بازدید 14674

میراث نامیمون اجداد باستانی ما!

کد خبر: ۶۵۷۱۹۳
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۴ 16 January 2017
یکی از متحیرکننده‌ترین حقایقی که حدود یک دهه پیش متوجه شدیم، علاقه شدید و فراگیر نیاکانمان به نئاندرتال‌ها بود. به نظر می‌آید چماق‌ کوفتن بر سر نئاندرتال‌ها از سرگرمی‌های مداوم اجداد ما بوده است! آنها در بازه‌ای طولانی، بین صد هزار تا 40 هزار سال پیش به کرات در سیبری، آسیای خاوری، خاورمیانه و اروپا با نئاندرتال‌ها مراوده داشته‌اند.

به گزارش جام جم آنلاین، البته از این که چقدر این ارتباطات رخ داده است، اطلاعاتی در دست نداریم و شرایط وقوعشان را هم نمی‌دانیم. معلوم نیست ما پا پیش گذاشته‌ایم یا آنها. خبر نداریم هر دو طرف رضایت داشته‌اند یا خیر و حتی کسی نمی‌داند آیا رابطه دائمی و عمری با هم داشتند یا فقط از سر هوس مدتی هم‌آمیزی می‌کرده‌اند.

کند و کاو در گذشته به مدد دانش ژنتیک


این روزها با بررسی‌های ژنتیک انجام شده روی ژنوم ما و آنها ـ قدیمی‌ها و جدیدهایمان ـ حقایق تازه‌تری از عواقب هم‌آمیزی بین ما و نئاندرتال‌ها فاش شده است. ما چیزی حدود 5/1 تا 1/2 درصد از ژنوم خود را از نئاندرتال‌ها به ارث برده‌ایم. البته این برای آن دسته از ما حقیقت دارد که عقبه آفریقایی نداریم. آسیایی‌های شرقی اغلب دی‌اِن‌اِی نئاندرتال بیشتری دارند؛ ظاهرا سر و گوش اجدادشان در رابطه با نئاندرتال‌ها کمی بیشتر از اجداد ما می‌جنبیده است!

اجداد بومیان حول و حوش شرق اندونزی، گینه نو و استرالیا نیز گوشه‌چشمی به انسان‌تبارهای دِنیسُوا داشته‌اند. خصایص ارث برده شده در ژنوم این بومیان، حدودا 4 تا 6 درصد بیشتر از دیگران است. تا اینجا، دیرینه‌شناسان تنها دو استخوان انگشت و یک دندان از دنیسُواها کشف کرده‌اند. همین‌ها هم البته هزاران کیلومتر دورتر از گینه نو و در سیبری جنوبی کشف شده است! با این حال، این که ابتدایی‌ترین گینه‌ای‌های نو ـ آنچنان که دی‌اِن‌اِی آنها نشان می‌دهد ـ حدودا 44 هزار سال پیش با دنیسُواها وصلت کرده‌اند، حاکی از این است که هم‌آمیزی‌ها در اقلیم استوایی اقیانوسیه رخ داده است، نه سیبری سرد و یخی. البته آفریقایی‌ها هم از شیطنت اجداد خود در امان نمانده‌اند و آنها نیز گونه انسانی دیگری را برای چماق‌کوبی داشته‌اند.

در کمال تعجب، ژنوم بیاکا و باکاهای غرب آفریقا (که پیگمی هم خوانده می‌شوند) نشانه‌هایی از دی‌اِن‌اِی یک گونه کاملا ناشناخته را در خود دارد که حدود 9000 سال پیش سر از ژنوم انسان درآورده است. بررسی‌های دیگری نیز هست که از هم‌آمیزی گسترده‌تری در پهنه آفریقا خبر می‌دهد؛ هم‌آمیزی‌هایی که حدودا 35 هزار سال پیش به وقوع پیوسته‌اند.

تفکر در باب میراث مرکب گونه ما ابعاد هیجان‌انگیزی دارد. ازجمله دست انداختن رفقایی که شاید یکی دو درصد ژن نئاندرتال اضافی داشته باشند! اما شوخی به کنار، باید در ابعاد جدی این مبحث دقیق‌تر شد. میراث هم‌آمیزی مثل روز واقع و حاضر است و می‌توان ریشه برخی ناخوشی‌های معاصر و حتی بعضی مرض‌های نحس را در آنها جست.

یادگار بد نئاندرتال‌ها در بدن ما

دی‌اِن‌اِی نئاندرتال در تشدید خطر ابتلا به انواع بیماری‌ها و عادات نقش دارد. ازجمله زگیل پوستی و پینه، اختلالات خلقی و افسردگی، اضافه‌وزن و چاقی مفرط، عفونت‌های قسمت فوقانی دستگاه تنفس و مجرای ادرار، بی‌اختیاری در دفع، سختی شریان‌ها و حتی گرایش به دخانیات!

اینها به کنار، خطرات آنی رابطه گهگاه با هم‌گونه و در این مورد گونه دیگر را هم باید در نظر گرفت. منظور بیماری‌هایی انگلی مانند شپش بدن و حتی بدتر از آن، ابتلا به بیماری‌های مقاربتی است. شپش بدن، انگلی است که پا به پای میزبان خود پیشرفت می‌کند. پستانداران دیگر هم آن را دارند، اما گونه بدنی انسانی، به خود ما محصور است و از طریق تماس نزدیک مانند رابطه جنسی انتقال می‌یابد. هر فرد مبتلا، ممکن است هزاران مورد از این مکنده‌های خون را در بدن خود داشته باشد که هر کدام روزی پنج بار او را می‌گزند.

گزش یک چیز است و باکتری خطرناکی که با خود حمل می‌کنند چیزی دیگر. بیماری‌هایی مانند تیفوس اندمیک توسط شپش بدن حمل و منتقل می‌شود. گفته می‌شود این باکتری بیش از مجموع تمام جنگ‌های تاریخ، موجب مرگ انسان شده‌ است. بررسی‌های ژنتیک شپش بدن حاکی از این است که یکی از دو گونه‌ای که امروز ما را مبتلا می‌کند، بیش از یک میلیون سال پیش و در پس اختلاط گونه ما با دیگر گونه‌های انسان‌گونه دچار فرگشت شده است.

چه برداشتی می‌توان کرد؟ جز این که به خاطر شیطنت‌های بعضی از نیاکانمان در هزاران سال پیش، درد شپش بدن هم به ما تحمیل شده است! این به کنار، بررسی تازه‌ای نشان داده یک پاپیلوماویروس خاص انسانی (HPV16)، ازجمله شایع‌ترین عفونت‌های مقاربتی که موارد ثبتی آن در ایالات متحده به 14 میلیون مورد در سال می‌رسد را هم از نئاندرتال‌ها به ارث برده‌ایم. تنوع شگفت‌انگیز HPV16 در آسیا و اروپا ـ در قیاس با تنوع کم آن در آفریقا ـ سالیان سال محققان را انگشت به دهان گذاشته بود. زیرا چیزی که انتظار می‌رفت این نبود. ما در آفریقا به تکامل رسیدیم و طبق فرضیات سابق، HPV16 را هم حدود صدهزار سال پیش و با مهاجرت از آنجا با خود صادر کردیم.

بررسی جدید پرده از راز موجود افکنده و نشان داده انسان‌های امروزی، فقط یک زیرمجموعه کوچک از HPV16 را از آفریقا با خود منتقل و قسم غالب گونه‌های آن را پس از ارتباط با نئاندرتال‌ها با خود همراه کرده‌اند. از نظر فنی، این اتفاق را تغییر میزبان می‌گویند. تغییر میزبان حاکی از این است که رابطه جنسی اجداد ما با گونه‌های باستانی، موجب انتقال گونه‌های تازه HPV16 به ما شده است. به مرور، با گسترش سلطه بشر و مهاجرت وی به نقاط دیگر جهان، تنوع این پاپیلوماویروس نیز رو به فزونی گذاشت. پاپیلوماویروس‌های پرخطر انسانی از مشکلات اساسی سلامت در جهانند. آنها در حدود 5 درصد موارد ابتلا به سرطان در جهان نقش دارند.

عواقب امروزی کارهای هزاران سال قبل...

تصمیم اجداد ما برای آمیزش با نئاندرتال‌ها، دنیسُواها و شاید چند خویشاوند دور انسانی دیگر، میراثی عظیم برای ما به بار آورده که تازه داریم از یک یک آنها سر در می‌آوریم. واقعا چه کار دیگری از نیاکانمان سر زده که میراث اینچنینی برایمان به جا گذاشته باشد؟ آدم به فکر فرو می‌رود. دستکاری‌هایی که ما امروز در طبیعت می‌کنیم و رخنه‌هایی که در این سیاره کرده‌ایم چه نتیجه‌ای برای نوادگان ما خواهد داشت؟ واقعا هزار یا ده هزار سال دیگر تکلیف انسان خردمند چه خواهد شد؟ شکی نیست که انسان‌های آینده با آنچه امروز می‌بینیم تفاوت‌هایی اساسی خواهند داشت.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هفدهم رمضان