بازدید 37648

مادری که دو فرزندش را کشته بود، بالای دار رفت

کد خبر: ۹۲۰۱۷۱
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۸ 26 August 2019

زن ۳۸ ساله‌ای که مرداد سال ۹۴ و در یک جنایت بی رحمانه، دو فرزند خردسالش را به طرز فجیعی به قتل رسانده بود، سپیده دم روز گذشته با حضور قضات اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و دیگر مسئولان ذی ربط در زندان مرکزی به دار مجازات آویخته شد.

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، ماجرای این جنایت تکان دهنده هفتم مرداد ۹۴ از آن جا آغاز شد که دو کودک خردسال به طرز فجیعی در یک واحد آپارتمانی واقع در خیابان دکتر شریعتی منطقه قاسم آباد به قتل رسیدند. با حضور قاضی تحقیقات در این باره آغاز شد.

اجساد پسر ۹ ساله و دختری هشت ساله در حالی که پوششی به تن نداشتند و آثار ضربات متعدد کارد بر قفسه سینه و گردن آن‌ها خودنمایی می‌کرد به صورت طاق باز کف اتاق خواب افتاده بود و متکایی خونین نیز زیرسرشان قرار داشت. بریدگی که در کف دست دخترک نمایان بود نشان می‌داد که او قصد داشته با گرفتن تیغه کارد مقاومت کند.

پزشک قانونی که به دستور مقام قضایی در محل وقوع جنایت حضور داشت، پس از انجام معاینات مقدماتی درحالی علت دقیق مرگ را به بررسی‌های بیشتر موکول کرد که بنا به نظر وی حدود ۳۶ ساعت از مرگ برادر و خواهر مذکور می‌گذشت.

ادامه تحقیقات قاضی با تجربه وقت شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بیانگر آن بود که پدر مقتولان در سال ۱۳۸۹ و در سن جوانی فوت کرده است و دو کودک مذکور که آرش و سیما نام داشتند به همراه مادرشان در طبقه اول این مجتمع مسکونی زندگی می‌کردند، اما از مادر آنان خبری نبود و این احتمال قوت گرفت که کودکان به دست مادرشان کشته شده اند. با این ظن، دستور بازرسی دقیق منزل صادر شد که ناگهان لباس‌های خون آلود مادر مقتولان نیز به همراه کاردی بزرگ که هنوز آثار خون روی آن وجود داشت، کشف شد. این سرنخ دیگر محلی را برای تردید باقی نگذاشته بود که پدر بزرگ مقتولان مورد سوال مقام قضایی قرار گرفت.

او گفت: دخترم از زمانی که همسرش جان سپرد دچار افسردگی شده بود و به صورت خودسرانه دارو‌های آرام بخش استفاده می‌کرد...

چند روز بعد از این ماجرای هولناک، مادر دو کودک خردسال (مقتولان) که به شمال کشور گریخته بود با تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شد و به بازسازی صحنه قتل پرداخت.

این زن ۳۴ ساله در تشریح این جنایت بی رحمانه گفت: سال ۸۹ وقتی همسرم فوت کرد، مسئولیت نگهداری دو فرزند خردسالم را به عهده گرفتم و آن‌ها را بزرگ کردم. پسر ۹ ساله ام آرش نام داشت و در کلاس سوم ابتدایی تحصیل می‌کرد و سیما دختر هشت ساله ام نیز کلاس دوم ابتدایی بود. ولی دیگر از این وضعیت «تنهایی» خسته شده بودم و نمی‌توانستم به درستی از فرزندانم نگهداری کنم، البته از قبل برای کشتن آن‌ها نقشه‌ای نداشتم و روز حادثه به یک باره این تصمیم را گرفتم.

در این هنگام قاضی با تجربه شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد از وی پرسید: آیا بیماری خاصی داشتید؟ که متهم پاسخ داد: نه! هیچ وقت بیماری خاصی نداشتم و در هیچ مرکز درمانی هم تا قبل از وقوع جنایت بستری نشده بودم. زن جوان سپس درباره چگونگی وقوع جنایت ادامه داد: غروب روز حادثه برای لحظه‌ای این فکر به ذهنم رسید که خودم را از دست فرزندانم راحت کنم به همین دلیل به هر یک از آن‌ها چند عدد قرص خواب آور خوراندم که خودم مصرف می‌کردم. وقتی آن‌ها گیج شدند و به خواب رفتند به سراغشان آمدم.

او در حالی که به طور عملی صحنه جنایت را شرح می‌داد، گفت: ساعت حدود ۲۳ شب بود که کنار پسرم قرار گرفتم او یک لحظه بیدار شد و چشمانش را باز کرد، ولی من تصمیم خودم را گرفته بودم به همین دلیل دیگر تامل نکردم، اما وقتی قصد کشتن دخترم را داشتم او با دستش تیغه چاقو را گرفت ولی... پس از آن هم کولر و تلویزیون منزل را روشن گذاشتم و فرار کردم.

متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد که در آن وقت شب کجا رفتی؟ گفت: به آژانس تلفنی زنگ زدم و خودرویی را به مقصد شهر‌های شمالی کشور اجاره کردم. چند روز را با پیرمردی که راننده خودرو بود در شهر‌های شمال سپری کردم و پس از آن دوباره به مشهد بازگشتم که توسط کارآگاهان اداره جنایی دستگیر شدم.

وی ادامه داد: من از نظر مالی مشکلی نداشتم، اما نمی‌دانم چرا دست به این کار زدم و هم اکنون نیز کابوس‌های وحشتناک شبانه رهایم نمی‌کند!

این زن در پاسخ به سوال دیگر قاضی که پرسید چرا هنگام دستگیری از یک پیرمرد نام بردی؟ گفت: می‌خواستم ارتکاب قتل را به گردن او بیندازم، ولی وقتی متوجه شدم که این قصه باورکردنی نیست حقیقت ماجرا را بیان کردم درحالی که کاملا هنگام جنایت هوشیار بودم و می‌دانستم چه می‌کنم! به گزارش اختصاصی خراسان، با تکمیل تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این پرونده جنایی در شعبه پنجم کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گرفت.

دادگاه پس از بررسی‌های قضایی دقیق و با توجه به تایید سلامت روانی متهم توسط پزشکی قانونی، رای به قصاص نفس داد که رای صادر شده به تایید شعبه ۲۴ دیوان عالی کشور نیز رسید و این حکم برای اجرا به معاونت اجرای احکام دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد. با فراهم شدن مقدمات، سپیده دم روز گذشته این زن قاتل در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۴۱
انتشار یافته: ۱۵
ما را چه می شود ؟؟!!!!!!!
باورکردنی نیست مادری که باید همه وجودش عشق مادری و در خدمت فرزندان باشد !! دست به چنین عملی بزند !!!!
دلایل زیادی دارد که باید مسئولین و کارشناسان به آن پرداخته و ابزار جلوگیری از این فجایع را فراهم سازند , به امید آن روز
اعدام یا قتل قانونی!
ایا یک مادر فرزندان خود را به قتل میرساند؟
اصولا ایا یک انسان، یک انسان دیگر را می کشد؟
پاسخ واضح است!
نه آن فرد مادر است و نه این یکی اسنان
اصولا قتل همنوع اگر با عمد باشد نسان از مشکلات بسیار دارد، حال اگر این فرد قاتل عزیران خود باشد، شرایط وی فاجعه بار است.
جامعه بایست ابتدا شرایط بوجود امدن این فاجعه ها را بگیرد و سپس در مراحل ابتدایی و قبل از وقوع هر جنایتی درمان کند و در انتها بایست اگر جنایتی رخ داد یک مریض را اعدام نکند بلکه سعس و تلاش در درمانش کند و تا درمانش تحت کنترل کامل باشد.
پناه بر خدا ...
خدا لعنتش کنه . می تونست بچه ها رو به بهزیستی تحویل بده بعد هر غلطی می خواد بکنه
بعد از چهار سال!!!!
همه توجیه می کنند!
حالا هی بگین بهشت زیر پای مادران است!!‌آخه مادر داریم تا مادر!
آخر نفهمیدیم 38 یا 34 سال؟
جای آن دارد که انسان خون گریه کند پس مهر مادری را جه شد ؟
واقعا باید به حال و روز مردممون گریه کرد.خدا عاقبت به خیرمون کنه
وبازهم مشهد........................
خدایش بیامرزد ولی کاش همین طوری که بعد جنایت از شهر گذاشتی و رفتی این بچه یتیم های بیچاره را نمی کشتی واز شهرفرار میکردی فکر میکردی اصلا بچه ای نداری وسر به بیابان میگذاشتی
این زن ۳۴ ساله در تشریح این جنایت بی رحمانه گفت: سال ۸۹ وقتی همسرم فوت کرد، مسئولیت نگهداری دو فرزند خردسالم را به عهده گرفتم و آن‌ها را بزرگ کردم. پسر ۹ ساله ام آرش نام داشت و در کلاس سوم ابتدایی تحصیل می‌کرد و سیما دختر هشت ساله ام نیز کلاس دوم ابتدایی بود. ولی دیگر از این وضعیت «تنهایی» خسته شده بودم و نمی‌توانستم به درستی از فرزندانم نگهداری کنم، البته از قبل برای کشتن آن‌ها نقشه‌ای نداشتم و روز حادثه به یک باره این تصمیم را گرفتم.
خانواده ها کجا بودن؟ پدربزرگی ، عمویی ؟ هیشکی نبوده یک مقدار حمایت کنه که اینجوری این بچه ها پر پر نشوند؟
اینجا حرفی از شاکی خصوصی نزده شده...
شاکی خصوصی مگه داشت؟
خدا روحش رو تو جهنم بذاره
پدر رومینا هم باید اعدام بشه
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار