بازدید 11293
خاموشی صدای پرویز بهرام،

ناقوس مرگ اتللوی ایران نواخته شد

روایت همکاران دوبلورش
کد خبر: ۹۰۲۱۱۸
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۰ 28 May 2019

محسن بوالحسنی: از نسل تئاتری‌هایی‌ بود که وقتی پا به عرصه دوبله‌ گذاشت بواسطه سواد و صدا و آموخته‌های تئاتری‌اش، به یکی از چهره‌های شاخص صنعت دوبلاژ ما تبدیل شد. مردی که بسیاری از همدوره‌ای‌هایش او را اسطوره صدا در عرصه دوبله ایران می‌دانند. از صدای پرویز بهرام که ۴ مرداد سال ۱۳۱۲ در بابل به دنیا آمد حافظه و گوش‌های بسیاری از مردم ایران خاطره دارد؛ نقش‌هایی که او به جایشان حرف زد همگی به نقش‌ها و صداهایی ماندگار تبدیل شدند. بهرام، لیسانس حقوق قضایی داشت و سال‌ها وکالت کرد اما عشق به تئاتر و بعد دوبله یکسره او را از وکالت جدا کرد. اواخر دهه 20 به پیشنهاد جعفر والی و یکی‌دو نفر دیگر از دوستانش دوبلوری را با یک فیلم ایتالیایی (هنرپیشه) شروع‌ کرد. او از هنرجویان هنرستان هنرپیشگی با مدیریت مهدی فروغ و مهدی نامدار بود و چهره‌های سرشناسی چون جمشید لایق، بیژن مفید، فهیمه راستکار، علی نصیریان و جعفر والی از همکلاسان او بودند. هوشنگ لطیف‌پور که علاقه خاصی به فیلم‌های روسی داشت و در چینش صداها کنار یکدیگر از تبحر خاصی برخوردار بود حرف زدن به جای نقش اتللو با بازی سرگیی باندارچوک (کارگردان و بازیگر اوکراینی الاصل شوروی) را به پرویز بهرام محول کرد که این دوبله همچنان یکی از ماندگارترین آثار دوبله ایران به حساب می‌آید. بهرام که از تئاتر آناهیتا به دوبله آمده بود به جای شخصیت‌های اصلی بسیاری از فیلم‌ها و سریال‎های ایرانی و خارجی مثل شخصیت «امیرکبیر» با بازی ناصر ملک مطیعی در سریال «سلطان صاحبقران»، ساخته علی حاتمی، «ناصرالدین شاه، آکتور سینما» ساخته محسن مخملباف، «ژان والژان» در سریال بینوایان و «لارنس الیویه» در فیلم‌ هنری پنجم دیالوگ گفت اما صدای مخملی او با مستندهایی مثل «جاده ابریشم» که از تلویزیون پخش می‌شد به‌ شهرتی بیش از پیش دست یافت. با همه‌ اینها خود بهرام در یکی از آخرین گفت‌و‌گوهایش از «اتللو» به‌عنوان بهترین نقشی که خوانده یاد می‌کند و می‌گوید: «اتللو»، «جاده ابریشم» و «مسلمانان» از همه بهتر هستند. البته همه رُل‌هایم را دوست داشتم و برایم لذت‌بخش بوده‌اند؛ چراکه معتقدم رُلی که می‌گوییم مثل بچه‌هایمان می‌ماند و باید آن را دوست داشته باشیم.» پرویز بهرام در بخشی از این گفت‌و‌گو که با ایسنا انجام داده از علاقه‌اش به مطبوعات می‌گوید و «ایران» را روزنامه مورد علاقه‌اش می‌داند. بهرام با فروغ فرخزاد هم یک فیلم بازی کرد که به‌دلیل مرگ ناگهانی فروغ هیچ‌وقت به سرانجام نرسید و ناتمام رها شد. او در فیلم «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند» این‌طور نقش‌خوانی می‌کند: «هرگز مپرس این ناقوس مرگ کیست که به صدا درآمده است؛ این ناقوس مرگ توست که به صدا درآمده است.» و «ناقوس مرگ» اتللوی ایران دیروز به صدا در آمد تا یکی از صداهای جاودانه ایران، برای همیشه خاموش شود. منوچهر والی‌زاده، پیشکسوت دوبله ایران در گفت‌و‌گو با «ایران»، به ذکر خیر روزها، روزگار و کارنامه پرویز بهرام می‌پردازد که بخش‌هایی از آن را می‌خوانید.

منوچهر والی‌زاده
دوبلور پیشکسوت

پرویز بهرام، اسطوره بود. صدای خاص و سبک خاص و تک بودن حنجره‌اش و علاوه بر همه اینها تکنیک و شگردی که او از تئاتر با خود به دوبله آورده بود از بهرام شخصیتی منحصر به فرد و شاخص ساخته بود که بعید می‌دانم کسی هم‌پا و هم‌اندازه با او در دوبله ایران ظهور کند. واقعاً رفتن او خسرانی است برای همه ما که از نزدیک او را می‌شناختیم و مردمی که با صدای مخملی او خاطره‌ها دارند. مرحوم بهرام، جزو اولین کسانی بود که دوبله ایران را پایه‌گذاری کردند و زمانی که او شروع کرد هنوز عمر دوبله ما بسیار کم بود. این بزرگواران نسل پیش از من بودند و من بعدتر افتخار همکاری و همراهی با ایشان را در چندین فیلم و پروژه داشتم که برای من جای بسی شادمانی است. یادم می‌آید که آن زمان نسبت به امروز همه چیز فرق داشت و تنها عشق بود که کار را پیش می‌برد. مثلاً خود پرویز بهرام، وکیل رسمی دادگستری بود اما عشق به تئاتر و دوبله از هر چیزی برایش مهمتر بود و اتفاقاً این عشق بود که باعث شد او وکالت بخواند و ارتباطی بین این دو می‌دید. آن روزگار جمعیت، بسیار کمتر از امروز بود و اگر کسی استعدادی داشت و بروز می‌داد حتماً دیده یا شنیده می‌شد. پرویز بهرام و فهیمه راستکار و رفعت هاشمی و هوشنگ لطیف‌پور که همه با هم هم‌کلاس و هم‌دوره بودند از این دست بودند و خوب به‌خاطر دارم که مثلاً فیلم اتللو که بهرام در آن رُل اصلی یعنی اتللو را ایفا کرده بود، من در سن 16 سالگی دیدم و بعدها چندین بار دیگر هم تماشایش کردم و لذتش هرگز برای من کهنه و قدیمی نمی‌شود. آن عشق و علاقه‌ای که آن روزگار بود، امروز دیگر وجود ندارد و شاید هم منطقی باشد که امروز پول و شرایط اقتصادی روی همه مسائل سایه انداخته است و شما فقط با عشق نمی‌توانید از پس زندگی بربیایید. امروز همه کار می‌کنند که فقط پول دربیاورند اما آن زمان این‌طور نبود. خود من زندگی فقیرانه‌ای داشتم و کار در اداره مخابرات را یکسره به خاطر همین عشق رها کردم و ذره‌ای به پول فکر نکردم. آن شکل زندگی، به آدم‌هایی مثل پرویز بهرام و دیگر هم‌نسلانش فرصت می‌داد تا با عشق کار تئاتر کنند و برای بهتر شدن زحمت بکشند، مطالعه کنند و همیشه کاری کنند تا استعدادی که خداوند در وجود آنها گذاشته را بارورتر کنند. خاطرات دیدن و شنیدن پرویز بهرام که همیشه خنده به لب داشت و شوخ و مهربان بود و بی‌دریغ، هرگز از خاطرم نمی‌رود و امیدوارم در جایگاه ابدیش آرامشی ابدی داشته باشد و بداند ما قدر او و حضور درخشانش را دانسته و خواهیم دانست.

غلامعلی افشاریه
دوبلور پیشکسوت

پرویز بهرام هروقت جایی وارد می‌شد، با خودش انرژی خوب می آورد و می‌خندید و انگار هیچ چیر جهان جدی نبود. از نظر اخلاقی همیشه خنده کنج لبانش بود و زندگی را راحت می‌گرفت. بزرگترین کارش «اتللو» بود و هر بار صدای او را بشنوید انگار تازه است.

تورج نصر
دوبلور پیشکسوت

آقای بهرام مردی بسیار باسواد، باوقار و مهربان بودند. در تمام این مدتی که با ایشان همکار بودم، هیچ کدورتی از او ندیدم. هیچ گاه ندیدم که به کسی توهین کند یا جرف ناشایستی بزند. وجود او برای همه ما افتخارآفرین بود.

مریم نشیبا
دوبلور پیشکسوت

پرویز بهرام به تمام معنی قابل احترام بود و معلم و استاد برای همه ما. زمانی که من کودک بودم، او کار دوبله و تئاتر را شروع کرد و همه هم‌نسلان من به نوعی افتخار شاگردی او را داریم و کنارشان بسیار آموخته‌ایم.

این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار