بازدید 12024
۸
بررسی کارنامه دومین وزیر ورزش ایران؛ از پاکدستی اش تا جملات جنجالی

سیاه و سفید 35 ماه وزارت گودرزی/بازگشت کلید ورزش به جیب مدیران سیاسی؟

تجربه مشخص کرده مدیرانی که با سبقه ورزشی یا جایگاه علمی و تئوریک گام به پله های اجرا می گذارند، نمی توانند از دالان های پیچیده دولت های سیاست زده عبور کنند و در کش و قوس لابی های سنگین کابینه به حاشیه رانده می شوند. ناکامی محض مدیرانی مثل امیررضا خادم، حمید سجادی، نصرالله سجادی و ... نشان می دهد که تاکتیک بهره برداری از ورزشکاران و اساتید ورزش در پست های کلیدی وزارتخانه فعلی و سازمان سابق جواب نداده است.
کد خبر: ۶۳۳۳۳۱
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱ 19 October 2016
دومین وزیر ورزش جمهوری اسلامی ایران یک ماه مانده به جشن سومین سال وزارتش، این صندلی پر تلاطم را تحویل رئیس کابینه تدبیروامید داد و تنها هشت ماه مانده به انتخابات آتی ریاست جمهوری، صندلی نخست ورزش کشور را ترک کرد.

به گزارش «تابناک ورزشی»، آنچه از استعفای گودرزی بعد از نشست عصرگاهی با حسن روحانی برداشت می شود، به طور مسلم استعفای تحمیلی است که از آن بوی بازی های سیاسی به مشام جامعه می رساند، چون این استاد دانشکده تربیت بدنی، خوب یا بد و ضعیف یا قوی، می توانست این چند ماه آخر دولت را هم در ساختمان سئول طی کند و البته ابقای چندماهه اش آنقدرها هم برای ورزش ایران خطر نداشت.

محمود گودرزی که 26 آبان 92 به ناکامی سه گزینه دولت برای گرفتن رأی اعتماد مجلس، پایان داد و به عنوان چهارمین چهره پیشنهادی موفق به جلب رضایت اهالی بهارستان شد، نتوانست تا پایان دولت یازدهم دوام بیاورد تا نشان دهد، اصل موفقیت ورزش ایران با استفاده از مدیران ورزشی که دهه هاست توسط کارشناسان و رسانه های این حوزه فریاد زده می شود، تنها در حد شعار است و در میدان عمل، عوامل مختلف مانع تحقق این وعده خواهند شد.

سیاه وسفید35ماه وزارت گودرزی/بازگشت کلید ورزش به جیب مدیران سیاسی؟

تجربه مشخص کرده مدیرانی که با سبقه ورزشی یا جایگاه علمی و تئوریک گام به پله های اجرا می گذارند، نمی توانند از دالان های پیچیده دولت های سیاست زده عبور کنند و در کش و قوس لابی های سنگین کابینه به حاشیه رانده می شوند. ناکامی محض مدیرانی مثل امیررضا خادم، حمید سجادی، نصرالله سجادی و ... نشان می دهد که تاکتیک بهره برداری از ورزشکاران و اساتید ورزش در پست های کلیدی وزارتخانه فعلی و سازمان سابق جواب نداده است.

گودرزی یک استاد دانشگاه آرام و بیگانه با جنجال های مرسوم این حوزه بود و بدون سابقه قابل ذکر در دستگاه های اجرایی به قله یکی از پرخبرترین زیرمجموعه های دولت رسید، ولی نمی توان همین تنها عامل را برای دادن لقب یکی از ضعیف‌ترین اعضای کابینه به گودرزی کافی دانست.

کارنامه‌ گودرزی خاکستری است و آنچه او از خود بر جای گذاشت، مجموعه ای از سیاهی ها و سفیدی هاست اما نقد مهم مخالفان درباره او، بیش از آنکه مربوط به کارهای کرده اش باشد، به کارهای نکرده اش برمی گردد؛ چهره ای که گودرزی از مدیریت خود نشان داد، به سکوت های طولانی و عجیب در مواجهه با برخی مسائل مهم ورزش و در عوض تصمیم های آنی و غیرمنتظره او در برخورد با بعضی رخدادهاست که امروز تبعات زیادی برای ورزش ایران برجا گذاشته است.

با این حال و در یک جمله شاید بتوان جمله معروف «صد رحمت به مدیران سیاسی» را از زبان خیلی ها پس از رفتن گودرزی شنید. با هم برخی از مهمترین فرازو نشیب های وزارت ورزش در دوره گودرزی را مرور می کنیم.

اظهارنظرهای بحث برانگیز و عقب نشینی های ناگهانی

محمود گودرزی زیاد مصاحبه نمی کرد و چندان هم تن به نطق و سخنرانی نمی داد. او شخصیتا انسان آرام و کم سروصدایی بود؛ اما در همان معدود مصاحبه هایش، هر بار آتشی بر خرمن رسانه های ورزشی می زد که تا مدتها سوژه بحث بود.

مردم او را نخستین بار با مصاحبه معروفش قبل از جام جهانی علیه کارلوس کی روش می شناسند؛ حمله ای که جوانب آن بهیچ وجه بررسی نشده بود و عیار رسانه ها در بخش ورزش را به دست گودرزی داد. او پس از جنجال خبری ناشی از آن مصاحبه که به دستمزد و بهانه های کی روش پرداخته بود، دچار یک موج سهمگین خبری شد که تا مدتها انرژی و وقت او را در نخستین روزهای وزارتش گرفت.

هنوز این موج فروکش نکرده بود که مصاحبه بعدی گودرزی درباره پیش بینی نتایج ایران در جام جهانی، افکارعمومی را به هم ریخت. گودرزی بردن بوسنی و نیجریه را تقریبا آسان قلمداد کرد و آرژانتین را هم حریفی ندانست که نشود از آن مساوی گرفت! عواقب این مصاحبه که در برنامه نود هم پخش شد، دیگر نیاز به یادآوری ندارد و تنها چند روز بعد گودرزی به رغم وجود فایل تصویری آن مصاحبه، اقدام به نفی و تعدیل آن کرد.

گودرزی یک بار دیگر نیز با پیش بینی خود جو جامعه را به هم ریخت. او قبل از المپیک ریو و در حالی که تلاش می کرد از زیر بار حدس زدن نتایج المپیک فرار کند، با یک جمله دم به تله خبرنگاران داد؛ آنجا که گفت، «حد ورزش ایران چهار مدال است!» این برآورد بسیار پایین از توان مدال آوری ورزش ایران گرچه تناسبی با افتخارات کسب شده در لندن 2012 نداشت، با این هدف که از توقعات جامعه در آستانه المپیک 2016 بکاهد به زیان رانده شد؛ اما وقتی کاروان ایران بیش از دو برابر این تعداد مدال از برزیل با خود آورد، رسانه ها گریبان گودرزی را رها نکردند که چرا از زیرمجموعه اش یک معیار درست در اختیار ندارد. همین موضوع دستاویزی برای نقد تازه درباره بی اطلاعی گودرزی شد.

گودرزی آخرین مصاحبه جنجالی اش را تنها دو هفته قبل از استعفایش، علیه رئیس دفترش مطرح کرد. علیه کسی که قاعدتا باید در پست سازمانی نزدیک ترین فرد به وزیر در همه وزارتخانه ها باشد چه آنکه هر روز با خصوصی ترین و سری ترین مسائل کاری وزیر سروکار دارد و معتمد بودن او ضروری است. حمله گودرزی به افشارزاده، با هر هدفی بود، یک مثل معروف را تداعی می کند که نشانگر خودزنی است.

وزیری صادق با اطرافیانی موقعیت طلب


تقریبا همه اهالی ورزش به پاکدستی و صداقت محمود گودرزی اعتقاد و باور دارند. او وزیری نبود که از جایگاهش در جهات مختلف بهره برداری های شخصی و گروهی کند.

هرچند در ابتدای ورودش با صدور احکام برای دوستان دانشگاهی، شائبه برتری باندی خاص از اساتید در اداره ورزش ایران را به سر زبان ها انداخت، قرار نبود گودرزی با شعار علم گرایی و دخالت دادن تخصص درورزش بیاید و به همان مدیران سیاسی قبلی میدان بدهد.
آنچه اما خیلی به مزاق مردم خوش نیامد، گزارش رسانه ها از نحوه اداره ورزش توسط این گروه زنجیره ای از اساتید بود.

در این میان اما همقطاران گودرزی، فاقد صداقت و سادگی شخصی خود او بودند و از موقعیت به دست آمده نهایت بهره برداری شخصی را انجام دادند. به طور مثال نگاهی به حجم عظیم سفرهای غیرضرور خارجی آن هم باوجود هشدارهای وزیر برای اجتناب از این موضوع، نشان می دهد محمود گودرزی به رغم تبعیت عملی خودش از این باور، نتوانست همراهانش را مجاب به پیروی کند و در حالی که تعدا پروازهای او به خارج از کشور در این سه سال بسیار کم و ناچیز بود اما دوستان دلی از عزا درآوردند و دست رد به سینه هیچ سفر و کشوری نزدند. نمود بزرگ این ماجرا، حضور گروهی و دسته جمعی مدیران گودرزی در سواحل ریو در ایام المپیک تابستانی بود که احتمالا خاطراتش محال است فراموش شود.

خصومت ذاتی وزیر کشتی گیر با فوتبال

نصرالله سجادی، صالحی‌امیری و سلطانی‌فر پشت خط مجلس ماندند تا گودرزی به وزارت ورزش برسد اما او که به خانواده کشتی تعلق داشت و ذاتا این پیام را سال ها با خودش حمل کرده بود که کشتی، ورزش اول ایران است، از فوتبال و سهم ناعادلانه اش از بودجه عمومی متنفر بود. نگاه تند و تیز او به فوتبال در روزهای نخست رسیدنش به وزارت، با مرزبندی اش با فدراسیون این رشته و در رأس آن علی کفاشیان علنی شد.

شاید مهم‌ترین مشکلات گودرزی در دوران حضورش در وزارت ورزش به حواشی وی با فوتبالی‌ها برمی‌گردد. موضع‌گیری‌های او در مقابل فوتبال البته بعد از مدتی محتاطانه شد اما او که با تیم ملی کشتی تمرین می کرد هم حاضر نشد بودجه قابل توجهی به این رشته بدهد تا حتی گوش شکسته ها هم از او خاطره خوشی نداشته باشند.

اختلاف گودرزی با کفاشیان از یک سو و فشار برای برکناری کی‌روش از سرمربیگری تیم ملی اختلافات را تا حدی بالا برد که کی‌روش در مصاحبه‌هایش به خودش اجازه داد علیه شخص اول ورزش کشور صحبت کند و گودرزی نیز او را «لمپن وارداتی» بخواند. درگیری‌های سرمربی و وزیر پای برخی از دولتی‌ها را نیز به میان کشید و پس از هجوم مردم به صفحه اینستاگرام روحانی، شنیده شد تا برخی از بدنه دولت از گودرزی خواستند مواضع خود را در مقابل سرمربی پرتغالی تغییر دهد.

بی توجهی گودرزی به فدراسیون فوتبال بعد از یک سال جایش را به دخالت‌های او داد و این بار وزیر تلاش کرد در انتصاب‌های فدراسیون فوتبال تغییراتی ایجاد کند که مهمترین آن کنار رفتن مهدی محمدنبی از دبیرکلی و جایگزین شدن اسدی به جای او بود.

معاون بانوان فدراسیون هم دیگر مقامی بود که با فشار گودرزی به کفاشیان تغییر کرد هرچند همین تغییر هم چندی قبل با تغییر مجدد عرب عامری توسط خود گودرزی وتو شد. بزرگترین دستاورد گودرزی البته موفقیت او در کنار گذاشتن کفاشیان از ریاست فدراسیون فوتبال بود که با کمک برخی نهادها و استفاده از گزینه جهانگیری و اسلامیان عملی شد.

تغییرات مداوم و چندباره هیأت مدیره استقلال و پرسپولیس


یکی از نمره‌های منفی در کارنامه گودرزی نحوه مدیریت و اداره قرمز و آبی پایتخت بود که انبوهی از ابهامات بی‌پاسخ در پایان دوره وزارت وی بر جای گذاشته است. گودرزی که موفق شد خیلی زود محمد رویانیان و مدیریت هزینه زا و آشفته او را از سر پرسپولیس بردارد، در ادامه نشان داد که نقشه راهی برای ادامه کار پس از حذف درست رویانیان ندارد.

اداره استقلال و پرسپولیس با سرپرست برای مدت طولانی و عدم تعیین تکلیف مدیریت این دو باشگاه سوژه ای است که شاید هیچ گاه جوابی برایش پیدا نشود.

استقلال و پرسپولیس که به دلیل ثبت در اداره ثبت شرکت‌ها اجبارا باید با مدیرعامل اداره شوند حداقل دوسال با سرپرست غیرقانونی اداره شدند و مهمتر از آن اینکه مدیرانی بی ارتباط و خارج از چارچوب برای ریاست بر آنها گمارده شد که تا مدت ها کارها را با مشاوره این و آن پیش بردند، چون کمترین آشنایی با فوتبال و جو حاکم بر آن نداشتند.

ارتباط وزارت گودرزی با فدراسیون ها و کمیته المپیک در محاق


فدراسیون های ورزشی در دوره محمود گودرزی، به مجمع الجزایر جدا از هم تبدیل شدند که نزدیکی هر یک با شخص وزیر به نزدیکی و پیروی آنها از مجموعه معاونان گودرزی مرتبط و تعریف می شد.

گودرزی، ورزش ایران را به واسطه برخی نامه نگاری ها و دستورالعمل ها در برگزاری انتخابات مجامع عمومی شان؛ تا آستانه تعلیق از سوی کمیته بین المللی المپیک IOC پیش برده است و مشخص نیست، فرد جانشین او می خواهد چه رویه ای برای این ارتباط تخریب شده در پیش بگیرد. ورزش ایران در حال حاضر زیر ذره بین نهاد جهانی ورزش قرار دارد و ارسال گزارش های متعدد از داخل هم مزید بر علت شده تا ناظران بین المللی در صدد تعطیلی ورزش ایران به استناد دخالت دولت باشند.

قرار بود سه سال پیش و بعد از انتخاب گودرزی به عنوان وزیر ورزش اصلاح اساسنامه به عنوان اولویت اصلی وزارتخانه مطرح شود؛ اما این مسأله هنوز در ورزش حل نشده و تعداد اساسنامه‌های اصلاحی در این مدت به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. بر اساس متن پیش نویس تهیه شده وزارت ورزش بر عزل و نصب‌های برخی فدراسیون مسلط بود و در مهمترین بند آن «مدیر کل ورزش استان به جای رئیس فدراسیون، ریاست مجامع استانی را بر عهده می گرفت و رئیس فدراسیون به عنوان نایب رئیس وی، در مجامع حضور پیدا می کرد.»این بند تناقض آشکار با قوانین منشور المپیک، مقررات فدراسیون‌های بین المللی و اساسنامه کمیته ملی المپیک داشت و  استقلال فدراسیون‌ها و هیئت‌های ورزشی را نقض می‌کرد. به همین دلیل  رئیس کمیته ملی المپیک با ارسال نامه‌ای به معاون اول رئیس جمهور عواقب این موضوع را یادآوری و باعث شد تا موضوع از دستور کار هیئت دولت خارج شود.

آزادترین انتخابات فدراسیون ها بدون دخالت گودرزی


در کنار عیوب بزرگ مدیریت گودرزی، می توان دوره او را آزادترین دوره ورزش در بخش انتخابات فدراسیون ها دانست. گودرزی بر خلاف اسلافش که شعار عدم دخالت سر می دادند، ولی در خفا حتی گزینه خود را به رای دهندگان اعلام می کردند، واقعا دخالتی در انتخابات نداشت و هیچ توصیه برای گماردن فرد مورد نظر خود در رأس فدراسیون ها نکرد.

بارها دیده شد که افرادی مخالف جریان فکری یا گروهی گودرزی، در انتخابات فدراسیون ها پیروز شدند و به کرسی ریاست فدراسیون بدون هیچ مشکلی تکیه زدند. با اینحال رفتار مجموعه مدیران زیرمجموعه ورزش با رئیس غیر همسو بعد از انتخاب، چندان مناسب نبود و نمونه های زیادی بین رؤسا وجود دارد که مدتهاست با وزیر حرف نزده اند و نتوانستند مشکلات رشته و فدراسیون خود را حتی از طریق نامه به دست گودرزی برسانند. این مورد با توجه به سپری که برخی معاونان دور دفتر گودرزی کشیده بودند، البته کاملا باورپذیر است.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۸
پرسپولیس 10 نفره شد...
مزاق؟ شما دیگه چرا تابی جون! کمی املات رو تقویتت کن. مثلا یک رسانه مطرح هستی
دکتر گودرزی مرد تحصیلکرده ، درستکار ، و شجاعی است که مجبور شد یک تنه با مجموعه پیچیده و بسیار قوی باندهای درون و بیرون فدراسیون ها مبارزه کند و دست آخر با تشخیص اینکه سرطان ریشه دوانده در ورزش ایران پیشرفته تر از آن است که بتواند به دست او درمان شود ، استعفا داد. یا بهتر بگوییم استعفایش کرداندند!
متاسفانه حضور حداقل پنجاه ساله لمپن ها و ورزشکاران کم سواد یا بیسواد در ورزش ایران (اخلاف امثال شعبان جعفری) که با تلمبه پول و شهرت به دست عده قلیلی سرمایه گذار فرصت طلب باد میشوند ، راه را بر اصلاحات سیستماتیک و اصولی می بندد. وزیر دانشمند خود را در مقابل یا در محاصره کسانی می بیند که از علم ورزش کمترین اطلاعی ندارند ، عضلات قوی و حنجره بمراتب قویترشان بسیار فراتر از مغز و اخلاق و روحشان رشد کرده ، هوادارانی دارند که به یک اشاره هرچه "بدخواه ، مدخواه" را از آمدن به این دنیا پشیمان میکنند ، و پشتشان گرم است، نه به "ایران رادیاتور" بلکه به صاحبان پول و قدرت که عروسک گردانان اصلی اما پنهان خیمه شب بازی مسخره ورزش دیار ما هستند ، آن چنان پشتشان گرم است که گاه نزدیک است بسوزد ... و اربابان را مجبور میکند به قول محمود عزیز آبی بریزند بر آنجایی که میسوزد ، یعنی بر آبرویی که کم مانده است پیش آشنا و غریبه، داخلی و خارجی، و دوست و دشمن برود... که گاه میرود، بدجوری هم میرود!
گودرزی در یک جمله : صادقانه ضعیف بود !
پاکدستی و اخلاق انقلابی اش یک دنیا ارزش دارد
ما از او راضی بودیم ، انشاءالله هرجا هست موفق باشد
سیاسی کاری نکرد و قابل احترام بود
فوتبال غارت ملیاردی بر خلاف انسانیت اسلام و انقلاب و ضد امام ره است
بذست هرکس که باشد . فوتبال حرفه ای ملیاردی کمر انقلاب را شکست و راه را برای انحراف از انقلاب گشود . زیاده خواهان رند و رابطه دار با تاسی از این غده سرطانی - یعنی فوتبال - یعنی غده رشد زیاد کرده ناحق - خواستند ملیاردر شوند و شروع کردند به راه پیدا کردن
از زود بازده احمدی نژادی بگیر تا اصل 44 و گرفتن بانکها و پتروشیمیها
شهردارچی ها هم روش های خود را داشتند و پیمانگاران . خلاصه هر کس بطریقی و فنی از این خان بیت المال غارت کردند.
فوتبال غارت ملیاردی غده مسری سرطانی زیاده خواهی.
شما بینید کشف اسرار نجومی ها چگونه انهارا دیوانه کرده که شورای شهر مادر و خواهر وطن را تهدید به حواله دادن به داعش میکند .خدا میداند اگر ملیاردهای ناحق اینها قطع شود و یا ان روز که مثل مولای حق و عدالت و تقوی امیر مؤمنان بخواهد از حلقوم کابین زنانشان اگر برده و قایم کرده اند باز پس بگیرد چه ها که نمیکنند .خدا رحم کند
تابناک رسانه نسیتید اگر نمایش ندهید

تقدیم 3وزارتخانه به اصولگرایان پیروزی روحانی را در دور دوم ریاست جمهوری تضمین کرد

این به ازای عدم شرکت احمدی نزاد در انتخابات
و اما الان گودرزی کجاست و چه میکند؟
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها # توماج صالحی