بازدید 60956

خلبانی که بمب روی سر مردم عراق نریخت اما تن صدام حسین را لرزاند

دوش که پیشکش، پوتین‌هایم را هم دو سه روز یک بار هم وقت نمی کنم از پایم خارج کنم. علی که اون همه خوش تیپ بود رفته موهایش رو از ته تراشیده من هم شده ام شبیه آن درویشی که هر وقت می‌رفتیم چهارراه زند آنجا نشسته بود. بچه های گردان یک شب وقتی من و علی داشت کم کم خواب مون می برد دست و پای مان را گرفتند و انداختند توی حمام، آب را هم روی مان بازکردند. خدا پدر و مادرشان را بیامرزد چون پوتین های مان را که در آوردیم دیدیم لای انگشت های مان کپک زده است.
کد خبر: ۹۱۳۰۲۹
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۶ 21 July 2019

عباس دوران بمب روی سر مردم عراق نریخت اما تن صدام حسین را لرزاندچنین روزی در تاریخ دفاع مقدس ایران یک روز ماندگار است؛ روزی که یک خلبان ایران در اوج دفاع مقدس، لرزه بر تن صدام و ارتش بعث عراق انداخت و معادلات بین‌المللی را برهم زد؛ روزی که عباس دوران برای همیشه نامش در قلب مردم وطن‌دوست ایران حک شد و نسل‌های پیاپی او را همچون آرش یاد خواهند کرد؛ اویی که جانش را در تیر نهاد.

به گزارش «تابناک»؛ شهید سرلشکر خلبان عباس دوران یکی از نشان‌های افتخار خلبان‌های ایرانی است؛ مردی که تا جان در بدن داشت، در راه وطن جنگید و در این مسیر خون پاکش را در طبق اخلاص گذاشت و نامش بر جریده تاریخ ثبت کرد. عباس  در سال 1329 در شیراز به دنیا آمد و در سال 1351 بعد از اتمام تحصیلات به دانشگاه خلبانی نیروی هوایی ارتش رفت. با اتمام دوره مقدماتی جهت ادامه تحصیل به آمریکا اعزام شد و با اخذ نشان و گواهی‌نامه خلبانی به ایران بازگشت. با آغاز جنگ تحمیلی خدمت خود را در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیات فرماندهی پایگاه سوم شکاری نفتی شهید نوژه ادامه داد و در طول سال‌های دفاع مقدس بیش از یک صد سورتی پرواز جنگ انجام داد.

عباس دوران بمب روی سر مردم عراق نریخت اما تن صدام حسین را لرزاند

در 30 تیرماه سال 1361 برای انجام مأموریت حاضر شد. هدف موردنظر او بغداد بود. او قصد داشت، با ناامن کردن شهر از انجام کنفرانس سران کشورهای غیرمتعهد در این شهر جلوگیری کند و مانع رسیدن صدام به اهداف شومش شود. به همین علت از سد دفاع هوایی پایتخت عراق گذشت و شهر را بمباران کرد اما اصابت موشک عراقی باعث شد، هواپیما آتش بگیرد، دوران به طرف پالایشگاه الدوره پرواز کرد.

تمام بمب‌ها را بر روی پالایشگاه فرو ریخت، قسمت عقب هواپیما در آتش می‌سوخت. او به جای ایجکت کردن و خروج از هواپیما، در آخرین لحظات با یک عملیات استشهادی هواپیما را به ساختمان هتل بغداد کوبید و به این صورت شهید عباس دوران در 31 تیرماه 1361 به شهادت رسید. بعد از این واقعه تبلیغات صدام در مورد امنیت بغداد نقش بر آب شد. بدین‌ترتیب اجلاس سران غیرمتعهدها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشد.

ناصر باقری کابین عقب جنگنده زنده یاد امیر سرتیپ «محمود اسکندری» در عملیات بغداد بود؛ همان عملیاتی که نام شهید عباس دوران در تاریخ جاودان شد و همرزم دیگرش منصور کاظمیان به اسارت درآمد اما اسکندری هواپیمای زخمی را از دومین دیوار دفاعی غیرقابل عبور جهان به سلامت به پایگاه بازگرداند. خلبان ناصر باقری از آن لحظات روایت می‌کند: «قرار بود تحت هر شرایطی سکوت رادیویی در طول عملیات حفظ شود اما بالاخره دوران و کاظمیان به ناچار سکوت رادیویی را شکستند. عباس روی رادیو گفت: «ما را زدند!» محمود اسکندری خلبان هواپیمای دوم همراه عباس دوران جواب داد: «عیبی ندارد ، ما را هم زدند! پشت سر من ادامه مسیر بدهید.» دوران جواب داد: «موتور شماره دو من آتشه گرفته و دیگر نمی‌توانم ادامه بدهم!» اسکندری جواب داد: «نهایت تلاش‌تان را بکنید و اگر نتوانستید ادامه بدهید بپرید بیرون»  اما بعد از این مکالمه دیگه هیچ پاسخی از جانب فانتوم دوران و کاظمیان دریافت نشد.

خلبان باقری ادامه می‌دهد: این آخرین باری بود که صدای عباس دوران را شنیدیم، تا آخرین لحظه آرام و با خونسردی حرف می‌زد و هیچ ترسی در صدایش نبود. شدت آسیب برخورد موشک زمین به هوای عراقی به موتور فانتوم چنان بود که هواپیمای دوران و کاظمیان نتوانست پشت سر اسکندری ادامه مسیر بدهد. عباس قبل از آغاز عملیات گفته بود: «اگر هواپیمایش را بزنند بیرون نخواهد پرید.» یکی از تنها خلبانانی بود که صدام او را به نام می‌شناخت و آرزو داشت او را در اسارت ببیند اما داغ این آرزو به دلش ماند.

بعد از بیست سال تنها قطعه‌ای از استخوان پا به همراه تکه‌ای از پوتین شهید عباس دروان به میهن بازگشت و روز دهم مردادماه سال 1381 خانواده‌اش او را در شیراز به خاک سپردند. 16 سال پیش پیکر مطهر شهید خلبان، عباس دوران به کشور بازگشت. تابوتی که تنها حاوی بخشی از استخوان پای او و تکه‌ای از پوتینش بود.

عباس دوران در نامه‌ای در دوران دفاع مقدس برای همسرش نوشته که او تا چه حد حین بمباران عراق مراقب بوده بمب بر روی سر مردم بی‌گناه نریزد و تنها مناطق نظامی و نظامیان را بمباران کند. شاید خواندن متن این نامه و لحن آن، فرصتی برای درک بهتر از روح لطف این دلاور مرد باشد:

«خاتون من، مهناز خانم گلم سلام

بگو که خوب هستی و از دوری من زیاد بهانه نمی گیری. برای من نبودن تو سخت است ولی چه می شه کرد جنگ جنگ است و زن و بچه هم نمی شناسد. نوشته بودی دلت می خواهد برگردی بوشهر. مهناز به جان تو کسی این جا نیست؛ همه زن و بچه های شان را فرستاده اند تهران و شیراز و اصفهان و… .

علی هم (سرلشکر خلبان شهید علیرضا یاسینی) امروز و فرداست که پروانه خانم و بچه ها را بیاورد شیراز. دیشب یک سر رفتم آن جا. علیرضا برای ماموریت رفته بود همدان. از آنجا تلفن زد من تازه از ماموریت برگشته بودم می خواستم برای خودم چای بریزم که گفتند تلفن. علی گفت: مهرزاد مریضه، پروانه دست تنهاست. قول گرفت که سر بزنم. بهم گفت: «نری خونه بیفتی بعد بگی یادم رفت و از خستگی خوابم رفت…» می‌دانی این زن و شوهر چه لیلی و مجنونی هستند.

پروانه طفلک از قبل هم لاغرتر شده. مهرزاد کوچولو هم سرخک گرفته و پشت سرش هم اوریون. پروانه خانم معلوم بود یک دل سیر گریه کرده. به علی زنگ زدم و گفتم علی فکر کنم پروانه خانم مریضی مهرزاد را بهانه کرده و حسابی برات گریه کرده است. علی خندید و گفت: حسود چشم نداری توی این دنیا یکی لیلی من باشه؟

دلم اینجا گرفته عینکم رو زدم و همان طور با لباس پرواز و پوتین هایی که چند روز واکس نخورده نشستم تا آفتاب کم کم طلوع کنه یاد آن روزی افتادم که آورده بودمت اینجا، تو رستوران «متل ریسکِس» نمی دونم شاید سالگرد ازدواج یکی از بچه‌ها بود.

اگر پروانه خانم و بچه ها توی این یکی دو روز راهی شیراز شدند برایت پول می فرستم. خیلی فرصت کم می کنم به خونه سربزنم علی هم همین طور حتی فرصت دوش گرفتن رو هم ندارم. دوش که پیشکش، پوتین‌هایم را هم دو سه روز یک بار هم وقت نمی کنم از پایم خارج کنم. علی که اون همه خوش تیپ بود رفته موهایش رو از ته تراشیده من هم شده ام شبیه آن درویشی که هر وقت می‌رفتیم چهارراه زند آنجا نشسته بود.

بچه های گردان یک شب وقتی من و علی داشت کم کم خواب مون می برد دست و پای مان را گرفتند و انداختند توی حمام، آب را هم روی مان بازکردند. اولش کلی بد و بیراه حواله شان کردیم اما بعد فکر کردیم خدا پدر و مادرشان را بیامرزد چون پوتین های مان را که در آوردیم دیدیم لای انگشت های مان کپک زده است.

مهناز مواظب خودت باش. این حرف ها را نزدم که ناراحت بشی. بالاخره جنگ است و وضعیت مملکت غیر عادی. نمی شود توقع داشت چون یک سال است ازدواج کردیم و یا چون ما همدیگر را خیلی دوست داریم جنگ و مردم و کشور را رها کرد و آمد نشست توی خانه. از جیب این مردم برای درس خواندن امثال من خرج شده است. پیش از جنگ زندگی راحتی داشتیم و به قدر خودمان خوشی کردیم و خوشبخت بودیم. به قول بعضی از بچه های گردان خوب خوردیم و خوابیدیم. الان زمان جبران است اگر ما جلوی این پست فطرت ها نایستیم چه بر سر زن و بچه و خاک مان می آید. بگذریم…

از بابت شیراز خیالت راحت آن جا امن است کوه های بلند اطرافش را احاطه کرده و اجازه نمی دهد هواپیماهای دشمن خدای ناکرده آنجا را بزنند. درباره خودم هم شاید باورت نشه اما تا به حال هر ماموریتی انجام دادم سر زن و بچه های مردم بمب نریختم اگر کسی را هم دیدم دوری زدم تا وقتی آدمی نبوده ادامه دادم.

لابد خیلی تعجب کردی که توی همین مدت کوتاه چطور شوهر ساکت و کم حرفت به یک آدم پر حرف تبدیل شده خودم هم نمی دانم به همه سلام برسان به خانه ما زیاد سر بزن. مادرم تو را که می‌بیند انگار من را دیده. همه چیز زود درست می‌شود دوستت دارم خیلی زیاد.

مواظب خودت باش/همسرت عباس
در مهر ماه ۱۳۵۹»

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۳۶
انتشار یافته: ۶۵
روج عباس دوران بی تکرار دوران تا ابد قرین رحمت الهی باد
زمانی که بهترین جوانان دلاور ایران جانفشانی میکردند بودند افرادی که به دشمن پناهنده شدند و بعد از جنگ با پررویی به ایران برگشتند !
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
خواهش میکنم درج کنید

من دوسال در نیروی هوایی خدمت کردم. قسمت ایثارگران و شهدا. زندگینامه شهدا را مینوشتم. شهید دوران بیش از آنچه که تصور کنید بر گردن همه مردم ایران حق دارد. همیشه پیش خودم میگفتم آخه چرا؟ چرا شهید شد؟ کاش می بود و حاصل کارهایش را می دید!
حیف و صد حیف که رفت!
خدایش بیامرزاد!!

با سپاس از تابناک
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
او تا چه حد حین بمباران عراق مراقب بوده بمب بر روی سر مردم بی‌گناه نریزد و تنها مناطق نظامی و نظامیان را
بمباران کند آیا به نظر شما با این مطلب که ایشان در آخر بوسیله زدن هواپیمای جنگی خود به هتل بغداد که قاعدتا در آن مردم عادی زیادی هم وجود داشتند در تناقض نیست
روحش شاد
پاسخ ها
ناشناس
| Australia |
۰۲:۳۴ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
ریش هم نداره، یقه اش هم بازه.... ولی کارش درسته
روحش شاد
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
خدا همشون رو رحمت کنه
درود به روان پاک شهید دوران . قدردان فدکاری این مرد بزرگ هستم. روحش شاد.
خدارحمتشون كنه عجب مردايي بودن
شیرمردان ایران درود خداوند بر شما
درود بر اين شهيد عزيز.
درود بر شرفت یادت گرامی دلاور
آن هتل چند خدمه داشت؟
پاسخ ها
ناشناس
| Germany |
۲۳:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۰
الان نگران خدمه هتل شدی
مجید
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۱۳ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
هتل محل استقرار نیروهای نظامی عراقی بوده.
جوادزارع
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
از خدمه هتل کسی آسیب ندید ولی هدف که آسیب به امنیت بغداد بود حاصل شد
در صورت برگزاری کنفرانس در عراق صدام حسین بمدت ۴سال ریاست اون رو به عهده میگرفت که این داغ توسط شهید عزیز وطن به دلش موند
ناشناس
| United States of America |
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
کاش امثال کسانی که در قلبشان مرض هست همه شان در اون هتل جمع شده بودند
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
خدمه یک کنفرانس فوق امنیتی از نیروهای امنیتی آن کشور تامین می شود نه افراد عادی
خدا رحمتش کنه
خدا رحمتش کنه و یادش گرامی باد
به راستی که وارث نسلی شدیم که با فداکاری بی نظیر خود حافظ این آب و خاک بودند. روحش شاد و راهش برقرار!
با تمام مشکلات اقتصادی هرگز ابهت وصلابت این راد مردان از یاد وخاطره ها نمی رود شهیدان دوران ویاسینی الگوهای خوب وطن پرستی با کثرت پروازها ودقت در انجام ماموریت ها واوج فدا کاری هستند.در جایی خواندم که شهید یاسینی دوست نداشته تعداد پروازهایش را که رکورد زده بوده در جایی بگویند.شهید دوران حاضر به بیرون پریدن نبوده ودر حالی که خیلی جوان بوده وتازه ازدواج کرده بوده شهیدشده.آفرین .روح همگی آنها شاد وراهشان پررهرو.
واقعاً شرمنده ایم، قهرمانان وطن.... از آنچه بعد شما در این مملکت شد ....
تصویر شهید عباس دوران، اوج رشادت یک جوان ایرانی را به جهان نشان می دهد. مطمئنم ترامپ و تیم "ب" از دیدن این تصویر لرزه بر اندامشان می افتد.
پاسخ ها
مهدی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۵۱ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
لازم نیست ترامپ بلرزه همین اختلاس گرها بلرزند کافیه و کمی خجالت بکشند که نفرات قبلی چه زحمتی برای ایران کشیده اند.
غلام
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۴۳ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
از رشادت های شما هم تنشون یه لرزه در میاد. سلطان فزای مجازی .
تو فضای واقعی هم این رشادت هاتو نشون بوده
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۷:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
این چیه یاد گرفتین میگین شرمنده ایم؟ نکنه شما هم جزو آقازاده های رانت خوار و اختلاسگر و دزد بیت المال هستی که شرمنده ای؟ مردم عادی چه شرمندگی دارن؟
یاد همه مردان وزنان شیردل ایران گرامی باد
احساس غرور می کنم چقدر مایه سربلندی ایران بوده و هست.دل شیر داشته روحش شاد.
پرواز تا ملکوت اعلی
این فراز بی فرود از خاک تا افلاک
روحش شاد باشد
بهشت جاودان گواری وجودشان و همنشیم اباعبداله الحسن شوند
کاش یه عباس دوران هم واسه مدیریت کشور داشتیم
روحش شاد ، شرم و نفرین بر غارتگران ، مسئولین بی کفایت و محتکرانی که در این سرزمین مقدس جولان می دهند.
کجایند مردان بی ادعا . . .
فرزند حقیقی ایران
روحش شاد یادش گرامی
ببین توروحضرت عباس
میگه باخرج همین مردم خلبان شدیم باید جبران کنیم
وای بر اون مدیر فاسد وای بر مدیر غاصب بی لیاقت .....
یعنی بقیه خلبنان ها بمب میریختند سر مردم؟
شهید عزیز، سرباز وطن پرست ایران، جایگاهت بهشت برین باد.
كاش برخي از مسئولين نظام و دولتي ها و اخلاص كننده ها كمي از خون اين شهدا خجالت بكشند.
مگر خلبانان ما بمب بر سر مردم عراق می ریختند؟ خلبانان ما تنها اهداف نظامی را بمباران می کردند.
شما با این تیترتان در حقیقت ادعا دارید که تمامی خلبانان ما در تمامیی عملیات های جنگ شان مردم عراق را بمباران کرده اند و تنها شهید دوران اینکار را نکرده است.
واقعا متاسفم..... عایت اخلاق در بحبوحه جنگ بود که سبب شد تا عراقی ها عاشق ایرانیان شوند و ما بعد زا جنگ نزدیک ترین دوست ملت عراق اهم از شیعه، ترکمن و کرد باشیم.
من یگ کوردهستم افتخارمی کنم که فرزندانی چون عباس دوران باجان ومال خودمایه گذاشته وانقلاب اسلامی ایران عزیزرابه این دوران رساندن خدارحمت کند چنین مردانی درخاک شیرایران زمین به قول ماکوردها کاک عباس هزگز ناوی نازارت قدله میلتی ایران له بیرناچیت له خوادوااکم روحت له گل روحی شهیدانی کربلاوامام حسین پیکو بیت اینشاالله
قابل توجه مسئولان ، مدیران و افراد دارای ژن خوب.........
"نمی شود توقع داشت چون یک سال است ازدواج کردیم و یا چون ما همدیگر را خیلی دوست داریم جنگ و مردم و کشور را رها کرد و آمد نشست توی خانه. از جیب این مردم برای درس خواندن امثال من خرج شده است."
درود به شرفت........... و اف بر اونایی که از خونهای شما گذشتن و الان بخاطر ژن خوبشون از همه مملکت و مردم طلبکارن...........ژن خوب شما بودید که شرف داشتید................
رانت خوارها خجالت
شماكجا وماكجا واقعا بعضي از ما چطور ي مي تونيم باشما بزرگواران تو اون دنيا رودرو بشيم
الان سرشونو بلند کنن ببینن چی به سر مملکت اومده
روح شهید عباس دوران (چه اسم زیبا و برازنده ای) شاد و قرین رحمت الهی و اولیاء الله باشد. ممنون تابناک که یاد و خاطره این شهید بزرگوار رو زندگی کرید. فیلم و نامه جالب و تاثیرگذار بود. ای کاش صداوسیما به این قهرمانان واقعی می پرداخت بجای پول مفت ریختن به پای سلبریتی های بی خاصیت مدعی
درودبرشهیدان دلاور ایران اسلامی شرمندتونم شهدای عزیز
جنگ آمد تا دلیرمردان وشیران را از نامردان جدا کند اونها نجات دادن کشور رو باخون خودشون اما اینا....
واقعا شیر مرد بودن تمام شهدا ایران
ببینم که باز ایران جنگ بشه کسانی که تو این 41سال پرورش یافتن انگشت کوچکه این بزرگان میشوند یا نه
روحت شاد قهرمان
درود بر شرف همه شهدای عزیز وطنم ایران ,اونهایی که هزاران میلیارد اختلاس واشرافی زندگی میکنن از خانواده این عزیزان شرمنده باشن
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز /مرده آن است که نامش به نکویی نبرند .درود به روح شهدای این مرز بوم ودرود به جانبازان این مرز بوم ،روحش شاد وروح تمام شهدا شاد باد ،شهدای ما باغیرت شجاعت دلیر مردی شهید شدند ،گفته های شهید بزرگوار وپاک زنده یاد عباس دوران قوت قلب میده وکنارش جیگرم سوخت برای این شهید بزگوار روحت شاد بزرگ مرد ...
عزیزم چقدر عاشق، خدا رحمتش کنه ، روحش شاد
امنیت مون ارامش مون ازصدقه سری وازخودگذشتگی این شیرمردان با حضرت علی همنشین هستن انشاالله
روح پاک و مطهر شهدای عزیز این سرزمین بخصوص شهید والامقام عباس دوران ، شاد و یادشان گرامی باد.
نام و یادش جاودانه باد . شرم باد بر اختلاسگران و مسئولین بی کفایت و بی عرضه .
مسئولین شماها وارث خون این شهدای عزیز بودید . در پیشگاه با عظمت خدا باید پاسخگو باشید .
خداوند روحشان را شاد كند و تذكري هم براي مسئولين شود
گریه ام گرفت روحش شاد مرد بی ادعا
ما هرچه داریم مدیون خون شهدا هستیم. انشالله با شهدای کربلا محشور بشن. آمین
جنگ با عراق بی دلیل بود و جز عقب ماندگی دو کشور و کشته شدن بهترین جوانان دوطرف هیچ نتیجه ای نداشت
یعنی واقعا اگه شهید دوران میدونست بعد از جنگ یه عده دزد و اختلاسگر میشن همه کاره این مملکت بازهم حاضر میشد جون شو فدا کنه من فکر نمیکنم
سلام :سلام ودرود بر روان پاک شهید عباس دوران و همه اشهداء که از جانشان وزن بچه هایشان از پدر و مادرشان گذشتند که سرزمین ایران عزیزمان به دست دشمن نیافته وقتی خاطرات شهید عزیز دوران را مطالعه کردم یک ساعت گریه کردم .فقط اختلاسگران باید خجالت بکشند ودردرگاه خداوند توبه کنند. روحت شاد شهید عباس دوران عزیز
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار