نفی قانون اساسی و جفا در حق اقوام ایرانی/چرا بودجه انقباضی شد؟ /جاده مه آلود اقتصاد
به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز دوشنبه ۲۲ آذرماه در حالی چاپ. منتشر شد که در حالی چاپ و منتشر شد که عناوین گزارش‌ها و نقد و بررسی‌های مرتبط با لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، ثبات نظامی، مقدمه ثبات سیاسی در عراق و مذاکرات وین در پیچ و خم توافق از مواردی است در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:
چرا بودجه انقباضی شد؟
مهدی حسن زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان چرا بودجه انقباضی شد؟ نوشت: بودجه بدون کسری در شرایط فعلی اقتصاد کشور اقتضائات خود را دارد. یکی از این اقتضائات حرکت به سمت بودجه انقباضی است، یعنی تدوین بودجه با رشد کمتر از نرخ تورم. بودجه انقباضی بیش از هر چیز، رشد هزینه‌های جاری را محدود می‌کند. این محدودسازی حتما تبعات اجتماعی دارد، ولی در بلندمدت برای مهار تورم و جلوگیری از نارضایتی بیشتر و ماندگارتر ضروری است. راهکار این که رشد اندک هزینه‌های حقوق و دستمزد را قابل تحمل کند این است که درصد افزایش حقوق برای اقشار ضعیف‌تر و دریافتی‌های پایین‌تر بیشتر و برای دریافتی‌های بالاتر کمتر باشد. با این حال جبران کاهش قدرت خرید از طریق هدفمندسازی برخی یارانه‌های غیرهدفمند مثل جایگزینی ارز ۴۲۰۰ ضروری است. اقدام دولت برای حذف ارز ۴۲۰۰ به شرطی که نظام توزیع یارانه کالایی کارآمدی تدوین شود، می‌تواند بخشی از قدرت خرید تضعیف شده طبقات کم درآمد را جبران کند.
در هر صورت با هر دیدگاه اقتصادی، انقباضی شدن بودجه برای مهار تورم ناگزیر است. دیگر نمی‌توان به بودجه‌های خیالی دل بست. فروش اوراق و سهام دولتی با توجه به ظرفیت بورس محدود است و امکان افزایش آن چندان قابل توجه نیست. فروش نفت نیز اگرچه افزایش نسبی داشته است، اما در مجموع با توجه به ضرورت قطع ارتباط بودجه با مذاکرات، بیش از ۱.۲ میلیون بشکه در روز نمی‌توان روی فروش نفت حساب کرد. تنها مسیر پیش رو افزایش درآمد‌های مالیاتی است. مسیری که البته می‌تواند در صورت افزایش مالیات دریافتی از کسب و کار‌های فعلی، اقتصاد کشور را به پرتگاه ببرد و در صورت افزایش مالیات ستانی از بخش‌های فراری از مالیات و پایه‌های جدید مالیاتی می‌تواند، منبع مولدی برای فرار بودجه از کسری و تامین منابع برای بودجه‌های عمرانی و تامین معیشت مردم باشد؛ بنابراین از این جهت می‌توان به افزایش ۶۲ درصدی درآمد‌های مالیاتی در بودجه به صورت مشروط امیدوار بود.
در هر صورت تلخی افزایش حقوق کمتر از تورم و همچنین افزایش سن بازنشستگی قابل کتمان نیست. هیچ راه حل ساده‌ای برای فرار از فشار سنگین کسری بودجه جز بودجه انقباضی وجود ندارد. صندوق‌های بازنشستگی با تغییر هرم جمعیتی و نارکارآمدی تاریخی در همه دولت‌ها مواجه است و اگر دست به تغییر در سن بازنشستگی نزند، به جای نارضایتی افراد در شرف بازنشستگی، همه مردم از تورم ناشی از کسری بودجه متاثر از ناترازی صندوق‌های بازنشستگی متضرر خواهند شد، بنابراین در کوتاه مدت هیچ گریزی از تغییر در سن بازنشستگی نیست تا در بلندمدت بتوان به تغییرات مدیریتی و توازن در ورودی و خروجی بازنشستگان امید داشت.
بودجه ۱۴۰۱، آغاز یک مسیر سخت است. مسیری که دولت دوازدهم از سال ۹۷ باید شروع می‌کرد. زمانی که ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌ها بازگشت، مشخص بود که اقتصاد کشور وارد دوره سختی شده است که باید هزینه‌ها مدیریت شود، اما نشد و بودجه شاهد ریخت و پاش انواع هزینه‌های جاری مثلا به نفع بخشی از حقوق بگیرانی بود که تعداد قابل توجهی از آنها دریافتی‌های بالا داشتند. نتیجه این فرایند تورمی بود که اقشار کم درآمد را تحت فشار قرار داد. اکنون دولت سیزدهم چاره‌ای جز سخت‌گیری بودجه‌ای ندارد. اگر بودجه انقباضی نشود، تورم سنگین‌تر از تورم فعلی و ونزوئلایی شدن، دور از دسترس نیست؛ بنابراین باید در این مسیر همه دلسوزان کشور از هر جناح سیاسی و هر نگرش اعتقادی به حرکت درست در این مسیر کمک کنند.
جاده مه آلود اقتصاد
ژوبین صفاری طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه ابتکار با عنوان جاده مه آلود اقتصاد درباره بودجه ۱۴۰۱ نوشت: روز گذشته اولین لایحه بودجه دولت سیزدهم توسط ابراهیم رئیسی تقدیم مجلس شد. واکاوی مفاد این بودجه البته در جای خود به صورت تخصصی قابل بررسی است، اما رئیس جمهوری در سخنان خود باز هم تکرار کرد که در گذشته اقتصاد کشور به بیگانگان گره زده شده بود و از ظرفیت‌های داخلی استفاده نمی‌شد. هرچند عملکرد دولت حسن روحانی به خصوص در دور دوم ریاست جمهوری جای نقد بسیار دارد که به وقت آن نیز حتی رسانه‌های اصلاح‌طلب هم به آن پرداختند، اما باید گفت که طی این صد روز هم همچنان نشانه‌ای از تفاوت رویکرد اساسی با دولت قبل دیده نمیشود. ناگفته پیداست که ملاک قرار دادن این مدت کوتاه برای قضاوت به بیراهه رفتن است، اما برای تغییر حداقل باید نشانه‌ای از بروز چشم انداز دیده شود که نه در انتصاب‌ها و نه اظهار نظر‌های مسئولین جدید، نشانی از تغییر اساسی دیده نمیشود. از جمله آن عدم تبیین یک برنامه مشخص و راهبردی برای تحقق ادعا‌هایی نظیر حل مشکل کسری بودجه، رشد اقتصادی ۸ درصد و تورم تک رقمی است. در واقع هنوز هیچ کارشناسی نمی‌داند که چگونه می‌توان بدون تعامل با جهان، اقتصادی با رشد بالا داشت و چگونه می‌توان معادلات بین المللی را از مقلوله اقتصاد جدا کرد. در این سوی میدان علم و تجربه اقتصاد می‌گوید ایزوله شدن اقتصاد فضا را برای تولید و رشد اقتصادی تنگ می‌کند، اما از آن سو نقد دولت قبل برای گره زدن اقتصاد به سیاست خارجی بدون جایگزین علمی و تجربی مشخصی مطرح میشود. برای مثال کاش بهتر باشد یک بار یکی از دولتمردان به تجربه تاریخی یک کشور مشابه با کشور ما اشاره کنند و بگویند این تجربه با مختصات علم اقتصاد امروز قرار است در کشور به کار گرفته شود. تجربه‌ای که در آن نقل و انتقال پول سخت است و واردات و صادرات به شکل تهاتری و کالا به کالا صورت میگیرد و خبری از صادرات ارز محور نیست و با این وضعیت می‌توان به رشد اقتصادی مطلوب رسید.
از سوی دیگر در سیاست داخلی اقتصادی هم تغییر چندانی دیده نشده است. همچنان تصمیم‌هایی مانند افزایش قیمت خودرو که البته شاید تصمیم مفیدی در شرایطی فعلی باشد با اعوجاج و بدون برنامه صورت گرفت همان رویه‌ای که در دولت‌های نهم، دهم و دوازدهم هم صورت می‌گرفت و هنوز تبعات برخی از آن تصمیم‌ها به حال حاضر نیز کشیده شده است. واقعیت آن است که وضعیت فعلی کشور تاب و توان آزمون خطای وعده‌های داده شده را ندارد. متاسفانه دولتمردان دولت سیزدهم هم مانند دولت دوازدهم که مدام وعده گشایش اقتصادی می‌دادند و اوضاع بدتر میشد، آن را تکرار میکنند و هر بار مردم با پوچ بودن این خبر‌ها روبرو میشوند.
باید گفت که ذهن افکار عمومی چندان رمقی برای تحمل سختی بیشتر ندارد چه آنکه وعده‌هایی از سر رویکرد‌های غیرکارشناسی تنها به عمیق‌تر شدن شکاف اعتماد بین مردم و دولتمردان منتهی خواهد شد.
واقعیت آن است که باید فضا برای پذیرش نظرات متکثر در کشور باز شود. اقتصاد رابطه مستقیم با بسیاری از متغیر‌ها مانند سیاست خارجی، فضای باز اجتماعی برای بیان دیدگاه‌ها، شفافیت و مهمتر از همه به کارگیری افراد متخصص دارد. آنچه که امروز فرمان خودروی اقتصاد به سمت آن در حرکت است چشم اندازی روشنی ندارد مگر آنکه این جاده مه آلود با تدابیری مانند ایجاد اعتماد بین مردم و دولتمردان روشن‌تر شود.
نفی قانون اساسی و جفا در حق اقوام ایرانی
اسماعیل حسین‌پور طی یادداشتی در شماره امروز آفتاب یزد با عنوان نفی قانون اساسی و جفا در حق اقوام ایرانی نوشت: اخیرا منادی رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در راستای اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی گفته است: «زبانهای محلی برای پایه‌های هفتم و دهم تدریس میشود». ولی در اقدامی عجیب و قابل تامل نادری نماینده تهران در مجلس و نایب رئیس همان کمیسیون گفته است: «طرح تدریس زبانهای محلی و قومی در مدارس خلاف امنیت ملی است». این مخالفت آشکار در حالی است که در اصل ۱۵ قانون اساسی آمده: «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است، اسناد و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه‌های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است».
هر چند تفاوت نظر نمایندگان مجلس امری طبیعی و لازمه یک جامعه و مجلس دموکراتیک است، ولی نماینده‌ای که اجرای اصلی از اصول قانون اساسی کشورش را، ضد امنیت ملی می‌داند؛ سخت با قانون اساسی کشورش بیگانه است. کاش این نماینده صادقانه بگوید تکلیف سوگندی که در مجلس خورده است تا از همین قانون اساسی دفاع کند چه میشود؟
شاید طنز تلخی است که نماینده مجلس که باید پاسدار قانون اساسی کشورش باشد اجرای اصلی از اصول قانون اساسی کشورش را ضد امنیت ملی می‌داند! اگر برخی اصول قانون اساسی تا این حد با منافع ملی در تضاد آشکار است آیا این دیدگاه، اذعان به ناکارآمدی قانون اساسی نیست و ضرورت بازنگری در آن را به ذهن متبادر نمی‌کند؟
آقای نماینده! انتظار این بود به منظور ارج نهادن به رشادت‌های اقوام ایرانی و به منظور پاسداشت ایثارسرخ این میهن پرستان پاک و بی‌باک، که دین و دیارشان را، چون جان عزیز می‌دارند؛ و سرخی خون فرزندان‌شان در ۸ سال دفاع مقدس، و جانفشانی اجدادشان در پاسداری از ایران عزیز، سند سربلندی این مردم است؛ این اصل غریب قانون اساسی ۴۰ سال قبل اجرا میشد.
آقای نماینده: آنچه ضد امنیت ملی است؛ تورم، گرانی، بی‌برنامگی، ناراستی با مردم، نابرابری ها، تبعیض ها، آوای مظلومیت مردم را نشنیدن ها، کارتن خوابی‌ها و گورخوابی ها، زباله گردی‌ها و کوخ‌نشینی‌ها است.
آقای نماینده! اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی ضدامنیت ملی نیست؛ آنچه ضد امنیت ملی است اظهارات ناسنجیده شما و بسیاری، چون شماست که هر روز با ناپخته گویی‌های خود، سوهان روح ملت شده اید. ما برخلاف شما معتقدیم اصل ۱۵ قانون اساسی، حق اقوام ایرانی و تکلیف شما است که این حق معطل مانده ۴۰ساله را ادا کنید تا باعث دلدادگی بیشتر اقوام ایرانی به این ملک و میهن شوید.
بودجه را بر اساس جیب ملت بسته اندقراره پوستمان را کنده کاری کنند !!!!!
خدایا ، خودت رحم کن
| 
مگر یاران احمدی نژاد را بنام منحرفان نامگذاری نکردید !؟پس چطور شده که ۹۰ درصدشان در مجلس و دولت و نهادهای مهم ، جاگیر شدند ؟
و چرا زندگی مردم و سرنوشت کشور را بدستان انها دادید ؟؟
بالاخره دلار ۴۲۰۰ حذف شد اما به قیمت نابودی اقشار مختلف مردم ضعیف و پولدارتر شدن مفسدان و دلالان و مافیای اقتصاد | چون یک تعداد از خود مسولان و وابستگانشان از ارز ۴۲۰۰ تومانی برداشت می کردند
در بودجه امسال کلاً ان را حذف کردند!؟
تامین ارزاق و دارویی که با ان ارز تهیه میشد
قطعا چندین برابر گرانتر و کمیاب تر خواهد شد
و مردم مخصوصا ۸۰ درصدی که زیر خط فقر هستند
بیش از پیش گرفتار و رنجشان افزونتر می گردد
و مفسدان نیز البته برای سوء استفاده از کمبودها و گرانی های بیشتر
بیش از پیش بازهم سودهای نجومی خود را خواهند کرد
چرا مانند دوران جنگ ۸ ساله که ارزاق عمومی و دارو و حتی سیگار مردم را دولت
خرید و تهیه و توزیع می کرد ، اقدام نمی کنید ؟
احتمالا کسر شاًن تان می اید ؟
و یا قطع دستان مفسدان مافیایی خطر ناک است ؟
| مگه نمی گفتین دلار جهانگیری به نفع مفسدان است؟ 
| .ساده اندیشیست اگر فکر کنیم بعد از این چنین نخواهد شد کم فروشی و حتی عدم فروش محصولات توسط کارخانجات نشان از گرانی و افزایش قیمت وحشتناک کالاها در آینده نزدیک دارد .آماده برای انفجار قیمت ها بزودی .
| جای تسویه بدهی دولت به صندوق تامین اجتماعی خالی است !!!!؟؟؟ما بازنشستگان حداقلی بگیر با ۴ میلیون تومان چگونه زنده بمانیم؟؟؟؟
این کجایش دین و انصاف و عدالت و حق است ؟؟؟
بودجه ۱۴۰۱ پراید را به ۳۰۰ میلیون هم خواهد رساندیعنی حتی پراید هم دست نیافتنی و لاکچری شد !!!!!؟؟؟؟؟؟
خبر خوب اینکه قیمت ساندیس در بودجه سال آینده بدون تغییر مانده .رییسی مچکریم .
| ساندیس از همون اول رایگان بود. ایران علم اقتصاد ندارداین جراحی اقتصاد به قیمت نابودی همه چیز تمام خواهد شد
فقط دلالان و محتکران کالاها و ثروتمندان جان سالم از این جراحی خطرناک اقتصادی به در خواهند برد
عزیزم جاده اقتصاد مه الود نیست بلکه طوفانی است ان هم از نوع شدیدش....امیدوارم که مردم از این طوفان بسلامت بگذرند.... با سلام ... الان مردم مالیات هرچیزی را سوا دارند پرداخت می کنند مالیات بر درامد مالیات اب وبرق مجانی بعلاوه آبونمان و... عوارض خودرو ومسکن شهرداری مدارس به اصطلاح غیر انتفاعی .دانشگاه آزاد غیر انتفاعی و... اینکه افزایش مالیات تا خرخره مردم انجام گرفته شده یک سری به بخش های غیر دولتی بزنند که هیچ ارزش افزوده ای ندارند وهیچ مالیاتی نمی دهند وبودجه های بی خودی دارند ... چرا بودجه انقباصی شد؟ برای ایران لقمه بزرگتر از دهانمان بود اینکه برای یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان باید بودجه انقباضی نوشت هنر مدیران این چند دهه اخیر است شما دو سال بیشتر کار کنید تا ما ۳ سال بیشتر زندگی کنیم این چه بودجه انقباضی هست که حقوق استادان دانشگاه از ۳۳ میلیون به ۳۷ میلیون افزایش پیدا کرده شاید البته برای کارگر و آدم فقیر بیچاره پول نیست ولی برای استادان فرصت طلب پول هست زمان روحانی وضع خوب نبود ولی هر ۱۰ روزی دو سه روزی خوب بود الان هر روز بدتر از دیروز سال آینده هم که با این بودجه یعنی بدون حقوق باید زندگی کنیم ده سال قبل بودجه ایران ۳۵۰ میلیارد دلار بود الان ۱۰۰ میلیارد انقباضی شد واسه همین بودجه صدا و سیما ۵۰ درصد بیشتر شده؟؟؟ بودجه ریاست جمهوری سه برابر شده ؟؟؟ چی فکر کردید واقعا ؟؟؟
| انقباضش برای ملت بوده انبساطش برای خودی ها نه تورم را کنترل می کنید و نه توان مدیریت صندوقها با افزایش سن بازنشستگی را دارید. فقط دو سال حق بیمه بیشتر از جیب ملت را تباه می کنید هر زبان وگویشی که در چارچوب مرز های ایران توسط ایرانیان استفاده میشود ایرانی ست وقابل احترام.اما اینکه بخواهیم گویش ها وزبان همه اقوام را وارد سیستم آموزشی کنیم با امکانات محدود اموزشی در حال حاضر امکان پذیر نیست .در نظام آموزشیی که چاپ کتب درسی مدارس همیشه با تاخیر توام میباشد نمیشود بار اضافی بر دوش ان نهاد.ضمن اینکه در هیچ دوره ای از تاریخ ایران اقوام ایرانی در تولید فرهنگ وادبیات وشعر خودبا مانعی مواجه نشده اند.بطور مثال هیچ کس شعرای بزرگی مثل نظامی گنجوی .قطران تبریزی.شمس تبریزیواستاد شهریار را مجبور به سرودن شعر فارسی نکرده وهیچ کس هم انها را از سرودن شعر وتولید فرهنگ وادبیات به زبا ن مادری خود منع نکرده.کتاب حیدر بابا استاد شهریار همزمان ودر کنار اشعر فارسی منتشر شده.وهرد مورد هم از شاهکارهای ادبیات هستند.ساز های ناکوکی که این روز ها گاهی بصورت منع نامهای غیر فارسی در پایتخت ساز میشود(هرچند بلافاصله تکذیب شد)وگاهی بصورت بزرگنمایی واصرار بر تدریس زبان های مادری که کم هم نیستند(آذری.لری.عرب.مازنی.بلوچ...) به صدا درمیآیند.خواسته ویا نا خواسته دقیقا وحدت ملی را هدف قرار میدهد انهم در بد ترین زمان.مواظب باشیم | در حقیقت اینگونه درخواستها مانند تدریس زبان محلی هیچ هدفی بجز پراکنده کردن ملت ایران وتفرقه وتجزیه ندارد 
| در تایید نظر کاربر محترم 10.23 باید اضافه کنم که انچه در مدارس به عنوان زبان فارسی تدریس میشود برای نو اموزان مناطق فارس نشین هم تازگی دارد چون با گویش های محلی انها تفاوت شکلی دارد بطور مثال دانش اموزان شهر ها کوچک وروستاهایخراسان .فارس .کرمان ا.راک. سیستان گویشهای کاملا محلی دارند
| تقبل هزینه کتابهای فارسی در تاجکیستان و افغانستان چه سنخیتی با امکانات کشورمان دارد!؟ 
| هروقت صحبت از تدریس زبانهای اقوام شد، عده‌ای مثل شما، تعدادی مغلطه سر هم جمع می و مثلا نفی میکنن. من به کل خلاصه جواب میدم:یک. همین الان برای یکی از اقوام (ارمنی) این طرح اجرا میشود و زبان مادری خودشون رو کنار زبان فارسی یاد میگیرن. آیا از ایراندوستی اونها کم شده؟ آیا از مهارت فارسی اونها کم شده؟ آیا تبعیض نیست که یکی از اقوام برخوردار باشد و دیگری نه؟
دو. همیشه تأکید شده که زبان مادری به عنوان یک درس کنار زبان فارسی آموخته میشود. به هیچ وجه فارسی از مدارس حذف نمیشود. نمیدونم چرا سریع برمیگردین به اهمیت فارسی اشاره میکنین. فارسی در مدارس سرجاشه، منتها همونطور که ده‌ها درس دیگه مثل تاریخ و جغرافیا و املا و پرورشی و دینی و غیره هست، یک درس زبان مثلا ترکی یا کردی یا غیره هم اضافه میشود. کجای این عجیب و وحشتناک یا ضد فارسیه؟
سه. همه مردم از جمله همه اقوام مالیات میدهند و در ثروت‌های سرزمین شریکند. معنی نداره که بگین چون بار مالی داره پس نباید اجرا بشه. من مالیات میدم و دلم میخواد برای فرزندم تدریس کتابت و قرائت زبان مادریش کنار فارسی براش انجام داده بشه. نگین خودت یادبده، چرا که به خود من هم در مدرسه یاد ندادن و بلد نیستم چطور بنویسم و بخونم. ولی دیگه بالاخره این قانون اساسی باید اجرا بشه.
چهار. انتخاب زبان فارسی توسط شاعران قدیم هیچ ربطی به تدریس زبان مادری ندارد. هیچ ربطی. انتخابشان بوده. کما اینکه عده‌ای چندزبانه هم سروده‌اند و عده‌ای هم به زبان منتخبشان سروده‌اند. زبان علم هم در قدیم عربی بود و اکثر دانشمندان ایرانی آثارشون رو به عربی نوشتن، آیا باید بیایم بگیم پس الان فارسی نباید در علم جایگاه داشته باشد، چون دانشمندان قدیمی انتخابشون عربی بوده؟ نه. شعر هم همینطور اینکه اکثر (اصلا شما بگو ۱۰۰٪) شاعران قدیمی فارسی رو انتخاب کردن، هیچ ربطی به حق آموزش و یادگیری زبان مادری الان نداره.
