بازدید 39661
۷
مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۱۲ مردادماه

الظواهری، بایدن و بده بستان با طالبان! /مرعشی در حمایت از روحانی فرافکنی کرد! /بحران هسته‌ای؛ به نفع روسیه و چین

سوء برداشت از سخنان مقامات ایرانی در آستانه شروع مجدد مذاکرات، شلیک به مغز عملیات ۱۱ سپتامبر، جنگل‌های زاگرس در احاطه آفات، انتقاد جدی نمایندگان مجلس به گرانی و کمبود دارو، چرا زیاده‌خواهی آمریکا در مذاکرات دیگر جواب نمی‌دهد؟! آدرس غلط در تفاهم‌نامه گاز پروم با ایران، گازدهی به هزار سانتریفیوژ در پاسخ به تحریم‌های آمریکا و سونامی آب و گل در سراسر ایران، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۳۳۰۰۹
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۴:۲۳ 03 August 2022

به گزارش «تابناک»؛ روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۲ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازخواست تاج در دادگاه چه کسی باور می‌کند؟ شکار مرد ۲۵ میلیون دلاری القاعده، سفر پلوسی و تایوان طعمه آمریکا برای راه‌اندازی جنگ و کمبود‌های جدی دارویی و رنج بیماران در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


بحران هسته‌ای؛ به نفع روسیه و چین

روزنامه همدلی نوشت: «والتر راسل مید» در وال‌استریت ژورنال نوشت: برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام اکنون به مشکل خورده است. از زمانی که دونالد ترامپ آمریکا را از توافق باراک اوباما خارج کرد که در ازای محدودیت‌های موقتی بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران به تحریم‌های اقتصادی علیه این کشور پایان داد، این توافق، «گربه شرودینگر» دیپلماسی بوده که نه مرده و نه زنده، بلکه در حالتی نامشخص در جعبه‌ای بسته است. بااین‌حال، این روزها، نادیده گرفتن بوی تعفن جعبه سخت‌تر شده است. با نزدیک شدن ایران به آستانه هسته‌ای، به نظر می‌رسد حماسه رو به پایان است. به گزارش انتخاب در ادامه این مطلب آمده است: در ماه دسامبر، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا به خبرنگاران گفت: «آنچه ما اجازه نخواهیم داد این است که ایران عملاً در مذاکرات زمان بخرد تا برنامه خود را پیش ببرد.» ایران منصرف نشد و از آن زمان تا کنون با خوشحالی زمان خریده و برنامه هسته‌ای خود را پیش می‌برد. اخیراً، رئیس اطلاعات بریتانیا به خبرنگاران گفت که ایران تصمیم گرفته شروط آمریکا را برای ورود مجدد به توافق رد کند، اگرچه خوشحال است که مذاکرات ادامه می‌یابد. هفته گذشته، رافائل گروسی، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گفت که برنامه هسته‌ای ایران «به‌ پیش می‌رود.» حتی خوش‌بین‌ترین افراد در واشنگتن نیز امید خود را دارند از دست می‌دهند. به قول رابرت مالی، مذاکره‌کننده اصلی، «شما نمی‌توانید یک جسد مرده را زنده کنید.»


یکی از دلایلی که اجازه می‌دهیم مذاکرات برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، پیامد‌های ناخوشایند پذیرش شکست آن است. پایان قطعی توافق با ایران تقریباً به‌طورقطع دولت را مجبور خواهد کرد که بین پذیرش یک ایران مجهز به سلاح هسته‌ای و آغاز رویارویی که احتمالاً به جنگ دیگر آمریکا در خاورمیانه ختم خواهد شد، یکی را انتخاب کند. هر دو مسیر مستلزم خطرات و هزینه‌های غیرقابل‌پیش‌بینی، اما بزرگ است. اجتناب از این انتخاب بد، به شکل قابل‌درکی، هدف اصلی دولت بایدن در منطقه بوده است. متأسفانه، زمان به نفع رئیس‌جمهور بایدن نبود. مذاکرات ایران به سمت شکست پیش رفت، زیرا موقعیت بین‌المللی آمریکا ناامن‌تر شده و امروز فروپاشی قریب‌الوقوع توافق بخشی از بحران جهانی قدرت آمریکاست. در شرایطی که موشک‌های روسیه بر اودسا می‌بارند و چین تهدید کرده رفتن نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان عواقب عظیمی در پی خواهد داشت، دولت در حال حاضر با وضعیت بین‌المللی دشوارتر از حد انتظار و آمادگی خود دست‌وپنجه نرم می‌کند. به نظر می‌رسد شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین فارغ از نگرانی درازمدت درباره ایران هسته‌ای، بیشتر علاقه‌مند به تقویت تعهد ایران به اتحاد ضدآمریکایی هستند تا تسهیل رسیدن به توافقی که فشار را بر رئیس‌جمهور آمریکا کاهش می‌دهد. آمریکایی‌ها باید تلاش هسته‌ای ایران را در چارچوب جهانی ببینند. بحران با تهران در لحظه‌ای بسیار سودمند برای روسیه و چین دارد سر می‌رسد.

مخالفان ما امیدوارند که بحران‌های ژئوپلیتیکی هم‌زمان در اروپا، خاورمیانه و شرق آسیا، آمریکای مات و خسته را تحت تأثیر قرار دهد. همان‌طور که پیامد‌های اقتصادی این بحران‌ها در اقتصاد ایالات‌متحده و جهان موج می‌زند، تجدیدنظرطلبان امیدوارند انسجام آمریکا در داخل و اتحاد‌های خارج از کشور با افزایش تهدید‌ها تضعیف شود. برای جلوگیری از آن، تیم بایدن باید حس بازدارندگی و احتیاط را به دشمنانی برگرداند که از موفقیت‌های طولانی برخوردار بوده‌اند. اگر ایالات‌متحده بخواهد پاسخی مؤثر به این ترکیب از تهدیدات استراتژیک ایجاد کند، رهبران سیاسی ما باید فراتر از بازی سرزنش‌ها و متهم کردن‌ها بر سر سرنوشت برجام حرکت کنند. جمهوری‌خواهان به‌درستی می‌توانند مدعی شوند تصمیم اوباما برای امضای چیزی با این حد از پیامد‌های بحث‌برانگیز مانند توافق هسته‌ای ایران، بدون حمایت دو حزب و تصویب یک معاهده در سنا، یک اشتباه تاریخی بود. دموکرات‌ها می‌توانند به‌طور منطقی این را القا کنند که خروج یک‌جانبه ترامپ همه‌چیز را بدتر کرد.

چنین مسائلی را می‌توان به مورخان واگذار کرد. سؤالی که اکنون پیش روی ماست این نیست که در سال ۲۰۱۵ یا ۲۰۱۸ حق با چه کسی بود. بایدن بار‌ها گفته است که دادن اجازه ساخت سلاح هسته‌ای به ایران، یک گزینه نیست. اگر دولت او نتواند این مرز را حفظ کند، عواقب آن برای قدرت آمریکا در خاورمیانه و در سطح جهان عمیق و شاید غیرقابل‌برگشت باشد. اگر آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کند و خود را در باتلاق دیگری در خاورمیانه ببیند، تأثیرات آن در داخل و خارج نیز وحشتناک خواهد بود. چین و روسیه از مشغله‌های آمریکا در خاورمیانه برای ایجاد مشکل در جا‌های دیگر سوءاستفاده خواهند کرد و افکار عمومی ایالات‌متحده بیشتر دوقطبی خواهد شد. تعداد کمی از رؤسای جمهور با انتخاب‌های سیاسی به این سختی مواجه شده‌اند. قابل‌درک، شاید نه قابل‌تحسین باشد که دولت تصمیم نهایی را برای مدت طولانی به تعویق انداخته است، اما با تشدید بوی تعفن گربه مرده، آقای بایدن به بزرگ‌ترین آزمون دوران حرفه‌ای خود نزدیک می‌شود.

 


مرعشی در حمایت از روحانی فرافکنی کرد!

روزنامه جوان در گزارشی با عنوان مرعشی در حمایت از روحانی فرافکنی کرد! نوشت: حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با فارس تأیید کرده که حسن روحانی در دولت اولش «یک کار مهم» انجام داده و آن هم «برجام» بوده است، اما «همان یک کار» هم در دولت دوم او با حضور «ترامپ» در کاخ سفید «لطمه» خورده است.


اما مرعشی در توضیح کار مهم روحانی سریع پای رهبری را وسط می‌کشد: «بهتر است اول ببینیم آقای روحانی که بود؟ آقای روحانی از جیب بنده که بیرون نیامده است. آقای روحانی تا زمانی که رئیس‌جمهور ایران شد، از آغاز تشکیل شورای عالی امنیت ملی که هنوز هم از دولت مهم‌تر است، دبیری این شورا را به مدت هشت سال بر عهده داشت، یعنی نماینده آقای خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی بود و در هشت سال دوم در زمان آقای احمدی‌نژاد باز به عنوان نماینده آقای خامنه‌ای در شورای عالی امنیت ملی باقی ماند، هرچند این بار عضو بود و دبیر نبود. ما اصلاح‌طلبان سال ۹۲ از حسن روحانی‌ای حمایت کردیم که قبل از حمایت ما ۲۴ سال نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود. بنابراین، اول باید ریشه‌ها را بشناسیم.»


البته این ریشه‌ای که مرعشی می‌گوید، کمی تقلبی است! چه آنکه دلیل حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی، مورد حمایت رهبری بودن نبود و از قضا اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند در عین حضور در حاکمیت، نوع گفتمان خود را در انتقاد و حتی تقابل با حاکمیت تعریف کنند. از طرفی، مورد حمایت رهبری بودن برای یک سمت، الزاماً این نتیجه را نمی‌دهد که آن فرد برای ریاست جمهوری هم مناسب است. چرا اصرار بر این همه هزینه کردن از رهبری برای تبرئه خود است؟ برجام را که تلاش کردند بر عهده رهبری بگذارند، حالا توپ حمایت از روحانی را هم به زمین رهبری می‌اندازند؟


مرعشی با وجود آنکه معتقد است «آقای روحانی کار خارجی را بلد بود، همت کرد و زمان گذاشت و برای ایران کار مهمی صورت داد.»، اما می‌گوید: «در یکی از جلساتی که با آقای روحانی داشتیم به او گفتم شما دو خصوصیت مشابه مصدق دارید. مصدق نفت را ملی کرد و شما برجام را، که این مسئله به اندازه ملی کردن صنعت نفت برای ایران ارزش داشت. در ادامه گفتم، دوم اینکه همان طور که مصدق نمی‌توانست با جبهه متحد خود هماهنگ و همراه باشد شما هم نمی‌توانید. غدگری‌های شما و مصدق کار دست کشور داده و می‌دهد.»


و البته اذعان دارد که روحانی فقط به همین یک کار چسبید: «آقای روحانی یک کار کرد و روی همان کار ایستاد و کار‌های بعدی را با این دقت جلو نبرد.»
مرعشی ضمن اشاره به خروج امریکا از برجام و لطمه‌ای که به ایران زد، توضیح می‌دهد: «ما می‌توانستیم کنترل کنیم؟ من کارشناس نیستم. یعنی اگر خود من می‌خواستم دولت را اداره کنم، وقتی می‌دیدم ترامپ در برنامه‌های تبلیغاتی اش گفته از برجام خارج می‌شود، تلاش می‌کردم راهی برای گفتگو با ترامپ پیدا کنم. من بعد از خروج از برجام مطلقاً موافق هیچ گفت‌وگویی با امریکایی‌ها نبودم. اما قبل از خروج ترامپ از برجام اگر می‌توانستیم پیشگیری کنیم باید این کار را می‌کردیم.»
او البته نمی‌گوید که چطور وقتی از برجام فتح‌الفتوح می‌ساختند و امضای وزیر خارجه امریکا تضمین بود، به مردم نگفتند که با تغییر دولت در امریکا، ممکن است کل برجام از دست برود!


او در حوزه داخلی و اصلاح‌طلبان در پاسخ به این سؤال که «از دیدار آقایان خاتمی، سیدحسن خمینی و روحانی چه خبر؟» با خنده و شاید از سر پاسخ ندادن به سوال، از این سه نفر با عنوان «بزرگان» یاد می‌کند و می‌گوید: «این بزرگان هر دو الی سه ماه یک بار همدیگر را می‌بینند. بیشتر جنبه گعده آخوندی دارد تا اینکه حرف سیاسی در آن مطرح شود. در مورد آب و هوا، قند خون و این‌ها صحبت می‌کنند.»


مرعشی در ادامه تأیید می‌کند که جمله خاتمی در مورد تدارکاتچی بودن رئیس‌جمهور به جمهوریت ضربه زده است. او در پاسخ به این سؤال که «گاه مشاهده می‌شود که برخی از اصلاح‌طلبان هماهنگی و همنوایی تعجب‌برانگیز با ضدانقلاب و براندازان صورت می‌دهند. شما انتقادی به دوستانتان دارید»، تصریح می‌کند: «بله، انتقاد دارم. ما کاملاً با هر نوع شکستن ساختار مخالفیم. بنده و آقای بهزاد نبوی و اکثریت جبهه اصلاحات روی این موضوع قاطع هستند.»


الظواهری، بایدن و بده بستان با طالبان!

امیر علی ابوالفتح طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان الظواهری، بایدن و بده بستان با طالبان! نوشت: یازده سال پس از کشته شدن اسامه بن لادن، بنیان گذار شبکه تروریستی القاعده در خاک پاکستان، آمریکایی‌ها این بار نفر دوم این گروه را در افغانستان هدف قرار دادند. جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در سخنانی به ارائه توضیحاتی درباره حمله پهپادی به هدفی در کابل، پایتخت افغانستان پرداخت و گفت: این کشور أیمن الظواهری، سرکرده گروه تروریستی القاعده را در افغانستان کشته است چرا که به اذعان بایدن، الظواهری باعث کشته‌شدن بسیاری از آمریکایی‌ها در حملات مختلف شده بود. بایدن با بیان این که الظواهری عمیقاً در برنامه ریزی حمله یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ شرکت داشت، گفت که او برای چندین دهه مغز متفکر حملات به آمریکایی‌ها بود و ردپایی از قتل و خشونت علیه شهروندان آمریکایی پشت سرش داشت.

منابع مطلع آمریکایی درباره جزئیات این حمله گفته‌اند که سرکرده القاعده در خانه یکی از دستیاران ارشد سراج‌الدین حقانی، وزیر امور داخله طالبان هدف قرار گرفته و از موشک «هِل‌فایر» برای این حمله استفاده شده است. ایمن الظواهری از سال ۲۰۱۱ و در پی کشته شدن اسامه بن لادن در حمله نظامیان آمریکایی به شهری در پاکستان، به سرکردگی القاعده برگزیده شد. الظواهری یکی از اصلی‌ترین عوامل حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در نیویورک و واشنگتن شناخته می‌شد؛ حملاتی که به مرگ حدود سه هزار تن انجامید. از آن زمان به بعد، آمریکا در پی دستگیری یا کشتن الظواهری بوده است که در نهایت، در تابستان ۲۰۲۲ به چنین هدفی نایل آمد. با این حال، تردید‌هایی درباره نحوه شناسایی الظواهری در کابل و کشته شدن وی بروز کرده است. این که آمریکا بعد از خروج از افغانستان چگونه به مخفیگاه سرکرده القاعده پی برده است، نکته حائز اهمیت در این خصوص به شمار می‌آید. به همین دلیل، کشته شدن سرکرده القاعده چند روز بعد از نشست تاشکند و نخستین گفت و گوی مقامات آمریکایی با مقامات طالبان پس از تسلط این گروه بر افغانستان، شائبه همکاری اطلاعاتی و عملیاتی آمریکا و طالبان برای حذف فیزیکی سرکرده القاعده را محتمل‌تر کرده است. به ویژه این که رسانه‌ها گزارش دادند که در نشست تاشکند، میان طالبان و آمریکایی‌ها بر سر موضوع رفع توقیف بخشی از دارایی‌های بانک مرکزی افغانستان نزد بانک‌های آمریکایی مذاکراتی انجام شد. به عبارت دیگر چه بسا طالبان در ازای قول آمریکایی‌ها برای آزاد سازی بخشی از اموال افغانستان، محل اختفای الظواهری را به آمریکا اطلاع داده و زمینه را برای کشته شدن وی در کابل مهیا کرده‌اند. به هر حال با توجه به همکاری آمریکایی‌ها با طالبان از چند سال پیش که در نهایت به سقوط افغانستان به دست طالبان در سال گذشته منجر شد، این احتمال قوت می‌یابد. چرا که آمریکا از ۱۱ سال پیش دنبال یافتن مقر الظواهری بود و حتی در این مدت نیز هزاران نیروی آمریکایی در خاک افغانستان حضور داشتند، اما نتوانسته بودند اطلاعاتی از مخفیگاه او به دست آورند.

اما اکنون که یک سال است خاک افغانستان را ترک کرده‌اند، به یکباره و از هزاران فرسنگ دورتر از افغانستان مقر الظواهری را به راحتی کشف کرده و با یک حمله او را کشته‌اند. از طرفی، طالبان هم در واکنش به این رخداد، تنها حمله پهپادی به کابل را که به گفته این گروه نقض تمامیت ارضی افغانستان است، محکوم کرده نه کشته شدن الظواهری را. به هر حال اکنون جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا قادر است با استفاده از موضوع کشتن سرکرده القاعده، بخشی از مشکلات داخلی و خارجی خود را کاهش دهد. هم اکنون بایدن در پایین‌ترین سطح از محبوبیت در میان تمامی روسای جمهوری ۷۰ ساله آمریکا قرار دارد و نام وی با خروج مفتضحانه آمریکا از کابل در اوت ۲۰۲۱ گره خورده است. این خروج یکی از عوامل نارضایتی مردم آمریکا از بایدن توصیف شده است. از این رو، کشتن سرکرده القاعده در پایتخت افغانستان، یک سال پس از این خروج مفتضحانه، می‌تواند به ترمیم وجهه دولت آمریکا نزد برخی شهروندان آمریکایی کمک کند. ضمن این که کمتر از ۱۰۰ روز دیگر، انتخابات میان دوره‌ای آمریکا برگزار می‌شود و بایدن به همراه حزب دموکرات عمیقا نگران شکست در این انتخابات است. تجربه ثابت کرده است اتفاقاتی نظیر کشتن سران گروه‌های تروریستی، به ویژه افراد کلیدی در حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر، موجی از حمایت را در بین گروهی از رای دهندگان آمریکایی ایجاد می‌کند. بایدن نیز امیدوار است با صدور فرمان مرگ ایمن الظواهری، بتواند هم تصویر خروج مفتضحانه آمریکا از افغانستان را از اذهان پاک و هم خوراک تبلیغاتی مناسبی را برای نامزد‌های حزب دموکرات در انتخابات پیش روی آمریکا فراهم کند.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۵
در انتظار بررسی: ۸
انتشار یافته: ۷
روزنامه جوان: البته این ریشه‌ای که مرعشی [درباره سوابق حسن روحانی پیش از ریاست جمهوری] می‌گوید، کمی تقلبی است!
کجای این سوابق و ریشه ی سیاسی حسن روحانی تقلبی است؟
آیا او تمام آن 20 سال را عضو یا دبیر شورای عالی امنیت ملی نبوده است و یا اینکه روزنامه ی جوان اهمیتی که مرعشی برای دبیری شورای عالی امنیت ملی ذکر می کند را غیرواقعی و تقلبی میداند؟
علاوه بر این سابقه ی مهم؛ حسن روحانی رکوردار گرفتن تأیید از شورای نگهبان هم هست (یازده یا دوازه بار تأیید صلاحیت شده و از فیلتر سخت گیرانه شورای نگهبان عبور کرده است)
چندین دوره نمایندگی مجلس و مجلس خبرگان رهبری و دو دوره ریاست جمهوری
چه اصلاح طلبان برای حمایت از حسن روحانی به سوابق او نگاه کرده باشند و چه نکرده باشند، سابقه ی حسن روحانی در جناح مقابل و با تأییدات مکرر عالیترین مقامات و نهادهای نظام شکل گرفته است.
اگر حسن روحانی دبیری شورای عالی امنیت ملی را نداشت و به واسطه نمایندگیِ مقام معظم رهبری و دولت، در مذاکرات اتمی بارها در رسانه ها مطرح نمی شد و همه سابقه اش نمایندگی مجلس بود قطعا در انتخابات شانس موفقیتیش آنقدر نبود که اصلاح طلبان بخواهند روی او سرمایه گذاری کنند.
رأی حسن روحانی در طول این چند ده سال و به مرور شکل می گیرد و اصلاح طلبان از این پتانسیل بهره برداری می کنند ولی اصل رأی، طی این دو یا سه دهه و به مرور زمان و با حمایت های بی دریغ جناح مقابل، شکل می گیرد.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۱:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۲
باشه تو خوبی!
امریکایی ها از همان ابتدا یعنی حدود ده سال پیش مخفی گاه ایمن الضواهری را می دانستند .همانطور که مخفیگاه همه تروریستهای دیگر را نیز می دانند ولی نکته کلیدی اینجاست یک زمان از زنده بودن انها بهره می برد و در زمان دیگر از کشتن انها .
خدا نکند کسی یا کسانی مثل ایمن الظواهری "دین رحمت الهی را "را بد بشناسند و با اقتباس از پاره ای و گمان خدمت به دین بدترین جفا را به دین و ملتها و بشریت نمایند.
دین اسلام دین قیم و محکم( ذالک الدین القیم) دین رسول رحمت(ص) و ما ارسلناک الا رحمت للعالمین...و مدعی برخورداری عادلانه تمام بشریت چه مومن و کافر و ...ازمواهب رحمت رحمانیه الهی در دنیا و تعلیم کتاب و تزکیه و تقوا و عمل صالح و حیات طیبه ابدی برای ایمان آورندگان قلبی بر اساس رحمت رحیمیه است.
خداوند متعال در قرآن به رسولش(ص) فرمود به اینکه تو برای سیطره و تسلط و حکمرانی به شیوه حاکمان دیگر نیامدی(لست علیهم بمسیطر) تو فقط دعوت کننده بسوی خدا به اذن الهی و چراغی روشنگر هستی. چراغ ظلمتها را میزداید و برای مشتاقان صراط مستقیم نورانیت ایجاد میکند.
ایجاد رعب و وحشت و ترور و محرومیت بشر از مواهب الهی به بهانه دین و حکومت هرگز از اسلام نبوده و نخواهد بود. حتی خداوند فرمود اگر قدرت و مکنی هم بدست آوردید فقط نماز را اقامه کنید( ارتباط با رب} و زکات بدهید( ارتباط تنگاتنگ با خلق با بذل مال و سایر دارایی ها)و امر بمعروف و نهی از منکر (سوره مبارکه حج)
امریکا افغانستان را میگیره میگیم متجاوزه از افغانستان میاد بیرون میگیم شکست خورده سرکرده تروریست را میکشه میکیم چند سال در افغانستان بود نتونست اطلاعاتی از اون بدست بیاره حال که اورا کشته میگیم طالبان باش همکاری کرد ما چه میخواهیم
اتفاقا بحران اوکراین و تایوان به لطف خدا به نفع ایران تمام می شود. چون امریکا نمی تواند در چند جبهه همزمان بجنگد. روسیه چین کره ایران پس باید کوتاه بیاید. بویژه که به ثبات در قیمت نفت نیاز دارد و نبض قیمت نفت دست ایران است. امنیت تنگه هرمز و باب المندب و ارامکو همه در دست ایران است.
آمریکا و حامیانش و پیروان تفکرات امریکایی عامل بدبختی هستند در جهان و ایران و هر جا
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم