ندارم باور کنم که قدرت تحلیل اتفاقی به این سادگی، چرا برای برخی، این‌قدر دشوار و عجیب و غریب است.

طوری تیتر زده بود که انگار دور از جان، تصویر یک باند دختران اراذل و مخبّط را انداخته روی صفحه‌ی نخست. انگار هنوز تنش برای دوقطبی‌سازی‌های ۸۸ می‌خارد. گویی لذت می‌برد که دو خواهر را مقابل هم قرار دهد؛ به یکی که پیاده، مشرف می‌شود به زیارت حرم امام حسین (ع) در اربعین، بگوید آزاده و به آن یکی که می‌رود در چارچوب قوانین رسمی جمهوری اسلامی ایران، به تماشای فوتبال تیم ملی کشورش مقابل کامبوج بنشیند می‌گوید قربانی!

داشتم فکر می‌کردم، اگر روح‌الله زم در ایران رسانه داشت و می‌خواست فتنه‌ی زیرپوستی به پا کند و یک دوقطبی خیلی ظاهرا حزب‌اللهی اما باطنا رذیلانه ایجاد کند، آیا تیتر یکی بهتر از همان که چاپ شد، به ذهنش می‌رسید؟

آیا جز این است که گرچه الحمدلله راهیان پیاده‌روی اربعین، بسیار پرشمارند، اما باز هم اقلیتی از جوانان کشورند؟ خب! حالا باید به آن‌هایی که به هر دلیلی، با هر ملاحظه‌ای، به زیارت در این ایام مشرّف نمی‌شوند، باید بگوییم قربانی؟!

واقعا بعضی مدعیان کجا و مکتب فکری رهبر انقلاب کجا! برخی مدام در حال تقویت دوقطبی‌های کاذب هستند اما رهبری می‌فرمایند حتی آن‌هایی که بدحجاب هستند هم... از کجا معلوم؟ شاید از خیلی از ما، بیشتر به بسیاری اخلاقیات، پایبند باشند!

اصلا تمام این صغری-کبری چیدن‌ها هم به کنار؛

آن مادر شهیدی که عکس شهیدش روی گوشی‌اش برایش طنازی می‌کرد و با دخترش آمده بود ورزشگاه آزادی! تو به او هم گفتی قربانی آزادی!

ببین! ای تیتر زن قهّار! ای شکافنده‌ی وحدت جامعه! خودمانیم! حالا تو بیشتر قربانی هستی،یا آن‌ها قربانیان آزادی؟! اصلا کاش می‌شد تیتر یک بزنیم «قربانیان خودعمار پنداری!»

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
خوب بافتی والله
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها