قوه قضاییه: اداره­ کل « نظارت بر وکلا » ایجاد شد / وکلای دادگستری : اداره نظارت بر وکلا دخالت در صلاحیت ذاتی کانون‌های وکلا است

استقلال کانون وکلا بهانه ای برای ادامه تخلفات بدون نظارت برخی از وکلاست. اسیر این بازیهای رسانه ای نشوید. همچنین وارد سایر کانون های به اصطلاح مستقل همچون نظام مهندسی و نظام پزشکی هم بشوید.

قوه قضائیه نظارت درستی بر قضات و کارکنان خودش هم ندارد

به جای ایجاد این سیستم های نظارتی فراقانونی و مداخله ای و خارج از حیطه صلاحیت و وظایف قوه قضائیه {به استناد اصل 156 قانون اساسی} و صدور پروانه بیکاری برای وکلا ، برای وکلا از طریق اجباری نمودن وکالت ، کار و اشتغال ایجاد نمائید.

کلاً وکلا دوست دارن تافته جدا بافته باشن، معلومه که نباید قوه قضائیه از حق الوکاله های میلیاردی سر در بیاره!

اون طور که پیداست اول باید اداره کل نظارت بر قضات رو تشکیل بدین، وکلا فعلا پیشکش.

آفرین بر رییس قوه قضا که با بی انصافی و فساد برخی وکلا که البته قلیل هم نیست مبارزه می کنند

چون قوه قضاییه سابقه درخشانی در نظارت بر کارمندان، قضات و پرسنل خودش داره وظایف خودش رو تعمیم داده به وکلا!!!! حالا یه مثال خنده دار بزنم : اگه شخصی از معاون قوه قضاییه به جرم اخذ رشوه ( مثال عینی میزنم که مسبوق به سابقه هم هست) شکایت کنه هیچ وکیلی حاضر نمیشه قبول کنه چرا؟؟ چون اداره کل نظارت بر وکلا پروانه اش رو باطل می‌کنه.

سازمانهای نظام پزشکی نظام مهندسی وکلا و اتحادیه ای کارگری و.... باید رو درامدهای بخش خصوصیشون نظارت بشه ولی نباید استقلالشون رو از دست بدند والا اول با نام نظارت بعد ارام ارام اونا رو کنترل میکنند واجازه اعتراض بهشون نمیدند

نظارت اگه نباشه وکیلها احساس میکنن هر کار خواستن میتونن بکنند
ولی همین که اسم نظارت باشه ترسی پاشون هست و از ترس نظارت باشه خیلی کارها نمی‌کنند.

قوه قضاییه: اداره­ کل « نظارت بر وکلا » ایجاد شد / وکلای دادگستری : اداره نظارت بر وکلا دخالت در صلاحیت ذاتی کانون‌های وکلا است:
متاسفانه الفاظ قلمب و سلمب شده نقل مجلس برای توجیهات مختلف صنفی. بحث وکالت و قضاوت هر دو برای برقرار عدالت است، یعنی وکیل هم در سوگندنامه اش وظیفه اش را برای دفاع از صداقت، شرافت، و عدالت ... یاد میکند.
اگر پرونده های دادسرا انتظامی مستقر در کانونها را یک مرور کنید، متوجه میشوید که تعدای از این به اصلاح وکلا، کار وکالت نمیکنند بلکه تجارت میکنند. چون قانون را میدانند و از اعتماد مردم سو استفاده کرده و خیلی بیشتر از طرف دعوا در یک پرونده به ضرر موکلش کار میکند. دادسرای بسیاری از کانونها نقش مدافع از وکیل را بازی میکند، یعنی کارشان شده توجیه کار وکیل متخلف و دنبال نخود سیا رفتادن شاکی وکیل.
مقصر هم نیستند چون وکلای علاوه بر پستهای مختلفی که در کانونها مشغول هستند، خودشان وکیل هستند و دقیقا مثل مفاسد گسترده ای که صورت میگیرد. اگر امروز در مقام دادیار، بازپرس، دادستان، رئیس دادگاه کانون، رئیس کانون، ... (تمام این افراد خودشان وکیل هستند و در انتخابات کانون در نقشهای جدید هم در کنار کار وکالت یا تجارت، این نقش را هم ایفا میکنند)، اگر امروز از این تخلف وکیل دفاع نکنم، فردا نوبت خودم است.
متاسفانه فرق عمدی کانون صنفی وکلا با بقیه اصناف این است که اگر در صنوفی دیگر شاکی بتواند متشکی عنه را محکوم کند پرونده برای قضاوت به تعزیرات فرستاده میشود ولی کانونهای وکالت خودشان دادگاه و قاضی دارند و به شدت برای خودشان تقدسی ایجاد کرده اند که نگو و نه پرس. یعنی بعد از محکومیت اولیه وکیل متخلف به شاکی میگویند دیگر با شما کاری نداریم و نتیجه کار را به اطلاعتان میرسانیم. بعد یک کیفرخواست مینویسند، خودشان میبرند و خودشان میدوزند و نتیجه قضاوتهای آبکی و توخیهات صدتا یه غاز حکم به برائت یا تخلفات بسیار کم ارزش یا بی ارزش انتظامی را به شاکی اعلام میکنند. باید ببینید و بخندید. این داستانها هم مثل بسیاری از تخلفات دیگر مسائل خاص خودش را دارد با این تفاوت که این بار این کانونها خودش حقوقدان هستند و راه فرار بسیار زیادی دارند. اصلا کاری به مجموعه قوانین خودشان برای محکومیت خودشان ندارند و فقط برای دفاع از خودشان از این مجموعه قوانین استفاده میکنند، مثل همین مسئله استقلال کانونها و صدها تخلف جدی دیگری . تازگیها برای توجیه ناکارآمدیشان هم مد شده که میگومید " کار وکیل به وسیله است و نه به نتیجه". این قصه سر بسیار درازی دارد.

وکلا هم کانون نظارت بر قضات و مقامات قضایی تشکیل دهند و تخلفات را به مجلس و صاحبان واقعی کشور ( ملت ایران ) گزارش دهند ....

مملکت در تمام امور دارای فقر می باشد چرا که منافع شخصی بر منافع ملی غالب است . هر مجموعه ای دور خودش را خطی کشیده و نظارت دیگران را بر خود نمی تابد . اگر شخص یا مجموعه ، اعمال و گفتارش درست باشد باید با آغوش باز از این امر استقبال کند . چرا که از قدیم گفته اند طلا که پاکه چه منتش به خاکه .