ثمره 7 هزار صفحه برنامه اقتصادی آقای رئیسی همین بود؟ احمدی نژاد یه بار حرف خوبی زد گفت رییس جمهور باید کارشناس باشه برای اینکه در جلسات کارشناسی شرکت میکنهاینکه ارز ۴۲۰۰ تومانی یارانه ای رو جحذف ذف کردند ولی یارانه رو اضاف نکردند نشان از عدم نگاه درست آقای رییسی دارد
با سلام واحترامخلاصه بودجه را خیلی قشنگ یکی از روزنامه ها زده است" انقباظی برای مردم، انبساطی برای نهادها"
-56درصد افزایش بودجه صداوسیما،10درصدبرای کارمندان
-افزایش 2سال سن بازنشستگی و افزایش میاینگین 3سال آخر خدمت بجای 2سال برای پرداخت حق بازنشستگی، از دیگر ویژگی های این بودجه است که کمر به نابودی قشر ضعیف کارگر بسته است(درشرایطی که بحران کمبود کار داریم یک کاگر بدبخت باید دوسال بیشتر کارکند تا بازنشسته شود آنهم درسن 60سالگی وپیری)
-حذف وام ازدواج
-حذف ارز4200 تومانی برای اقلام مهم مردم
از سایت "وزین تابناک" محترمانه تقاضا داریم تا پیگیر حقوق ملت باشد ، و با درج گزارشات مفصل در خصوص موراد فوق نگذارد این موارد که به ضرر مردم است به تصویب مجلس برسد
| مردم را چه به انبساط ؟ عدم احترام به فرهنگ و زبان اقلیت ها منجر به گرایش آنها به کشورهای هم نژاد و هم زبان خود گردیده و خواهد گردید. | ادبیاتت بوی قومگرایی میده. اقلیت یعنی چی؟! نماینده چند درصدی؟ فکر میکنم خود آقای رییسی هم این بوجه رو نخوانده باشد یه چیزی دادند دستش این بنده خدا هم برده مجلس آخه چطور ممکنه وام ازدواج جوانان رو قطع کرده باشه یا حقوق ها رو ۱۰ درصد افزایش بده امکان نداره رییسی این بودجه رو خوانده باشد 
| میخوند هم متوجه نمی‌شد | ان بزرگوار چه بخواندیا نخواند توفیری به حال ملت نمیشه جیب ملت را خورجین فرض کردند که ته ان همیشه پولی برای برداشت هست بفرمایید بودجه انقباضی برای ملت، بودجه انبساطی برای خودمون نادری نماینده تهران در مجلس و نایب رئیس همان کمیسیون گفته است: «طرح تدریس زبانهای محلی و قومی در مدارس خلاف امنیت ملی است.....!!! ایران یعنی همه اقوام و زنده بودن ایران یعنی زنده بودن همه زبانها و اقوام....!!! آقای نماینده!... آقای رییسی آدم خوب و شریفیه ولی حریف بدنه کارشناسی دولت نمیشود مثلا خودش با افزایش قیمت خودرو مخالف وزیر صمت سردرگم برای همین خودرو ساز کنترل قیمت ها رو در دست میگیرد خیلی باید اطلاعات داشت خیلی هم باید دل و جرات داشت که از اینها نترسید و مثل شیر از حقوق مردم در برابر گرگ ها دفاع کرد این بنده خدا نمیتونه حرف نادری درستهاما اشتباه بیانش کرده
ادبیات هرقوم باید تدریس بشه اما چیزی که پانارکان ونمایندگان آنها مدنظر دارند در راستای پانترکیسم بامحوریت ترکیه و تدریس مثلا ادبیات مغولی استانبولی است نه ادبیات آذری نه ادبیات تالشی و...
با روی کار آمدن جمهوری اسلامی و تغییر قانون اساسی در اویل انقلاب وتاکید بر حقوق اساسی وزبانی تمامی اقوام انتظار میرفت که این کار عملی شود ولی متاسفانه با گذشت چند دهه از تدرس زبان مادری اقوام به بهانه های واهی جلوگیری میشود در واقع انکار حقوق اقوام وعدم التزام به قانون اساسی کشور آنهم توسط قانون گزاران را نمیشود توجیه کرد نمایندگانی که متعهد خدمت به مردم ودفاع از حقوق آنها هستند برعلیه قانون عمل میکنند آنها نمیدانند عملی نشدن این امر در واقع به وحدت ملی ضربه زده وامنیت کشور را به خطر می اندازد در زمانی که اروپاییان با آنهمه گویش وزبان وفرهنگ مختلف متحد میشوند جای تاسف است که به خاطر تعصب کور وندانم کاری بعضی ها کشور ما دچار مسائل اینچنینی میشود که با اندکی تامل حل وفصل میشود فیلم مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی موجود است، شهید بهشتی در توضیح اصل 15 میگویند که دولت" ملزم" به تدریس زبان اقوام است. | نظر شخصی ایشان بوده است. قانون اساسی می گوید «آزاد است »
| بله. حتی اگر ملزم هم نبود. خود «آزاد بودن» رو دولت باید اجرا کنه دیگه، وقتی مدارس دولتین. من که نمیتونم پاشم برم سرخود تو مدرسه تدریس کنم. و این است داستان تکراری ما ، افزایش حقوق ده درصدی، بعد هیاهو و اعتراض .....سپس افزایش حقوق پانزده درصدی
و همچنان ماندن پای ما در گل
درودبه شرفت جناب آقای اسماعیل حسین پورکه بااین قلم شیوایت دریادداشت آفتاب یزداحساس وتفکرمیلیونهاایرانی منجزرازنژادپرستی رابیان نمودیدتانماینده حداقلی جایگاه خودش ومسیولیتی که بردوش داردرامتوجه شود به نظر می رسد آنچه امروز تحت عنوان زابان فارسی از آن یاد می شود گویش زبان فارسی نوشتاری است که با اکثریت غریب به اتفاق زبانهای محلی فارسی متفاوت است و در واقع آموزش این زبان آکادامیک برای تمامی ایرانیان از مدرسه شروع می شود و البته بعدا پایه ارتباط اقوام اعم از فارس و عرب خوزستانی و عرب سواحل شمالی خلیج فارس و ........... و ترک و آذری و ترک خراسانی و ترک قشقایی و ترک خلج و ترک..... و لر چهار لنگ و لر هفت لنگ و خمسه و بویر احمدی و چهار محالی و ....... و بلوچ و سیتانی و...... و تات و مازنی و گیلانی و کرد و کرد کرمانج و لک و ایلام و آسوری و ارمنی و.........زرتشتی اوستایی و .....و دها گویش رایج در مناطق گوناگون کشور می شود.حال اگر در پاره ای از نقاط کشور تاکید خاصی بر یک زبان و یا گویش وجود دارد باید به سابقه تاریخی موضوعات آن منطقه معطوف و خواسته زبانی طبق اصوال قانون اساسی پس از مداقه جدی و پس از فراگیری مطلوب زبان آکادامیک فارسی مدرن و نوشتاری و گویشی رسمی به سایر زبانها در صورت وجود بودجه و شرایط پرداخت.
چرا مثلا آموزش زبان ترکی خراسانی و کردی کرمانجی خراسانی که هر دو در معرض اضمحلال هستند نباید آموزش داده شود و فقط تاکید مثلا روی زبان ترکی آذری و :ردی غرب کشور است.
خود این نگرش آموزش زبان محلی در مقاطع تحصیلی فقط روی چند زبان رایج در کشورهای اطراف مانند ترکی و آذری و عربی و کردی اقلیم کردستان و بلو..... تاکید دارد و اصلا اعتنایی به بعضی خرده فرهنگها و زبانها ندارد.