بازدید 6113
۲

سفرا بدون ضابطه تعيين مي شوند

گفتگوی «تابناک» با جواد منصوري*
کد خبر: ۱۳۸۸۷۰
تاریخ انتشار: ۰۸ دی ۱۳۸۹ - ۱۰:۰۰ 29 December 2010
با وجود گذشت حدود دو هفته از بركناري منوچهر متكي توسط محمود احمدي نژاد، اخبار و تحولات پيرامون اين بركناري همچنان در راس گفت و گوهاي ديپلمات هاي كشور است و هرروز اخبار جديدي دراين باره به گوش مي رسد. به بهانه اين ماجرا به سراغ جواد منصوري سفير سابق كشورمان در چين رفتيم.

جواد منصوري از بنيانگذاران سپاه و نخستين فرمانده كل آن به شمار مي‌رود. وي عضو شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامی بود كه از فروردين 1360 در وزارت امورخارجه مشغول به كار شد.

او در سمت معاونت فرهنگي و كنسولي اشتغال يافت و در 1368 به عنوان سفير جمهوري اسلامي ايران در پاكستان به مدت چهار سال خدمت كرد. از مهر ماه سال 1372 به عنوان معاونت فرهنگي دانشگاه آزاد منصوب گرديد و از مهر 1374 در سمت مشاور وزير امور خارجه و از دي ماه 1384 با حفظ سمت به رياست اداره كل اسناد و تاريخ ديپلماسي منصوب گرديد. وي مهر 1388 با پايان ماموريتش به عنوان سفير در چين به تهران بازگشت و اينك علاوه بر تدريس در دانشگاه در موسسه نشر آثار انقلاب اسلامي مشغول به پژوهش هاي تاريخي است.

مشروح این گفتگو به شرح زیر است:

ـ سیاست خارجی ایران در برابر چین در سال های پس از انقلاب بر چه اساسی تنظیم شد؟

ـ پیروزی انقلاب اسلامی همزمان شد با سیاست های جدید در چین و به عبارتی ایران و چین دوران تازه ای را همزمان آغاز کردند. روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و چین به تدریج گسترش یافت. امروز دو کشور در بسیاری از زمینه ها دارای روابط توسعه یافته و گسترده ای هستند. دولت جمهوری خلق چین با توجه به سیاست های بین المللی خود علاقمند است فعالیت های متنوع و گسترده ای داشته باشد. از این رو با وجود فشارهای مختلف چه در سطح روابط دوجانبه و چه در سطح بین المللی، روابط ایران و چین همچنان گسترش یافته و دو طرف مصمم به بهره گیری از امکانات موجود در راستای توسعه منافع ملی خود می باشند.

در زمینه انرژی حجم وسیعی از روابط میان دوکشور وجود دارد. امروزه حدود 13 درصد از نفت مصرفی چین از ایران تامین می شود. همچنین در بخش های دیگری لز طرح ها و مبادلات در حوزه انرژی همچنان شرکت های چینی علاقمند به فعالیت هستند. در زمینه های تجاری نسبتا روابط گسترده ای وجود دارد.

ـ یکی از موضوعاتی که بخصوص در دولت نهم و دهم و به ویژه در بحث هسته ای مطرح شد، بحث نگاه به شرق بود. این دیدگاه چقدر اصولی بود و چقدر موفق بود؟

ـ طرح سیاست نگاه به شرق می توانست یکی از نقاط مثبت دولت جدید باشد ولی متاسفانه به دلیل فراهم نشدن سازو کار مناسب، پیگیری های لازم در این زمینه صورت نگرفت. همچنین واسطه های غربی به اشکال مختلف مانع توسعه روابط ایران و آسیا شدند. بسیاری از روابط ما با قاره آسیا می توانست به شکل مناسبی تامین شود اما وابستگی ما به فروش نفت از یک سو و نفوذ غربی ها از سوی دیگر مانع اجرای این سیاست شد.

ـ این نگاه در بین توده های مردم وجود دارد که چینی ها در سیاست خود در قبال ایران یکی به میخ و یکی به نعل می زنند. از یک سو بر لزوم همکاری با ایران تاکید می کنند و از سوی دیگر به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بر ضد ایران رای مثبت می دهند. شما به عنوان کسی که سال ها در چین به عنوان سفیر مشغول به فعالیت بوده اید این سیاست چینی ها را چگونه ارزیابی می کنید؟

ـ در دنیا هر دولتی قطعا باید در راستای منافع ملی خود حرکت کند. در غیر این صورت باید بگوئیم دولتی غیر عقلانی و مخالف مصالح و منافع ملی خود می باشد. از این رو ما و هیچ دولت دیگری در دنیا نباید انتظار داشته باشیم که دولت و یا دولت های دیگر دقیقا مطابق منافع و دیدگاه های ما عمل کنند. ما باید با کشورهای دیگر بر اساس رابطه برد-برد و معادله صفر عمل کنیم. به عبارت دیگر قطعا باید در روابط ما با هر کشوری مجموعه منافع و مصالح طرف مقابل مد نظر قرار می گیرد. در غیر این صورت روابط دوجانبه پایدار نمی ماند. به نظر می رسد ما در برخی موارد بر خلاف اصل واقع بینی می خواهیم دیگران این معادله را نادیده بگیرند. از این رو توقع داریم که در راستای منافع ما عمل کنند و یا تحلیل ما این باشد که آنان مخالف و ناهماهنگ با منافع ما می باشند.

ـ با این توضیحات چقدر می توان روی چینی ها حساب باز کرد؟

ـ در دراز مدت منطقی است که نباید تکیه بر هیچ کشوری را مبنای روابط خارجی قرار دهیم. ما باید از تمام امکانات خود چه بالقوه و چه بالفعل استفاده کنیم. کاری که متاسفانه در 30 سال گذشته انجام نشد. امروز بسیاری از نیروهای کارآمد ایرانی در خدمت شرکت های خارجی هستند و یا تعداد زیادی از نیروهای جوان و متخصص کشور در حال مهاجرت به خارج و خدمت در کشورهای خارجی می باشند. مهاجرت متخصصین ایرانی یکی از مسایل بسیار مهمی است که در کشور ما مورد بی اعتنایی قرار می گیرد. همچنین بسیاری از نیروها و سرمایه های داخلی در انزوا و بدون مصرف مانده اند.

ـ اجازه دهید قدری هم به مباحث اخیر دستگاه دیپلماسی کشور بپردازیم. در بسیاری از کشورها وزیر امورخارجه نقش مهمی در تعیین سیاست خارجی دارد. چرا در ایران اینگونه نیست؟

در تمامی کشورهای جهان وزارت امورخارجه دستگاه مجری سیاست خارجی کشورهاست. وزیر امورخارجه هم یکی از اعضای تعیین کننده سیاست خارجی است. به عبارت دیگر سیاست خارجی کشورهای دنیا معمولا در شورای امنیت ملی کشورها تعیین می شود و وزارت امور خارجه موظف به اجراست.

در ایران اما اینگونه نیست و نوعی چندگانگی در این زمینه وجود دارد. با وجود این مقام معظم رهبری بیشترین نقش را در زمینه تعیین سیاست خارجی نظام دارند.

ـ یکی از انتقاداتی که همواره به دستگاه دیپلماسی کشور وارد بوده عدم اشراف سفرای ایران بر موضوعات مختلف است. این عدم اشراف در نهایت به این منتهی شده است که وزیر امورخارجه برای هر کار پیش پا افتاده ای باید خود راسا به آن کشورها سفر کند. این تحلیل درست است؟

در انتخاب سفرا دقت کافی نمی شود و اصولا وزارت امورخارجه مورد معامله سیاست داخلی قرار گرفته است. با این حال اما در در مواقعی ضرورت دارد وزیر امورخارجه شخصا برای تحرک در روابط خارجی گفت و گوهای مستقیمی با مقامات بالای دیگر کشورها داشته باشد. البته به اعتقاد بنده در دوره آقای متکی سفرهای ایشان بیش از حد عرف و معمول بود.

ـ اصولا سفرای ایران در سایر کشورها بر چه ساس و معیاری منصوب می شوند؟

ـ منصوب شدن سفرای ایران در سایر کشورها در دو دولت نهم و دهم بر هیچ معیار واساسی استوار نبوده است. با این وجود در داخل وزارت امورخارجه ضابطه وجود دارد ولی خیلی به آن توجه نمی شود. به علاوه اینکه در انتصابات کشوراصولا ضابطه ای وجود ندارد. بحث سفرا هم از این بحث مستثنی نیست.

ـ ضابطه ای که در وزارت خارجه وجود دارد چه مراحلی را برای تبدیل یک کارشناس به سفیر قرارداده است؟

وزارت امور خارجه اساسنامه ای دارد که باید به آن عمل شود ولی عملا به آن اعتنایی نمی شود. قانون خدمات کشوری هم اشاره ای به بحث انتصابات دارد. اینک سفیر ممکن است کارشناس شود و کارشناس هم سفیر.

ـ چرا دستگاه دیپلماسی نقش اصلی خود را به عنوان سیاست گذار از دست داد و تبدیل به دستگاهی بروکرات شد؟

وزارت امور خارجه اینک در نازل ترین و کمترین حد تاثیرگذاری و نقش آفرینی قرار گرفته است بگونه ای که نه در انتصابات نه در سیاست گذاری نه در اجرا و نه در تغییر و تحولات درونی خود عملا اختیاری ندارد و ریاست جمهوری در واقع گرداننده مسایل وزارت امورخارجه است. وزارت امورخارجه اینک عملا به کارگزینی ریاست جمهوری تبدیل شده است.

ـ چرا اینگونه شد؟

برای اینکه آقای متکی می خواست به هرقیمتی وزیر بماند. در حالی که هیچ وزیر خارجه ای این اجازه را نداده بود.

ـ آیا این موضوع به ضعف بدنه کارشناسی وزارت امورخارجه بر می گردد؟

به هیچ وجه این تحلیل را قبول ندارم. وزارت امورخارجه نیروهای کیفی بسیار ماهر و خوبی دارد. با این حال از آنها استفاده ای نشد. ما در از بین بردن فرصت ها و امکانات بسیار ماهرانه عمل می کنیم.

ـ فکر می کنید صرف تغییر وزیر بتواند این کاستی ها را جبران کند؟

خیر؛ تاکید می کنم اگر سیاست های پیشین دستگاه دیپلماسی کشور ادامه پیدا کند این دستگاه به قهقرا خواهد رفت. وزارت امور خارجه عملا در سیاست گذاری منفعل و منزوی است. هم اینک بسیاری از سفرا مستقیما با دفتر رئیس جمهوری کار می کنند و کاری به وزارت امورخارجه ندارند چرا که منصوب دفتر رئیس جمهور هستند.

ـ فکر می کنید حضور صالحی در راس دستگاه دیپلماسی کشور بتواند مرهمی بر مشکلات فعلی باشد؟

ـ با توجه به عدم شناخت آقای صالحی از دستگاه دیپلماسی کشور ایشان مشکلات بسیاری خواهند داشت.

*سفير سابق ايران در چين   
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
الحق درست گفت. در تعیین سفیر به ضابطه توجهی نشده است. وزارت امور خارجه دارای اساسنامه است. در صورت اجرای آن کار ها بدرستی پیش می رفته اشت.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس