بازدید 7686

مرد جوان از ترس کتک‌های زنش به پلیس پناه آورد

تازه در اداره پشت میز کارم نشسته بودم که ناگهان همسرم فریادزنان وارد اتاق محل کارم شد و در حضور دیگر کارمندان به من حمله کرد. تلاش همکارانم برای آرام کردن او فایده ای نداشت و من درحالی زیر ضربات دست و ناخن کشی های همسرم قرار گرفتم که از شدت خجالت فقط لیوان شیشه ای چای را در دستم می فشردم .
کد خبر: ۱۱۶۸۳۹۳
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۸ 19 March 2023

به گزارش «تابناک» به نقل از رکنا، مرد ۳۹ ساله که با سرووضعی خون آلود و چهره‌ای زخمی وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره مشاور قلابی که زندگی اش را به روز سیاه نشانده است، به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: درست ۲۰ سال قبل بود که عاشق «لیدا» شدم، اما خانواده اش با ازدواج ما موافقت نمی‌کردند چرا که من شغل دولتی نداشتم و تا مقطع دیپلم درس خوانده بودم. بالاخره بعد از ۹ بار خواستگاری رضایت دادند و من و لیدا پای سفره عقد نشستیم. با به دنیاآمدن دخترم زندگی عاشقانه ما شیرین‌تر از گذشته شد. عشق من هر روز به همسرم افزایش می‌یافت و من از صمیم قلبم به او عشق می‌ورزیدم، اما بدبختی‌های من از حدود ۶ ماه قبل زمانی شروع شد که خواهر زنم از شوهرش طلاق گرفت.

آن‌ها بعد از ۲۵ سال زندگی مشترک از یکدیگر جدا شدند چرا که خواهرزنم تصور می‌کرد شوهرش به او خیانت می‌کند! در همین روز‌ها بود که فهمیدم رفتار‌های «لیدا» هم تغییر کرده است. با آن که ما با خانواده همسرم زیاد رفت و آمد نداشتیم، ولی خواهرزنم به طوری پنهانی با همسرم در تماس بود. او آن قدر از ماجرای خیانت‌های شوهر سابقش برای «لیدا» تعریف کرده بود که او هم به همه مردان بدبین شده بود. این ماجرا‌ها تا جایی پیش رفت که دیگر همسرم مدام با من بر سر مسائل بی اهمیت و پوچ جر و بحث می‌کرد، ولی من به خاطر این که او را دوست داشتم و نمی‌خواستم خاطرش آزرده شود، هیچ اهمیتی نمی‌دادم، اما وقتی درباره تغییر رفتار‌های همسرم حساس شدم و به کنکاش پرداختم، تازه فهمیدم که او در دام یک مشاور قلابی افتاده است.

خواهرزنم در کشاکش طلاق که بود با مردی در اطراف دادگاه آشنا شده که خودش را مشاور معرفی کرده بود. او بعد از طلاق، این مرد شیاد را به همسرم معرفی کرده بود تا خصوصیات مردانی را که به همسرانشان خیانت می‌کنند، به او بیاموزد. این ماجرا را زمانی فهمیدم که همسرم مدام سرگرم گوشی تلفن بود و با مرد غریبه‌ای پیامک بازی می‌کرد یا به صورت کوتاه و رمزآلود با وی به صورت تلفنی سخن می‌گفت. هنگامی که درباره آن مشاور تحقیق کردم، متوجه شدم که حتی دیپلم هم ندارد و با پرسه زنی در اطراف دادگاه‌های خانواده، زنانی را که در آستانه جدایی از شوهرانشان هستند، شناسایی و با معرفی خودش به عنوان مشاور بسیاری از خانواده‌ها را برای سودجویی‌های خودش متلاشی می‌کند. خلاصه روزی در کنار همسرم نشستم و به او گفتم که فریب این افراد شیاد را نخورد چرا که این‌ها کلاهبردار هستند و اصلا می‌دانی این مشاور عضو کدام مرکز قانونی است؟ مردی که حتی دیپلم هم ندارد چگونه توانسته مشاور دیگران باشد؟ و...

خلاصه آن روز از همسرم خواستم جزئیات زندگی اش را محرمانه نگاه دارد و سفره دلش را برای هرکس و ناکسی باز نکند! با این حرف‌ها تا چند روز دیگر خبری از پیامک‌های پنهانی همسرم نبود، اما بعد از این ماجرا دوباره خواهرزنم با او تماس گرفت و روزگارمان دوباره رنگ سیاهی گرفت. یک روز وقتی به خانه آمدم، دخترم اشک ریزان گفت: بابا فکری به حال مادر بکن! او همواره با گوشی تلفن صحبت می‌کند و هیچ اهمیتی به من نمی‌دهد! دیگر خسته شده‌ام!

آن جا بود که فهمیدم «لیدا» دوباره با همان مرد شیاد ارتباط برقرار کرده است. وقتی موضوع را برایش بازگو کردم، فریادزنان گفت: تو که فقط سرکار هستی، با خانواده ام هم که نمی‌گذاری معاشرت کنم، پس باید با چه کسی حرف بزنم؟

با این جملات مشاجره‌ای بین ما شروع شد و من باز هم برای آن که همسرم عصبانی نشود، سوئیچ خودرو را برداشتم و به محل کارم رفتم، اما هنوز به درستی پشت میز کارم قرار نگرفته بودم که صدای فریاد‌های لیدا را شنیدم که ناسزاگویان در اتاقم را گشود. او فریاد می‌زد، رئیس احمق این اداره کجاست؟ همکارانم تلاش می‌کردند او را آرام کنند تا وارد اتاق نشود، ولی همسرم فریادزنان به طرف من حمله ور شد و مرا پشت میز کتک زد. او سر و صورتم را طوری ناخن می‌کشید که پوست صورتم لای ناخن هایش دیده می‌شد. خون از سر و صورتم می‌ریخت و من در مقابل نمی‌توانستم حتی دستم را روی همسرم بلند کنم!

در مقابل چشمان همکارانم کتک می‌خوردم، ولی کاری از دستم ساخته نبود. فقط از شدت عصبانیت لیوان شیشه‌ای چای را در دستم می‌فشردم که ناگهان لیوان شکست و خون از کف دستم بیرون زد! در این شرایط بود که «لیدا» مرا رها کرد و توهین کنان از اداره بیرون رفت. من هم به کلانتری آمدم تا چاره‌ای برای حل این مشکل بیابم...

تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب ها
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳۵
امروزه اکثر ما مردها اسیر سلیطه جویی خانم هایمان شده ایم
قدیم سلیطه بودن زن یک عیب بوده الان اکثر زن ها سلیطه و قشقرقی هستند و جمهوری اسلامی زن ها را سلطه جو نموده است.
چه بسیار مردهایی که تمام زندگیشان را تقدیم زنشان کرده اند و زن سابق نیز پول دارد اما زندگی ندارد.
مال حرام خوردن نداره. حتی اگر به اسم مهریه باشه.
چرا زن نباید به مرد مهریه بده
اکثر ماها زنمون ما رو تور زده است.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۴ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
جانا حرف دل مارو گفتی،
میخواستم طلاقش بدم قاضی گف باید هرچی مهریه ش هس نقدا پرداخت کنی تا بتونی طلاق بدی دوسال تمام علافم کرد این قاضی


آخرش گف برو زن دوم بگیر
منم اینکارو کردم ولی زندگیم و ابهتم و... زیر سوال رفت و.....
سوشیانت
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۵۵ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
کاملا حق با شماست دنیا بر عکس شده دو سه دهه قبل تر مردا مسلط بودن .و عمدتا شکایت از شمت زنا بود الان زنا به شدت جری شدن و مردا رو به خاک سیاه نشوندن
چرا همه این اتفاقات باید در مشهد اتفاق بیفتد دقیقا هر حوادث عجیب و غریبی نا میخونیم از مشهد میاد بیرون
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۷ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
دلیلش این است که فرد یا افرادی در مشهد شروع به مطالعه و بررسی این حوادث کرده اند. معنایش این نیست که در سایر استانها و شهرستان ها، خانواده ها به آرامی زندگی می کنند. شاید اگر در سایر استان ها هم همین کار تکرار شود، شاهد داستان های مشابهی باشیم.
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۰۸ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
خبرنگارهای تابناک تو مشهد خیلی فعاله
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۴ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
ظاهرا داستان نویس تازه کاری هست که این داستان ها را می نویسد اون هم از مشهد. ولی داستانش نیمه کاره است چون از طرف لیدا چیزی ننوشته !!!!!!!!!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۰۱ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
خبرنگار بخش حوادث مشهد از بقیه زبر و زرنگتره !
قابل توجه طرفداران حقوق زنان !
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۲ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
باید از دید اون خانم هم این ماجرا را ببینیم تا شاید بتونیم قضاوت کنیم !!!
ناشناس
| Germany |
۱۳:۳۶ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
اشکال نداره از این بدترش هم خواهیم دید و شنید، چون اینهانتیجه زن ، آزادی و زندگی است
اگه این داستان درست باشه خواهر زن باید مجازات بشه و اون روانشناس قلابی هم تبعید و این خانم شکاک هم درمان بشه و بایت ابروریزی و مجروح کردن شوهرش هم باید مهریه اش تعدیل یا کلا باطل بشه
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۰ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
آخه باید صحبت های خانم را هم شنید و قضاوت کرد
این مرد در اولین فرصت زنش را طلاق دهد. با این زن نمی شود زندگی کرد
پاسخ ها
---مهدی
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
باشه . کار دیگه ای نداری ؟!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۲۱ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
یعنی شما برای قضاوت کردن نیاز نداری حرف طرف مقابل را هم بشنوی !!!!!!!!
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۱۵ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
با این کلمات عربی نفقه و نحله و اجرت المثل و مهریه و... میشه زن طلاق داد. فقط بایستی زیرابی بری با این قانونهای الکی و من دراوردی
درد زن بی شرف طلاق است ما مردها تا کی می خواهیم گذشت کنیم
صنعتی شدن دنیا شغلهای بی شماری رو از بین برده و مثل زمانهای قدیم همه دائم مشغول کار و کسب روزی نیستند. بیکاری واقعا از سرطان بدتره، خصوصا برای کسانی که نتونند برای خودشون سرگرمی و مشغولیت سالم فراهم کنند. اگر این خانم صبح میرفت سر کار عصر میومد، اون یکی دو ساعت شب غیر از محبت چیز دیگه ای بین زن و شوهر نمیموند که، اصلا فرصت نمیکرد بیکار بشینه اونقدر روی طلاق خواهرش و خیانت و این چیزا فکر کنه که حتی کارش به توهم و این داستانها برسه. شبیه این مشکلات رو خیلی از خانواده ها دارند. علت طلاق گرفتن یا نگرفتن خواهر یا مشاور اصل و قلابی نیست اصلی ترین و عمده ترین عامل بیکاری هست.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۶:۱۸ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
موافقم، دقیقا درسته،
خدایا مرا از دست دخترانی که قراره مرا کتک بزنند نجات بده . آمین یا رب العالمین
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۵:۱۱ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۸
خخخخخ
تابناک دلت از نظریه زن ستیزی خنک شد هزاران هزار زن در حال کتک خوردن از مردها در بیمارستان‌ها تاکنون بستری شدن وازجنایت شوهرشان صرفنظر کردند وآنها را بخشیده اند چرا آنها را در سایت خود نشان نمی دید آن آقایانی هم که می گند مهریه
در دادگاهها جز پایمان شدن مهریه واقساط آن به ۸ الی یکسال که پشیزی هم نمی شود
حکم صادر می‌شود در تمام دنیا زحمات مرد وزن بعد از چند سال مال هردو به مساوی
است . ولی افسوس که زن ستیزی ریشه در خون بعضی انسان نماها دارد. حالا اینو هم روی سایت بگذار
راه چهره آرام کردن خانمها اجازه دادن به مردها ست که بتونند بی چون و چرا و اما و اگر با تعداد چهار زن ازدواج کنند آنوقت می بینید که خانم ها باز میگردند به همان اخلاق گذشته !
این دیگه چقدر بدبخته علاوه بر مهریه دادن حالا کتک هم خورده سزای این زن فقط،
به نطر منم طلاقش بدی بهتره لااقل خودت ودخترت زنده می مونید
من تأييد نمي كنم كه كار زن درست بوده. ولي كم نيستند زناني كه از دست شوهرانشان تا حد مرگ كتك مي خورند و كسي هم به دادشان نميرسه.
خدایا خودت رحم کن...
مثل یک مرد وایستا و فرار نکن کلاس کاراته ثبت نام کن و از خودت دفاع کن
اون دوستان فمنیست مردستیزی که خواهان حقوق برابر زن ها و مردها هستن اول برن و مثل مردها در شغل های پست و سخت و زیان آور برابر با مردها کار کنن اونوقت ادعای حقوق مدیریتی و برابر داشته باشن.
این که مردها جون بکنن و زن ها بشینن پشت میز ریاست یک کم ناعادلانه نیست؟؟؟
ضمنا در ایران قوانین به ظاهر طرفدار مردهاست اما قانون مهریه، بازنشستگی 5 سال زودتر، استفاده از مرخصی زایمان و معافیت از سربازی.این قوانین که به نفع خانم هاست.
مگه انحطاط فرهنگی به چی میگن
خدا به مردای این سرزمین رحم کنه دیگه نه باد نه طوفان نه زلزله ونه .... جلوداراین زنان نیست مگر اینکه قوه قضاییه بساط مهریه رو جمع کنه
اقایی که میگه طلاق بده بیخود اون اقا رو دم گاز نده چون همون خانم الان مهریه اجرا میزاره و اجراییات ثبت پیاده نظام زنان مهریه بگیر هستن فقط باید این زنو.....
خاک بر سر پست بی عرضه ات کنن که آبروی هرچه مرده را بردی
ابرو هرچی مرد بردی میزدیش تا درخونه باباش اگه واقعا داستان تعریف کردی راست باشع
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار