چرا به رغم ترسناک جلوه کردن بحران آب، خبری از تشکیل جلسات ویژه مدیریت این بحران نیست؟ پاسخ به این سوال را میشود در مرور چند خبر دریافت؛ اخباری که از یک مرجع و طی چند روز مخابره شده.
به گزارش «تابناک»، در شرایطی که خشکسالی بر بسیاری از نقاط کشورمان سایه افکنده و گرمای شدید هوا عزمش را جزم کرده تا رکورد بیشترین تبخیر منابع سطحی آب در کشورمان را بشکند، در رفتار مسئولان آن چنان آرامشی به چشم میخورد که ترسناک به نظر میرسد.
درباره آرامشی سخن میگوییم که نه ناشی از برنامهریزی های دقیق و حساب و کتاب، که ناشی از درک نکردن ابعاد فاجعه است. فاجعه ای که یک روز با برخی شواهد و قرائن خودنمایی میکند و مسئولان را مجاب میکند نسبت به ابعادش واکنش نشان دهند و روز دیگر از یاد میرود تا برخی مسئولان بدشان نیاید آن را منکر شده یا کوچک بشمارندش.
امثال اسماعیل نجار، مدیر نام آشنا و رئیس ستاد مدیریت بحران کشور که وقتی میگوییم بحران آب، ناخودآگاه یاد وی و مجموعه تحت امرش میافتیم که میبایست بحران را مدیریت کنند اما ظاهرا سررشته ای در این مقوله ندارند و جز پراکنده گویی، مطلبی در این باره بیان نمیکنند. اظهارنظرهایی گام مخالف و غیر همسو که ممکن است مستند برخی تصمیم ها قرار گیرد و از این رو نگران کننده به نظر میرسد.
رویه ای که برای نشان دادنش ذکر چند مثال خالی از لطف نیست. چند اظهار نظر از فرد یاد شده که البته هیچ کدام تکذیب نشده اند و از این رو میتوان روایی شان را مستند انگاشت و بر مبنایشان، نتیجه گیری نمود. سه اظهار نظر در سه زمان که در سه خبرگزاری مختلف منتشر شده است و لینک آنها به پیوست آمده است:
۱- بحران است، اما قابل رفع
دی ماه سال گذشته، زمانی که رئیس ستاد مدیریت بحران کشور راهی سیستان و بلوچستان شده بود تا در نشست ستاد مدیریت بحران جنوب استان شرکت کند، بر این باور بود که مساله آب "بحران" است اما میتوان آن را با اتخاذ دو تدبیر ویژه پشت سر گذاشت؛ استفاده از آب دریا، استفاده از آب های ژرف.
نجار در این باره گفت: «اکثر نقاط کشور با بی آبی مواجه هستند و آب چاهها بشدت افت کرده است. استفاده از آبهای دریا و ژرف تنها راه نجات کشور از بی آبی است و میتواند بسیاری از مشکلات را در بلندمدت حل کند.»
راهکارهایی نه برای کاهش مصرف آب و صرفه جویی آن یا حتی اتخاذ تدابیر خاص مانند ذخیره سازی یا جیره بندی یا پیش بینی زیرساخت های انتقال و توزیع آب، که از جنس دست انداختن به منابع آبی جدید. منابعی که اگرچه یکی از آنها آب دریاست و به نظر مناسب جلوه میکند، اما دیگری حکم تاراج سرمایه ای گران قیمت را دارد که در اعماق زمین موجود است و با استخراجش عملا هیچ گزینه ای برای رسیدن به آب در آینده وجود نخواهد داشت.
۲- بحران نیست، اما قابل رفع است
یک هفته از ماه جاری گذشته بود که
نجار در شورای هماهنگی مدیریت بحران استان اصفهان حضور یافت و به کل منکر بحرانی بودن اوضاع شد. با این استدلال که «بحران زمانی معنی دارد که یک اتفاق به صورت ناگهانی رخ دهد و دولت برای رفع سریع آن وارد عمل شود، مشکلات مربوط به آب و خشکسالی که ۲۰ سال روز به روز حادتر شده است بحران نیست، ضعف مدیریت است.»
وی در ادامه از مشکل به وجود آمده با عنوان "کمبود آب" یاد کرد، آن را مشکل جهانی و نه منحصر به ایران خواند و افزود: «در کنفرانسی که با حضور ٧٠ کشور برگزار شد، وزیران همه کشورها به اتفاق از بحث خشکسالی و کمبود آب در سطح جهان اظهار نگرانی کردند. این مشکل متعلق به ایران نیست. تغییر اقلیم واقعیتی است که با آن رو به رو هستیم.»
و قابل حدس است که نتیجه گیری نجار از این سخنان، متفاوت از نتیجه گیری قبلی اش در سیستان و بلوچستان است: «اساس کار امروز مدیریت صحیح آب است که جز آن راهی نداریم. صرفهجویی در همه بخشها باید در نظر گرفته شود. نمیتوانیم برنج و هندوانه بکاریم و بگوییم کمبود آب هم داریم. باید تلاش کنیم شرایط را متفاوت کنیم.»
۳- خوب باشیم تا «جنگ آب» نشود!
چند روز بعد از نشست اصفهان، بار دیگر
اظهارنظرهای این مقام مسئول در خصوص آب به صدر اخبار رسید. این بار با این هشدار مهم که «اگر آب شرب نداشته باشیم، مشکلاتی همچون جنگ آب و از این قبیل مسائل پیش خواهد آمد؛ کارشناسان بر این باورند که اگر این روند ادامه یابد، فلات مرکزی ایران تخلیه میشود و مردم به سمت دریاها، حاشیه خلیج فارس، دریای خزر و عمان مهاجرت میکنند که در چنین شرایطی باید انتقال آب صورت گیرد که در این رابطه اختلافات بسیار زیادی وجود دارد.»
نجار در حالی بر ناگزیر بودمان از اجرای طرح های انتقال آب تاکید دارد که از پیگیری طرح هایی در برخی دانشگاه های کشورمان برای بارورسازی ابرها و همچنین در دستور کار قرار داشتن برداشت آب های ژرف هم خبر میدهد تا نتیجه بگیرد: «اولا از خداوند میخواهیم که رحمتش را نازل کند و اگر این رحمت زحمتی به وجود میآورد، به نقمت تبدیل نکنیم. صرفه جویی در همه بخشها لازم است. ما در دنیا از لحاظ مصرف آب شرب بالاترین میزان را داریم که باید کمی کاهش یابد. نمیشود با این کمبود، از آب به این شکل استفاده کرد چرا که تبدیل آب خام به شرب هزینههای زیاد دارد.»
سخنانی که این گونه ادامه یافته است: «در بخش صنعت میتوان آبها را چند باره استفاده کنیم و بیشتر از این از آبها بهره ببریم، گفت: میتوان در بخش کشاورزی راندمان را بالا ببریم. کشتهای گلخانهای میتواند در شرایط کم آبی خوب باشد. در شرایط کم آبی نباید هندوانه بکاریم و صادر کنیم. این یعنی صادر کردن آب.»
***
اکنون بیایید یکبار دیگر همه چیز را به طور خلاصه مرور کنیم: با بحرانی مواجهیم که به زعم رئیس ستاد مدیریت بحران کشورمان، نه بحران، که ضعف مدیریتی است اما راه مقابله با آن، رفع ضعف مدیریتی نیست، بلکه میبایست چاه های عمیق بزنیم و از اعماق زمین آب بکشیم تا رفع شود. راهکاری که البته میدانیم موقتی است و آن منابع آب نیز تمام خواهند شد، اما چون بحران نیست، کار بیشتری از دستمان ساخته نیست!
اما اگر این کارها را نکنیم چه؟ پاسخ این سوال، جنگ آب است. یعنی اگر خداوند باران رحمتش را نازل نکند و ما هم بی توجه به ضعف های فراوان مدیریتی مان، طرحهای انتقال آب و استخراج آب های ژرف را دنبال نکنیم، جنگ آب روی خواهد داد که از بحران بزرگ تر است. ابر بحرانی که طبیعتا نباید انتظار داشت ستاد مدیریت بحران تدبیری برایش بیاندیشد.
وضعیتی عجیب و پرابهام که ظاهرا منجر به سکوت مسئولان شده است. سکوتی که دلیل اتخاذ آن، سردرگمی مسئولان است. سردرگمی مسئولانی که یکی از دلایل برور بحران آب، ایشان و تصمیماتشان هستند اما رفعش به هزینه کردن برای خلق راه بارورسازی ابرها (اگر ابری باشد!) و دست انداختن به منابع تجدید ناپذیر آب در اعماق زمین گره خورده است. منابعی که ظاهرا قرار است استخراج شوند تا باز هندوانه بکاریم و آب را در صنعت از بین ببریم و... .