بازدید 32816

تولید «بعد از ظهر سگی سگی» محصول چه روندی است؟

در همین جا باید از بازیگرانی همچون عطاران نیز پرسید که نقش هایی با این اوضاع درهم ریخته و بی هویت را مبتنی بر کدام ویژگی ها و قابلیت ها برای ایفا پذیرفته اند؟ آیا افرادی همچون آقاخانی و صالحی، به خاطر غم نان مجبور به پذیرش بوده اند؛ که البته با پرکاری این گروه از بازیگران در سینما و تلویزیون، بسیار بعید است که چنین باشد؟!/ در سینمایی که متولیان دولتی مدعی نظارت بر همه اجزایش هستند، چگونه فیلمی با این مختصات تهیه، تولید و اکران می شود؟
کد خبر: ۱۲۸۲۴۵
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۸۹ - ۱۶:۰۸ 31 October 2010
سرويس فرهنگي ـ در حالی که همواره گلایه هنرمندان و مسئولان، کمبود سالن برای نمایش فیلم های ارزشمند است، فیلم هایی چون «بعد از ظهر سگی سگی» با ساختاری بسیار سخیف و محتوایی آشفته، روی پرده سینماهاست که پیش از ورود به روندی که منجر به نمایش فیلمی مثل «بعدازظهر سگی سگی» می شود، باید درباره ویژگی های این نوع آثار نوشت.

به گزارش «تابناک»، هر چند «بعدازظهر سگی سگی» در قالب داستانی، به برخوردهای نامناسب با جوانان خلاق و ایده پرداز، از سوی مسئولان و در نتیجه سرخوردگی ها و رفتارهای عصبی و عصیانگرایانه این نوع نخبگان بپردازد، با بهره گرفتن از  شوخی های بسیار پیش پا افتاده و طراحی شخصیت هایی بدون کوچکترین عمق و هویت و بسیار سطحی و بسیار نازل، تنها توانسته در برخی لحظات، مخاطب را به خنده وادارد و همین و بس.

در واقع، نخستین عنصری که این اثر را تبدیل به کمدی بسیار ضعیف و ناموفق کرده است، فیلمنامه آن است که به جرأت، می توان گفت فاقد شخصیت و یا شخصیت هایی است که بتوانند آنچه منظور و محتوا بوده به ثمر برسانند.



به تعبیر دیگر، نویسنده برای بیان آنچه به دنبالش بوده، افرادی را وارد ماجرا کرده است که نه تنها کمکی به پیشبرد قصه نمی کنند، بلکه باعث از بین رفتن ارزش های محتوایی داستان هم می شوند؛ افرادی همچون آن دو جوان که می خواستند خودشان را بسیجی جا بزنند؛ آن زن و مرد فرنگی مآب در عکاسی و... حتی جوانی که رضا عطاران نقشش را بازی می کرد، نه تنها وجودشان الزامی ندارد، بلکه چون کارگردان نمی تواند و یا نمی خواهد وارد دنیایشان بشود، اگر نبودند، نویسنده ناگزیر می شد برای اشخاص اصلی تحرک و کنش های بیشتری را تخیل کند تا قصه به جای رقت، دچار غلظت مناسب می شد و شخصیت های اصلی، بیشتر کشف می شدند و قصه برای پیش رفتن، ناچار نمی شد به مزه پرانی های امثال علی صادقی و رضا عطاران  و... متوسل شود.

در واقع، بر خلاف بسیاری از فیلم ها که بازیگران شاخص با توانایی هایشان آن را نجات می دهند، در «بعدازظهر سگی سگی» این بازیگران، از اثرگذاری قصه بسیار کاسته اند و حتی در مورادی، مانع پیشرفت آن می شوند.

همچنین برخلاف بسیاری از مواقع که کارگردان به بازیگران مطرحش مجال بیشتری می دهد تا اثر، مبتنی بر پختگی بازیگران، غنی تر و شاداب تر شود، در این مورد، زیاده گویی ها و مزه پرانی های بازیگران، به شدت طراوت معنوی و محتوای قابل توجه اثر را پایین آورده است.

از سوی دیگر، چون فیلمنامه نویس، نتوانسته «شخصیت» هایی محکم و لازم بیافریند و به دنبال آن، شخصیت ها با ابعاد متعددی که دارند، منجر به حرکت و کنش در داستان بشوند و به اثر عمقی هنرمندانه بدهند، به نوشتن سخنانی روی آورده که مبتنی بر برخی مسایل اجتماعی است که با واکنش مخاطبان روبه رو و حتی باعث خندیدن مردم می شود؛ از جمله تأکید بر برخی ضعف های کارآگاه سلامت و یا ضعف عکاس در مقابل دختر فراری و ... .

افزون بر این، کارگردان نه تنها جای خالی ها را پر نکرده، بلکه به نوعی به آنها دامن زده است؛ برای نمونه، اگر فیلمنامه نویس، کم سو بودن چشم های بازیگر اصلی را در اثر تنیده باشد، باید از کارگردان پرسید، چرا به این ضعف، مجال طرح در چندین مرحله داده شده و مواردی از این دست ... که  بسیارند.



دیگر آن که چرا در این قصه، نگرشی ژرف و هنرمندانه، چیدمان یا آدم ها و یا تمهیداتی عاقلانه و فخیم ـ که بتوانند گره از این نوع مشکلات باز کنند ـ گنجانده نشده و همه چیز در آشفتگی و نابخردی باقی مانده است؟
اگر تأکید این فیلم، نشان دادن صرف این نوع معضلات اجتماعی است، چرا تا به این اندازه، سخیف و بدون بهره گیری هر چه زیباتر از عناصر سینما چنین کرده اند؟  

البته اینجا باید از بازیگرانی همچون عطاران پرسید: نقش هایی با این اوضاع درهم ریخته و بی هویت را مبتنی بر کدام ویژگی ها و قابلیت ها برای بازی پذیرفته اند؟ آیا افرادی همچون آقاخانی و صالحی، به خاطر غم نان مجبور به پذیرش بوده اند؛ که البته با پرکاری این گروه از بازیگران در سینما و تلویزیون، بسیار بعید است که چنین باشد؟!

البته اگر منظور نویسنده و کارگردان و دیگر عوامل، این باشد که فرشید فراشها هم آنچنان که باید و شاید نخبه نیستند و شایستگی توجه را ندارند، می توان به آنان حق داد که او را هم دارای معایبی تصویر کرده باشند، ولی در این صورت، پرسش بزرگتری را پدید می آورند و آن این که اگر همه قصه و آدم ها در آشفتگی های منجر به عصیان نقش دارند و نباید خیلی دل به حالشان سوزاند و تنها باید به ایشان خندید، پس چرا به بعدازظهر سگی با بازی آل پاچینو رفرنس می دهند و باعث جرقه در ذهن شخصیت اصلی می شوند؟
و خلاصه این که اساسا چرا قصه شکل گرفته و این فیلم ساخته شده است؟



سینما به عنوان مدرن ترین و تاثیرگذارترین رسانه برای بیان مفاهیم ارزش مند و ارتقادهنده به کار گرفته می شود و سازندگان، چون وقت تماشاگران بسیاری را به خود جلب می کنند، نمی توانند فقط به قصد وقت گذارنی از این ابزار بسیار گران استفاده کنند. و این در حالی است که همه چیز در «بعدازظهر سگی سگی»، این گونه به نظر می رسد.

در واقع، همه چیز در این فیلم حاکی از آن است که متأسفانه رویکردی بسیار سخیف، با ابزاری بسیار موثر رخ داده است و در نتیجه، کمدی بسیار نازل و سخیف به مردم عرضه شده است.

اما نمایش چنین آثاری، پرسش بزرگتری را پدید می آورد و آن این که چنین محصولاتی، حاصل چه فرایندی هستند و در سینمایی که متولیان دولتی، مدعی نظارت بر همه اجزایش هستند، چگونه فیلمی با این مختصات تهیه، تولید و اکران می شود؟

در واقع، به نظر می رسد چنین آثاری بدون هر گونه نظارت و ارزشیابی به روی پرده رفته و اصلا اهمیتی هم ندارد که وقت مردم را هدر داده و نوع نگاهشان را نیز به شدت تنزل دهند ....

و پرسش پایانی این که در سینمایی که در اغلب عناصر دچار کمبود است، به گونه ای که بسیاری از فیلم های مناسب ماه ها در نوبت اکران می مانند، چه فرایندی به آثاری از این دست اجازه نمایش می دهد؟!
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۶۹
چه اسم زشتی
انصافا دمتون گرم.
یه نقد درست و درمون.
افتضاح شده خیلی از فیلمای سینما.
یه فکری بکنن این هنرمندای . . .
انصافا" توی این 3-4 سال بجز فیلمهای سخیف و گیشه ای چیز دیگه ای تو سینمای ایران ساخته شده؟ وقتی یک بازیگر مثل سری دوزی لباس ماهی 2-3 تا فیلم بازی میکنه که حتی با دیدن تیزر فیلم میتوان کل داستان فیلم را حدس زد آیا واقعا" ارزش رفتن به سینما باقی میماند؟کسانیکه این روزها به سینما میروند کاملا" مشخص است چه کسانی هستند که اصلا" لازم به گفتن نیست.
کسی که صبح یک فیلم بسازد بعداظهریک فیلم دیگرازاوانتظارفیلم خوب نیست،از میرباقری یاد بگیرند که هرده سال یک فیلم می سازد اماواقعا فیلم می سازدوخط شکنی می کند:امام علی(ع)،مسافرری،مختارنامه و...
فيلم مزخرفي بود همش داشت آژانس شيشه اي را مسخره ميكرد
چندسالي است كه جلف بازي سينماي فاخر ايران را به لجن كشيده است درد همه هنرمندان فاخر همين است ولي طبيبي نيست بايد پرسيد كه چرا سينما به اين سمت رفته ايا نويسندگان با ريشه اب رفته يا لذت و پول طلبي و عدم تخصص و شناخت فرهنگي جامعه باعث بازار كاسب كارانه حتي با لگد ما نمودن فرهنگ اصيل ايراني واسلامي شده است
جامعه ای خسته و گلافه و در مقابل ظهو افرادی که فقط به دنبال پر کردن وقت مخاطبین هستند .
خدا میداند متولیان سینمای کشور در کدام خواب خرگوشی هستند که اجازه اکران این چنین فیلمهای سخیف و درجه 4و5 را می دهند.خدا عاقبت بچه های این مملکت را بخیر بکند.امین
سريالها هم همينطور شده عده اي مثل علي صادقي فقط ميان كه تيكه بپرونن . سيما كه واقعا افتضاحه
نتیجه مدیریت مدیران کار بلد همینه،
چرا وقتي فيلمهاي آشغالي مثل يك جيب پرپول اكران مي شود ساكت مي نشينيد اگر آن فيلم را ديده بوديد به اين فيلم آبرومند نمي گفنيد سخيف ؟!!!
نه مطلب رو خوندم و نه علاقه ای به خوندنش دارم. اما قانون میگه کسی که نقد مینویسه باید اسم داشته باشه. سرویس فرهنگی کیه؟ آدمه؟ فردا یکی خواست جواب بده یا مناظره کنه با آقا یا خانم سرویس فرهنگی باید رودررو بشه؟
اميدوارم همكاران و دوستان جناب آقاي شمقدري بخوانند كه براي فيلم زمهرير اين همه عيب و ايراد مي گذارند بايد اين نقد را هم بخوانند كه بدانند كه مردم از اين فيلم هاي سخيف بي زارند
متاسفانه برای ارتقای فرهنگ مردم و مملکت نه تنها کاری نمی شود بلکه با ساختن اینگونه فیلمها بدتر و بدتر نیز می شود
همیشه از خودم میرسم چرا برای کودکان ما آمریکا کارتون می سازد چرا مسولین به فکر نیستند
دست شما درد نکنه
با اينكه موافقم اين فيلم و باقي فيلم هاي توليدي با موضوعات مثلا طنز ، كاملا مزخرف و وقت تلف كردنه ، اما از نگاه ديگه به تهيه كنندگان و كارگردانها هم بايد حق داد ؛ چرا كه ( بعضي افراد ) كلي زحمت مي كشند مجوز مي گيرند و كلي هزينه مي كنند تا فيلمي قابل توجه بسازند بعد وسط كار ،آخر كار يا حتي موقع اكران فيلم توقيف ميشه به همين راحتي ؛ حالا چه كسي پاسخگو خسارت اين گروه مي شود ( خواهشا سانسور نكنيد )
متولیان در خواب خرگوشی نیستند بلکه همین شرایط را می خواهند و نه سینما و فیلمهایی که بیننده را به تفکر، پرسش و جستجو وا می دارد.
سلام
صحنه هاي بيرون آمدن از حمام و خشك كردن موها يا صحبت كردن هنگام غذا خوردن و دعواهاي لفظي زشت و .... اينها فرهنگ ايراني نيست بلكه افتضاح هنري اين خيانكاران به مردم ايران است .
اکثر فیلمهای تولیدی در چند سال اخیر کاملا بی محتوا بی ارزش بوده اند یاد قدیما بخیر
سينماي فاخر؟ كدوم سينماي فاخر؟ چرا اينقدر خودتون رو عذاب ميديد؟ سينماي ما برگشته به همون فيلم هاي فارسي قديم... سخيف و بي محتوا فقط براي وقت گذروندن، هر چند كه به نظرم ارزش وقت گذروندن هم بيشتر از ديدن اين فيلم هاست...
به چه مجوزي اسم اين فيلم اينقدر چندش آور است!
البته نباید نادیده گرفت که این فیلم ها نیز مخاطبانی دارند و نمی شود آنها را نادیه گرفت و لی نباید این گونه فیلم ها به وجه غالب سینما ی کشور مبدل شود و فیلم هایی مثل ملک سلیمان نبی (ع) باید وجه غالب باشد که البته همه نیک می دانیم ساخت اینگونه فیلم ها پول زیادی می خواهد.
شوخی های جنسی این فیلم بسیار زشت و مشمئز کننده بودند.
فاجعه ابتذال وسقوط سينماي ايران درحال تعميق ابعاد آن است شما همين عنوان فيلم مزبور راتوجه كنيد از آن چه استنباط ميكنيد؟ وزارت ارشاد وحوزه هنري اش چه مي كنند؟واقعا چه كسي مسوول وپاسخگوي اين همه حماقت وبلاهت است؟
این فیلم واقعا ارزش پخش در سینما رو نداشت ، حیف اون هزینه که اگه در جوی آب میریختیم بهتر بود . تو رو خدا یه سازمانی به اینها نظارت داشته باشه و اجازه پخش در سینما به فیلم در این حد افتضاح که وسطش مردم سینما رو به نشونه اعتراض ترک می کردند نده !
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل